آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!
بی وفا حالا كه من افتاده ام از پاچرا
نوشدارویی بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟!
[narahatish]
نمایش نسخه قابل چاپ
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟!
بی وفا حالا كه من افتاده ام از پاچرا
نوشدارویی بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا؟!
[narahatish]
از تو گلدون ، گلاي کاغذي چيدن نداره
بذا باد بياد ، تموم ِ دنيا زير و رو بشه
قلباي آهني که ، ديگه تپيدن نداره
خيلي وقته ، قصه ی اسب ِ سفيد ، کهنه شده
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم ،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
[gerye]
می تونی دل بـِکــنـــی تا ته ِ دنیا برسی
امروزُ رها کنی تا خود ِ فردا برسی
می تونی همسفر ِ خاطره های بد باشی
می تونی راه رسیدن به شبُ بلد باشی
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن ،
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است ،
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
[khanderiz]
تو شوق رویش باغی که بی تبسم تو
شکوفه دم نزند...عطر نسترن برود
من آمدم که تو را خط به خط ترانه کنم
تو آمدی که شب از چشمهای من برود...
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید ،
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید ،
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
[esteghbal]
می دونم وقت دلتنـگی ، تو هم مثل خـودم می شی
یه لحظـه ساکتـی و بعد ... مثِ اسپنـد رو آتیشی
نمی دونم چـرا دوری ؟ نمی فهمم چـرا اینجـام ؟
نمی پرسم چرا رفتی ؟ ... فقط حس می کنم ، تنهام
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ،
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید ،
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم ،
نگسستم نرمیدم
[delkhoori]
من عاشق كي ميتونم لايق عشق تو باشم
من كه ميميرم اگه كه
يه روزي از تو جدا شم