پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
NH
میشه توضیح بدین؟؟؟؟
هدفم اینا اینجا با رویکردهای جدید طراحی آشناتون کنم برای شروه از کل به جز شروع کردیم حالا روش ها و متدهای متفاوتی در طراحی وجود داره.
این دو تفکر کلیات شون را معرفی می کنم شما مبانی آن را بفرمایید و خودتان انتخاب کنید که کدام بهتر هست و بیشتر روی اون مانور بدیم.
آیا شما مشکلات و دلایل شکست پروژه های بزرگ دنیا را مطالعه کرده اید؟
تفکر تحلیلی مبتنی بر :
تفکیک علوم به حوزه های تخصصی تر و ریز تر است.
تفکر سیستمی مبتنی بر :
ترکیب یافته های رشته های گوناگون علمی است.
مبانی و مزیت و معایب هر کدام را بفرمایید؟
یا چه توضیحی برای این دو تفکر می تونید بدین یا چه چیزی از این دو مورد متوجه میشین و چه تحلیلی می کنید؟
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
معمولا اول یک ایده کلی در نظر میگیرم؛ بعد به جزییات می پردازم.گاهی هم رفت و برگشتی کار میکنم.یعنی اول یه سری جزییاتی رو بدون ایده اولیه کنار هم میذارم؛ در این بین یک ایده کلی و جامع بنظرم میرسه؛ که بعد برای تکمیل اون قدم به قدم جزییات لازم رو ایجاد میکنم.
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
hossien
تفکر تحلیلی مبتنی بر :
تفکیک علوم به حوزه های تخصصی تر و ریز تر است.
تفکر سیستمی مبتنی بر :
ترکیب یافته های رشته های گوناگون علمی است.
مبانی و مزیت و معایب هر کدام را بفرمایید؟
یا چه توضیحی برای این دو تفکر می تونید بدین یا چه چیزی از این دو مورد متوجه میشین و چه تحلیلی می کنید؟
در تفکر سیستمی صحت کارکرد همه اعضا برامون به یک اندازه اهمیت دارند،هرکدوم از اجزا جدا از عملکردشون،وجودشون اهمیت یکسانی دارند...و نبود هرکدوم منجر به شکست طرح میشه...
آیا شما مشکلات و دلایل شکست پروژه های بزرگ دنیا را مطالعه کرده اید؟
در این نوع تفکر،ندید گرفتن عملکرد و نقش هر جز
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
بنظرمن بستگی به زمان هم داره..........اگه کمبود وقت وجود داشته باشه،تفکرسیستمی بهتره واز مزایای این تفکر محسوب میشه چون بدون نیاز به صرف زمان اطلاعات لازمو میشه شاید راحت پیداکرد.اماتفکر تحلیلی خیلی دقیقتر وبهتره.شاید ترکیبه این تفکرات عالی باشه......
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
در طراحی اگر دقت کنید از
امکان پذیری شروع میشه
بعد امکان سنجی
و مرحله بعدی طراحی مفهومی
طراحی اولیه
طراحی جزئیات
ساخت
این مراحل را در همه جا می بینید و می تونید به راحتی پیدا کنید اما نکته قابل توجه مرز بین این مراحل طراحی هست. که هیچ کجا اینا بیان نکردن.
برای اینکه به اینجا برسیم یا باید 10 الی 15 سال تجربه کاری داشته باشیم یا ............
اول برای اینکه بتونیم مرز بین این موارد را بیان کنیم
بهتره نوع تفکر طراحی را بشناسیم و سپس مرز بین این مراحل را بیان کنیم.
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
hossien
در طراحی اگر دقت کنید از
امکان پذیری شروع میشه
بعد امکان سنجی
و مرحله بعدی طراحی مفهومی
طراحی اولیه
طراحی جزئیات
ساخت
این مراحل را در همه جا می بینید و می تونید به راحتی پیدا کنید اما نکته قابل توجه مرز بین این مراحل طراحی هست. که هیچ کجا اینا بیان نکردن.
برای اینکه به اینجا برسیم یا باید 10 الی 15 سال تجربه کاری داشته باشیم یا ............
اول برای اینکه بتونیم مرز بین این موارد را بیان کنیم
بهتره نوع تفکر طراحی را بشناسیم و سپس مرز بین این مراحل را بیان کنیم.
بله ممنوووون[khejalat]
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
nh
بنظرمن بستگی به زمان هم داره..........اگه کمبود وقت وجود داشته باشه،تفکرسیستمی بهتره واز مزایای این تفکر محسوب میشه چون بدون نیاز به صرف زمان اطلاعات لازمو میشه شاید راحت پیداکرد.
این نکته هم قابل تامل هست آیا پروژه هایی که ما انجام میدیم این پارامتر را ندارن؟
در این روش یکی از مبانی سلسله مراتب هست. یا کل نگری هست. و ...........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
nh
اماتفکر تحلیلی خیلی دقیقتر
بله یکی از مزایا یا مبانی این تفکر افزایش دقت این روش هست.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
nh
شاید ترکیبه این تفکرات عالی باشه......
برای تصمیم گیری هنوز زود هست باید با این دو کامل آشنا بشیم تا بتونیم تصمیم بگیریم.
بازم در صورت امکان خواهش می کنم فکر کنید چه مزایایی این روش ها دارین
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
homeyra
در تفکر سیستمی صحت کارکرد همه اعضا برامون به یک اندازه اهمیت دارند،هرکدوم از اجزا جدا از عملکردشون،وجودشون اهمیت یکسانی دارند...و نبود هرکدوم منجر به شکست طرح میشه...
در این نوع تفکر،ندید گرفتن عملکرد و نقش هر جز
بله درست می فرمایید برای موفقیت یک دستگاه همه اجزای آن عملکردشان باید مناسب آن چیزی که خواسته ایم کار کنند تا آن دستگاه کار کند.
پس می تونیم یک نتیجه بگیریم تصور ارگانیگ هست یعنی منظم ، مرتبط با محیط ، هدفمند هست.
تمرکز بر کل با ماهیتی جدا از اجزا هست.
و ..........
لطفا بیشتر فک کنید
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
این یک امر سلیقه ایه بعضی ها روی جزئیات تمرکز دارن بعضی ها روی کلیات
اگه فقط روی جزئیات تمرکز کنیم نتیجه این میشه: اتوبوس های پاکستانی و هندی رو دیدین؟ اونها فقط رئی جزئیات تمرکز کردن اون منگوله به تنهایی زیباست اما نه روی اوبوس یا مثلا تو همین عید یکی اوند خونمون دخترشون یک مدلیه مثلا چادرش خوشگله ها اما به شلوار جین تنگ نمیاد در حالی که هردو به تنهایی خیلی خوبن اما ترکیبشون خوب نمیشه
اما اگه فقط به کلیات توجه کنیم:ببنید مثلا همون چادر با شلوار مشکی خیلی شیک میشه اما اگه از دور بهش نگاه کنیم ما میتونیم یک شلوار مشکیه خیییییییییییلی قدیمی بپوشیم که فقط رنگش مشکی باشه خب این هم خوب نیست کلی خوب میشه ها اما جزئیات خوب نیست
س نتیجه میگیریم که باید بدونیم طرح کلیمون چیه (مثلا چادر با شلوار مشکی)اما باید به جزئیات هم دقت کنیم (مثلا شلوار یا چادر خیلی قدیمی نباشه و مد باشه) به عبارت دیگه باید همزمان به کلیات و جزئیات بپردازیم
پاسخ : کل به جز یا جز به کل
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
زهرا قربانی
این یک امر سلیقه ایه بعضی ها روی جزئیات تمرکز دارن بعضی ها روی کلیات
اگه فقط روی جزئیات تمرکز کنیم نتیجه این میشه: اتوبوس های پاکستانی و هندی رو دیدین؟ اونها فقط رئی جزئیات تمرکز کردن اون منگوله به تنهایی زیباست اما نه روی اوبوس یا مثلا تو همین عید یکی اوند خونمون دخترشون یک مدلیه مثلا چادرش خوشگله ها اما به شلوار جین تنگ نمیاد در حالی که هردو به تنهایی خیلی خوبن اما ترکیبشون خوب نمیشه
اما اگه فقط به کلیات توجه کنیم:ببنید مثلا همون چادر با شلوار مشکی خیلی شیک میشه اما اگه از دور بهش نگاه کنیم ما میتونیم یک شلوار مشکیه خیییییییییییلی قدیمی بپوشیم که فقط رنگش مشکی باشه خب این هم خوب نیست کلی خوب میشه ها اما جزئیات خوب نیست
س نتیجه میگیریم که باید بدونیم طرح کلیمون چیه (مثلا چادر با شلوار مشکی)اما باید به جزئیات هم دقت کنیم (مثلا شلوار یا چادر خیلی قدیمی نباشه و مد باشه) به عبارت دیگه باید همزمان به کلیات و جزئیات بپردازیم
این نکته مسلم هست ما از کل به جز می رسیم اگر می خواهیم کاری موفق بشیم انجام بدیم. اول کلیات برایمان مهم است کم کم وارد جزئیات میشیم.
یک مثال بزنم
اگر شما طراح یا مهندس یا ریاضیدان، یا هنرمند و پزشک و ......... باشین مطمئنا در زمینه تخصصی خودتان خیلی گسترده وارد میشین اما اگر کاری که آشنا نیستین در زمینه کاری تون وارد نمیشین درسته.
مثال واضح بزنم قابل ملموس برای همه باشه طراحی هواپیما.
من اگر طراح اون باشم اگر تخصص سازه داشته باشم بیشتر طرح و طراحی را روی سازه می زارم و سازه توپی طراحی می کنم. همکارم اگر تحلیل گر باشه تحلیل گسترده ای انجام میده. اگر شما طراح پیشران (موتور) باشین ان قسمت را گسترش می دین.
این طوری از چند نظر خوبه اما چند نکته قابل توجه داره یکی اون چیزی که می خواستیم طراحی کنیم یا انجام بدیم چون براش مرز و حدود تعریف نکردیم نمی دونیم چقدر در حوزه های تخصصی باید جلو بریم. زمان طولی تر میشه ، هزینه بیشتر میشه . برای همین اول کلیات را مشخص می کنیم بعد میریم سراغ جزیات تا حدود ها مشخص شده باشه.
با توجه به تفکر سیستمی این تیپ و لباس پوشیدن را میشه پوشش داد. با لباس هایی که به تنهایی زیبایی ندارن با ترکیب می تونید تیپ بزنید.