پاسخ : آناتومي كاربردي Applied Anatomy
سیاهرگ ها یا ورید
گروهی از رگ ها هستند که از بهم پیوستن مویرگ ها پدید میآیند این رگ ها خون را از ارگان ها جمع کرده و آن را برای تصفیه دوباره به قلب باز میگردانند.
دستگاه گردش خون و لنف شامل قلب ، شریان ها ، وریدها ، مویرگ ها و رگ های لنفی است. خون پمپ شده از قلب که حاوی مواد غذایی و اکسیژن میباشد، توسط سرخرگ ها در بدن توزیع میگردند. شریان ها پس از انشعاب به شاخههای باریک ، شریانچهها را بوجود می آورند. شریانچهها نیز به انشعابات باریکتری به نام مویرگ ختم میشوند. مبادله مواد بین خون و سلولهای اندام های مختلف در سطح مویرگ ها انجام میگیرد.
پس از مبادله مواد ، خون مویرگی به وریدچه منتقل شده و نهایتا توسط وریدهای بزرگ مجددا به قلب بر میگردد پس از مبادله مواد بین خون و محیط خارج سلولی ، در سطح مویرگ ها ، خون مویرگی به ترتیب از طریق وریدچهها ، وریدهای متوسط و وریدهای بزرگ به قلب منتقل میشود. وریدها در هر ارگان معمولا همراه با شریان های مربوطه میباشند و قطر آن ها بزرگتر از شریان ها است. دیواره سیاهرگ ها همیشه نازکتر و لایه خارجی ضخیمتر میباشد. قطر سیاهرگ ۹ -۱ میلیمتر میباشد.
http://www.elmevarzesh.com/wp-conten...12/12/vein.jpg
وریدهای بزرگ
در سیاهرگ های بزرگ نظیر بزرگ سیاهرگ ها (Vena Cava) لایه داخلی از آندوتلیوم و لایه زیر آندوتلیال نسبتا ضخیم تشکیل شده است. لایه میانی و لایه داخلی ضخیم ترین لایه میباشد. لایه خارجی وریدهای بزرگ حاوی دستهای از عضلات صاف طولی ، الیاف کلاژن و الاستیک میباشد.
وریدهای متوسط
در وریدهای متوسط نظیر وریدهای جلدی و اندامی، از نظر ساختمانی لایه داخلی نازک ، لایه میانی در مقایسه با وریدهای بزرگ نسبتا ضخیم و لایه داخلی عمدتا از الیاف کلاژن طولی و الیاف الاستیک پراکنده تشکیل شده و بطور واضحی ضخیمتر از لایه میانی میباشد. این وریدها دارای دریچههایی (Valves) هستند. دریچهها از دو چین نیم هلالی لایه داخلی ، که غنی از رشتههای الاستیک میباشند، تشکیل شده اند، و در هر سطح ، آندوتلیوم آنها را میپوشاند. این دریچهها باعث رفتن خون وریدی به طرف قلب میشوند و از بازگشت آن جلوگیری میکنند. نیروی پیش برنده قلب ، توسط انقباض عضلات اسکلتی اطراف این وریدها تقویت میشود.
وریدچهها
وریدچهها یا ونول ها عروقی هستند به قطر ۱-۰.۲ میلیمتر که در آن ها لایه داخلی از یک ردیف سلول آندوتلیال و غشا پایه تشکیل شده است. لایه میانی بسیار نازک و حاوی ۳-۱ لایه عضلانی و یا در مواردی فاقد عضله میباشد. لایه خارجی که ضخیمترین لایه میباشد عمدتا حاوی الیاف عمدتا الیاف کلاژن است. وریدیچههای مرتبط با شبکه مویرگی بسیار کوچک بوده و به وریدچههای پشت مویرگی موسومند. وریدچههای پشت مویرگی از نظر ساختمانی شبیه مویرگ ها هستند و دارای دو عمل مهم میباشند:
چون فشار خون در این وریدچهها پایینتر از مویرگ ها میباشد، این امر به برگشت مایعات خارج شده از مویرگ ها به سیستم گردش خون کمک میکند.
افزایش نفوذپذیری این وریدچهها در پاسخ به هیستامین و سایر مواد سبب میشود که در واکنشهای التهابی نیز دخیل باشند. وریدچههای پشت مویرگی در اعضای لنفاوی ساختمان ویژهای دارند که خروج لنفوسیتها را از آنها امکانپذیر میسازد.
رگ رگهها (Vasa Vasarum)
چون در عروق خونی بزرگ همه سلولهای تشکیل دهنده دیواره نمیتوانند از طریق انتشار ، مواد غذایی و اکسیژن مورد نیاز خود را دریافت کنند. تغذیه آن ها را رگ های کوچک دیگری موسوم به رگ رگها عهدهدار میباشند. این رگ ها به تعداد زیاد در لایه خارجی رگها یافت میشوند و انشعابات آنها با لایه میانی نیز نفوذ میکند که میزان نفوذ آنها در وریدها بیشتر از شریانها میباشد. رگهای خونی بزرگ علاوه بر رگ رگ ، حاوی مویرگ های لنفی نیز در دیواره خود هستند. مویرگ های لنفی در شریان ها محدود به لایه خارجی میباشند ولی در وریدها به لایه میانی نیز نفوذ میکنند.
ورید اجوف تحتانی و وظیفه آن
ورید اجوف تحتانی بزرگترین ورید بدن است و خون قسمت های پایین بدن را به قلب میرساند. خون وریدی معده و روده ابتدا بوسیله ورید باب داخل کبد و پس از عبور از کبد بوسیله دو یا سه ورید فوق کلیوی داخل ورید اجوف تحتانی میگردد. ورید اجوف تحتانی که به موازات چهارمین مهره کمر از دو ورید خاصره اصلی راست و چپ تشکیل مییابد از سمت راست ستون فقرات بالا آمده و وارد دهلیز راست قلب میگردد. در این مسیر به ترتیب وریدهای کلیوی ، غدد فوق کلیوی ، اعضای تناسلی ، و وریدهای فوق کبدی داخل آن میشوند.
جریان خون وریدی
علت اصلی گردش خون سیاهرگ ها باقیمانده فشاری است که با انقباض قلب در سرخرگ ها تولید کرده و به واسطه مقاومت مویرگ ها کم شده است. کشش سینه نیز به گردش خون در سیاهرگ ها کمک میکند. ریهها میل دارند روی خود فرد نشینند ، اما جدار قفسه سینه مانع فرو نشستن آن ها میشود، لذا همیشه یک فشار منفی در درون قفسه سینه وجود دارد که هنگام دم و از هم باز شدن قفسه سینه بیشتر میگردد و این فشار منفی است که موجب گشاد شدن سیاهرگ های درون قفسه سینه و کشیده شده خون به داخل آنها میشود. انقباض های متناوب و منظم عضلات پا هنگام دویدن نیز خون سیاهرگ های پا را به جریان میاندازند
.
http://www.elmevarzesh.com/wp-conten...ulation_f1.jpg
وریدهای اندام تحتانی به سه دسته تقسیم می شوند که عبارتنداز:
۱-وریدهای سطحی(Superficial Veins)
ورید سافن کوچک(SSV) از پشت قوزک خارجی و قسمت پشتی ساق پا به سمت بالا صعود کرده و کمی بالاتر از مفصل زانو به ورید پوپلیتئال(مربوط به ورید عمقی)می پیوندد.
ورید سافن بزرگ(GSV) که طولانی ترین ورید بدن انسان می باشد از ورید مارژینال داخلی پا مبدا می گیرد و در ابتدای مسیر خود از جلوی قوزک داخلی عبور کرده و در مسیر داخلی ساق و سپس ران درنهایت وارد ورید رانی(فمورال)می شود.
۲-وریدهای عمقی(Deep Veins)
وریدهای عمقی شریان های اصلی اندام تحتانی را همراهی می کنند و دریچه های بیشتری نسبت به وریدهای سطحی دارند.
۳-وریدهای ارتباطی یا سوراخ کننده(Communicating or Perforating Veins)
این وریدها نقش ارتباطی دارند و در نواحی مختلف به سیستم وریدهای سطحی و عمقی می پیوندند.
تصویری از دریچه های لانه کبوتری:
http://www.elmevarzesh.com/wp-conten...e_of_vein2.jpg
نمایی دیگر از ارتباط سرخرگ، سیاهرگ و مویرگ:
http://www.elmevarzesh.com/wp-conten...capa.1.bmp.jpg
منبع:ختصاصی :elmevarzesh.com
پاسخ : آناتومي كاربردي Applied Anatomy
دستگاه لنفاوی
دستگاه لنفاوی یک راه فرعی برای جریان مایع از فضاهای میان بافتی به سوی خون میباشد. مهمترین نکته این است که دستگاه لنفاوی میتواند پروتئین ها و ذرات بزرگ را از فضاهای بافتی دور کند، در حالی که هیچ یک از آن ها نمیتوانند مستقیما" جذب خون مویرگی شوند. ضرورت این عمل برداشت پروتئین ها از فضاهای میان بافتی به گونهای است که بدون آن ظرف ۲۴ ساعت خواهیم مرد.
بافت های لنفاوی
عمدهترین سلول های تشکیل دهنده بافت های لنفاوی ، لنفوسیت ها هستند که به همراه آن ها سلول های دیگری نظیر پلاسماسلها و ماکروفاژها نیز دیده میشوند.
سلول های تشکیل دهنده بافت های لنفاوی بر روی داربستی از سلول ها و الیاف رتیکولر قرار دارند و معمولا" به دو صورت ندولر و منتشر دیده میشوند. ندولها یا همان گرهک به دو صورت اولیه و ثانویه وجود دارد. ندولهای اولیه ندول هایی هستند که در آنها تراکم سلول ها یکنواخت میباشد و عمدتا از لنفوسیت های کوچک تشکیل شدهاند. ندول های ثانویه ندول هایی هستند که دارای یک ناحیه متراکم و تیره محیطی و یک ناحیه کم تراکم روشن مرکزی به نام مرکز زایا میباشد
.
اعضای لنفاوی
اعضای لنفاوی در مقایسه با بافت های لنفاوی توسط کپسولی از بافت همبند احاطه شدهاند و به عنوان ارگانی مستقل محسوب میشوند. اعضای لنفاوی به دو دسته تقسیم میگردند. اعضای لنفاوی اولیه شامل مغز استخوان و تیموس میباشد که محل تمایز لنفوسیت ها هستند و اعضای لنفاوی ثانویه شامل عقدهای لنفی ، طحال ، لوزهها و پلاکهای پییر میباشد که محل استقرار لنفوسیت های تمایز یافته میباشد.
اعضای لنفاوی اولیه
مغز استخوان: که بافت نرم و پر عروقی است که حفره مرکزی استخوان های دراز و فضاهای بین ترابکولی استخوان های اسفنجی را پر میکند.
تیموس: تیموس ارگانی است که در زیر قسمت فوقانی جناغ سینه رشد و تکامل مییابد. وزن تیموس در مقایسه با وزن کل بدن در زمان تولد حداکثر میباشد و به عنوان عضو لنفاوی اولیه محل تولید لنفوسیت T می باشد. وظیفه اصلی تیموس این است که محلی برای تکثیر و تمایز لنفوسیت های T میباشد که این امر تحت تاثیر فاکتورهای مترشحه از تیموس انجام میگیرد. تیموس پس از بلوغ سیر قهقرایی آغاز میکند که طی آن جمعیت لنفوسیت ها کاهش یافته و بوسیله بافت چربی جایگزین میشود.
اعضای لنفاوی ثانویه
عقدهای لنفی
طحال: طحال به وزن تقریبی ۲۰۰ گرم بزرگترین ارگان لنفی بدن است که در حفره شکمی زیر دیافراگم و پشت معده قرار دارد. طحال در مسیر گردش خون قرار دارد و نسبت به آنتیژن هایی که وارد خون میشوند حساسیت نشان میدهد و بنابراین محل تصفیه خون است. علاوه بر فعالیت های ایمنی ، طحال محل برداشت گویچههای قرمز پیر و پلاکت ها میباشد. در طحال نواحی سفید رنگی به نام پالپ سفید دیده میشوند که در زمینه قرمز و پر خونی به نام پالپ قرمز قرار گرفتهاند. با توجه به اعمال طحال برداشت طحال با پیدایش گلبول های قرمز غیره طبیعی ، افزایش پلاک ها و افزایش احتمال بروز عفونت های خونی همراه میباشد ولی مشکل جدی ایجاد نمیکند.
لوزهها: لوزهها مجموعهای از ندول های هستند که در ابتدای لوله گوارش قرار گرفتهاند. لنفوسیت های تولید شده در لوزهها به داخل اپیتلیوم پوشاننده آن ها نفوذ کرده و نهایتا دفع میشوند. لوزهها بر اساس موقعیت خود تحت عنوان کامی ، زبانی و حلقی نام گذاری شدهاند:پلاک های پییر: در دیواره روده باریک بخصوص ایلئوم ، چندین ندول لنفاوی مجتمع شده و تودههای وسیعی را بوجود میآورند که پلاک پییر (peyers patch) نامیده میشوند.
تشکیل لنف
مایع میان بافتی که وارد عروق لنفاوی میشود لنف را میسازد لذا ترکیب لنف اولیهای که در بافت جریان مییابد تقریبا" با مایع میان بافتی یکسان است. غلظت پروتئین در مایع میان بافتی اکثر بافت ها بطور متوسط حدود ۲g/dl است و غلظت پروتئین لنف جاری در این بافتها نیز نزدیک مقدار مزبور است غلظت پروتئین در لنفی که در کبد تشکیل میشود تا حد ۶g/dl میرسد و غلظت پروتئین لنفی که در رودهها تشکیل میشود تا ۴۳g/dl میرسد.
حدود ۳/۲ کل لنف بدن در حالت طبیعی از کبد و رودهها بوجود میآید لذا غلظت پروتئین در لنف مجرای توراسیک (کانالی که لنف تمام قسمت های تحتانی از آن به بالا جریان مییابد) که مخلوطی از لنف تمام بدن است معمولا ۵۳g/dl میباشد.(dl همان دسی لیتر است) صمنا دستگاه لنفی یکی از راههای اصلی جذب مواد غذایی از دستگاه گوارشی است، زیرا مسئولیت اصلی جذب چربی ها را بر عهده دارد. بالاخره اینکه حتی ذرات بزرگ نظیر باکتریها نیز میتوانند از طریق سلول های اندوتلیال مویرگ های لنفاوی به لنف راه یابد. هنگامی که لنف از غدد لنفاوی میگذرد، این ذرات برداشته و تخریب میشود
عوامل موثر بر جریان لنف
تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف
تاثیر فشار مایع میان بافتی بر جریان لنف اگر عملکرد عروق لنفاوی طبیعی باشد، هر عاملی که فشار مایع میان بافتی را افزایش دهد، در حالت طبیعی جریان لنف را نیز زیاد میکند. برخی از این عوامل عبارتند از افزایش فشار مویرگی ، کاهش فشار اسمزی کلوئیدی پلاسما ، افزایش پروتئین مایع میان بافتی و افزایش نفوذپذیری مویرگها. کلیه این عوامل باعث میشوند تعادل تبادل مایع در محل غشای مویرگ خونی به گونهای تغییر کند که مایع بیشتری وارد فضای میان بافتی شود، و در نتیجه بطور همزمان حجم مایع میان بافتی ، فشار مایع میان بافتی و جریان لنف نیز افزایش یابد.
البته اگر فشار مایع میان بافتی ۱تا ۲ میلیمتر جیوه از فشار جو بیشتر باشد، دیگر باعث افزایش جریان لنف نمیشود، زیرا افزایش فشار بافت علاوه بر افزون بر مایعی که وارد مویرگ های لنفاوی میشود، سطح خارجی عروق لنفاوی بزرگتر را نیز میفشارد و مانع از جریان لنف میشود. این دو عامل در فشارهای بالا تقریبا بطور کامل همدیگر را خنثی میکنند، به نحوی که جریان لنف به حداکثر میزان خود میرسد.
پمپ لنفاوی جریان لنف را افزایش میدهد
تصاویر متحرک بدست آمده از عروق لنفاوی انسان و حیوان نشان میدهد که هر گاه مایع باعث کشیدگی لنفاتیک جمع کننده یا عروق لنفی بزرگتر شود، عضله جدار رگ بطور خودکار منقبض میشود. ضمنا هر یک از قطعات رگ که بین دو دریچه متوالی قرار دارد، به عنوان یک پمپ خودکار مجزا عمل میکند. به عبارت دیگر پر شدن هر قطعه باعث انقباض آن میشود و مایع از طریق دریچه بعدی وارد قطعه بعدی میشود. این روند در سراسر طول رگ لنفی ادامه مییابد تا نهایتا مایع لنف تخلیه شود.
پمپ ناشی از فشار متناوب خارجی بر لنفاتیک
هر گونه عامل خارجی که رگ لنفی را به تناوب بفشارد، میتواند آن را وارد به پمپ نماید. این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از انقباض عضلات اطراف ، حرکت فسمتهایی از بدن ، ضربانات شریانی و فشار اجسام خارج از بدن بر بافت پمپ لنفاوی هنگام فعالیت فرد بسیار فعال است و جریان لنف را غالبا ۱۰ تا ۳۰ برابر میکند. از طرف دیگر لنف در حین استراحت بسیار کند (در حد صفر) است.
منبع:ختصاصی :elmevarzesh.com
پاسخ : آناتومي كاربردي Applied Anatomy
آناتومی دستگاه غدد
ترکیب محیط درونی بدن، پیوسته تحت تاثیر عوامل درونی و بیرونی می تواند تغییر کند و موجب اختلالاتی در بدن گردد.برای ثابت نگه داشتن این ترکیب و برقراری وحدت عمل و هماهنگی لازم بین اعمال گوناگون، اعضاء متعددی در بدن فعالیت می نمایند.از نظر اهمیت، نخست دستگاه عصبی و سپس دستگاه غدد درون ریز این امر مهم و حیاتی را برعهده دارند.دستگاه عصبی با کنترل عصبی و غدد با کنترل شیمیایی این هماهنگی و تعادل را ایجاد می نمایند.کنترل شیمیایی به وسیله مواد شیمیایی انجام می گیرد که این مواد از ساختمان هایی به نام غده ترشح می شوند.کنترل شیمیایی در مقایسه با کنترل عصبی کند تر و دارای اثر طولانی تر است.کار غده ها خود به وسیله هورمون ها و دستگاه عصبی تنظیم می گردد.هر چند که دستگاه عصبی و غدد درون ریز از نظر ساختمان به طور کامل با هم تفاوت دارند اما چون دارای هدف مشترک هستند ارتباط آن ها تنگاتنگ است.غدد درون ریز در نواحی مختلف بدن قرار دارند اما به لحاظ همانندی عملی و ساختمانی زیر یک عنوان بررسی می گردند.
غدد و انواع آن
ساختمان غده ها از سلول های پوششی است که به صورت غده ای تغییر شکل یافته اند و کار تخصصی انجام می دهند. بنابراین با توجه به خاصیت ترشحی در بافت پوششی غده ها نیز ترشح موادی مانند عرق، چربی، شیر، انسولین و … را در بدن بر عهده دارند این مواد ممکن است به وسیله مجراهای به سطح بیرونی شیر و عرق و ..) یا حفره های درونی بدن ( آنزیم ها و ترشح مخاطی دستگاه گوارش و تنفس) ترشح شوند و یا به طور مستقیم درون خون یا مایع سلولی ترشح گردند. بنابراین از نظر ترشح دو نوع غده در بدن وجود دارد:
غده های برون ریز: ( Exocrine glands)
این غده ها دارای یک بخش ترشحی و یک مجرا می باشند.غده های برون ریز مواد ترشحی خود را به پوست یا درون حفره ها و مجراهای اعضا می ریزند مانند غدد پستان، عرق، چربی، آنزیم های گوارشی و … .
غدد درون ریز ( Endocrine glands )
این غده ها مجرای ترشحی ندارند.بنابراین ترشحات خود را که هورمون نامیده می شود مستقیم به جریان خون وارد می نمایند و از این راه به عضو مورد نظر می روند.آنچه در مورد هماهنگی، تنظیم اعمال و ثبات ترکیب محیط درونی بدن گفته شد مربوط به همین غده هاست.
هورمون از واژه ی Hormaein= to excite یعنی به حرکت در آوردن گرفته شده است.هر هورمون روی سلول خاصی به نام سلول هدف (Target Cell) عمل می کند.
به طور کلی هورمون ها کارهای زیر را در بدن انجام می دهند:
۱-هماهنگی و ایجاد یگانگی بین کارهای گوناگون بدن
۲-تنظیم سوخت و ساز و رشد و تکامل بدن
۳-تنظیم و نگه داری ثبات ترکیب درونی بدن
۴-تنظیم کارهای حیاتی بدن
انواع هورمون ها
هورمون ها از نظر ترکیب شیمیایی به سه دسته تقسیم می شوند :
هورمون های پپتیدی که می توانند پپتید ساده باشند یا گلیکوپپتید.یک هورمون پپتیدی ساده در بدن انسان مثل انسولین و هورمون گلیکوپپتیدی مثل LH و FSH
هورمون های استروئیدی که از کلسترول منشاء می گیرند مثل هورمون های جنسی (استروژن ، تستسترون)
هورمون های آمینی که فقط از یک اسیدآمینه یکروزین تشکیل یافته اند که شامل هورمون های تیروییدی و هورمون هایی می باشند که از قسمت مرکزی غده فوق کلیوی ترشح می شوند و عبارتند از دوپامین ، آدرنالین و نورآدرنالین.اگر ماده شیمیایی ترشح شده بر روی خود سلول مترشحه تاثیر بگذارد اصطلاحا" اتوکرین(autocrin ) ، اگر بر سلول های مجاور اثر کند. پاراکرین(paracrine ) ، و اگر از طریق خون به سلول های هدف برسند اندوکرین (endocrine )نامیده می شود.
نحوه حمل و انتقال هورمون در خون
آن دسته از هورمون هایی که در آب محلولند در خون حل شده و آزادانه در خون می گردند. مثلا" هورمون انسولین که آزادانه در خون حل شده و انتقال می یابد.ولی هورمون هایی که در آب محلول نیستند،مثل هورمون های تیروئیدی و استروئیدی به یکی از پروتئین های خون باند شده و به کمک آن حمل می گردد.در کبد، پروتئینی ساخته می شود به نام )SBG پروتئین باند شونده به هورمون های جنسی) که این پروتئین به هورمون های جنسی چسبیده و آن ها را حمل می کند.
این عمل باعث می شود که این هورمون ها از طریق کلیه دفع نگردند.زیرا جنس این هورمون ها استروئیدی بوده و فسفولیپیدهای غشای سلول های کلیه حل شده، به نفرون ریخته شده و از طریق ادرار دفع می گردند.ولی وقتی که یک پروتئین به این هورمون ها باند شود، دیگر قادر به عبور از غشای سلول های کلیه نبوده و دفع نمی گردند.همچنین در اثر باند شدن پروتئین به این هورمون ها، هورمون می تواند اثر دراز مدتی در بدن داشته باشد.البته چسبندگی هورمون به پروتئین کریر خود یک ترکیب ناپایدار است و در مواقع لازم هورمون از پروتئین کریر جدا می شود.
سیستم غدد درون ریز چه می کند
وقتی هورمون ترشح می شود، از غدد درون ریز به داخل جریان خون منتقل می شود تا به سمت سلول هایی که باید پیام رسانی کند، برود.در مسیر رفتن به سمت این سلول ها، پروتئین های خاصی به برخی از این هورمون ها می چسبند.این پروتئین های خاص مثل حمل کننده هایی رفتار می کنند که مقدار هورمونی را که باید با سلول هدف رابطه برقرار کند و روی آن تاثیر بگذارد را کنترل می کنند
.
http://www.elmevarzesh.com/wp-conten...one-system.jpg
همچنین، سلول های هدف گیرنده هایی دارند که فقط به برخی هورمون های خاص می چسبند و هر هورمون گیرنده های خاص خود را دارد، در نتیجه هر هورمون فقط با سلول های هدف خاص که گیرنده های آن هورمون را دارند، وارد رابطه می شود.وقتی هورمون به سلول هدف خود می رسد به گیرنده های خاص آن سلول می چسبد و این ترکیب گیرنده-هورمون، دستورالعمل های شیمیایی را به کارگران داخل سلول منتقل می کند.
کاهش و افزایش هورمون ها، یک حالت غیر طبیعی ( پاتولوژیک) است. بنابراین باید هورمون ها به میزان معین و مورد نیاز ترشح شوند و کار غده ها نیز باید کنترل شود.ترشح هورمون ها به وسیله ی خود غدد تنظیم می شود.به این ترتیب هرگاه میزان هورمونی در خون افزایش یابد، خود هورمون روی غده اثر گذاشته، ترشح آن را می کاهد.این کار را پس خورد منفی ( negative feed-back) گویند.بهترین نمونه در این باره میزان کلسیم خون و ترشح غده پارتیروئید می باشد.
عوامل موثر در تنظیم ترشح هورمون
سیستم کنترل فیدبکی (Feed back)
در این نوع تنظیم مخصوص کار هورمون بر روی ترشح هورمون اثر می گذارد.مثل هورمون انسولین و اثرش روی قند خون. انسولین قند خون را کم می کند. با کم شدن قند خون ترشح هورمون انسولین کاهش می یابد.
سیستم کنترلی فید فوروارد (Feed for ward)
عاملی که روی ترشح هورمون اثر می کنند اثرش را به صورت یک طرفه دیکته می کند مثل هورمون تیروکسین و اثر سرما روی آن.با سرد شدن هوا میزان ترشح هورمون تیروکسین افزایش می یابد.ولی سرمای هوا و هورمون تیروکسین با هم حلقه فیزیکی تشکیل نمی دهند.
تهیه و تدوین:elmevarzesh.com
منابع:کتاب فیزیولوژی گایتون. جلد دوم.کتاب کالبد شناسی عمومی دکتر سید فخرالیدن مصباح اردکانی