تصمیمات اجتماعی
در حالی که تاثیرات ژنتیکی برای درک چاقی مهم هستند، آنها نمیتوانند این افزایش دراماتیک را که در برخی از کشورهای خاص یا بطور همگانی دیده شده، تشریح کنند.[۱۱۱] اگر چه این دیدگاه که مصرف انرژی زیاد موجب چاقی در افراد میشود، مورد قبول است، علل تغییرات در این دو عامل در مقیاس اجتماعی بیشتر مورد بحث است. تئوریهایی به عنوان علت این امر بیان شده است اما بسیاری معتقدند که این ترکیب عوامل گوناگون است..
رابطه بین طبقه اجتماعی و bmi بطور جهانی متفاوت است. یک بررسی در سال ۱۹۸۹ دریافت که در کشورهای توسعه یافته، زنان از طبقه اجتماعی بالا کمتر متمایل به چاقی بودهاند. هیچ تفاوت چشمگیری در میان مردان از طبقات اجتماعی مختلف دیده نشد. در جهان در حال توسعه زنان، مردان و بچهها از طبقه اجتماعی بالاتر نسبت بیشتری از چاقی را دارا بودند.[۱۱۲] نسخه جدید این بررسی که در سال ۲۰۰۷ انجام شد رابطه مشابه را دریافت، اما ضعیفتر بودند. احساس شد که کاهش قدرت این رابطه به دلیل تاثیرات جهانی شدن باشد.[۱۱۳] در میان کشورهای توسعه یافته، سطوح چاقی افراد بالغ و درصد نوجوانانی که دچار اضافه وزن هستند با عدم تساوی اقتصادی و عدم تساوی درآمد مرتبط است. رابطه مشابهی در میان ایالتهای آمریکا دیده شده است: بسیاری از افراد بالغ حتی در طبقه اجتماعی بالاتر در ایالتهای نا برابر دچار چاقی بودند.[۱۱۴]
توضیحات بسیاری برای روابط bmi و طبقه اجتماعی بیان شده است؛ که بیانگر اسن است که در کشورهای توسعه یافته ثروتمندان قادر با تامین مواد غذایی بیشتری هستند، آنها بیشتر زیر فشار اجتماعی به منظور لاغر ماندن هستند، و فرصتهای بیشتری همرا با توقعات برای تناسب جسمی را دارا میباشند. در کشورهای توسعه نیافته توانایی تامین غذا، مخارج بالای انرژی با کارگر و ارزشهای فرهنگی علاقه به هیکل بزرگتر.[۱۱۳] همچنین ممکن است نگرشها نسبت به اندازه بدن در زندگی افراد، که به وسیله مردم مطرح میشود نقشی در چاقی داشته باشند. تغییراتی در رابطه با bmi در طول زمان در بین دوستان٬برادرها و همسرها یافت شد.[۱۱۵] استرس و داشتن موقعیت اجتماعی پایین خطر چاقی را افزایش میدهد.[۱۱۴][۱۱۶][۱۱۷]
سیگار اثر چشمگیری بر وزن افراد دارد. افرادی که زیاد سیگار مصرف میکنند به طور میانگین ۴٫۴ کیلوگرم در مردان و ۵ کیلوگرم در زنان در طول ۱۰ سال اضافه وزن پیدا میکنند.[۱۱۸] با این وجود تغییرات میزان سیگار کشیدن تاثیر کمی بر نسبت کلی چاقی دارد.[۱۱۹]
در آمریکا تعداد بچههایی که هر فرد دارد با خطر چاقی مرتبط است. خطر زنها به ازای هر بچه ۷٪ افزایش مییابد، در حالی که این میزان برای مردان ۴٪ است.[۱۲۰] این امر تا اندازهای با این حقیقت تشریح میشود که داشتن بچههای مستقل فعالیتهای جسمی را در والدین غربی کاهش میدهد.[۱۲۱]
در جهان در حال گسترش، شهرسازی نقشی را در افزایش نسبت چاقی بازی میکند. در چین نسبت کلی چاقی کمتر از ۵٪ است، در حالی که در بعضی از شهرها نسبت چاقی بیشتر از ۲۰٪ است.[۱۲۲]
اعتقاد بر این است که سوء تغذیه در اوایل زندگی در افزایش نسبت چاقی در کشورهای در حال توسعه نقش دارد.[۱۲۳] تغییرات اقتصادی که در طول بازههای سوء تغذیه رخ میدهد ممکن است میزان ذخیره چربی را در زمانی که میزان انرژی زیادی در دسترس است، افزایش دهد.[۱۲۳]
همراه با اطلاعات همه گیری شناختی تعداد مطالعات زیادی تایید میکنند که چاقی با کمبودهای شناختی مرتبط است.[۱۲۴] گرچه این امر که چاقی موجب کمبودهای شناختی میشود یا بالعکس، در زمان حال نیز نامشخص است.