صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
پناه میبرم به خدا از شر شیطان رانده شده
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
أَتَيٰٓ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَٰنَهُ وَتَعَٰلَيٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ(1)
[هان] امر خدا دررسيد پس در آن شتاب مكنيد او منزه و فراتر است از آنچه [با وي] شريك ميسازند(1)
يُنَزِّلُ الْمَلَٰٓئِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَيٰ مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِۦٓ أَنْ أَنذِرُوٓا۟ أَنَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَاتَّقُونِ(2)
فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل ميكند كه بيم دهيد كه معبودي جز من نيست پس از من پروا كنيد(2)
خَلَقَ السَّمَٰوَٰتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَٰلَيٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ(3)
آسمانها و زمين را به حق آفريده است او فراتر است از آنچه [با وي] شريك ميگردانند(3)
خَلَقَ الْإِنسَٰنَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ(4)
انسان را از نطفهاي آفريده است آنگاه ستيزهجويي آشكار است(4)
وَالْأَنْعَٰمَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَٰفِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ(5)
و چارپايان را براي شما آفريد در آنها براي شما [وسيله] گرمي و سودهايي است و از آنها ميخوريد(5)
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ(6)
و در آنها براي شما زيبايي است آنگاه كه [آنها را] از چراگاه برميگردانيد و هنگامي كه [آنها را] به چراگاه ميبريد(6)
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَيٰ بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُوا۟ بَٰلِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ(7)
و بارهاي شما را به شهري ميب رند كه جز با مشقت بدنها بدان نميتوانستيد برسيد قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است(7)
وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ(8)
و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براي شما] تجملي [باشد] و آنچه را نميدانيد ميآفريند(8)
وَعَلَي اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَآءَ لَهَدَيٰكُمْ أَجْمَعِينَ(9)
و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخي از آن [راهها] كژ است و اگر [خدا] ميخواست مسلما همه شما را هدايت ميكرد(9)
هُوَ الَّذِيٓ أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ(10)
اوست كسي كه از آسمان آبي فرود آورد كه [آب] آشاميدني شما از آن است و روييدني[هايي] كه [رمههاي خود را] در آن ميچرانيد [نيز] از آن است(10)
يُنۢبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَٰبَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَٰتِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(11)
به وسيله آن كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براي شما ميروياند قطعا در اينها براي مردمي كه انديشه ميكنند نشانهاي است(11)
وَسَخَّرَ لَكُمُ الَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَٰتٌۢ بِأَمْرِهِۦٓ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَٰتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ(12)
و شب و روز و خورشيد و ماه را براي شما رام گردانيد و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند مسلما در اين [امور] براي مردمي كه تعقل ميكنند نشانههاست(12)
وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَٰنُهُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَءَايَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ(13)
و [همچنين] آنچه را در زمين به رنگهاي گوناگون براي شما پديد آورد [مسخر شما ساخت] بيترديد در اين [امور] براي مردمي كه پند ميگيرند نشانهاي است(13)
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا۟ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا۟ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَي الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا۟ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(14)
و اوست كسي كه دريا را مسخر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد و پيرايهاي كه آن را ميپوشيد از آن بيرون آوريد و كشتيها را در آن شكافنده [آب] ميبيني و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد(14)
وَأَلْقَيٰ فِي الْأَرْضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَٰرًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(15)
و در زمين كوههايي استوار افكند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پيدا كنيد(15)
وَعَلَٰمَٰتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ(16)
و نشانههايي [ديگر نيز قرار داد] و آنان به وسيله ستاره [قطبي] راهيابي ميكنند(16)
أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لَّا يَخْلُقُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ(17)
پس آيا كسي كه ميآفريند چون كسي است كه نميآفريند آيا پند نميگيريد(17)
وَإِن تَعُدُّوا۟ نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَآ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(18)
و اگر نعمت[هاي] خدا را شماره كنيد آن را نميتوانيد بشماريد قطعا خدا آمرزنده مهربان است(18)
صدق الله العلي العظيم
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
سوره نحل [16]
اين سوره 128 آيه دارد قسمتى از آن در «مكّه» و قسمتى در «مدينه» نازل گرديده است
محتواى سوره:
در آيات اين سوره هم بحثهاى خاص سورههاى «مكّى» ديده مىشود- مانند بحث قاطع از توحيد و معاد و مبارزه شديد با شرك و بتپرستى- و هم بحثهاى مخصوص سورههاى «مدنى» مانند بحث از احكام اجتماعى و مسائل مربوط به جهاد و هجرت.
و بطور كلى محتواى اين سوره را امور زير تشكيل مىدهد.
1- بيش از همه بحث از نعمتهاى خداوند در اين سوره به ميان آمده و آن چنان ريزه كاريهاى آن تشريح گرديده كه حسّ شكرگزارى هر انسان آزادهاى را بيدار مىكند.
اين نعمتها شامل نعمتهاى مربوط به باران، نور آفتاب، انواع گياهان و ميوهها و مواد غذايى ديگر، و حيواناتى كه خدمتگزار انسانها هستند و انواع وسائل زندگى و حتى نعمت فرزند و همسر، و خلاصه شامل «انواع طيّبات» مىگردد.
2- بخش ديگرى از آن، از دلائل توحيد و عظمت خلقت خدا، و معاد بحث مىكند.
3- قسمت ديگرى از آن از احكام مختلف اسلامى سخن مىگويد.
4- بخش ديگرى از بدعتهاى مشركان سخن به ميان آورده.
5- و بالاخره در قسمت ديگرى انسانها را از وسوسههاى شيطان بر حذر مىدارد.
فضيلت تلاوت سوره:
در بعضى از روايات از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نقل شده كه فرمود:
«كسى كه اين سوره را تلاوت كند خداوند او را در برابر نعمتهايى كه در اين جهان به او بخشيده محاسبه نخواهد كرد».
البته تلاوتى توأم با تفكر و سپس تصميم گيرى و عمل، و گام نهادن در طريق شكرگزارى.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
(آيه 1)
فرمان عذاب نزديك است: قسمت مهمى از آيات آغاز اين سوره در «مكّه» نازل شده است، در همان ايام كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله درگيرى شديدى با مشركان و بت پرستان داشت، و هر روز در برابر دعوت حيات آفرين و آزاديبخش او به بهانههايى متوسل مىشدند، از جمله اين كه هرگاه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله آنها را تهديد به عذاب الهى مىكرد بعضى از لجوجان مىگفتند: اگر اين عذاب و كيفر كه مىگويى راست است پس چرا به سراغ ما نمىآيد؟! و شايد گاهى اضافه مىكردند كه اگر فرضا عذابى در كار باشد ما دست به دامن بتها مىشويم تا در پيشگاه خدا شفاعت كنند تا اين عذاب را از ما بر دارد.
نخستين آيه اين سوره، خط بطلان بر اين اوهام كشيده، مىگويد: «عجله نكنيد فرمان خدا (براى مجازات مشركان و مجرمان) قطعا فرا رسيده است» (أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ).
و اگر فكر مىكنيد بتان شفيعان درگاه اويند سخت در اشتباهيد «خداوند منزه و برتر از آن است كه آنها براى او شريك مىسازند» (سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ).
(آيه 2)
و از آنجا كه هيچ مجازات و كيفرى بدون بيان كافى و اتمام حجت عادلانه نيست، اضافه مىكند: «خداوند فرشتگان را با روح الهى به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند» (يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ).
و به آنها دستور مىدهد كه: مردم را انذار كنيد (و بگوييد:) معبودى جز من نيست» (أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا).
بنابراين، تنها «از (مخالفت دستور) من بپرهيزيد» و در برابر من احساس مسؤوليت كنيد (فَاتَّقُونِ).
منظور از «روح» در اين آيه وحى و قرآن و نبوت است كه مايه حيات و زندگى انسانهاست.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 3)
در اينجا قرآن براى ريشه كن ساختن شرك و توجه به خداوند يكتا از دو راه وارد مىشود: نخست از طريق دلائل عقلى به وسيله نظام شگرف آفرينش و عظمت خلقت، و ديگر از طريق عاطفى و بيان نعمتهاى گوناگون خداوند نسبت به انسان و تحريك حسّ شكرگزارى او.
در آغاز مىگويد: «خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريد» (خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ).
حقانيت آسمانها و زمين هم از نظام عجيب و آفرينش منظم و حساب شده آن روشن است و هم از هدف و منافعى كه در آنها وجود دارد.
و به دنبال آن اضافه مىكند: «خدا برتر از آن است كه براى او شريك مىسازند» (تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ).
آيا بتهايى كه آنها را شريك او قرار دادهاند هرگز قادر به چنين خلقتى هستند؟
و يا حتى مىتوانند پشه كوچك و يا ذره غبارى بيافرينند!
(آيه 4)
بعد از اشاره به مسأله آفرينش آسمان و زمين و اسرار بىپايان آنها، سخن از خود انسان مىگويد، انسانى كه به خودش از هر كس ديگر نزديكتر است، مىفرمايد: «انسان را از نطفه بىارزشى آفريد، اما سر انجام به جايى رسيد كه موجودى (متفكر و فصيح و بليغ و) مدافع از خويشتن و سخنگوى آشكار شد» (خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ).
(آيه 5)
پس از آفرينش انسان به نعمت مهم ديگرى يعنى خلقت چهار پايان، و فوائد مختلفى كه از آنها عايد مىشود اشاره كرده، مىگويد: «خداوند چهار پايان را آفريد در حالى كه در آنها وسيله پوشش براى شماست و منافع ديگر و از گوشت آنها مىخوريد» (وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ).
جالب اين كه در ميان اين همه فوائد، قبل از هر چيز مسأله «پوشش» و «مسكن» را مطرح مىكند، زيرا بسيارى از مردم (بخصوص باديه نشينان) هم لباسشان از پشم و مو يا پوست تهيه مىشود، و هم خيمههايشان كه آنها را از سرما و گرما حفظ مىكند، و به هر حال اين دليل بر اهميت پوشش و مسكن و مقدم بودن آن بر هر چيز ديگر است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 6)
جالب اين كه تنها به منافع معمولى و عادى اين چهار پايان سودمند اكتفا نمىكند بلكه روى جنبه استفاده روانى از آنها نيز تكيه كرده، مىگويد:
«و در اين حيوانات براى شما زينت و شكوهى است به هنگامى كه آنها را به استراحتگاهشان باز مىگردانيد، و هنگامى كه (صبحگاهان) به صحرا مىفرستيد» (وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ).
اين در واقع جمال استغناء و خودكفايى جامعه است، جمال توليد و تأمين فرآوردههاى مورد نياز يك ملت است، و به تعبير گوياتر جمال استقلال اقتصادى و ترك هرگونه وابستگى است!
(آيه 7)
در اين آيه به يكى ديگر از منافع مهم بعضى از اين حيوانات اشاره كرده، مىگويد: «آنها بارهاى سنگين شما را (بر دوش خود) حمل مىكنند و به سوى شهر و ديارى كه جز با مشقت زياد به آن نمىرسيديد مىبرند» (وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ).
اين نشانه رحمت و رأفت خداوند است كه اين چهار پايان را با اين قدرت و نيرو آفريده است، و آنها را رام و تسليم شما نيز گردانيده «چرا كه پروردگار شما رءوف و رحيم است» (إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ).
به اين ترتيب اين چهار پايان در درجه اول، پوشش و وسائل دفاعى براى انسان در برابر گرما و سرما توليد مىكنند، و در درجه بعد از فرآوردههاى لبنياتى آنها استفاده مىشود، و سپس از گوشتشان، و بعد از آثار روانى كه در دلها مىگذارند، مورد توجه قرار گرفته و سر انجام باربرى آنها.
(آيه 8)
آنگاه به سراغ گروه ديگرى از حيوانات مىرود كه براى سوارى انسان از آنها استفاده مىشود، مىفرمايد: «خداوند اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا شما بر آن سوار شويد، و هم مايه زينت شما باشد» (وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً).
در پايان آيه به مسأله مهمترى اشاره كرده و افكار را به وسائل نقليه و مركبهاى گوناگونى كه در آينده در اختيار بشر قرار مىگيرد و بهتر و خوبتر از اين حيوانات مىتواند استفاده كند متوجه مىسازد، و مىگويد: «و خداوند چيزها (وسائل نقليه ديگرى) مىآفريند كه شما نمىدانيد» (وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 9)
به دنبال نعمتهاى مختلفى كه در آيات گذشته بيان شد در اينجا به يكى از نعمتهاى بسيار مهم معنوى اشاره كرده، مىفرمايد: «بر خداست كه راه راست و صراط مستقيم را (كه هيچ گونه انحراف و كژى در آن نيست) در اختيار بندگان بگذارد» (وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ).
در اين كه اين راه راست اشاره به جنبه تكوينى يا تشريعى مىكند، مفسران تفسيرهاى مختلفى دارند، ولى هيچ مانعى ندارد كه هر دو جنبه را شامل شود.
به اين ترتيب كه خداوند از نظر خلقت و آفرينش و تكوين، انسان را مجهز به عقل و استعداد و نيروهاى لازم براى پيمودن اين صراط مستقيم كرده است.
و از سوى ديگر، خدا پيامبران را با وحى آسمانى و تعليمات كافى و قوانين مورد نياز انسان فرستاده است، تا از نظر تشريع، راه را از چاه مشخص كرده و با انواع بيانها او را تشويق به پيمودن اين راه كنند و از مسيرهاى انحرافى باز دارند.
سپس از آنجا كه راههاى انحرافى فراوان است، به انسانها هشدار مىدهد و مىگويد: «بعضى از اين راهها منحرف و بيراهه است» (وَ مِنْها جائِرٌ).
و از آنجا كه نعمت اختيار و آزادى اراده و انتخاب، يكى از مهمترين عوامل تكامل انسان مىباشد با يك جمله كوتاه به آن اشاره كرده، مىگويد: «اگر خدا مىخواست همه شما را (به اجبار) به راه راست هدايت مىكرد» به گونهاى كه نتوانيد گامى از آن فراتر بگذاريد (وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ).
ولى اين كار را نكرد، چرا كه هدايت اجبارى، نه افتخار است و نه تكامل!
(آيه 10)
در اين آيه باز به سراغ نعمتهاى مادى مىرود تا حس شكرگزارى انسانها را برانگيزد، آتش عشق خدا را در دلهايشان بيفروزد، و آنها را به شناخت بيشتر بخشنده اين نعمتها دعوت كند.
مىگويد: «او كسى است كه از آسمان آبى فرستاد» (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً).
آبى حيات بخش، زلال، شفاف، و خالى از هرگونه آلودگى «كه نوشيدن شما از آن است» (لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ).
«و نيز گياهان و درختانى از آن به وجود مىآيد كه (حيوانات خود را) در آن به چرا مىفرستيد» (وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ).
بدون شك منافع آب باران تنها نوشيدن انسان و روييدن درختان و گياهان نيست، بلكه شستشوى زمينها، تصفيه هوا، ايجاد رطوبت لازم براى طراوت پوست تن انسان و راحتى تنفس او، و مانند آن همه از فوائد باران است، ولى از آنجا كه دو قسمت ياد شده، از اهميت بيشترى برخوردار بوده روى آن تكيه شده.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 11)
باز همين مسأله را چنين ادامه مىدهد: «خداوند با آن (آب باران) براى شما زراعت و زيتون و نخل و انگور، و از همه ميوهها مىروياند» (يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ).
«مسلما در آفرينش اين (ميوههاى رنگارنگ و پربركت و اين همه محصولات كشاورزى) نشانه روشنى (از خدا) براى انديشمندان است» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ).
(آيه 12)
سپس به نعمت تسخير موجودات مختلف جهان در برابر انسان اشاره كرده، مىفرمايد: «و (خداوند) شب و روز را براى شما مسخر كرد و همچنين خورشيد و ماه را» (وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ).
«و ستارگان نيز به فرمان او مسخر شما هستند» (وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ).
«مسلما در اين امور نشانههايى است (از عظمت خدا و بزرگى آفرينش) براى آنها كه انديشه مىكنند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 13)
علاوه بر اينها «مخلوقاتى را كه در زمين براى شما آفريده» نيز مسخر فرمان شما ساخت (وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ).
«مخلوقاتى گوناگون و رنگارنگ» (مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ).
از انواع پوششها، غذاها، همسران پاك، وسائل رفاهى گرفته تا انواع معادن و منابع مفيد زير زمينى و رو زمينى و ساير نعمتها.
«در اينها نيز نشانهاى است (آشكار) براى مردمى كه متذكر مىشوند» (إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ).
چرا تنها زيتون و نخل و انگور؟!
ممكن است چنين به نظر آيد كه اگر قرآن در آيات فوق از ميان انواع ميوهها روى زيتون و خرما و انگور تكيه كرده به خاطر وجود آنها در محيط نزول قرآن بوده است، ولى با توجه به جهانى و جاودانى بودن قرآن، و عمق تعبيراتش روشن مىشود كه مطلب از اين فراتر است.
غذاشناسان و دانشمندان به ما مىگويند: كمتر ميوهاى است كه براى بدن انسان از نظر غذايى به اندازه اين سه ميوه، مفيد و مؤثر باشد.
همانها مىگويند: «روغن زيتون» براى توليد سوخت بدن ارزش بسيار فراوان دارد، كالرى حرارتى آن بسيار بالا است، و از اين جهت يك نيرو بخش است و آنها كه مىخواهند همواره سلامت خود را حفظ كنند، بايد به اين اكسير علاقهمند شوند.
روغن زيتون دوست صميمى كبد آدمى است، و براى رفع عوارض كليهها و سنگهاى صفراوى و قولنجهاى كليوى و كبدى و رفع يبوست بسيار مؤثر است.
با پيشرفت دانش پزشكى و غذا شناسى اهميت دارويى «خرما» نيز به ثبوت رسيده است. در خرما كلسيم وجود دارد كه عامل اصلى استحكام استخوانهاست و نيز فسفر وجود دارد كه از عناصر اصلى تشكيل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، قوه بينايى را مىافزايد.
و نيز خرما داراى پتاسيم است كه فقدان آن را در بدن علت حقيقى زخم معده مىدانند، و وجود آن براى ماهيچهها و بافتهاى بدن انسان بسيار پرارزش است.
اين سخن امروز در ميان غذا شناسان معروف است كه خرما از سرطان جلوگيرى مىكند.
و اما در مورد «انگور» به گفته دانشمندان غذا شناس به قدرى عوامل مؤثر دارد كه مىتوان گفت، يك داروخانه طبيعى است.
انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ايجاد مىكند، و علاوه بر اين ضدّ سم است، براى تصفيه خون، دفع رماتيسم، نقرس، و زيادى اوره خون، اثر درمانى مسلّمى دارد، انگور معده و روده را لايروبى مىكند، نشاط آفرين و برطرف كننده اندوه است، اعصاب را تقويت كرده، و ويتامينهاى مختلف موجود در آن به انسان نيرو و توان مىبخشد.
بنابراين، تكيه كردن قرآن بر اين سه نوع ميوه بىدليل نيست، و شايد در آن روز قسمت مهمى از آن بر مردم پوشيده بوده است.
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 14)
نعمت كوهها و درياها و ستارگان: در اينجا به سراغ بخش مهم ديگرى از نعمتهاى بىپايان خداوند در مورد انسانها مىرود و نخست از درياها كه منبع بسيار مهم حيات و زندگى است آغاز كرده، مىگويد: «و او كسى است كه درياها را براى شما تسخير كرده و به خدمت شما گمارد» (وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ).
مىدانيم قسمت عمده روى زمين را درياها تشكيل مىدهند، و نيز مىدانيم نخستين جوانه حيات در درياها آشكار شده، و قرار دادن آن در خدمت بشر يكى از نعمتهاى بزرگ خدا است.
سپس به سه قسمت از منافع درياها اشاره كرده، مىفرمايد: «تا از آن گوشت تازه بخوريد» (لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا).
گوشتى كه زحمت پرورش آن را نكشيدهايد تنها دست قدرت خدا آن را در دل اقيانوسها پرورش داده و رايگان در اختيارتان گذارده است.
ديگر از منافع آن مواد زينتى است كه از درياها استخراج مىشود لذا اضافه مىكند: «و زيورى براى پوشيدن (مانند مرواريد) از آن استخراج كنيد» (وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها).
يكى از ابعاد معروف چهارگانه روح انسان را حس زيبايى تشكيل مىدهد كه نقش مؤثرى در حيات بشر دارد، لذا بايد بطرز صحيح و سالمى- دور از هرگونه افراط و تفريط و اسراف و تبذير- اشباع گردد.
به همين دليل در اسلام، استفاده از زينت به صورت معقول و خالى از هرگونه اسراف مانند بهرهگيرى از لباسهاى خوب، انواع عطريات، بعضى سنگهاى قيمتى و مانند آن- مخصوصا در مورد زنان- كه نياز روحيشان به زينت بيشتر است توصيه شده است، ولى بايد خالى از اسراف و تبذير باشد.
بالاخره سومين نعمت درياها را حركت كشتيها به عنوان يك وسيله مهم براى انتقال انسان و نيازمنديهاى او، ذكر مىكند، و مىفرمايد: «كشتيها را مىبينى كه آبها را بر صفحه اقيانوسها مىشكافند» (وَ تَرَى الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ).
صحنهاى كه در برابر سرنشينان كشتى به هنگام حركت بر صفحه اقيانوسها ظاهر مىشود چقدر ديدنى است خدا اين نعمت را به شما داد تا از آن بهره گيريد «و از فضل او در مسير تجارت خود از كشتيها استفاده كنيد» (وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ).
با توجه به اين همه نعمت، حس شكرگزارى را در شما زنده كند، «و شايد شكر نعمتهاى او را به جا آوريد» (وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html
پاسخ : صفحه ی 153 از قرآن کریم شامل آیات 1 تا 18 از سوره ی نحل
(آيه 15)
پس از بيان نعمت درياها، به سراغ كوههاى سخت و سنگين مىرود، مىگويد: «و در زمين كوههاى ثابت و محكمى افكند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد» و به شما آرامش بخشد (وَ أَلْقى فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ).
و از آنجا كه كوهها يكى از مخازن اصلى آبها (چه به صورت برف و يخ و چه به صورت آبهاى درونى) مىباشند بلافاصله بعد از آن، نعمت وجود نهرها را بيان كرده، مىگويد: «و (براى شما) نهرهايى قرار داديم» (وَ أَنْهاراً).
و از آنجا كه وجود كوهها ممكن است اين توهم را به وجود آورد كه بخشهاى زمين را از يكديگر جدا مىكند، و راهها را مىبندد، چنين اضافه مىكند: «و (براى شما) راههائى (قرار داد) تا هدايت شويد» (وَ سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ).
(آيه 16)
و از آنجا كه راه بدون نشانه و علامت و راهنما، انسان را به مقصد نمىرساند بعد از ذكر نعمت «راه» به اين «نشانهها» اشاره كرده، مىگويد:
«و علاماتى قرار داد» (وَ عَلاماتٍ).
اين علامتها انواع زيادى دارد: شكل كوهها و درّهها و بريدگيهاى آنها، فراز و نشيبهاى قطعات مختلف زمين، رنگ خاكها و كوهها، و حتى چگونگى وزش بادها هر يك، علامتى براى پيدا كردن راههاست.
ولى از آنجا كه در پارهاى از اوقات در بيابانها، در شبهاى تاريك، يا هنگامى كه انسان شبانه در دل اقيانوسها سفر مىكند از اين علامات خبرى نيست، خداوند علامات آسمانى را به كمك فرستاده تا اگر در زمين علامتى نيست، از علامت آسمان استفاده كنند و گمراه نشوند! لذا اضافه مىكند: «و به وسيله ستارگان، مردم هدايت مىشوند» (وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ).
جالب توجه اين كه: روايات بسيارى از ائمه عليهم السّلام وارد شده كه در آنها «نجم» (ستاره) به پيامبر و «علامات» به امامان تفسير شده است كه اشاره به تفسير معنوى آيه است.
در حديثى از امام صادق عليه السّلام چنين مىخوانيم: «النّجم رسول اللّه و العلامات الائمة عليهم السّلام»: «ستاره اشاره به پيامبر است و علامات امامان عليهم السّلام هستند».
منبع : http://www.qurangloss.ir/thread315.html