هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
نمایش نسخه قابل چاپ
هم روی تو را طاقت دیدار کم است
هم چشم مرا جرات این کار کم است
من کمتر از آنم که تو را درک کنم
آگاهی من ز عشق بسیار کم است
دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم بگه : "نـــــــرو !"
کسی رو میخــــــــــوام که وقتی گفتم میـــــرم بگه : "صب کن منــــــم باهات بیـــــــام، تنـــــها نـــــــــــــــرو "!
ﮔﺎﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ
ﻣﯽ ﺍﯾﺴﺘﻢ،ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ...
ﺩﺳﺖ ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻭ
ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ....
خــودَم قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام
آنـــقدر کــهنه کــه می شــوَد
رویِ گَردو خـــاک تَنـــَم یــادگــاری نــوشت
...بنویس و برو...
http://eshghepak2.persiangig.ir/image/675hn4x.jpg
به سلامتی اعتماد كه
المثنی نداره!
وقتی رفت دیگه رفت.....
گفتند دوستش داری؟گفتم دنیای من است؛گفتند
دوستت دارد؟گفتم تنها سوأل من است؛
غروب
خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدی هست
خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند
http://titi-mz.mihanblog.com/
زیر ِ باران
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو
بیندیشیم
عادت كهنه را به هم بزنیم
و زباران كمی بیاموزیم
كه بباریم و حرف كم بزنیم
كم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا كنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالكم» قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
http://www.nilooblog.com/up/images/9...aw1u4fq6pk.jpg
http://www.aftablog.com/uploads/a/ar...rzin/37127.jpg
چشم هایم
را می بندم تا رفتنت را نبینم..
رفتنت ار دنیای من دیدنی نیست.
گذر ثانیه ها پایان یک حضور را فریاد می
زند.
پاییز انتظار و ...در نگاهم بی معناست و تو
همچنان در عبور از من.
آسمان به حال من می گرید و تو
با من حتی وداع هم نخواهی کرد
.
می روی و..
اما من تنها و در سکوت خواهم ماند.
دنیای .....من بدرود
...!