پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
از آوردن سوالاتمان به نتایج خوبی می رسیم اینکه؛
اول از مطرح کردنش احساس سبکی می کنیم گر چه جوابی نداشته باشه.
دوم با سوالات جدید آشنا می شیم.
سوم شاید به سوالش علاقمند شدیم و در پی کشفش رفتیم و حقایقی جدید را یافتیم.
و .....
(دل خودم که خیلی پُره امیدوارم تاپیک قبلا بیمه شده باشه و مشکلی پیش نیاد!!!)
.....
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط [تاری
از آوردن سوالاتمان به نتایج خوبی می رسیم اینکه؛
اول از مطرح کردنش احساس سبکی می کنیم گر چه جوابی نداشته باشه.
دوم با سوالات جدید آشنا می شیم.
سوم شاید به سوالش علاقمند شدیم و در پی کشفش رفتیم و حقایقی جدید را یافتیم.
و .....
(دل خودم که خیلی پُره امیدوارم تاپیک قبلا بیمه شده باشه و مشکلی پیش نیاد!!!)
.....
سلام دوست خوبم تاری
بنده استقبال می کنم از این تایپیک
چرا که دغدغه خودم هم بوده که یه جوری بتونیم چراهای مذهبی درونمون و جوانان رو بدست بیاریم و در پی رسیدن به جوابشون باشیم و برسیم به آنچه که می خواهیم.
به خاطر همین من اسم تایپیک رو از چراهای مذهبمان به چراهای مذهبی مان تغییردادم تا به مقصود دوست عزیزمون نزدیک باشه.
درباره بیمه شدن تایپیک هم بگم که با وجود اینکه خودم از این تایپیک دفاع می کنم ، این رو هم باید تذکر بدم که هیچ چیزی بی قید و شرط نیست. ان شاء اله در صورت سوء استفاده نکردن ( بعضی مریض القلوب که اینجا نداریم) این تایپیک سرجاش هست.{thumbs down}
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
با سلام خدمت دوستان گلم :
يكي از خاطره هايم با استاد سبحاني را برايتان بگويم .
در حضور استاد جعفر سبحاني با يكي از دوستانمان در دانشگاه علامه صحبت مي كرديم و تقريبا همين چرا ها و سوالات را بنده مطرح كردم .
اين دوستمان فرمود كه : شما قرآن را قبول داريد ؟؟!! قرآن گفته است فلان جور ؟؟!!!
كه استاد سبحاني بلافاصله مطلبي گفت كه بسيار جالب بود .
ايشان به اون دوست ما گفت : ( شما پيش فرض براي ايشان مي گذاريد كه قرآن را قبول داريد يا نه ؟؟!! اين ديگر چه جور مباحثه ايست ؟؟!!! فكر كن كه ايشان يك اسكيمو است و از قطب جنوب با سورتمه آمده است و نه محمد را مي شناسد و نه قرآن را تا حالا ديده است ؟؟!! شما فكر كن كه ايشان نه محمد را قبول دارد و نه قرآن را / حالا سوالاتش را جواب بده ؟؟!! )
كه اين دوستمان ديگر چيزي براي گفتن نداشت .
از اين حرف استاد سبحاني بسيار درس گرفتم / چرا بايستي به كسي ابتدا پيش فرضي را كه خودمان قبول داريم تحميل كنيم و بعد مبناي استناد خود را به اون چيزي كه ما قبول داريم ارجاع دهيم و طرف مقابل هم محكوم به پذيرفتن كنيم ؟؟!!!
ارادتمند - بروجرديان
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
منصور بروجرديان
با سلام خدمت دوستان گلم :
يكي از خاطره هايم با استاد سبحاني را برايتان بگويم .
در حضور استاد جعفر سبحاني با يكي از دوستانمان در دانشگاه علامه صحبت مي كرديم و تقريبا همين چرا ها و سوالات را بنده مطرح كردم .
اين دوستمان فرمود كه : شما قرآن را قبول داريد ؟؟!! قرآن گفته است فلان جور ؟؟!!!
كه استاد سبحاني بلافاصله مطلبي گفت كه بسيار جالب بود .
ايشان به اون دوست ما گفت : ( شما پيش فرض براي ايشان مي گذاريد كه قرآن را قبول داريد يا نه ؟؟!! اين ديگر چه جور مباحثه ايست ؟؟!!! فكر كن كه ايشان يك اسكيمو است و از قطب جنوب با سورتمه آمده است و نه محمد را مي شناسد و نه قرآن را تا حالا ديده است ؟؟!! شما فكر كن كه ايشان نه محمد را قبول دارد و نه قرآن را / حالا سوالاتش را جواب بده ؟؟!! )
كه اين دوستمان ديگر چيزي براي گفتن نداشت .
از اين حرف استاد سبحاني بسيار درس گرفتم / چرا بايستي به كسي ابتدا پيش فرضي را كه خودمان قبول داريم تحميل كنيم و بعد مبناي استناد خود را به اون چيزي كه ما قبول داريم ارجاع دهيم و طرف مقابل هم محكوم به پذيرفتن كنيم ؟؟!!!
ارادتمند - بروجرديان
ممنونم از آقای بروجردیان
بله واقعا حرف درستیه
این تایپیک هم بنا داره که بدون تحمیل پیش فرض به سوالات مذهبی بپردازه.
ان شا اله
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
kamanabroo
ممنونم از آقای بروجردیان
بله واقعا حرف درستیه
این تایپیک هم بنا داره که بدون تحمیل پیش فرض به سوالات مذهبی بپردازه.
ان شا اله
اميدوارم كه همينطور باشه كه شما فرمودين
اما بعيد مي دونم
در هر حال موفق و پاينده باشيد
ارادتمند همه عزيزانم - بروجرديان
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
با سلام
ممنون از همراهی گرمتان جناب کمان ابروی گرامی،
هدف بیشتر مطرح شدن سوالاته تا کنکاش اونها، اگر اجازه بدهید هر وقت سوالی مطرح شد که احتیاج به تفسیر و بحث پیدا کرد از همونجا به تاپیک جداگانه ای شاخه زده بشه و دوباره تاپیک در گردآوری سوالات ادامه پیدا کنه.
ممنون جناب بروجردیان گرامی؛ ماجرای جالبی بود.
گاهی با یک جمله ی کوتاه درسی اندازه ی رنج سالیان عمرمان می گیریم و گاهی با عمر بلندی که داشتیم تازه به یک جمله می رسیم و رنج از پوچی عمرمان.
....
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
........
اول می خوام چراهایی که شنیدم را بیارم بعد به چراهای خودم بپردازم.
اگر خدا را بزرگترین می دانیم چرا از تهدیدهای بشر می ترسیم؟
اگر خدا را بخشنده می دانیم چرا از جهنم می ترسیم؟
چرا عظمت روز قیامت رو نمی تونیم درک کنیم؟
چرا نشانه های زندگی بعد از مرگ را آویزه ی گوشمان نمی کنیم؟
چرا برای تهدیدمان از جهنم می گن؟
اگر از جهنم می ترسیم چرا اینهمه از غیبت نمی ترسیم؟
چرا در حرف زدن استادیم و در عمل؟
چرا برای تشویقمان در نیک بودن از بهشت نگفتند؟
چرا مدام از جهنم گفتند که عادی شد؟
چرا دیگر از جهنم هم نمی ترسیم؟
چرا دین به این لطیفی را با مجازاتهایش تعریف کردند؟
چرا لطافت دین را نگفتند؟
چرا از مهربانی خدا نگفتند؟
چرا از نزدیکترین فرد یعنی خدا که مدام با ماست نگفتند؟
چرا از شاهد بودن خدا به درک ما، به زبان ما نگفتند؟
چرا بزرگی خدا را به زبان کودکانه ی ما نگفتند؟
چرا دین را به زبان کودکانه یاد ندادند؟
آیا شیوه ی آموزش دینمان هم مهم بوده؟ چرا همه ی آموزشها برای هر سنّی به یک زبان آموزش داده شده؟ آنهم غیر قابل فهم)
آیا حقیقت اسلام همین است که می بینیم؟ چرا بندگی نیست؟
آیا علمای دینی تمام حقایق را می دانند؟
آیا علمای دینی از گفتن حقیقتی که می دانند واهمه دارند؟ چرا؟
حقیقت اسلام و احکامش واقعا جاریه؟ چرا اینهمه رنج و بی عدالتی؟
حقیقت احکام خدا برای همه شناخته شده است؟ چرا هنوز محرومین را می بینم عصای قدرتمندان؟
اگر حقیقت همین است چرا آرامش عرفانی نیست و در دود و دم و آهنگ جستجو می کنیم؟ تا آیات؟
چرا صبر ایوبها دیگر نیست؟
چرا ایمان ابراهیمی نیست؟
چرا برابری و برادری به چرتکه حل می شه؟
….
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
یارب اندر دلم را تو دریاب
..................
امروز یکی از دوستان قدیمو اتفاقی توی راه دیدم و احوالپرسی و .... چته ؟ چرا اینجور شدی؟
برگشته فقط در یک جمله: من چرا اومدم؟
: یعنی چی؟
: من چرا به این دنیا اومدم؟
!!!!!!!!!!!!
.....
و اما
آیا جامعه بیشتر از هر زمان تاریخی که گذرانده در فساده؟
چرا اینهمه فساد در جامعه ی اسلامی؟
چرا جامعه ی اسلامی باید فسادش عیان بشه؟
آیا جامعه ی کنونی را نمی شه به بارون زدگی و رو اومدن کرمها (فساد) تشبیه کرد؟ (اگه آره؛ بارون؟)
چرا جوانان کم کم به خود خدا هم شک دارند؟
چرا جوانان به کتاب خدا هم دست تفسیر انحرافی بردند؟
چرا باور جوانان کم رنگ شده؟
چرا سوالات نسل جدید (همه رنگ) نسبت به اعتقادت مذهبی شان این همه عمیق شده؟
چرا نسبت به زنان پیامبر (ص) اینهمه سوال می شه؟
چرا همیشه بحث برتری زن و مرد به هم تمومی نداره؟
چرا مردان همیشه انگشت روی تعدد زوجات می زارن و شرعیش می کنن؟
چرا مردان خیلی علاقمند به آیه ی تنبیه زنان هستند؟
چرا بندگی را فراموش کردیم؟ و از هم ایراد می گیریم؟
چرا خود را امام و دیگران رو شیطانی می دانیم؟
چرا به دیگران شک داریم؟
چرا در اصلاح درون خود نمی کوشیم؟
پاسخ : چرا؟! های مذهبی مان
سلام خدمت شما
تشکر می کنم از مریم خانم و دیگر دوستان
احساس می کنم اگر یک گروه پاسخ به سوالات پیرامون دنیای قبل از خلقت،دنیای پس از خلقت و دنیای رجعت(برزخ) و دنیای پس از رجعت(آخرت) ایجاد بشه و همگرایی و همفکری پیرامون اینها بشه،بسیاری از سوالات و مجهولات به راحتی حل میشه.
البته این گروه باید فعال باشه و اعضا باید روی یک مطلب به یک نتیجه معقول و منطقی برسند و نتیجه رو اعلام کنند و این کار باید سریع انجام بشه ، که باعث بی اهمیت جلوه داده شدن مطالب نشه و یک جور حس نتیجه طلبی و کنجکاوی بین اعضای گروه و حتی کل سایت ایجاد بشه.چون خیلی سوالات مطرح نمی شه و در نقطه کور ذهن مخفی می مونه و امیدوارم یک جهادی در این قسمت صورت بگیره،انشا الله
متشکرم.