ماجرای سقوط هواپیمای فلاحی و جهان آرا
به بهانه سالروز شهادت تعدادی از فرمانده هان ارتش ، این پست ایجاد میشه
حسنعلی ابراهیمی سعید
هفتم مهرماه سال ۶۰ هواپیمایی در حوالی تهران سقوط کرد و سرلشگر فلاحی، سرتیپ نامجو، سرتیپ فکوری، یوسف کلاهدوز و محمدعلی جهان آرا به شهادت رسیدند. کمک خلبان این پرواز تمام جزئیات حادثه را شرح داده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، سی و سه سال پیش در 7 مهر سال 1360 پنج تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه که جهت تقدیم گزارش عملیات ثامن الائمه به امام خمینی (ره) عازم تهران بودند در نزدیکی های تهران با سقوط هواپیمای سی 130 به شهادت می رسند.
این هواپیما با 40 نفر سرنشین و 27 مجروح و پیکر 32 تن از شهدای عملیات ثامن الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز در آمده بود، اما در 30 کیلومتری فرودگاه مهرآباد در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه شد و آتش گرفت.
در نتیجه این سانحه 49 نفر از سرنشینان هواپیما از جمله؛ پنج فرمانده ارشد جنگ به نام های سرلشکر ولی الله فلاحی، جانشین ستاد مشترک ارتش، سرتیپ موسی نامجو، نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرتیپ جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی و مشاور در ستاد مشترک ارتش، یوسف کلاهدوز، قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و محمدعلی جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر جان باختند.
روزنامه های جمهوری اسلامی و اطلاعات دو روز بعد فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط سی- 130 منتشر کردند که در هر دوی آنها نامی از شهید محمد جهانآرا نبود. رادیو و تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متاثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشارهای به نام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد.
این سکوت خبری ادامه داشت تا این که سپاه در اطلاعیه مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی 130 در مدرسه فیضیه قم، در کنار نام 4 فرمانده شهید ارتش و سپاه، به نام شهید محمد جهانآرا نیز اشاره کرد.
در این اطلاعیه روز 18 آبان ماه منتشر شد، آمده بود: «به مناسبت چهلمین روز شهادت سرداران شهید برادران ارتشی فلاحی، نامجو، فکوری و برادران پاسدار کلاهدوز، جهانآرا و دیگر شهدای سانحه هوایی مجلس بزرگداشتی در شهر خون و قیام در مدرسه فیضیه قم از ساعت 14:30 تا 16:30 امروز (دوشنبه) برپاست به پاس احترام به خون این شهیدان عزیز و تاکید بر ادامه راهشان تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر و همگام با روحانیت متعهد و بیدارمان در این مجلس شرکت میکنیم».
هرچند ابهامها درباره دلایل سقوط هواپیمای سی-130 ارتش پابرجاست و روایتهای گوناگونی از واقعه بیان شده است اما روایت کمک خلبان این پرواز، مستندتر از دیگر روایت ها است.
محمود خرمدل که از بازماندگان این حادثه است، سال ها بعد، در مصاحبه با ماهنامه صنایع هوایی می گوید:
هفتم مهرماه سال 1360 بود ما در منطقه (پایگاه مهرآباد) آماده بودیم. ساعت 9 صبح، خبر دادند که یک پرواز تهران - بوشهر- اهواز، و برگشت به تهران داریم. برای انجام بازرسیهای اولیه هواپیما رفتیم. همه چیز عالی بود و هرکولس C-130 سیار، قبراق و سرپا به نظر میرسید. پس از بازرسی و تماس با برج، از پست فرماندهی خبر دادند که استارت نزنید چون قرار است چند نفر از اشخاص مهم (VIP) را با این هواپیما به اهواز منتقل کنید.
به همین دلیل آغاز پرواز تا بعد از ظهر به تعویق افتاد. گروه پنج نفره(VIP) شامل رئیس مالی سپاه خراسان و همراهانشان و یک پیک سیاسی بود. البته این پیک سیاسی در بوشهر پیاده میشد. مسیر اصفهان، شیراز، بوشهر را پیمودیم و همه چیز خوب پیش میرفت. در فرودگاه بوشهر پیک را پیاده کردیم و به سمت اهواز ادامه پرواز دادیم. همین که از باند پرواز بلند شدیم از تهران تماس گرفتند که چون وضعیت اهواز قرمز است به اهواز نروید و برگردید شیراز. ما نیز مسیرمان را به سمت شیراز عوض کردیم.
پس از طی مسیر رفته رفته داشتیم آماده فرود در باند شیراز میشدیم که دوباره از تهران تماس گرفتند و گفتند باید بروید اهواز، پروازتان عملیاتی است. مانیز اطاعت امر کردیم و حدود ساعت 19 به اهواز رسیدیم. به برج اعلام کردم تا برای چند لحظه چراغهای باند را برایمان روشن کند. نشستیم دور زدیم و هواپیما را رو به قسمت سوختسان نگه داشتیم.
(برای برگشت به تهران) 54 نفر مجروح ،22 شهید ،33 نفر مسافر و 9 خدمه پروازی در هواپیما بودند. 4 نفر را هم که نمیتوانستند راه بروند به وسیله برانکاردهای متصل به بدنه هواپیما حمل میکردیم.
در محوطه فرودگاه امیران، فلاحی و فکوری قدم زدند و روبهروی در سالن نیز گروه VIP شامل سردارانی همچون نامجو، کلاهدوز، جهانآرا و محافظانشان بودند. از تیمسار فلاحی خواستیم که داخل کابین خلبان بنشیند. وی تبسم کرد و گفت: نه! در آن صورت محافظان ناراحت میشوند.
حدود ساعت 20 در کوههای حسنآباد قم بودیم. برای نخستین بار بدهکار شده بودم. پسرم نیز تازه به دنیا آمده بود. از پنجره به بیرون نگاه کردم گفتم: خدایا! من برای نخستین بار بدهکار شدم، نکند نتوانم بدهی مردم را پرداخت کنم. توی همین فکرها بودم که یک لحظه تمام برقهای هواپیما قطع شد! ظلمات کامل. یک لحظه احساس کردم هواپیما ایستاده، موتورها به طور کامل خاموش شدند. به کمک چراغ قوه بیرون را نگاه کردم دیدم ملخها فقط با نیروی باد میچرخند.
شرایط بسیار سخت و هولناکی بود! نخستین کاری که کردم از ساک پرواز چراغ قوه را در آوردم دیدم دور موتور به 10 تا 15 رسیده است. یک ناوبر به اسم محمدی و سه مهندس پرواز (2 معلم مهندس پرواز که برای چک پروازی و سروان تهرانی که حدود 23 - 24 سال داشت) نیز در کابین حضور داشتند. تهرانی، کارت عروسیاش را روز قبل پخش کرده بود و میخواست دو روز بعد ازدواج کند. پس از چند لحظه امیر فکوری به کابین آمد و به خدمه گفت: «خونسرد باشید! قطعی کامل در سیستم الکترونیکی به وجود آمده است. تا تهران 20 دقیقه بیشتر راه نداریم».
ظلمات و سکوت کامل بود. فقط سمت حرم شاه عبدالعظیم چند تا چراغ دیدم. وی چراغ قوه را از دست من گرفت، اول به دورسنج موتور و بعد به خود موتورها نگاه کرد احساس کردم متوجه شده که مشکل فقط الکترونیکی نیست. وی با سرعت از کابین خارج شد و با یکی از مهندسین پرواز رفتند تا چرخها را به صورت دستی باز کنند. من به تهران خبر دادم و اعلام وضعیت اضطراری کردم. اما از عملیات به ما گفتند: «موتور بده!» من گفتم موتورم رفته. آنها فکر میکردند که بحث هواپیماربایی است و برای همین هم برای کمک به جای بالگرد، دو تا F-4 را فرستادند.
برایم مسجل شد که میخوریم زمین، ولی شانس بیاوریم هواپیما بیشتر با وزنش میآمد و پرواز سرشی انجام نمیداد ولی چون تریم کرده بودم روی بال نرفت و کله نکرد! وقتی که فهمیدم داریم میخوریم زمین با لحنی عاشقانه به خدا گفتم: خدایا! الان گفتم کمکم کن! اینطوری کمک میکنی؟! هواپیما داشت با وزنش پایین میآمد! آنجا یک رودخانه بود و در 15 متری آن یک تپه قرار داشت که در فاصله تپه تا رودخانه چند حلقه چاه قنات بودند.
هواپیما پس از اصابت به زمین 11 متر کشیده شد و چرخ سمت چپ چون قفل نشده بود جمع شد و دوباره بالا رفت و به همین دلیل بال سمت چپ پایین آمد و موتور شماره 1 به همین دهنه چاه قنات برخورد کرد و در اثر شکستن ملخ، بنزین روی دماغه هواپیما پاشیده شد و شیشه جلوی ما آتش گرفت. پای من بین صندلی و کنسول مرکزی هواپیما گیر کرده بود و آتش جلوی ما شعله میزد! کمربندم را باز نمودم. ضامن پنجره اضطراری را کشیدم و آن را باز کردم. پایم به آهن کنسول مرکزی پایین گیر کرده بود و آهن آن، پوست و استخوانم را تراشیده بود. با سختی خودم را از پنجره کشیدم بالا و از ارتفاع 3 متری به پایین پرت شدم.
وقتی روی زمین افتادم ،دیدم زیر بال یک نفر افتاده و صورتش پر از خاک و خون بود و یک پایش قطع شده بود. او را از هواپیما دور کردم، کمی بعد یک نفر را در حال قدم زدن در محوطه سقوط دیدم. اول ترسیدم! بعد رفتم دیدم لباس بیمارستان پوشیده، جالب اینکه وی از جمله مجروحانی بود که در حالت عادی نمیتوانست راه برود. پیش از سانحه خود را از سوراخی که به واسطه شکستن استرات چرخ سمت راست در بدنه ایجاد شده بیرون کشیده بود. جالب اینجاست که وی به قدری مجروح بود که مادرش در فرودگاه از من خواسته بود که چون امید زیادی به زنده ماندنش نیست، او را به یک بیمارستان خوب بفرستیم.
18مسافر و چهار نفر از خدمه توانستند از این سانحه جان سالم به در ببرند. کمی بعد مخزن مرکزی منفجر شد و منطقه بزرگی را آتش فرا گرفت. هواپیما در لحظه انفجار حدود 8000 پاوند سوخت داشت. هواپیماهای F-4 که آمده بودند، وضعیت ما را گزارش کردند و حدود 45 دقیقه بعد یک بالگرد بل -214 برای نجات ما آمد.
http://www.irinn.ir/news/29363/%D9%8...A2%D8%B1%D8%A7
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...6f03c92233.jpg
پاسخ : ماجرای سقوط هواپیمای فلاحی و جهان آرا
سقوط سی-۱۳۰ و شهادت جهانآرا به همراه 4 فرمانده نظامی دیگر
تاریخ - تاریخ ایرانی نوشت: هفتم مهر سال 1360 در پی سقوط هواپیمای سی-۱۳۰ ارتش پنج تن از فرماندهان نظامی کشور به شهادت رسیدند.
به دنبال سقوط هواپیمای سی-130 ارتش در منطقه کهریزک تهران پنج تن از فرماندهان نظامی کشور سرلشگر ولیالله فلاحی جانشین رئیس ستاد ارتش، یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه، سید موسی نامجو وزیر دفاع، جواد فکوری مشاور جانشین ستاد ارتش و محمد جهانآرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر به شهادت رسیدند.این حادثه در پی موفقیت عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان به وقوع پیوست، زمانی که فرماندهان نظامی برای ارائه گزارش این پیروزی به امام، عازم تهران بودند. روزنامه اطلاعات روز هشتم مهر در خبری نوشت: «ساعت 7 و 15 دقیقه دیشب یک هواپیمای باری به علت نامعلومی در منطقه میدان تیر کهریزک سقوط کرد. بر اساس گزارش خبرنگار ما به نقل از شاهدان عینی ساعت 7 و 15 دقیقه دیشب بعد از شنیدن صدایی مهیب در نزدیکی کهریزک، روبروی میدان تیر متوجه آتشسوزی وسیعی شدیم. بلافاصله برای آگاهی از چگونگی آن به محل رفتیم و مشاهده کردیم یک هواپیما در حال سوختن است و عدهای نالان خودشان را از هواپیما به بیرون میاندازند. بلافاصله با کمک عدهای از اهالی منطقه برای کمک به مجروحین بسیج شدیم و عدهای را که قدرت و توانایی داشتند و سالم بودند از داخل هواپیما بیرون آوردیم. پس از مدتی 3 هلیکوپتر متعلق به ارتش و نیروی هوایی برای کمک و اعزام مجروحین به محل آمدند و در همین موقع ماموران آتشنشانی و اورژانس و پاسداران به منطقه آمدند و با کمک برادران ارتش و سپاه مجروحان را با هلیکوپتر به بیمارستانها انتقال دادند. شاهدان عینی به خبرنگار ما گفتند پس از سقوط، هواپیما به مدت چند ساعت میسوخت که با کمک ماموران و نیروهای مردمی آتش خاموش گردید در حالی که از هواپیما جز آهنپاره چیز دیگری نمانده بود. خبرنگار ما که از هواپیما دیدن کرد گزارش میدهد که در اثر سقوط هواپیما جلو و قسمتی از وسط هواپیما از بین رفته و مقداری از دم هواپیما سالم است. شاهدان عینی گفتند ما شنیدیم که هواپیما حامل عدهای از رزمندگان مجروح جبهههای جنوب و تعدادی از جنازههای شهدای جبهههای جنوب بوده و از اهواز به تهران میآمده است.»همان روز ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با سانحه سقوط هواپیما در کهریزک بیانیهای صادر کرد. در این بیانیه آمده بود: «بسمهتعالی- هموطنان عزیز و شهیدپرور ایران، یک فروند هواپیمای سی-130 ارتش جمهوری اسلامی ایران که حامل شهدا و مجروحین جنگ بوده، در روز گذشته از اهواز عازم تهران بود در ساعت 19 شب گذشته دچار سانحه شده و در منطقه میدان تیر کهریزک سقوط مینماید، در این حادثه تعدادی از سرنشینان هواپیما نیز شهید و تعدادی مجروح و مصدوم میشوند، موضوع تحت بررسی و تحقیق میباشد که پس از تکمیل نتیجه به آگاهی هموطنان عزیز خواهد رسید.»ستاد مشترک در بیانیه دیگری که ساعاتی بعد منتشر کرد با اشاره به اسامی برخی از شهدای این واقعه اعلام کرد مراسم تشییع آنان روز پنجشنبه 9 مهر برگزار میشود. در بیانیه دوم ستاد مشترک آمده بود: «امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران با کمال افتخار و سرافرازی گلگونکفنانی دیگر را به انقلاب اسلامی ایران هدیه نمود. گلگونکفنانی که از بدو پیروزی انقلاب همه چیز خود را وقف این انقلاب نموده و در این راه هرگونه تالم و تاثرات روحی و جسمی را به جان خریده بودند. گلگونکفنانی که به انقلاب اسلامی ایران و رهبر عظیم و عزیز آن عشق ورزیده و در این راه سر از پای نشناخته و پروانهوار گرد شمع وجود آنان سوختند. اینان به آرزوی قلبی خود که همانا آرزوی فرد فرد پرسنل مسلمان و متعهد و جان بر کف نیروهای مسلح است نائل گشته و به لقاالله پیوستند. ایشان همچون دیگر شهدای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران از سرباز تا سپهبد شهید قرنی با افتخار زیستند، با سرافرازی و سربلندی در راه حفظ دستاوردهای انقلاب مبارزه کرده و جانانه سر در این راه جان به جان آفرین تسلیم نمودند. سرلشکر شهید ولی فلاحی جانشین ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرتیپ نامجو وزیر دفاع و نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده دانشکده افسری، سرتیپ شهید فکوری وزیر دفاع سابق و فرمانده سابق نیروی هوایی و مشاور رییس ستاد مشترک ارتش و برادر شهید کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از این خیل بودند که در حادثه جانخراش سقوط هواپیمای سی-130 همراه تعداد دیگری از برادران ارتشی و سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین ندای حق را لبیک گفته و در جوار رحمتش قرار گرفتند.»شورای موقت ریاست جمهوری هم همان روز با صدور بیانیهای شهادت جمعی از فرماندهان و سربازان ارتش و سپاه در سانحه سقوط هواپیما را تسلیت گفته و اعلام کرد: «برای بررسی درباره علت و چگونگی این سانحه هوایی دستورات لازم به مسئولان امر داده شده است.»روزنامه جمهوری اسلامی دو روز بعد از حادثه اسامی 41 تن از افرادی که در این حادثه شهید یا مجروح شده بودند را به چاپ رساند. این روزنامه نوشت: «یک مقام آگاه انتظامی که در محل سقوط هواپیمای نظامی سی- 130 حضور داشته است در یک گفتوگوی اختصاصی با جمهوری اسلامی لیست سرنشینان هواپیمای سقوط کرده را اعلام کرد. این مقام مطلع در همین گفتوگو از سرنوشت مسافرینی که اسمشان اعلام شده اظهار بیاطلاعی کرد و گفت که نمیداند این افراد شهید شدهاند یا مجروح. وی از توضیح بیشتر در مورد حادثه خودداری کرد و گفت اطلاعات بیشتر را هیات بررسیکننده این موضوع اعلام خواهد کرد ولی تعداد مسافرین که شامل مجروحین- شهدا و سرنشین سالم بوده است، 100 تن میباشد.»روزنامه اطلاعات هم همان روز فهرستی از شهدای احتمالی حادثه سقوط سی- 130 منتشر کرد که تعداد زیادی از اسامی آن با فهرست روزنامه جمهوری اسلامی مشترک بود اما نکته قابل توجه در هر دوی این فهرستها این بود که نامی از شهید محمد جهانآرا در میان نبود. رادیو تلویزیون نیز همچون مطبوعات که آن زمان بیشتر اخبارشان متاثر از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بود، اشارهای به نام فرمانده شهید سپاه خرمشهر نکرد. این سکوت خبری ادامه داشت تا حوالی چهلم شهدای سقوط که سپاه پاسداران در بیانیه دعوت به مراسم چهلمین روز شهادت سرنشینان سی 130 در مدرسه فیضیه قم در کنار نام 4 فرمانده شهید ارتش و سپاه به نام شهید محمد جهانآرا نیز اشاره کرد. در بیانیه سپاه پاسداران که در روز 18 آبان ماه منتشر شد، آمده بود: «به مناسبت چهلمین روز شهادت سرداران شهید برادران ارتشی فلاحی، نامجو، فکوری و برادران پاسدار کلاهدوز، جهانآرا و دیگر شهدای سانحه هوایی مجلس بزرگداشتی در شهر خون و قیام در مدرسه فیضیه قم از ساعت 14:30 تا 16:30 امروز (دوشنبه) برپاست به پاس احترام به خون این شهیدان عزیز و تاکید بر ادامه راهشان تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر و همگام با روحانیت متعهد و بیدارمان در این مجلس شرکت میکنیم.»علت سقوط چه بود؟ هرچند ابهامها درباره دلایل سقوط هواپیمای سی-130 ارتش در هفتم مهر 1360 همچنان پابرجاست و روایتهای گوناگونی از واقعه بیان شده است اما روایت کمک خلبان این پرواز از دیگر احتمالات بیشتر مورد توجه واقع شده است. محمود خرمدل که از حادثه جان سالم به در برده است، چند سال قبل در اینباره به ماهنامه صنایع هوایی گفت: «پس از ترک اهواز همه چیز مرتب بود تا حدود ساعت 8 شب به نزدیک کوههای حسن آباد قم رسیدیم. در این زمان سیستم برق هواپیما به طور کامل از کار افتاد و تاریکی همه جا را فراگرفت و تنها چراغهای حرم عبدالعظیم دیده میشدند. بر اثر قطع برق موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد...» ماهنامه صنایع هوایی در شماره 176 خود طی گزارشی که درباره سقوط سی- 130 به همراه این گفتوگو منتشر کرد، نوشت: «فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغ قوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. چنین احساس میشد که فکوری فهمیده است مشکل فراتر از قطع برق است. از آنجا که فرمان هواپیما تریم شده بود هواپیما با سرعتی آهسته و به طور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد. کمک خلبان با بازکردن پنجره از هواپیما خارج شد و لحظاتی بعد هواپیما با 8000 پوند سوخت منفجر گردید. 45 دقیقه بعد یک بالگرد برای کمک به بازماندگان حادثه به محل آمد.»آنچنان که از سخنان خرمدل و گزارش ماهنامه مذکور برمیآید کادر پرواز در زمان سقوط میدانستهاند که موتورها را از دست دادهاند با این حال توانستهاند هواپیما را بر زمین بنشانند. این در حالی است که این فرود، دهها کشته برجای گذاشته است که درباره آمار بالای آن دلیل دیگری مطرح است. به گفته برخی مسئولان اینکه تابوتهای حامل کشتهشدگان عملیات ثامنالائمه که در انتهای هواپیما قرار داشت با سرعت بسیار بالا به سمت جلو پرتاب شده بود آمار شهدا را بالا برده بود. این روایت بعدها منجر به این شد که حمل تابوت به این شکل در هواپیماهای ترابری ممنوع شود. هواپیماهای ترابری سی- 130 در آن زمان دو گردان بودند که نقش اصلی را در ترابری نیروها، مجروحان و شهدا بین اهواز و تهران برعهده داشتند.منابع: آرشیو روزنامههای اطلاعات و جمهوری اسلامی، مهر و آبان 1360
http://upload.tehran98.com/upme/uplo...d179361d31.jpg