دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.

مکالمه بین مسافر007 و Sabo3eur

11 پیغام بازدید کنندگان

  1. (̅_̅_̅(̲̲̲̲̲̅̅̅̅̅̅(̅_̅_̲̅м̲̅a ̲̅я̲̅l̲̅b̲̅o̲̅r̲̅o̲̅̅_̅_̅_̅()ڪ ے

    نــَــہ یــڪــ نــَــــخــــــــ

    نــَــہ یــڪــ پاڪـَـــــتـــــ
    ...
    یــڪــ عـُمر هــَـــم ڪـہ ســـــــــــیگار بکشـــــمــــ

    فایــــ ـــــــــבه نـــבارב !

    تــــا خودم نـَســــوزَمــــ

    בلـــَـــــ ــــــم آرامـــــــــــ نمـــــِـِـِـِـِ شـَــــــــــــو َב
  2. دلم تنگ مثل ماهی در شیشه تنگ تاریک
    آشفته حالم استرس دارم گیجم میزنه نبضم
    هیجان دارم مثل پرنده ای در قفس تاریک
    دوست دارم سیاهی اتاقم و پنجره اش را
    اتاقی تاریک که نور روشنایی از پنجره ,اما تاریک
    خفه گان گرفتم در اتاق تاریک و پر از دود
    نگاره به اتاقم بدون در و
    دستی به سوی آزادی
    و نا امید و سرد و بی روح در حبس زمین
  3. من چیستم؟
    لبخند پر ملامت پاییزی غروب
    در جستجوی شب
    یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات
    گمنام و بی نشان
    در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
  4. سلام
    مر30 از شما تشکر عید هم بر شما و خانواده محترمتان مبارک باشه انشالله.
  5. پیشاپیش نوروزمبارک
  6. یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت

    دیوانه ای به دام جنونم کشید و رفتپس کوچه های قلب مرا جستجو نکرداما مرا به عمق درونم کشید و رفتتا از خیال گنگ رهایی رها شومبانگی به گوش خواب سکونم کشید و رفتشاید به پاس حرمت ویرانه های عشقمرهم به زخم فاجعه گونم کشید و رفتدیگر اسیر آن من بیگانه نیستماز خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت
  7. دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
    سر ما فرونیاید به کمان ابروی کس که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد
    ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
    به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد
    شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد
    من و شمع صبحگاهی سزد ار به هم بگرییم که بسوختیم و از ما بت ما فراغ دارد
    سزدم چو ابر بهمن که بر این چمن بگریم طرب آشیان بلبل بنگر که زاغ دارد
    سر درس عشق دارد دل دردمند حافظ که نه خاطر تماشا نه هوای باغ دارد
نمایش پیغامهای بازدید کننده 1 از 11 تا 11