مکالمه بین ساناز فرهیدوش و حسین متقی

راستی موضوع اون پایان نامتون چی بود
مدیریت اموزش پژوهش نیروی انسانی تعالی سازمانی فلان فلان فلانی
3خط اسم بود
یادش به خیر

سلام
خوبین؟
چه خبرا؟
خبری ازتون نیست
ناپدید شدین

سلام
واقعا ممنون - البته من اهل شعر نیستم ولی خیلی خوب بود

هوشنگ ابتهاج
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
ناز نوشخند صبح اگر توراست
شور گریه ی شبانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
هر کسش گرفته دامن نیاز
ناز چشمش این میانه با من است
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است

زندگی سخت ساده است
خطر کن
وارد بازی شو
چه چیزی از دست میدهی
با دستهای تهی آمده ایم
و با دستهای تهی خواهیم رفت
نه، چیزی نیست که از دست بدهیم
فرصتی بسیار کوتاه به ما داده اند
تا سر زنده باشیم
تا ترانه ای زیبا بخوانیم
وفرصت به پایان خواهد رسید
آری، اینگونه است که هر لحظه مغتنم است

سلام خوبی ؟ پیش کی رفتی ؟ با لاخره ؟ دوست داشتی پیام خصوصی کن

الان خوبم!! دیروز هم خوب بودم! فردا هم خوبم!!!
منظورتونو از متجلی نمیفهمم!!!
خبر هم سلامتی! مخصوصا سلامتی رهبر!
راستی اتشنشانی 72 رو خیلی خوب شد گفتین واقعا به درد خورد و موجب همکاری برخی دوستان در اونجا با ما شد!
الان 1 اختراع رو داریم مذاکره میکنیم برای تجاریسای
و روی ربات هم الان داره کار میکنه مشاورمون!

الان خوبی ؟ الان متجلی شدی ؟ خوبییییییییییییییی ؟
چه خبرا ؟

سلام
خوبیم - شکر
شما خوبین؟ چه خبر؟
ممنون بابت متن - خیلی اموزنده و البته به موقع بود!!!

شاد باش تا زندگی ات شادمانه شود
خود را باور کن
اما مغرور مشو
راضی باش
ولی پیشرفت را فراموش مکن
عشق را مهربانانه در آغوش بگیر
و همواره آن را ببخشای
به هنگام پیروزی متواضع
و لحظه شکست دلیر باش
مایه امیدواری و آسایش دیگران شو
تا همان به تو ارزانی شود
شاد باش
تا شگفتی ات تجلی یابد

سلام احوال شما خوبین ؟

شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
... مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم.



سهراب سپهری

سلام
خوبین؟
برای تیم رباتیک بدجوووووووووووور بهتون نیاز داریم
گروه تکمیل شده
1مشاور اتشنشانی نیاز داریم
به علاوه ی اینکه باید با 1 ایستگاه هم هماهنگ کنیم
و بعد هم کلا باید با اتشنشانی هماهنگی کامل داشته باشیم 1 سری امار و ارقام و نقشه و نیازسنجی به علاوه ی جلسه با مدیر کل اتشنشانی و هماهنگی جهت تضمین خرید در صورت تامیین نیازهای خاص
کلا باهاتون کار دارم
ما موقعیتمون روی نقشه نزدیک همه
من شماره تماستونو از مصطفی میگیرم اگه داشته باشه!!
اگه نداره هم لطف کنین خودتون بزارین برام
ممنون

ممنون زنده و سلامت و پاینده و موفق و..... باشین!

سلاممممممممممممممممممم
احوال شما ؟
خوبم خوبیییییییییییییییییییییی ی ؟ تولدت مبارک !
صد و بیست سال زنده باشی با اختراعات با حال !
توکل به خدا مشتاق دیدار دوستان هستم . ممنون به یادم بودین . شاد و پاینده باشی
تولدانهههههههههههههههه مبارک !

سلام
خوبین؟
چه خبر؟
نمایشگاه نمیاین؟

سلام مرسی ! سومین شعر از دفتر «ماهیچ، مانگاه» :



باران
اضلاع فراغت را مي شست‌.


من با شن هاي
مرطوب عزيمت بازي مي كردم
و خواب سفرهاي منقش مي ديدم‌.
من قاتي آزادي شن ها بودم‌.
من
دلتنگ
بودم‌.
در باغ
يك سفره مانوس
پهن
بود.
چيزي وسط سفره‌، شبيه
ادراك منور:
يك خوشه انگور
روي همه شايبه را پوشيد.
تعمير سكوت
گيجم كرد.
ديدم كه درخت ، هست‌.


وقتي كه درخت هست
پيداست كه بايد بود،
بايد بود
و رد روايت را
تا متن سپيد
دنبال
كرد.
اما
اي ياس ملون‌!





بازديد : 3583 بار

کلمات کليدي : سهراب سپهری ماهیچ، مانگاه وقت لطيف شن

سلام بسیار عالی !

سلام
ممنون
شما خوب هستین؟
اولا شرمنده میکنین-شما لطف دارین میخواین منو امیدوار کنین!
دوما مگه ما با هم جدی داریم؟
جسارت نشه - خداییش تاحالا جدی هم حرف زدیم مگه؟
حرف جدی باهم نداریم که!
نه اصلا نگران بیکاری و دورکاری نباشین
تا دم در خونه ای که آتیش گرفته میرین
چون کنترل ربات خیلی هم از راه دور نیست!
تازه اشتغالزایی هم میشه
بالاخره یکی باید این ربات رو بسازه!
و یکی باید تعمییرش کنه
و یکی اپراتور
و......
ممنون
شاد و موفق باشین

سلام خوبی ؟

اولا جدا تبریک میگم به ذهن خلاقت ! دوم میریم سراغ شوخی جدی نگیرید :

اخه داداش ما همه کلاسمون به این لباس ایمنیه !
ربات میخوایم چیکار میخوایدور کاریبیاری ما رو و اقایون رو خونه نشین کنی !
دیگه همینا دیگه امیدوارم همیشه مثبت و خلاق پاینده باشی !