اگر اين نخستين بازديد شما از این انجمن میباشد:
شما بايد پيش از ارسال و یا مشاهده مطالب ثبت نام كنيد در غیر این صورت شما نمي توانيد از برخی امکانات انجمن استفاده کنید.
جهت اعلام همکاری با سایت علمی نخبگان جوان ، به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کرده اید جهت بازیابی به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی درخواست ارسال مجدد لینک فعالسازی را دارید به اینجا مراجعه کنید.
جهت اطلاعات بیشتر با مدیریت سایت تماس بگیرید.
http://www.persiancards.com/index.php/ecards/view/16
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است. گفتم: که چیست محرم؟ باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
دست به دامن خدا که می شوم... چیزی آهسته درون من به صدا در می آید که.... نترس!!! ... از باختن تا ساختن دوباره فاصله ای نیست ...
روزنه امیدی است كه هیچگاه بسته نمی شود، با دهان بسته هم می توان صدایش كرد، با پای شكسته هم می توان سراغش رفت، تنها اوست كه وقتی همه رفتند می ماند، وقتی همه پشت كردند آغوش می گشاید، وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود، وتنها سلطانیست که با آغوش باز می بخشدت. خـــــــــــدا را برایتان آرزو دارم...
کاش وقتی زندگی فرصت دهد گاهی از پروانهها یادی کنیم کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادی کنیم کاش وقتی آسمان بارانی است از زلال چشمهایش تر شویم کاش دلتنگ شقایقها شویم به نگاه سُرخشان عادت کنیم کاش شب وقتی که تنها میشویم با خدای یاسها خلوت کنیم کاش گاهی در مسیر زندگی باری از دوش نگاهی کم کنیم فاصلههای میان خویش را با خطوط دوستی مبهم کنیم برگی از دفتر شعر مریم حیدرزاده Click here to view the original image of 680x456px and 99KB.
عید قربان پاک ترین عیدها است. عید سر سپردگی و بندگی ست. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است. عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل، عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس، عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک.
سلام خانم باستان شناس عزیز خوبید؟ این متن بنظرم خیلی زیباست از طرف من تقدیم به شما دوست عزیز. بارالها…. سپاس تو را که به پاس مهربانیت یاسها قد علم میکنند و سروها استوارتر میشوند. سپاس تو را که صبوریت در برابر گناه و معصیت بندگانت بیمنتهاست. سپاس تو را که در دل تاریک شب تنها مونس برای دلتنگی وجدانمان بودی و سکوت حضور شیرینت تسکینی آرام برای دل خسته ما… سپاس تو را به خاطر تمام دیدنها و ندیدنهایت وقتی چشم بسته بودیم و عصای راهمان غرور بیفکرمان بود. سپاس تو را که در وفور دادنها و ندادنهایت، نعمت و حکمتی است و ما ناتوان در شکرگزاری. سپاس تو را که وقتی در ضمیر خستهمان جستجوگر بودیم، نور رحمت تو چراغ راهمان میشد. سپاس تو را که فرصت دادی در تمام این لحظه لحظه بودن بندهای باشیم برای تو، هر چند بندهای نالایق. سپاس تو را که وقتی دلمان شکست نقش مهربانی و صبوری تو را ندیدیم و زبان به گلایه گشودیم. سپاس تو را که بر فکر خوب نکرده ما لبخند میزدی و برای کار بدی که مرتکب شدیم، صبور بودی. سپاس تو را که کلاس توبهات همیشه برپا بود و ما شاگرد تنبل این کلاس ولی تو باز هم قبولمان میکردی. سپاس تو را که تمام لغزشهای ما را دیدی و فرصت دادی بار دیگر نظارهگر سبزی بهار و روییدن نعمتهایت باشیم. و حال در این روزهای در تلاطم این دقایق پر غرور و گذران کاش میتوانستیم آنگونه که باید در مسیر نگاهت قدم بر میداشتیم و آنچنان که رضایت تو است عمل میکردیم. و باز هم تو را سپاس که شایسته ستایشی و ببخش و ما نیازمند مهربانی تو. الا به ذکر الله تطمئن القلوب
يك درخت هر چقدر هم بزرگ باشد، با يك دانه آغاز می شود؛ طولانی ترين سفرها با اولين قدم آغاز می گردد .
گردش روزگار .....زمان نمی ایستد و لحظه ها میروند، پس قدر بودن و باهم بودن را بدانیم گذرعمر - گردش روزگار
زلزله آذربایجان از نگاه کاریکاتوریست ها