مکالمه بین عرفان سلیم زاده و باستان شناس

سلام به بانوی آفتاب تولدت مبارک عزیزم... ما که هر چی بگیم بیا شما نمیای حداقل جشنواره رسانه ها یه سری بزنین سالی یه بار رو حداقل ببینیم تون.ندیده بودم یکی انقدر یهویی دل از همه چیز بکنه...

ببخشید خاله که عامیانه حرفامو زدم .درسته نیاز به زمان داره که خودشو پیدا کنه.سخت ترین موضوع اینجاست که باید کلا آرزوهاشو عوض کنه و زندگی شو عوض کنه!حتما با بچه ها هماهنگ کنید حرفایی که ترحم انگیز باشه نزنند.شما خودتون روشن فکرید.میدونین ادم تو این شرایط دیوانه میشه.

دارم سعی میکنم حواسم هست ....خب براش سخته قابل درکه ...نیاز به زمان داره....
توی هفته قبل خیلی به همه ما سخت گذشته...الانم کلاسا رو تعطیل کردم گفتم برف هست کسی نیات فعلا...بچه ها هر روز میرن دیدنش شاید روحیه اش بهتر بشه

تو رو خدا براش دل نسوزون! باهاش جدی باش بگیر کتکش بزن. اون جوون نیست که بگیم نظرش راحت عوض میشه. تو سن انتخابه! اگه بخواد خودکشی کنه هیچ کسی نمیتونه جلوشو بگیره.براش روان پزشک و مشاور بگیر خرجش که پای دانشگاهه. نزار فکرش مشغول بشه.بگو اگه الان بمیری بعد یه ماه همه یادشون همچین کسی اصلا تو دنیا بوده! چون هیچی هیچی از خودش تو دنیا نزاشته که بخواد یادش رو زنده نگه داره! اگه میمرد از یاد همه میرفت. روزی رو میدید که سال به سال یکی نمیاد رو قبرش یه تف بندازه.

همش میگه کاش مرده بودم اینطوری تو 28 سالگی بدون پا نمیشدم..خودکشی تهدیدش میکنه
باید حواسم بهش جمع کنه...الان اینقدر مغشوشه که نگو..شدم یک سر و هزار سودا

نمیخوام نصیحت کنم چون در حدی نیستم که بخوام این کارو بکنم ولی کمی صبر کنین زود قضاوت نکنین.
خودتون میدونین حکمت خدا به دوست داشتن یا نداشتن ما نیست.
اون چیزی که واجبه باید انجام بشه این یه قانونه.
در ضمن این تلاش خود ما بوده که زندگی رو برامون شیرین کرده نه حکمت خدا.
بهش بگو اگه تلاش کرد و قدمی برداشت زندگیش دو باره عین اول و حتی بهتر میشه.
وگرنه خودکشی کنه راحت تره!رک بهش بگو!

انشا...بزار ببینم بهش دیه میدن یا نه....چون دیگه نمیتونه راه بره وراهنمای تور گردشگری بوده دیگه بیکار شده برا همیشه...من هر روز میرم سر میزنم به اون تا امید بهش بدم.....ولی موندم تو حکمت خدا

بهش بگو امیدشو از دست نده.ایران جزو برترین کشور ها در زمینه پزشکیه. اگر هم تو ایران نشد انگلیس و اسراییل و امریکا پیشرفته ترین دستگاه ها رو دارن.

سه روز بود هیوندای جدید رو از نمایندگی گرفته بود ...سرعت بالا سر پیچ . باران شدیدی همون روز بود با سرعت بالا لیز خورد و چپ شد ...متاسفانه چون ماشین نو بوده هنوز بیمه نامه اش ارسال نشده بود وماشین فاقد بیمه هم بوده و الانم دانشگاه از بیمه خودش برا دانشجوها باید هزینه کنه...
ولی حسین راسخ پسری متولد1364 قطع نخاع کامل شد و شرایط روحی خودشو کامل از دست داده..

دلم آتیش گرفت!!!!چطور شد تصادف کرد مرتیکه آخه؟؟؟

متاسفانه هم دختر وهم پسر
سه تاشون در دم قطع نخاع کامل شدن..دو تادختر متلود 1370ویک پسر 1364
وبقیه هم دست وپا شکسته وسر شکسته...ویکی هم دست راستش کاملا از کار افتاده...
منم به کل اعصابم از کار افتاده

سلام خاله خوبی؟ چه خبر بهترید خداروشکر؟دانشجو ها چطورند خوب میشن؟

اعصاب تون رو خورد نکنید میدونم واقعا حادثه بزرگیه اما شما هم حتما اسیب دیدین و باید استراحت کنین.
مثل این که این بلاها نمیخواد دست از سرمون برداره.

یا حضرت عباس
خدا به بچه تون رحم کرده حتما یه صدقه بدین
دانشجو ها پسر بودن یا دختر؟

تو رو خدا مراقب خودتون باشید.
بی خودی دلم شور نمی زد پس
یکم شربت زعفران بخورید واسه انبساط اعصاب خوبه
خیلی نگرانتون شدم

با سرویس دانشگاه چپ کردیم و من از سر معجزه پرتاپ شدم بیرون ماشین ولی بقیه به خوش شانسی من نبودن
تعدادای از دانشجوهای من قطع نخاع شدن ومن واقعا تحت فشار عصبی هستم..خیلی شدید...

وای خدا تصادف چرا اخه؟

سلام عرفان جان
متاسفانه تصادف کرده بودم اوضاعم مساعد نبود
هنوزم تحت فشار عصبی هستم متاسفانه...

چه خبر؟خدا بد نده کامپیوتر خراب شده بود؟

سلام خانوم خوبید؟