مکالمه بین پری آسمونی و kamel.gholami

ممنون کامل جون
خوبی تو داداش؟
چطور مطوری؟
والا من که پیدام نیست اخه دستم تو گچه- نمیتونم خیلی فعالیت کنم- میام ی نیگاه میکنم و میرم
تو خوبی؟ خوشی؟

سلام آبجی / خوبم آره / خوبی شما؟

خواهش میکنم

عه؟ / هیچکدوم؟ / ولی من الآن زدم میشه ها ! / بیخیال /

پس بیا این لینک رو میدم اگه خواستی دانلود کن ، اگر هم سرعت نتت خوبه آنلاین نگاه کن

شرمنده!

http://www.aparat.com/v/FgpW8

سلام داداشی
خوبی کامل جان؟چطور مطوری؟
ممنون بابت این متن های زیبا که برام گذاشتی
کامل جان این دو تا که هیچ کدوم دان نشد و ارور داد

گروگانه :

یک شب در کوچه ای خلوت
( هشت) داشت سیگارش را میکشید و منتظر (نُه) به دیوار تکیه داده بود .
بعد از چند ساعت ( نُه) با قدم هایی سرخوشانه پیدایش شد .
( هشت )وسط کوچه یقه اش را گرفت .
بدون معطلی تفنگش را از جیب پالتو اش درآورد و توی کله ی بزرگ( نُه )چکاند . ددددووووووفــــــــــ .
( هشت) روی جنازه ی ( نه) ایستاده بود در حالی که داشت سیگار تازه ای ازجیب پالتو اش در میآورد فریاد زد :
آی مردم از این به بعد هشت گروی نه نیست . اینو به همه بگید .


یاسی .ش

فکر میکردم نیاره 2 تا رو / لینک دوم جدا شده است

حالا اینو نگا کن : ورژن جدیدشه !

host17.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/274/64831ec3e831702c15e480510e918f22819560.mp4

سلام / اینو دانلود کن نگاه کن :D

host17.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/307/f88157fe543f4c1c56758a211759b30e920194.mp4

نشسته بود پسر، روی جعبه‌اش با واکس
غریب بود ، کسی را نداشت الا واکس


نشسته بـــود و سکوت از نگــاه او می‌ریخت
و گاه بغض صدا می‌شکست : «آقا واکس؟»


درست اول پائیــــز ، هفت سالش بـــود

و روی جعبه‌ی مشقش نوشت :‌ بابا واکس...


غـــروب بود ، و مرد از خدا نمی‌فهمید

و می‌زد آن پسرک کفش سردِ او را واکس


(سیاه مشقی از اسمِ خدا خدا بر کفش

نماز محضـی از اعجاز فرچه‌ها با واکس)


بـرای خنده لگد زد به زیـــر قوطــی ، بعد
صدای خنده‌ی مرد و زنی که : «ها ها واکس-


چقدر روی زمیــن خنده‌دار می‌چرخد!»

(چه داستان عجیبی!)‌ بله،‌ در اینجا واکس-


پرید تــوی ِخیــابان ، پسر بــــه دنبــالش

صدای شیهه‌ی ماشین رسید، اما واکس-


یواش قِل زد و رد شد ، کنــــــار جدول مان

و خون سرخ و سیاهی کشیده شد تا واکس...


غروب بود ، و دنیـــا هنــــوز مــی‌چرخید

و کفش‌های همه خورده بود گویا واکس


و کارخانه بـــه کارش ادامه می‌داد و

هنوز طبق زمان هر دقیقه صدها واکس...


کسـی میان خیابان سه بار "مادر!" گفت

و هیچ چیز تکان هم نخورد، حتی واکس


صدای باد ، خیابان ، و جعبــــه‌ای پاره

نشسته بود ولی روی جعبه تنها واکس . . .

"پوریا میر رکنی "

الهی الهی - داداشی گل من رفت که با دست پر برگرده
سیلدات موبارک کامل جون

نـتـرس از شـب یـلـدا بـهـار آمـدنـی اســت /

یلدا پــــیشاپیش مبارک

چرا شب یلدا انار و هندونه میخوریم؟

بابا معرفی کردم که !!!

نخونیم چیکار کنیم:)

ممنون / ایشالله شمام موفق شی خواهرم

خووووووووو داداشی چمیدونم اسمت چیه
خودت رو معرفی که نکردی داداش
اااااااااااااایش
میبینم داری خفن میخونی
الهی
ایشاله موفق باشی داداشم

از افشین خوشت میاد؟؟؟

باور کن سخته متوجه شدن بعضی حرفات

ما نیز متشکریم خواهر پری

دادا افشین خووووووو چی کار کنم
اگر از صحبت مریخی خوشت نمیاد - دیگه اینطوری صحبت نمیکنم
اااااااااایش
با تشکر

بعله

شما مریخی صحبت میکنی؟

منم خوشوقتم خواهر پری

سیلام سیلام بر دادا فینقیلی خودممممممممممم
پس تو باید اینطور که معلومه داداش افشین باشی
اینگاری اینطوری بابایی موعرفیت کرد که گفت پشت قنقوری-خخخخخخخخخ
از اشنایی باهات منفجرم
دیگه دیگه منم دخمل بابایی و فیزیکدون هستم
خوشوقتم

سلام خانم پری خانم:d

خواهش میکنم / قابلی نداشت

من کامل / فرزند بابام هستم/

پشت کنکور ایستاده تا نوبتم بشه / بچه لنگرود میباشم

حالا شما چه خبر؟؟؟

سلام سلام بر شوما اقا کامل :دی
خخخخخخخخخ
میشه شوما یه خوده خودتون رو معرفی بنمایید


موشکررررررررر بابت اون پیاممممممممممت