اگر اين نخستين بازديد شما از این انجمن میباشد:
شما بايد پيش از ارسال و یا مشاهده مطالب ثبت نام كنيد در غیر این صورت شما نمي توانيد از برخی امکانات انجمن استفاده کنید.
جهت اعلام همکاری با سایت علمی نخبگان جوان ، به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی که رمز عبور خود را فراموش کرده اید جهت بازیابی به اینجا مراجعه کنید.
در صورتی درخواست ارسال مجدد لینک فعالسازی را دارید به اینجا مراجعه کنید.
جهت اطلاعات بیشتر با مدیریت سایت تماس بگیرید.
بر چهره گل، نسيم نوروز خوش است / در طرف چمن، روي دل افروز خوش است از دي كه گذشت هر چه گويي خوش نيست / خوش باش و ز دي مگو كه امروز خوش است با آرزوي بهترين ها براي شما در اين سال و همه سال فرا ر سيدن نوروز مبارك
پروردگارا در روزهای پایانى سال به خواب دوستانم ، آرامش به بیداریشان، آسایش به زندگیشان، عافیت به مهرشان، وفا به عمرشان، عزت به رزقشان، برکت و به وجودشان، صحت عطا بفرما فرا رسیدن نوروز پیشاپیش بر شما مبارک باد
دو قدم مانده به خندیدن برگ یک نفس مانده به ذوق گل سرخ چشم در چشم بهاری دیگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه به تو یک سبد عاطفه دارم همه ارزانیه تو پیشاپیش ســــال نــــــو مبارک سال سختی بود ولی داره تموم میشه
سلاااااااام محمد جان خیلی ممنون بابت امتیاز شرمندمون کردیاااا
سلام حسن جان شما لطف داری
سلاااااااااااااااااام محمد جان آقا محمد همیشه تو قلبه ما هستیاااااا چ بخوای چ نخوای
سلاااااام محمد جان مررررسی
سلااااام محمد جان عزیز خدا زنده و با عزت نگهت داره فرهاد و رفیقاش یدونه بودن که اومدن و رفتن و هموطناشون قدرشونو ندونستن
سلام حسن جان میخواستم امضام رو به این تغییر بدم " گرم و زنده بر شن های تابستان زندگی را بدرود خواهم گفت ... " که دیدم اگه نذارمش بهتره شعری از فرهاد مهراد که خودش هم نهم شهریور سال 81 رفت
توی قاب خیس این پنجره ها .......عکسی از جمعه غمگین می بینم چه سیاه به تنش رخت عزا....تو چشاش ابرای سنگین می بینم داره از ابر سیاه خون می چکه.....جمعه ها خون جای بارون می چکه ....... ای همیشه جاویدان خدا بیامرزتت
این جاده از بهارش در انتظار توست زمستان عمرم شروع شد اما باز هم تو نیامدی اللهم عجل لولیک الفرج
تو هوای بارونی محلمون به یادتم
دو قدم مانده به رقصیدن برف یک نفس مانده به سرما و به یخ چشم در چشم زمستانی دگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما
باز صدای بی صدا...مثل یه کوه بلند...مثل یه خواب کوتاه...یه مرد بود یه مرد...با دستای فقیر ..با پاهای خسته .....یه مرد بود یه مرد....
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند
غروب های جمعه نه تنها دل من... بلکه تمام دل دنیا...می گیرد! هنوز هم نمیدانم چرا...از روز آمدنت...هی عبور میکنیم...وتو بازهم نمیرسی!!!
به انتظار ديدنت دوباره برگ ميشوم و با عبور شبنمي غريق اشك ميشوم مرا رها مكن مگر به روز مرگ و رفتن بدان فقط به ياد تو درون قبر میشوم
سلاااام داداشم آقا محمد عزیز مرسی بخاطر درخواستت ایشالله رفیقای خوبی برا هم باشیم