*زمان نمایش داده شده ممکن است تغییر کند , بدلیل روشن بودن تنظیمات DST .
- تقویم
- تقویم داخلی سایت
روز فرهنگ عمومی
روز فرهنگ عمومی
فرهنگ واژه آشکار و پنهانی است که سخت در پس پرده ابهام قرار دارد. سهل ممتنعی که خود را می نمایاند و پنهان است . دیده نمی شود و خود نمایی می کند. ماهیتی به شدت پیچیده ، نامتعین و سیال دارد. از همین جهت است که کوشش دانشمندان برای رسیدن به یک تعریف جامع و همه پسند ، تقریبا به امری محال تبدیل گشته و همچنان در حد یک آرزو بابقی مانده است. در برخی نوشته تا 164 تعریف مختلف از فرهنگ ارائه داده اند. فرهنگ عمومی نیز از وضعیت مشابهی برخوردار بوده حرف و حدیث فراوانی را بدنبال خود آورده است.
چهاردهم آبان ماه که از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان روز فرهنگ عمومی معرفی گردیده است ، فرصتی است برای بازخوانی پرونده فرهنگ و فرهنگ عمومی . پرونده ای که هیچگاه بسته نشده ، نمی شود و ظاهرا" بسته نخواهد شد و اصولا توسعه وتعمیق آن به همین ابهام و گستردگی آن بر می گردد. موضوعی که همیشه داغ و تازه است و هیچگاه سرد و کهنه نمی گردد.
برای آشنایی با فرهنگ عمومی به برخی ویژگیهای آن از تعریف زیر می پردازیم :
فرهنگ عمومی شبکه بهم تنیده ای ، قدرتمند و مؤثر از دانشها ، گرایشها و منشهای عمومی جامعه است که در عین ابهام و نامرئی بودن ، وجود و حضورش در جامعه احساس می شود و با قدرت خویش در سرتاسر زندگی ، ما را تابع خود می سازد .
حوزه های زندگی انسان شمال حوزه فرهنگ ، سیاست و اقتصاد است . حوزه فرهنگ که موضوع بحث ماست خود شامل حوزه فرهنگ تخصصی یا آموزش و حوزه فرهنگ عمومی است . حوزه فرهنگ عمومی شامل سه بخش اطلاعات ( دانشهای عمومی ) ، گرایشها ( عواطف عمومی ) ، رفتارها (منشهای عمومی ) می باشد .
دراین نوشتار مقصود از فرهنگ عمومی بخش مقابل حوزه فرهنگ تخصصی یا آموزش با اجزاء سه گانه آن می باشد . متولی بخش فرهنگ تخصصی ، سیستمهای آموزشی و پژوهشی هستند که البته می تواند از حوزه قدرتمند فرهنگ عمومی تأثیر پذیرفته و به جهت خاصی هدایت گردد .
- شبکه بهم تنیده : اگر به نقشه راهها و جاده های کشور عزیزمان ایران،به شبکه های مخابراتی ، شبکه های انتقال برق ، شبکه های لوله کشی آب شهرها و منازل ، شبکه های اینترنت جهانی ، تصویر شبکه رگهای درون بدن ، شبکه سیستم اعصاب و دهها شبکه پیچیده دیگر نگاهی بیاندازید خواهید دید که این شبکه ها چنان در هم تنیده و پیچیده شده اند که بازشناسی ، جداسازی و شناخت تأثیر و تأثر آنها از یکدیگر کاری فوق العاده دشوار می نماید . اگر یک مهندسی دقیق ، حساب شده و نشانه دار با قوانین خودش ، در بین نباشد هرگز از دام این شبکه رهایی نخواهیم یافت .
اگر توانستید تصویری از بهم تنیدگی و پیچیدگی ، در ذهن خود ایجاد کنید ، مفهوم بهم تنیدگی اجزاء فرهنگ عمومی ( دانشها ،گرایشها و منشهای عمومی ) را در خواهید یافت . فرهنگ عمومی و اجزاء آن چنان درهم تنیده و گوریده اند که در برخی یا بیشتر اوقات اصلاح و بازکردن و یا پیدا کردن سر آن محال جلوه می کند .
- ابهام و نامرئی بودن : این ویژگی فرهنگ عمومی است که خود را نشان نمی دهد ، ظهور ندارد اما حضور دارد ، دیده نمی شود اما احساس می شود . حد ومرز ، طول و عرض و مختصات ندارد اما لمس می شود ، درک می شود ، نقل می شود ، تعقل می شود ، تحلیل می شود ، اصلاح می شود ، فاسد می شود ، افساد می کند ، اصلاح می کند ، ضعیف می شود ، قوی می گردد ، بعضاً مشتبه می شود ، تحریک می شود ، تحریک می کند ، حرکت می کند ، حرکت می دهد ، پررنگ می شود ،کم رنگ می گردد ، جمع می گردد و پهن می شود ، پنهان گشته ،آشکار می شود ، ، ظاهر نمی شود ، حاضر می شود ،...
کدام موجود است که ویژگیهای بالا را داشته باشد و قدرتمند نباشد ؟!
- قدرتمند و موثر : بی شک فرهنگ عمومی چنان قدرتمند است که همه ابعاد وجود اجتماع و فرد را تحت تأثیر خود قرار می دهد . این نیروی قدرتمند در سه سطح فرد ،خانواده و اجتماع نقش بی بدیلی دارد .
ممکن است بخشی از فرهنگ عمومی چنان حضوری پیدا کند که به ظهور و بروز برسد یعنی ظاهر و بارز گردند و به قول مقام معظم رهبری « جلو چشم ماقرار گیرد » و با سرنوشت یک ملت سر و کار پیدا بکند . اینگونه هم نیست که ارتباطی به آینده و مسیر ملت نداشته باشد بلکه به روی حرکت ملت در زندگی آنها تأثیر بلند مدت دارد . مثلاً لباس و شکل آن که جزو فرهنگ عمومی است از مصادیق این بخش است . چه لباسی بپوشیم ؟ چگونه لباس بپوشیم ...یا فرض بفرمائید : شکل معماری در جامعه و نوع خانه های ساخته شده در زمان قدیم و جدید و کیفیت زندگی ساکنان این دو نوع خانه ... یا حتی شکل در و پنجره و نحوه ارتباط اتاقها با هم هرکدام تأثیر خاصی بر روی ذهنیات ، خلقیات و منش و تربیت افراد دارد .
- محسوس در عین نامرئی بودن : همانند آب برای ماهی و انسان شناور در اکسیژن . با اینکه آب تمامی زندگی ماهی را پر کرده و او را تحت تأثیر خود قرار داده است اما ادراک نمی کند و فقط زمانی اهمیت و حضورش را درک می کند که از آب خارج شود . آنجاست که شروع به دست وپا زدن می کند . کافی است راه تنفس کسی بسته گردد ، می بینید که چگونه به دست و پا زدن و پرپر زدن می افتد. . فردی را در نظر بگیرید که سالها با فرهنگ عمومی شهر و دیار خودش خو کرده است و برای تحصیل یا تفریح به دیگر کشورها سفر می کند . این فرد تا مدتها به دلیل نامأنوس بودن با فرهنگ عمومی آن مردم و عادت به فرهنگ خودی، در حیرت و سختی خواهد بود .درست مثل کسی که می خواهد مخالف جریان آب رودخانه شنا کند .
زندگی با فرهنگ خودی شنا کردن در جهت جریان رودخانه است . قدرتمندی و تأثیر فرهنگ عمومی بر چنین فردی زمانی معلوم می گردد که آماج نگاهها ، تذکرات و برخوردهای احتمالاً فیزیکی و ناصحانه قرار گیرد .
- تابع ساختن : وقتی این موجود قدرتمند و مؤثر شبکه و تورهای به هم تنیده و پیچیده خود را در اجتماع می گستراند تقریباً همه افراد در همه سطوح را در دام خود اسیر کرده و به بند می کشد و به هر کجا جا که خاطرخواه اوست می کشاند. چه بسا برای عده ای افتادن و تابع این شبکه پیچیده شدن محبوب باشد .
عجب صید دلم کردی بناز م چشم مستت را --- که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
وبسا که برای عده ای دیگر این امر ناپسند افتد و دلگیر از بد عهدی زمانه راه عزلت و دوری از اجتماع را در پیش گیرند و این هر دو نشان از قدرت و تأثیر فرهنگ عمومی جامعه دارد .
- سرتاسر زندگی : گستردگی و شمولیت فرهنگ عمومی چنان است که سطوح مختلف زندگی فردی ، خانوادگی و اجتماعی را در بر گرفته و تقریباً هیچ سطحی از تأثیرات فرهنگ عمومی در امان نیست البته و تفاوت تنها در میزان تاثیر پذیری است.