PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اصول معماري ايراني



ریپورتر
13th March 2011, 10:05 AM
اصول معماري ايراني
هنر و معماري ايران از ديرباز داراي چند اصل بوده كه به خوبي در نمونه‌هاي اين هنر نمايان شده است. اين اصول عبارتند از: مردم واري، پرهيز از بيهودگي، نيارش، خودبسندگي، و درون‌گرايي. در مجموعه بخش هاي اصول و معماري ايراني سعي در توضيح جزئي هر يك از آن‌ها داريم.


مردم واري

مردم واري به معناي رعايت تناسب ميان اندام‌هاي ساختمان با اندام‌هاي انساني و توجه به نيازهاي او در كار ساختمان‌سازي است. معماري هميشه و همه‌جا هنري وابسته به زندگي بوده و در ايران بيش از هر جاي ديگر اين موضوع مورد توجه قرار داشته است.



مردم واري در اندام (فضا) ساختمان و اجراي آن چنين نمايان مي‌شود كه براي نمونه اتاق سه دري كه بيشتر براي خوابيدن بكار مي‌رود به اندازه‌اي است كه نياز يك خانواده را برآورده كند. اجزايي چون در و پنجره، تاقچه، رف و نيز پستويي كه براي انبار رختخواب به كار مي‌رفته نيز اندازه‌هاي مناسب داشتند.



معماري ايراني بلندي درگاه را به اندازه قد و قامت افراد در نظر مي‌گرفته و پنجره‌ها را نيز چنان مي‌ساخته كه نور خورشيد و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون راه دهد.



پهناي اتاق خواب به اندازه يك بستر بوده و افراز تاقچه و رف به اندازه‌اي بوده كه نشسته و ايستاده به آساني در دسترس باشد. روزن بالاي پنجره يا گلجام معمولا داراي شيشه‌هاي رنگي به رنگ‌هاي زرد ليمويي و آبي بوده كه اين شيشه‌ها را از غرابه‌هاي شكسته بدست مي‌آوردند. براي جلوگيري از ورود گرما به داخل خانه از ارسي بهره‌ مي‌بردند يا ديوار و آسمانه (سقف) را دو پوسته مي‌ساختند تا لايه پنام (عايق) جلوگير گرما باشد.
http://www.infomo.blogfa.com (http://www.infomo.blogfa.com/)

ریپورتر
13th March 2011, 10:06 AM
هنر و معماري ايران از ديرباز داراي چند اصل بوده كه به خوبي در نمونه‌هاي اين هنر نمايان شده است. اين اصول عبارتند از: مردم واري، پرهيز از بيهودگي، نيارش، خودبسندگي، و درون‌گرايي. در اين بخش سعي در توضيح جزئي هر يك از آن‌ها داريم.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/iran1.jpg
اين قسمت - پرهيز از بيهودگي

در معماري ايران تلاش مي‌شده كار بيهوده در ساختمان‌سازي نكنند و از اسراف پرهيز مي‌كردند. اين امر هم پيش از اسلام و هم پس از آن مراعات مي‌شد.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/iran2.jpg

اگر در كشورهاي ديگر هنرهاي وابسته به معماري مانند نگارگري (نقاشي) و سنگتراشي به عنوان پيرايه (آذين) به شمار مي‌آمده، در كشور ما هرگز چنين نبوده است. گره‌سازي با گچ و كاشي و خشت و آجر كه خود معماران به آن آمود و اندود مي‌گويند، بيشتر به عنوان بخشي از كار بنيادي ساختمان به شمار مي‌رفته. اگر نياز باشد در زير پوشش سقف پنلي در برابر سرما و گرما ساخته شود يا افراز بنا لازم باشد، با افزودن كاربندي مي‌توان آن را كوتاهتر و «بااندام» و مردم وارد كرد. اگر ارسي و روزن با چوب، گچ، و شيشه‌هاي خرد و رنگين گره‌سازي مي‌شود براي اين است كه در مقابل آفتاب تند و گاهي سوزان، پناهي باشد تا چشم را آزار ندهد. اگر گنبدي از پايين تا بالا با كاشي پوشيده مي‌شود، تنها براي زيبايي نيست. همچنين بايد توجه داشت كه واژه «زيبا» به معني «زيبنده بودن» و «تناسب داشتن» است نه قشنگي و جمال.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/iran3.jpg

در زيگورات چغازنبيل از 1250 سال پيش از ميلاد، مي‌توان كاربرد كاشي را ديد. در اين ساختمان ازاره ديوارها را با كاشي آبي آمود كرده‌اند. چون هنگام رفت و آمد مردم، برخورد به پاي ديوار بيشتر بوده است و چون خشت در برابر باران آسيب مي‌ديده، نماي ساختمان را با آجر پوشانده‌اند.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/iran4.jpg

همچنين از كاشي در آمود و گنبدها بهره گيري مي‌كردند و آن را پر از نقش و نگار مي‌كردند. اين تكه‌هاي رنگي كاشي، آسانتر تعمير و بازسازي مي‌شوند. كاشي عمر زيادي ندارد و پس از زماني از جاكنده شده و فرو مي‌ريزد. به ويژه در جاهايي كه برف و يخ هم باشد، اگر رويه آن‌ها يكرنگ باشد، بازسازي بخش كنده شده دشوار مي‌شود و كار دو رنگ درمي‌آيد. ولي هنگامي كه تكه‌تكه و چند رنگ باشد كار آسانتر است.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/iran5.jpg

ریپورتر
13th March 2011, 10:07 AM
هنر و معماري ايران از ديرباز داراي چند اصل بوده كه به خوبي در نمونه‌هاي اين هنر نمايان شده است. اين اصول عبارتند از: مردم واري، پرهيز از بيهودگي، نيارش، خودبسندگي، و درون‌گرايي. در اين بخش سعي در توضيح جزئي هر يك از آن‌ها داريم.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir5.jpg
اين قسمت - نيارش

واژه «نيارش» در معماري گذشته ايران بسيار بكار رفته است. نيارش به دانش ايستايي، فن ساختمان و ساخت مايه (مصالح) شناسي گفته مي‌شود.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir6.jpg

معماران گذشته به نيارش ساختمان بسيار توجه مي‌كردند و آن را از زيبايي جدا نمي‌دانستند. آن‌ها با تجربه به اندازه‌هايي براي پوشش‌ها و دهانه‌ها و جرزها دست يافته بودند كه همه بر پايه نيارش بدست آمده بود.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir7.jpg

«پيمون» اندازه‌هاي كوچك و يكساني بود كه در هر كجا به اقتضاي نياز به كار مي‌رفت. پيروي از پيمون هرگونه نگراني معمار را درباره نااستواري يا نازيبايي ساختمان از ميان مي‌برده، چنانكه يك گلگار نه چندان چيره‌دست در روستايي دور افتاده مي‌توانست با به كار بردن آن پوشش گنبدي را به همان گونه انجام دهد كه معمار كارآزموده و استاد پايتخت.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir8.jpg

معماران همراه با بهره‌گيري از پيمون و تكرار آن در اندازه‌ها و اندام‌ها، ساختمان‌ها را بسيار گوناگون از كار در‌مي‌آوردند. هيچ دو ساختماني يكسان از كار درنمي‌آمد و هر يك از ويژگي خود را داشت گرچه از يك پيمون در آن‌ها پيروي شده بود.

ریپورتر
13th March 2011, 10:08 AM
هنر و معماري ايران از ديرباز داراي چند اصل بوده كه به خوبي در نمونه‌هاي اين هنر نمايان شده است. اين اصول عبارتند از: مردم واري، پرهيز از بيهودگي، نيارش، خودبسندگي، و درون‌گرايي. در اين بخش سعي در توضيح جزئي هر يك از آن‌ها داريم.



http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir13.jpg
اين بخش - خودبسندگي

معماران ايراني تلاش مي‌كردند ساخت مايه مورد نياز خود را از نزديكترين جاها بدست آورند و ساختمان سازي را آنطور انجام مي دادند كه نياز به ساخت مابه جاهاي ديگر نباشد و خودبسنده باشد، بدين گونه كار ساخت با شتاب بيشتري انجام مي‌شده و ساختمان با طبيعت پيرامون خود سازگارتر در مي آمد و هنگام نوسازي آن نيز هميشه ساخت مابه آن در دسترس بوده است.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir12.jpg

معماران ايراني براين باورند كه ساخت مايه بايد «بوم‌آورد» يا «ايدري» (اينجايي) باشد. به گفته ديگر محصول، مواد، و مصالح همانجايي باشد كه ساختمان ساخته مي‌شود و تا آنجا كه شدني است از امكانات محلي بهره‌گيري شود. براي نمونه در ساخت تخت جمشيد بهترين سنگ را از معدني در نزديكي دشت مرغاب به دست مي‌آورند و با ارابه‌هاي چوبي به تخت جمشيد مي‌رساندند. اين سنگ را بيشتر براي روكش ديوارهاي بستر خشتي به كار مي‌بردند، فرآوردن خشت نيز كار بسيار ساده‌اي بود.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir11.jpg

معماران ايراني تا آنجا كه مي‌شد تلاش داشتند ساخت مايه مرغوب به كار برند و با بهترين گونه خاك، گچ، آهك و سنگ كار مي‌كردند. اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همانجا شدني نبود از جاهاي دورتر بهره مي‌گرفتند. براي نمونه چون خاك پيرامون شيراز «ريگ بوم» بود، به كار آجر ساختن نمي‌خورد، پس خاك رس بهتر را از «لاريا» آبادي ميان راه اصفهان بدست مي‌آوردند. يا در كناره كوير، چون خاك شوره‌دار بود آجر خوبي بدست نمي‌آمد، پس هنگام كار اين آجرها را ميان چند رج خشت مي‌چيدند و براي از بين بردن شوره آن‌ها، دوغابي به نام فرش آهك به كار مي‌بردند كه با ماسه نرم ساخته مي‌شد.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir10.jpg

ریپورتر
13th March 2011, 10:14 AM
هنر و معماري ايران از ديرباز داراي چند اصل بوده كه به خوبي در نمونه‌هاي اين هنر نمايان شده است. اين اصول عبارتند از: مردم واري، پرهيز از بيهودگي، نيارش، خودبسندگي، و درون‌گرايي. در اين بخش سعي در توضيح جزئي هر يك از آن‌ها داريم.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir15.jpg
اين قسمت - درونگرايي

اصولا در ساماندهي اندام‌هاي گوناگون ساختمان و به ويژه خانه‌هاي سنتي باورهاي مردم بسيار كارساز بوده است، يكي از باورهاي مردم ايران ارزش نهادن به زندگي شخصي و حرمت آن و عزت نفس ايرانيان بوده كه مي توان گفت كه اين امر به نوعي معماري ايران را دگرگون ساخته است.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir16.jpg

معماران ايراني با ساماندهي اندام‌هاي ساختمان در گرداگرد يك يا چند ميانسرا، ساختمان را از جهان بيرون جدا مي‌كردند و تنها يك هشتي اين دو را به هم پيوند مي‌داد. خانه‌هاي درون‌گرا در اقليم گرم و خشك، همچون بهشتي در دل كوير بودند؛ فضاي درون‌گرا مانند آغوش گرم بسته است و از هر سو رو به درون دارد.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir19.jpg

سردر اين خانه‌ها داراي دو سكو بود و درها داراي دو كوبه ويژه مردان و زنان. دو دالان يكي از بخش بيروني و ديگر از بخش اندروني خانه به هشتي راه داشتند. اندروني جايگاه زندگي خانواده بود و بيگانگان به آن راه نداشتند. بيروني ويژه مهمانان و بيگانگان بود كه جداگانه پذيرايي مي‌شدند و گاهي مهمانان در بالاخانه (اتاق روي هشتي) كه به اندروني نزديك بود، پذيرايي مي‌شدند.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir17.jpg

بخش بيروني آذين‌هاي بيشتري نسبت به اندروني داشت. معماران حتي در ساختمان‌هاي برون‌گرا مانند كوشك ميان باغ‌ها نيز درونگرايي را پاس مي‌داشتند. كوشك‌ها ساختمان‌هايي برونگرا بودند كه گرداگرد آن‌ها باز بود و از هر سو به بيرون باز مي‌شدند بيشتر خانه‌هاي غربي يا شرق آسيا چنين هستند. اگر اين ساختمان‌ها را در يك ميان سراي بزرگ هم بسازند باز هم برون‌گرا هستند ولي كوشك باغ دلگشاي شيراز با اينكه ساختماني برونگراست ولي ورودي غيرمستقيم دارد.


http://www.manzelmag.com/main/images/stories/2/ir18.jpg

خانه‌هاي برون‌گرا در برخي سرزمين‌هاي ايران مثل كردستان، لرستان و شمال ايران نيز ساخته مي‌شوند ولي در سرزمين‌هاي مياني و گرم خشك خانه‌هاي درونگرا راه حل مناسبي براي خشكي هوا، با دماي آزاردهنده و آفتاب تند هستند.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد