PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اصول کاریکاتور و گرافیکسولوژی



MoniSoft
15th February 2011, 01:44 PM
در نقد هنر هر گاه صحبت از اصول می شود تکثر و تنوع فراوانی در نظریات پدید می آید که البته همواره اشتراکاتی هم در اغلب نظرات یافت می شود. تعریف یک هنر گاه موجب تحدید و گاه موجب تبیین می شود و اگر بدون ترس از تحدید به تعریف هنر کاریکاتور بپردازیم مؤلفه اغراق شاید بیشترین سهم از اشتراک نظر را داشته باشد و کمتر مورد اختلاف صاحب نظران باشد. به همین دلیل جایگاه این اصل در کاریکاتور یک جایگاه ماهوی است.

هنرمند در جریان آفرینش یک اثر از تجربیات شخصی و تأثیراتی که به مرور زمان از دیگران پذیرفته به عنوان یک بینش منفرد با کمک تکنیکی که باز هم متأثر از دیگران است به خلق اثر دست می زند. تنوع در تکنیکهای کاریکاتور شاید بیشتر از همه هنرها باشد . چگونگی استفاده از رنگ و خط یا استفاده از کامپیوتر و انواع تکنیکهای رایج در سایر هنرهای تجسمی و ترکیب آنها تکنیکهای متنوعی را در کاریکاتور به وجود آورده آنقدر که تعداد این تکنیک ها تقریباً به تعداد کاریکاتوریستهاست و صاحب هر اثر را با اندکی تأمل می توان شناخت. این اتفاق طبیعی و پذیرفتنی است و هیچگاه نمی توان کسی را صرفاً به خاطر استفاده از یک تکنیک به نقد کشید (برخی از دوستان در مورد فلورین اشتباهاً به این نتیجه رسیدند که من او را به خاطر استفاده از رنگ روغن روی کاغذ به نقد کشیدم!) اما با استناد به اینکه اغراق یکی از اصول ماهوی هنر کاریکاتور است می توان هر تکنیکی که به کمرنگ کردن تأثیر این اصل و به تبع آن تضعیف کنتراست در مفهوم کاریکاتور کمک می کند را نقد کرد زیرا بی وفایی به اصل اغراق در حقیقت دوری جستن از ماهیت کاریکاتور است. کاریکاتور هنر مطلق گرایی است که ماهیتاً از نسبی گرایی می گریزد. این هم یک اصل است . در دنیای کارتون پلیسها مطلقاً پلیسند و همه نشانه های یک کارکتر دزد بر دزد بودن آن تأکید مصرانه ای دارند. این تأکید ، وفاداری به اصل اغراق است زیرا قرار است بیننده ، داستان یک کارتون را در زمان کمی هضم نماید.

کاریکاتورهایی که در آنها از خط برای معرفی یک کاراکتر استفاده می شود را به جوهره کارتون نزدیکتر می بینم و برخلاف آن هر تکنیکی که یک کاراکتر را تنها با استفاده از اختلاف رنگ پدید می آورد (کاری که فلورین می کند) را از ماهیت این هنر دور می بینم. (فراموش نکنید که فلورین به گفته خودش این تکنیک را فقط به این خاطر انتخاب کرده که آن را امتحان کرده و از آن خوشش آمد !!) به نظر من پلنگ صورتی نسبت به کارتونهای جذاب و پر تعداد سه بعدی به هنر کاریکاتور نزدیکتر است و از این منظر همیشه برایم جذابیت ویژه ای دارد. خط مطلق ترین نشانه روی کاغذ است و به عنوان یک ابزار ذاتاً در خدمت اغراق است ، زیرا صریح ترین شکل معرفی یک کاراکتر است و مرز کاملاً روشنی را با دیگر کاراکترها پدید می آورد. این مطلق گرایی ساختاری امتیازی است که مطلق گرایی محتوایی را تقویت می کند (و فلورین آثارش را از این امتیاز محروم کرده تنها به این خاطر که یک روز یک تکنیک را امتحان کرده و از آن خوشش آمده!!) . کاریکاتورهای مبتنی بر خط کاریکاتور ترند! چون از این ابزار در خدمت خلق عناصر مطلق و برداشت های فیکس استفاده می کند و در داستان اثر یک کنتراست مفهومی ایجاد می کند.

همه آنچه گفته شد زمانی برای شما پذیرفتنی خواهد بود که شما اغراق را به عنوان یک اصل پذیرفته باشید

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد