PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یک بستنی ساده



تووت فرنگی
2nd February 2011, 09:28 PM
هیچ وقت از کافی شاپ خوشم نیامده.وقتی آدم های رنگارنگ را می بینم که به زور دارند به هم لبخند می زنند!یک روز عصر رفتم به یکی از همین کافی شاپ ها .همینطور که داشتم به مردم نگاه می کردم یک دختر آدامس فروش کوچولو آمد تو رفت پشت یک میز نشست.برایم جالب بود!پیشخدمتی که خیلی ادعای تشخصش می شد به سمت آن دختر بچه یورش برد تا او را بیرون بیندازد.دختر بچه با اعتماد به نفس کامل به پیشخدمت گفت:«پولش را میدهم.هیچ چیز مجانی نمیخواهم!» کمی پایش را تکان داد و در حالی که زیر نگاه سنگین بقیه بود به پیشخدمت گفت:«یه بستنی میوه ای چند است؟»پیشخدمت با بی حوصلگی گفت:«5 دلار»دختر بچه دست کرد در لباسش و پول هایش را بیرون آورد و شروع کرد به شمردن آنها.بعد دوباره گفت:«یک بستنی ساده چند است؟»پیشخدمت بی حوصله تر از دفعه قبل گفت:«3 دلار»دختر آدامس فروش گفت:«پس یک بستنی ساده بدهید.»پیشخدمت یک بستنی برایش آورد که فکر نمی کنم زیاد هم ساده بود!چیزی مثل مخلوطی از ته مانده بقیه بستنی ها!دخترک بستنی را خورد و 3 دلار به صندوق داد و رفت.وقتی که پیشخدمت برای بردن ظرف بستنی آمد دید دخترک کنار ظرف بستنی دو تا یک دلاری مچاله شده گذاشته برای انعام!

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد