AreZoO
20th November 2010, 05:43 PM
قــــــــــدرت کــــــــــلمـــــات
http://thm-a04.yimg.com/nimage/46152ec82b257510 (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Frds.yahoo.com%2F_y lt%3DA0WTb_tnaVFMC10A0vWJzbkF%3B_ylu%3DX3oDMTBpc2o zM2gzBHBvcwM0BHNlYwNzcgR2dGlkAw--%2FSIG%3D1jntc2rje%2FEXP%3D1280490215%2F%2A%2Ahttp %253a%2F%2Fimages.search.yahoo.com%2Fimages%2Fview %253fback%3Dhttp%25253A%25252F%25252Fimages.search .yahoo.com%25252Fsearch%25252Fimages%25253Fp%25253 Dfrog%252526ei%25253DUTF-8%252526fr%25253Dyfp-t-892%2526w%3D500%2526h%3D375%2526imgurl%3Dmedia-content.flixya.com.s3.amazonaws.com%25252Ffiles%25 252Fshahmeer680540.jpg%25253FAWSAccessKeyId%25253D 1TKE66PETJJHG8051M02%252526amp%25253BExpires%25253 D2117443537%252526amp%25253BSignature%25253Dfo1NIv Rn9h0TGBauVEXAQQ92IJ4%2525253D%2526rurl%3Dhttp%252 53A%25252F%25252Fwww.flixya.com%25252Fphoto%25252F 680540%25252FFrog%2526size%3D87k%2526name%3DFrog%2 526p%3Dfrog%2526oid%3D46152ec82b257510%2526fr2%3D% 2526no%3D4%2526tt%3D5248901%2526sigr%3D117bgp3pv%2 526sigi%3D15aqcelgj%2526sigb%3D129981cj4)
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند.
که ناگهان دوتااز آن ها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه ی آن ها در کنار گودال جمع شدندو وقتی دیدندکه گودال چه قدر عمیق است به دو قور باغه ی دیگر گفتند که دیگر چاره ای نیست.شما به زودی خواهید مرد.دو قورباغه این حرف ها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند.اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند :که دست از تلاش بردارند،چون نمی تواننداز گودال خارج شوندوخیلی زود خواهند مرد.بالاخره یکی از آن ها تسلیم گفته های دیگران شد و دست از تلاش برداشت .سرانجام به داخل گودال پرت شد و مرد.اما قورباغه ی دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هرچه بقیه فریاد می زدند که تلاش بیش تر فایده ندارد،او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد.وقتی بیرون آمد ،بقیه ی قور باغه ها از او پرسیدند:"مگه تو حرف های مارا نمی شنیدی؟"معلوم شد که قورباغه ناشنواست.در واقع او در تمام مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند.
http://thm-a04.yimg.com/nimage/46152ec82b257510 (http://njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Frds.yahoo.com%2F_y lt%3DA0WTb_tnaVFMC10A0vWJzbkF%3B_ylu%3DX3oDMTBpc2o zM2gzBHBvcwM0BHNlYwNzcgR2dGlkAw--%2FSIG%3D1jntc2rje%2FEXP%3D1280490215%2F%2A%2Ahttp %253a%2F%2Fimages.search.yahoo.com%2Fimages%2Fview %253fback%3Dhttp%25253A%25252F%25252Fimages.search .yahoo.com%25252Fsearch%25252Fimages%25253Fp%25253 Dfrog%252526ei%25253DUTF-8%252526fr%25253Dyfp-t-892%2526w%3D500%2526h%3D375%2526imgurl%3Dmedia-content.flixya.com.s3.amazonaws.com%25252Ffiles%25 252Fshahmeer680540.jpg%25253FAWSAccessKeyId%25253D 1TKE66PETJJHG8051M02%252526amp%25253BExpires%25253 D2117443537%252526amp%25253BSignature%25253Dfo1NIv Rn9h0TGBauVEXAQQ92IJ4%2525253D%2526rurl%3Dhttp%252 53A%25252F%25252Fwww.flixya.com%25252Fphoto%25252F 680540%25252FFrog%2526size%3D87k%2526name%3DFrog%2 526p%3Dfrog%2526oid%3D46152ec82b257510%2526fr2%3D% 2526no%3D4%2526tt%3D5248901%2526sigr%3D117bgp3pv%2 526sigi%3D15aqcelgj%2526sigb%3D129981cj4)
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند.
که ناگهان دوتااز آن ها به داخل گودال عمیقی افتادند.
بقیه ی آن ها در کنار گودال جمع شدندو وقتی دیدندکه گودال چه قدر عمیق است به دو قور باغه ی دیگر گفتند که دیگر چاره ای نیست.شما به زودی خواهید مرد.دو قورباغه این حرف ها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند.اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند :که دست از تلاش بردارند،چون نمی تواننداز گودال خارج شوندوخیلی زود خواهند مرد.بالاخره یکی از آن ها تسلیم گفته های دیگران شد و دست از تلاش برداشت .سرانجام به داخل گودال پرت شد و مرد.اما قورباغه ی دیگر با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هرچه بقیه فریاد می زدند که تلاش بیش تر فایده ندارد،او مصمم تر می شد تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد.وقتی بیرون آمد ،بقیه ی قور باغه ها از او پرسیدند:"مگه تو حرف های مارا نمی شنیدی؟"معلوم شد که قورباغه ناشنواست.در واقع او در تمام مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند.