PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داروساز يا داروشناس ؟!



AvAstiN
27th May 2010, 03:46 PM
به نظر شما نويسنده مطلب زير کدام است؟


نوروز سال 1374 بود که من به بهانه سال نو به ديدار اقوام رفته بودم. از وضعم جويا مي‌شدند و چون مي‌گفتم در دوره تخصصي دکتراي فارماکولوژي قبول شده‌ام، ورود مرا به تخصص داروسازي! تبريک مي‌گفتند. چند ماهي گذشت و براي تقويت زبان انگليسي خود به يکي از آموزشگاه‌هاي معروف رفتم. سر يکي از کلاس‌ها استادي که بسيار نيز مجرب بود، در باب مترادفات و متضادها دو کلمه Pharmacy و Pharmacology را در رديف هم نشاند. در پايان کلاس و در خلوت به وي توضيح دادم که اين دو واژه از لحاظ مفهومي ‌يکسان نيستند و حيطه مطالعاتي‌شان نيز با هم تفاوت‌هايي دارد. با شک از من خداحافظي کرد...

چند سالي گذشت. در جلساتي که به منظور آماده‌سازي دانشجويان پزشکي براي آزمون پره‌انترني برگزار مي‌شد، از آنان درباره تعريف داروشناسي و تفاوت آن با داروسازي پرسيدم. از بين جمع حدود پنجاه نفري هيچ پاسخي برنيامد. چندي پيش نزد يکي از فوق‌تخصص‌هاي پزشکي خود را داروساز عمومي ‌و متخصص داروشناسي معرفي کردم. با صداقت و صراحتي که خاص عالمان راستين است، از تفاوت اين دو اظهار بي اطلاعي کرد.
علاوه بر موارد فوق طي اين سال‌ها به کرات در مجلاتي ديدم که داروساز را «فارماکولوژيست» عنوان داده بودند‍‍‍

به پهناي بيکران

کلمه «Pharmacy» از جنبه لغوي و عام آن به معناي «دانش و فن ساخت داروها» يا همان «داروسازي» است، اما در معناي مفهومي ‌آن يکي از حوزه‌هاي بزرگ علم است که طيف عظيمي ‌از دانش و فناوري‌هاي گوناگون را به کار مي‌گيرد که از کشف دارو تا مصرف آن، راهي دراز پيموده مي‌شود. در اين معنا شايد واژه «داروگري» مناسب‌تر از «داروسازي» باشد. در واقع داروسازي يا به بيان مفهومي آن داروگري، عرصه پهناوري است که از سويي سر برآسمان رياضيات و دانش‌هاي تجربي يعني فيزيک، شيمي ‌و زيست شناسي و شاخه‌هاي مختلف آن مي‌سايد و از طرفي بر قلمروهاي جذاب و نويني چون بيوانفورماتيک، پروتئوميکس، ژنوميکس و فناوري‌هاي نانو و بيو، خيمه و تکيه مي‌زند و آنگاه در اقيانوس ژرف اقتصاد، مديريت، روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و اخلاق و در يک کلام علوم انساني و اجتماعي پا مي‌گذارد و در آخر محصول هنر و خلاقيت خود يعني دارو را به رخ مي‌کشد، اما «فارماکولوژي» يا «داروشناسي» علمي است که به مطالعه و بررسي تعامل مواد شيميايي با سامانه‌هاي زنده مي‌پردازد که اگر اين ماده شيميايي دارو باشد، يعني ماده‌اي که به منظور پيشگيري، تشخيص و درمان بيماري‌ها، آن هم در انسان به کار رود، از اين علم با نام فارماکولوژي پزشکي ياد مي‌شود. فارماکولوژي دو رکن اساسي دارد: 1) علم مطالعه تاثيرات دارو بر بدن يا «فارماکوديناميک» و 2) علم مطالعه اينکه بدن با دارو چه مي‌کند يا «فارماکوکينتيک». حال اگر مقدار دارو افزايش يابد و به حد مقادير مضر برسد و تبديل به سم شود، زيرشاخه مهمي‌ از علم فارماکولوژي به نامToxicology يا سم‌شناسي بنيان نهاده مي‌شود.

برمبناي اين تعريف اگر بخواهيم بدانيم که آسپيرين در بدن چگونه اثر مي‌کند، يعني اثرات آن چيست و از سويي در بدن چه مسيري را طي مي‌کند، دانش داروشناسي پاسخگوي اين سوالات خواهد بود. از اين روست که تمام حرف پزشکي و پيراپزشکي اعم از پزشک، دندانپزشک، داروساز، پرستار، ماما، متخصصان هوشبري و غيره براي آشنايي با نحوه عملکرد داروها و سرنوشت آنها در بدن، اين علم را در قالب دروس پايه خود همراه با ساير دروس پايه نظير بيوشيمي، فيزيولوژي، انگل‌شناسي، ايمني‌شناسي، ميکروب‌شناسي و غيره فرا مي‌گيرند و دامپزشکان نيز چون موجود زنده مورد بررسي‌شان به جاي انسان، حيوان است، بسته به نوع حيوان گرايش‌هاي ديگري از فارماکولوژي را در قالب فارماکولوژي دامپزشکي، فارماکولوژي وحوش، فارماکولوژي ماهيان و طيور و متخصصان گياه پزشکي شاخه ديگري از داروشناسي يعني شناخت سموم دفع آفات نباتي را مي‌آموزند.



همه در کنار هم

به اين نحو در مي‌يابيم که چرا در بسياري از شاخه‌هاي تخصصي و فوق تخصصي پزشکي نظير بيهوشي، چشم پزشکي، انکولوژي و زنان، دانش داروشناسي متخصصان اين رشته‌ها از ساير حرف پزشکي کامل‌تر، جامع‌تر و البته کاربردي‌تر است و تنها داروپزشکان و دارودرمانگران (منظور همان داروسازان باليني و بيمارستاني) تخصص ديده‌اند که در کنار پزشکان متخصص مي‌توانند امر دارودرماني را کامل کنند و باز به اين علت است که براي اخذ PhD در رشته‌اي مانند داروشناسي باليني، نامزد احراز اين درجه حتما بايد پزشک باشد و يا داروشناسي در خارج از کشور به صورت رشته‌اي مستقل، سه مقطع کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري دارد و بسياري از متخصصان داروشناسي، از رشته‌هاي پزشکي، دندانپزشکي، دامپزشکي هستند و يا از کارشناسي ارشد ساير رشته‌هاي علوم پايه نظير بيوشيمي ‌يا فيزيولوژي به دوره دکتري داروشناسي راه يافته‌اند.



مرزهاي جدا

بنابراين اگرچه دانش فارماکولوژي در عرصه کشف، تکوين و ساخت دارو، نقشي بي‌بديل و بنيادين دارد و داروساز بايد اشرافي کامل بر علم داروشناسي داشته باشد، اما مرز آن با داروسازي کاملا روشن و آشکار و داروشناسي بي وجود دانش و فن داروسازي، ناقص و گاه ابترست.

از اين رو داروسازي نيز بسان رشته‌هاي پزشکي، دندانپزشکي و دامپزشکي هم مقطع دکتراي حرفه‌اي (عمومي) و هم تخصصي دارد که از ميان برخي از تخصص‌هاي آن مي‌توان به داروسازي صنعتي، شيمي‌ دارويي، فارماکوگنوزي و داروسازي هسته‌اي اشاره و از دانش‌آموختگان اين رشته‌ها با عنوان دارو پژوه ياد کرد و نيز از متخصصان داروسازي باليني و بيمارستاني با عنوان «دارو پزشک» نام برد.

با اميد به اينکه اين توضيحات جايگاه داروسازان، داروپزشکان و داروپژوهان را در چرخه درمان و سلامت روشن‌تر و حيطه دانش آنها را وضوح بيشتري بخشد، سخن را کوتاه کرده و اجازه مي‌خواهم تا خود را معرفي کنم: من محمود هورمند، دانش آموخته دوره «دکتراي عمومي داروسازي» (PharmD) از دانشگاه علوم پزشکي اصفهان و دانش‌آموخته دوره دکتراي تخصصي (PhD) «داروشناسي» از دانشگاه علوم پزشکي ايران هستم.


دکتر محمود هورمند - منبع (http://www.salamatiran.com/NSite/FullStory/?Id=25282&Type=3)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد