B a R a N
25th May 2010, 10:43 PM
مقاله فرهنگ ایران
"فرهنگ ورهبری درایران: سرزمین موفقیت طلبان فردی، ارتباطات محکم خانوادگی وخواص قدرتمند"
اين مقاله به بررسي فرهنگ و رهبري در ايران به عنوان بخشي از تحقيقGLOBE كه در مقياسي بالا صورت گرفته است، مي پردازد. داده هاي موجود در اين تحقيق از 300 مدير مياني ايراني در صنايع بانكداري، ارتباطات از راه دور و توليد محصولات غذايي جمع آوري شده است. پاسخ دهندگان از مديران مياني تا ارشد بيش از 60 سازمان بودند. ميانگين سني آنان 42 سال و ميانگين سابقه كارشان 19 سال است. بيش از 85% پاسخ دهندگان داراي مدرك دانشگاهي بودند. ميانگين سايز سازمان هاي انتخابي 7000 كارمند بوده است. از پاسخ دهندگان خواسته شده بود در مورد 9 بعد فرهنگي و سازماني كه به وسيله GLOBE تعيين شده بود درك خود را از آنچه هم اكنون اتفاق مي افتد (آنچه هست)، و ارزش هاي ايده آلشان (آنچه بايد باشد) را در پرسشنامه بنويسند. همچنين از آنها خواسته شده بود عواملي را كه به رهبري چشمگير مي انجامد يا از آن جلوگيري مي كند، مشخص كنند. داده هاي بدست آمده از ايران با داده هاي 17000 مدير مياني ديگر از بيش از 850 سازمان و 61 فرهنگ متفاوت كه ارائه دهنده تمامي مناطق اصلي جهان است، مقايسه شده است.
فرهنگ راهكاري است كه گروهي از مردم جهت حل مشكلات و دوراهي ها، انتخاب مي كنند و به كار مي برند. فرهنگ مجموعه اي از قوانين ذهني يا به عبارتي نرم افزار ذهن است كه دست كم بخشي از آن در افرادي كه در محيط اجتماعي مشتركي زندگي كرده اند يا زندگي مي كنند، مشترك است. اين نرم افزار مشترك اعضاي يك گروه را از گروههاي ديگر متمايز مي كند. حتي براي بزرگسالان نيز امكان پذير است (با وجود دشواري) كه نرم افزار ذهني جديدي را پذيرفته يا بياموزند. اين نرم افزار ذهني در طول حيات آموخته مي شود.
ابعاد فرهنگ:
1. Individualism/Collective Index (IDV) فرد گرايي / جمع گرايي
2. Power Distance Index (PDI) ميزان پذيرش توزيع نا برابر منابع و امكانات
3. Uncertainty Avoidance Index (UAI) پرهيز از عدم اطمينان
4. Masculinity/Femininity Index (MAS) زن خويي و مرد خويي
5. Confucian Dynamics (Time horizon) كوتاه مدت و بلند مدت نگري
برای درک بهتر اصطلاحات استفاده شده در این مقاله یک مثال ذکر می شود:
فرض -------------------------» زبان در بقا يا توسعه نقش اساسي دارد.
ارزش -------------------------» زبان شفاف----» بقا ------» توسعه
مصنوعات -------------------------» كتاب، مجله، صحبت
در اینجا فقط به بررسی ایرانیان از بعد جمع گرایی می پردازیم.
جمع گرایی درون گروهی In-Group Collectivism
• تعریف: میزان تعلق خاطر و وفاداری به (منافع) افراد خانواده یا گروه
• وضعیت ایران: بسیار بالاست. (6.03 از 7)
• شواهد (مصنوعات) :
اعضای خانواده و دوستان نزدیک توقعات زیادی از یکدیگر دارند.
افراد در مواقع سختی به دنبال پشتیبانی اعضای خانواده خود هستند.
مردان (پدر) باید از نظر اقتصادی و سیاسی خانواده را پشتیبانی کند.
همه باید به تصمیمات خانواده در مورد ازدواج، کار، تحصیل و... احترام بگذارند.
• فرض: رابطه محکم خانوادگی و گروهی نقش اساسی در حفظ و بقاء انسان دارد.
• ارتباط با عملکرد: عملکرد اقتصادی با دو معیار رقابت پذیری کشور و کامیابی اقتصادی سنجیده می شود. رابطه بین جمع گرایی درون گروهی و این دو معیار منفی است.
• پیامد پیدایش:
I. افراد به طور عمیقی در گروه ها (خانواده) هایشان جا می افتند و هویت فردیشان در زمینه گروه (خانواده) هایشان مشخص می شود. فرد باید مراقب باشد بقیه اعضا را ناراحت نکند و توقعات آنها را پاسخ دهد، بنابراین منجر به یک حس کنترل درون گروهی (group control) می شود. ارتباط با دیگر گروه ها ممکن است عدم رضایت اعضای گروه را به همراه داشته باشد، لذا محدودیت غیرقابل مشاهده ای برای خلاقیت و تفکر آزاد فرد ایجاد می شود. این نوع کنترل درون گروهی ایرانیان که از کودکی به آنها گفته می شود مراقب آنچه می گویند و چگونگی بیان آن باشند، باعث می شود از زبان غیر مستقیم که پراز ابهام است استفاده کنند. به علاوه دراین فرهنگ روابط فردی معیار مقدم در تصمیم گیری است. در این فرهنگ افرادی به نام "آقازاده" به وجود می آیند که مسئول بسیاری از سازمان های خصوصی و دولتی هستند و افتصاد را اداره می کنند، درواقع این افراد اعضای خانواده یا گروه یا دوستان نزدیک کسانی هستند که قدرت سیاسی را دردست دارند.
II. پیامد دیگرخانواده مداری قوی، کاهش شعاع اعتماد افراد است. افراد این فرهنگ یاد گرفته اند که به افراد درون گروه (خانواده) اشان اعتماد بی اندازه داشته باشند و به دیگران اعتمادی کم. بنابراین ترجیح می دهند با اقوام ودوستان نزدیک خود کار کنند تا با دیگران. (خودی – غیرخودی)
خودی- غیرخودی = تجزیه، تفرقه، عدم انسجام = اتلاف سرمایه های فکری، انسانی ومالی
منبع:
Culture and leadership in Iran: The land of individual achievers, strong family ties, and powerful elite; Mansour Javidan and Ali Dastmalchian
"فرهنگ ورهبری درایران: سرزمین موفقیت طلبان فردی، ارتباطات محکم خانوادگی وخواص قدرتمند"
اين مقاله به بررسي فرهنگ و رهبري در ايران به عنوان بخشي از تحقيقGLOBE كه در مقياسي بالا صورت گرفته است، مي پردازد. داده هاي موجود در اين تحقيق از 300 مدير مياني ايراني در صنايع بانكداري، ارتباطات از راه دور و توليد محصولات غذايي جمع آوري شده است. پاسخ دهندگان از مديران مياني تا ارشد بيش از 60 سازمان بودند. ميانگين سني آنان 42 سال و ميانگين سابقه كارشان 19 سال است. بيش از 85% پاسخ دهندگان داراي مدرك دانشگاهي بودند. ميانگين سايز سازمان هاي انتخابي 7000 كارمند بوده است. از پاسخ دهندگان خواسته شده بود در مورد 9 بعد فرهنگي و سازماني كه به وسيله GLOBE تعيين شده بود درك خود را از آنچه هم اكنون اتفاق مي افتد (آنچه هست)، و ارزش هاي ايده آلشان (آنچه بايد باشد) را در پرسشنامه بنويسند. همچنين از آنها خواسته شده بود عواملي را كه به رهبري چشمگير مي انجامد يا از آن جلوگيري مي كند، مشخص كنند. داده هاي بدست آمده از ايران با داده هاي 17000 مدير مياني ديگر از بيش از 850 سازمان و 61 فرهنگ متفاوت كه ارائه دهنده تمامي مناطق اصلي جهان است، مقايسه شده است.
فرهنگ راهكاري است كه گروهي از مردم جهت حل مشكلات و دوراهي ها، انتخاب مي كنند و به كار مي برند. فرهنگ مجموعه اي از قوانين ذهني يا به عبارتي نرم افزار ذهن است كه دست كم بخشي از آن در افرادي كه در محيط اجتماعي مشتركي زندگي كرده اند يا زندگي مي كنند، مشترك است. اين نرم افزار مشترك اعضاي يك گروه را از گروههاي ديگر متمايز مي كند. حتي براي بزرگسالان نيز امكان پذير است (با وجود دشواري) كه نرم افزار ذهني جديدي را پذيرفته يا بياموزند. اين نرم افزار ذهني در طول حيات آموخته مي شود.
ابعاد فرهنگ:
1. Individualism/Collective Index (IDV) فرد گرايي / جمع گرايي
2. Power Distance Index (PDI) ميزان پذيرش توزيع نا برابر منابع و امكانات
3. Uncertainty Avoidance Index (UAI) پرهيز از عدم اطمينان
4. Masculinity/Femininity Index (MAS) زن خويي و مرد خويي
5. Confucian Dynamics (Time horizon) كوتاه مدت و بلند مدت نگري
برای درک بهتر اصطلاحات استفاده شده در این مقاله یک مثال ذکر می شود:
فرض -------------------------» زبان در بقا يا توسعه نقش اساسي دارد.
ارزش -------------------------» زبان شفاف----» بقا ------» توسعه
مصنوعات -------------------------» كتاب، مجله، صحبت
در اینجا فقط به بررسی ایرانیان از بعد جمع گرایی می پردازیم.
جمع گرایی درون گروهی In-Group Collectivism
• تعریف: میزان تعلق خاطر و وفاداری به (منافع) افراد خانواده یا گروه
• وضعیت ایران: بسیار بالاست. (6.03 از 7)
• شواهد (مصنوعات) :
اعضای خانواده و دوستان نزدیک توقعات زیادی از یکدیگر دارند.
افراد در مواقع سختی به دنبال پشتیبانی اعضای خانواده خود هستند.
مردان (پدر) باید از نظر اقتصادی و سیاسی خانواده را پشتیبانی کند.
همه باید به تصمیمات خانواده در مورد ازدواج، کار، تحصیل و... احترام بگذارند.
• فرض: رابطه محکم خانوادگی و گروهی نقش اساسی در حفظ و بقاء انسان دارد.
• ارتباط با عملکرد: عملکرد اقتصادی با دو معیار رقابت پذیری کشور و کامیابی اقتصادی سنجیده می شود. رابطه بین جمع گرایی درون گروهی و این دو معیار منفی است.
• پیامد پیدایش:
I. افراد به طور عمیقی در گروه ها (خانواده) هایشان جا می افتند و هویت فردیشان در زمینه گروه (خانواده) هایشان مشخص می شود. فرد باید مراقب باشد بقیه اعضا را ناراحت نکند و توقعات آنها را پاسخ دهد، بنابراین منجر به یک حس کنترل درون گروهی (group control) می شود. ارتباط با دیگر گروه ها ممکن است عدم رضایت اعضای گروه را به همراه داشته باشد، لذا محدودیت غیرقابل مشاهده ای برای خلاقیت و تفکر آزاد فرد ایجاد می شود. این نوع کنترل درون گروهی ایرانیان که از کودکی به آنها گفته می شود مراقب آنچه می گویند و چگونگی بیان آن باشند، باعث می شود از زبان غیر مستقیم که پراز ابهام است استفاده کنند. به علاوه دراین فرهنگ روابط فردی معیار مقدم در تصمیم گیری است. در این فرهنگ افرادی به نام "آقازاده" به وجود می آیند که مسئول بسیاری از سازمان های خصوصی و دولتی هستند و افتصاد را اداره می کنند، درواقع این افراد اعضای خانواده یا گروه یا دوستان نزدیک کسانی هستند که قدرت سیاسی را دردست دارند.
II. پیامد دیگرخانواده مداری قوی، کاهش شعاع اعتماد افراد است. افراد این فرهنگ یاد گرفته اند که به افراد درون گروه (خانواده) اشان اعتماد بی اندازه داشته باشند و به دیگران اعتمادی کم. بنابراین ترجیح می دهند با اقوام ودوستان نزدیک خود کار کنند تا با دیگران. (خودی – غیرخودی)
خودی- غیرخودی = تجزیه، تفرقه، عدم انسجام = اتلاف سرمایه های فکری، انسانی ومالی
منبع:
Culture and leadership in Iran: The land of individual achievers, strong family ties, and powerful elite; Mansour Javidan and Ali Dastmalchian