PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله هارمونی



s@ba
20th April 2010, 09:24 AM
http://www.taktemp.ir/need4down/images/datadort/abl-23.gif http://www.takimg.com/images/plyx8cfwruyzdr1fs78.jpg





هارمونی چیست؟



درخشندگي ، تضعيف و تقويت رنگ مباحث متفاوتي هستند . از طريق رنگهاي سفيد وسياه مي توان كنتراست ها و درجات مختلف رنگي را تشخيص داد . اصولاً اساس تفكر انساني دريافت احساسات مختلف از محيط اطراف مي باشد كه در نتيجه تعامل انسان با طبيعت بوجود مي آيد. پابه و اساس خلق يك اثر هنري ، تفكر و به كارگيري تخيلات ذهني است . لذا تمام رشته هاي هنري به نوعي وابسته به احساسات و تخيلات انساني مي باشند ، نيروي تخيل عامل ايجاد تصور است .



آفرينش هر اثر هنري در هر زمينه مبتني بر سه مرحله:



1 -دريافت 2 - تجزيه و تحليل3 -ابداع و خلق اثر است .



از طريق ديد بصري نكات مثبت و منفي اشياء‌، اجزاءو فرم ارتباط آنها با هم دريافت مي شود ودر نهايت اثر هنري خلق مي شود . زيبايي شناسي مقوله ايست كه در تمامي هنرهاي بصري از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد . عدم كاربرد برخي از عناصر در مباحث مباني تجسمي موجب خدشه دار شدن كار هنري مي شود . در هنرهاي بصري علاوه بر شناخت اصول زيبايي شناسي بايد با مباني علوم روانشناسي ، جامعه شناسي و هنرهاي تجسمي نيز آشنايي داشت .فرض كنيد مي خواهيد از فردي عكس بگيريد . تصور كنيد شمابا تمام مسايل فني دوربين و مباني علوم جامعه شناسي و روانشناسي آشنايي كامل داريد . براي گرفتن يك عكس مناسب، اولين قدم طراحي پوزوسيون تصوير است . طراحي پوزوسيون يعني شكل و فرم دادن به فرد . مرحله دوم عبارت است از قرار دادن يك زمينه مناسب و موزون پشت سرفرد،به طوريكه اين زمينه باحالات مختلف شخص اعم از فيزيك بدن و چهره او كاملاً سازگار باشد .



لازم به ذكراست انتخاب نوع زمينه پشت سر فرد عامل مؤثري در شناخت شخصيت فرد است . در مرحله آخر با يك نور پردازي مناسب سوژه مورد نظر را از محيط اطراف آن جدا مي نماييد . طي كردن مراحل ياد شده در گرفتن اين عكس همان ايجاد هارموني و هماهنگي بين محيط و فرد است. به طور كلي بايد گفت هنگاميكه هماهنگی نيست ، ناهماهنگي خودنمايي مي كند . در يك تعريف ساده مي توان گفت هارموني يعني همخواني و هماهنگي مطلوب بين اجزاء موجود در يك فضا. مي توان بر اساس يك تركيب بندي صحيح در يك تابلو ،‌دكوراسيون خانه ، نماي خارجي ساختمان بر اساس فرم آنها هارموني ايجاد كرد. اساس هارموني بر پايه انتخاب دقيق و صحيح عناصر و اجزاء با يكديگر شكل مي گيرد .


هارموني با بالانس متفاوت است . هارموني همخواني در تركيب بندي است ، در حاليكه بالانس نتيجه و حاصل وحدت موجود در بين عناصريك فضا مي باشد . به طور كلي مي توان با ايجاد تغييرات ساده بين عناصر محيط بر اساس قوه ادراك ، خلاقيت و تشخيص درست بين آن عناصر هارموني ايجاد كرد .هارموني را مي توان با تغيير عواملي مثل اندازه ، اشياء‌،مواد و مصالح ، هم جهت بودن ،رنگ ، نور،سايه ، فرم ونسبت ايجاد كرد .




هارمونی و معماری



معماری در لغت به معنای علم بنائی و آباد سازی آمده و معمار به معنای بسیار عمارت کننده و کسی است که در آبادانی جهان می کوشد. قدمت معماری به عنوان یک فن برای ایجاد سرپناه، به قدمت تاریخ بشر می رسد اما معماری امروزه در جهان ترکیبی از صنعت ساختمان سازی به علاوه هنر، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، اخلاقی، اقتصاد، جغرافیای طبیعی و انسانی، برنامه ریزی و توسعه اقتصادی و علوم طبیعی نظیر زیست شناسی و محیط زیست است. از این رو می توان گفت که رشته مهندسی معماری به دلیل این خصلت و به ویژه با توجه به ماهیت هنری و نقش مهمی که خلاقیت هنری در آن ایفا می کند اساساً با سایر رشته های مهندسی متفاوت است. . نخستين مبحثي كه در برنامه ، طراحي مطرح مي شود درباره تركيب و چگونگي آن مي باشد ، به اين دليل كه يك طراحي هنگامي صحيح و منطقي خواهد بود كه عناصر تشكيل دهنده آن به گونه اي هماهنگ تركيب شده باشند . به طور كلي معماري عناصريست كه به گونه اي با هم تركيب شده و موقعيت آن به چگونگي عناصر تشكيل دهنده آن بستگي كامل خواهد داشت . و در نهایت همواره یدک کش واژه هارمونی به عنوان هماهنگی در تک تک بخشهای شکلگیری پروسه خود رداراست.




هماهنگی و تعادل



تعادل يكي از مهمترين عوامل تركيب مي باشد . براي آنكه يك ساختمان استوار بماند تعادل بين نيروهاي فشاري و اجزاء نگهدارنده لازم بوده و بطور كلي براي آنكه ساختمان بتواند وظيفه خود را انجام دهد تعادل ميان تأسيسات و فضاها و تمام اجزاء آن ضروري مي باشد . در نمونه بارز تعادل مي توان از مجموعة نقش جهان اصفهان نام برد ، اين مجموعه داراي تقارن محوري نيست ولي داراي تعادل مي باشد.



فون مايس در مورد تعادل مي نويسد : " تعادل بصري را نمي توان به شكلي عيني نمايش داد ؛ چنين چيزي موضع ارزيابي هاي فرعي است و با اين حال ميزان تفاوت ها و اختلاف عقيده ها چندان زياد نيست.



توازن را مي توان تركيبي از تقارن و تعادل دانست ، كه داراي خصوصياتي از هر دو اصل مي باشد." در مواردي كه انگيزة ايجاد طرح دروني است ، محور اصلي توجه و دقت و تعادل و توازن است. ... بسياري از مساجد و خانه هاي شهري را كه هر چند در حفظ اصول هندسي تقارن مركزشان كوشش شده اما تقارنشان در پاسخگويي به فشارهاي محيطي بالاخره از هم پاشيده و به توازن انجاميده است را مي توان دليلي بر اين اصل دانست. مانند بناي مسجد جامع اصفهان كه لبه هاي آن با محيط اطراف ممزوج شده است.



" تعادل زماني آشكار است كه عناصر مرتب شده و يا كنار هم قرار گرفته باشد ، زيرا با توجه به محور غيرفيزيكي ، هيچ عامل مشترك ديگري جز موقعيتشان وجود ندارد. سازمان يا ساختاري متقارن ، كه از آن مي توان كليت مجموعه يا دست كم بخش مناسبي از آن را ديد ، در مقايسه با چيزي كه نامتقارن است ، همچون مغناطيس عمل مي كند.



با توجه به مطالب گفته شده مي توان چنين گفت كه توازن نوعي تعادل غير متقارن مي باشد ، به عبارت ديگر ، وقتي توازني داراي خط تقارن و يك به يك بودن عناصر در دو طرف خط تقارن باشيم ، به خود مفهوم تقارن مي رسيم ، در صورتي كه تعادل يك توازن نا متقارن مي باشد ، پس چنين نتيجه گيري مي كنيم كه تقارن عبارتست از توازن متقارن و تعادل عبارتست از توازن نامتقارن.



" درك و بيان قوانين نهفته در توازن نا متقارن ( تعادل ) ، مشكل تر از آن چيزي است كه در توازن متقارن ( تقارن ) به چشم مي خورد. نقش هاي اصلي را در اين ميان عناصر عمودي و افقي بر عهده دارند. موقعيت قائم ، بالا و پايين ، خط افقي يا عمودي و زاوية درست بين اين دو ، بلافاصله درك مي گردد و مي توان حتا ظريف ترين انحرافات را نيز تشخيص داد. درك و دريافت دقيق اين پديده ، آسانتر از تناسبات است.




مقیاس و تناسب



مفهوم تناسب و مقياس به مفهوم تعادل بسيار نزديك مي باشد و مي توان با ديدي مشابه اين دو عامل را مورد بررسي قرار داد و نيز در زمينه هاي اجتماعي ، در طبيعت و در امر ساختمان مي توان اين مفاهيم را جستجو نمود . تناسب مقياس جزء ضروريات يك تركيب محسوب مي شود. بی‌گمان بناها و ساختمان‌ها در فواصل مختلفی در نظر گرفته می‌شوند، ‌ولی نكته مهم رساندن این بناها به سطح دید و نزدیك عابر پیاده است. محصور بودن فضای شهری با ایجاد فضاهایی در خارج از بناها، محیطی با مقیاس انسانی را به وجود می‌آورد و در عین حال احساس امنیت و رضایت را ایجاد می‌كند.برای حفظ مقیاس انسانی در بدنه شهری موارد زیر می بایست مد نظر قرار گیرد. بناها نباید امكان حركت و دستیابی عابران پیاده را به منظرهای عمده و اصلی سد كنند . مكان‌یابی ساختمان‌های بلند باید با دقت تعیین شود و طبقات همسطح خیابان و طبقات انتهایی آن باید مناسب باشند مطالعات دقیق تاثیرات بصری و اقلیمی قبل از احداث آن‌ها صورت گیرد . طراحی فضای عمومی كه تبدیل به مسیر پیاده می‌شود، هنگامی موفق‌تر خواهد بود كه بسیار ساده‌ و بدون درهم‌ریختگی و شلوغی باشد




سلسله مراتب



براي دسترسي به فضايي بايد از يك رده بندي خاص فضايي عبور كنيم ( براي رسيدن به فضايي از فضاهايي عبور كنيم ) از اين الگوي معماري به مفهوم تداوم و سلسله مراتب در معماري نام برده مي شود. براي مثال در ورودي ها بايد از فضاهايي مانند پيش خان ، آستانه ، درگاه ، هشتي و دالان عبور كنيم تا به ميانسرا برسيم. داراب ديبا نيز از هشتي به عنوان حد ميانه و واسطه اي كه تنظيم كنندة حدود و عرصه هاي قابل روئيت و دريافت مي باشد و رابطة فضاي داخلي و مركزي است نام مي برد.



در بيان اصل سلسله مراتب و مفهوم پرده هاي وصل دهنده ( Sequence ) ، يكي از خصوصيات معماري ايران برقراري تداوم مكاني مي باشد. پرده هاي فضايي ، شروع و مقدمات آشكار ويژه اي را مشخص مي نمايد و اوج آن زماني است كه احوالات درون‌گرايانه به دليل پشت سر گذاشتن مسير و زمان به دريافت كاملي از يك حس باطني در اين عبور فضايي رسيده باشد.



مقدمات ، در مسير تحول فضا به فضاي عبور از مكان هاي شكل دهنده كل بنا مربوط مي شود كه فضاي مركزي جوهر و هسته اصلي آن است. اين آمادگي متأثر از حركت ، زمان ، نور و تنوع حجمي حاصل ، ايجاد مي شود.



" سلسله مراتب ، به دليل تركيب عناصر ، با توجه به درجه و ميزان اهميتشان ، نوعي نظم پيچيده را به دست مي دهد. در اينجا الزاماًً قرابتي ميان عناصر وجود ندارد. براي بوجود آوردن سلسه مراتب نه تنها مي توان به شيوه هاي دگرگوني اندازه هاي نسبي متوسل شد ، بلكه مي توان به آمادگي ها و جنبه هاي استثنايي فرم در تعامل با متن يا بافت نيز توسل جست.



هسته هاي فضايي در حالي كه با ديگر فضاها ارتباط گسترده اي دارند ، در همان حال از نظر هندسه فضايي كاملاً مستقل و نسبت به ساير فضاها داراي حريم و مرز مشخصي مي باشند ، اين انگارة فضايي در كل يك تك بنا نيز ديده مي شود ، يعني مجموعة فضاهاي يك خانه ( باز و سرپوشيده ) نسبت به كليه فضاهاي همجواري و راهها داراي مرز و حريم لازم مي باشد و حتا يك مجموعه محلي و همسايگان نسبت به ساير واحدهاي همسايگي. از بعد ديگر ، فضاها از نظر اهميت عملكردي آن درجه بندي و جايابي مي گردد.



اين اصل به 2 نوع تقسيم مي شود : " اصل رده بندي يا سلسله مراتب فضايي را مي توان در سه سطح آشكار ديد :



1- رده بندي فضايي ميان درون و بيرون كه بر مرز بندي حريم هاي فضائي تأكيد دارد.



2- رده بندي كالبدي ميان كالبدهاي جزء و كالبدهاي كل براي نمايش سير از جزء به كل و از ساده به پيچيده.




تقارن



مفاهيم تعادل و تقارن از ابتداي معماري مورد استفاده قرار گرفته است . به عنوان يك مبحث اصلي تركيب بندي ، تعادل در معماري به واسطه استفاده از اجزاء فرمي و فضايي به وجود مي آيد . تعادل حالتي عيني يا ذهني از موازنه بوده ، تقارن يك حالت ويژه از تعادل مي باشد.



تقارن شامل بر هم قرار گيري يك به يك اجزاي يك بنا يا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوري بنا يا مجموعه است. به عبارت ديگر " اگر درموقعيتي خاص ، يك معمار عوامل حاكم بر ايجاد طرح را در يك زمان و از بيرون اعمال كند ، مسأله تقارن معمولاً در كلية جهت هاي ساختمان رعايت مي شود . " چهار تاقی بنايي است داراي تقارن مرکزی است . براي نمونه مي توان از بناي هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بناي داراي تقارن محوري نام برد.



همچنين بايد در نظر داشت كه " واژة تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات ديگر از قبيل تعادل و توازن و همچنين بدون وجود تناسب در معمار ي به معناي كامل خود نمي رسد و قابليت نقد و بررسي واقعي را پيدا نمي كند ؛ چنانچه توازن با ريتم و تواتر همراه و توأم است ، تناسب نيز تابع مقياس است.



تقارن در معماري بخاطر خاصيت ويژة خود كه به نوعي الگو گرفته از پديده هاي طبيعي است جاي بحثي براي منتقد نمي‌گذارد ، به ديگر معني اگر در اين معماري (معماري متقارن ) معماري خالي از هر ارزش معمارانه ديگر باشد و به اصطلاح يك معماري تك بنياني باشد كه بر اساس تقارن شكل گرفته ، هندسه و تركيب بندي متقارن آن اثر امري بديهي و بدون دليل نمايان مي كند و مورد قبول قرار مي گيرد و نيازي به ارائة دلايل و توجيهات براي اين تركيب نداريم.



چينگ تقارن را به دو قسمت تقسيم مي كند : " 1 ـ تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول يك محور اتلاق مي شود. 2 ـ تقارن شعاعي ، كه از عناصر مشابهي تشكيل شده كه حول دو يا چند محورِ متقاطع در يك نقطة مركزي ، به حالت متعادل قرار گرفته اند.



" ... [ اصطلاح « تقارن » ] تعادل خاصي كه ناشي از طرز قرارگيري عناصر « منعكس شده » از يك سو ، و محور از سوي ديگر است ـ مثل آيينه ‌ـ تقارن همانا مورد خاصي از طريق جهت گيري عناصر است. روان شناسي گشتالت نشان داده است كه عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.



... تقارن چيزي است عيان و واضح. كلاسيك ها اين وضوح انكار ناپذير را براي عرضة قدرتي ، حكومتي يا مذهبي ـ كه خود بر « انكار ناشدني » بودنش تصريح مي كند ـ مورد استفاده قرار مي دادند.



فون مايس در كتاب خود به نام نگاهي به مباني معماري ، تقارن را به دو بخش تقسيم مي كند : " ... استفاده از تقارن در معماري ، داراي دو مبناي نظري با ماهيتي متفاوت است :



1) تقارن به مثابه اصلي زيبا شناختي : ... در تقارن محوري از اشغال كردن مركز با عنصري صلب و پر پرهيز مي گردد. ... از دوران مصري ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مركزي يا دو طرفه عمدتاً براي ساختمانهاي مذهبي و آنهايي كه در پي نمود بخشيدن به قدرت دنيوي بودند ، مورد استفاده قرار مي گرفت. ... استفادة بيش از حد از تقارن محوري احتمالاً نقشي غير مستقيم در كمرنگ شدن يا به عبارتي بي اعتباري آن در دورة معاصر داشته است.



2) تقارن به عنوان اصلي در ساخت و ساز: تقارني است كه در اثر ايجاد چارچوب ها ، تاغ ها ، گنبدها ، دهانه هاي ساده و ... ايجاد مي شود. ... اين تقارن اغلب نوعي معذب شدن عجيب و غريب را دامن مي زند ، و اين حتا در كارهاي استادان بزرگ نيز مشاهده مي شود. آنچه در اين ميان آزار دهنده است ، نه خودِ تقارن ، بلكه رويكرد محوري نسبت به آن است ، كه در اغلب مواقع حكمِ پيامد منطقي آن را دارد.



گاه تقارن در معماري را مي توان در يك تك بنا ديد كه هر يك از اين تك بناهاي متقارن عناصري هستند كه خود مجموعه اي نامتقارن را تشكيل مي دهند ، آكروپوليس در يونان و بازار اصفهان در ايران از نمونه هاي بارز اين نمونه هستند ، هر چند اين بازار از تركيب تعدادي سرا ، مسجد ، كاروانسرا و مدرسه تشكيل شده كه هر يك به تنهايي شكلي متقارن هستند ولي در كل ، مجموعة نامتقارني را تشكيل مي دهند

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد