بانوثریا
18th April 2010, 03:25 PM
پیتر دراكر در پنجم نوامبر سال 1909میلادی در شهر وین اتریش و در یك خانواده متمول و اشرافی، زاده شد و اعضای خانواده وی نیز افرادی تحصیلكرده بودند و به دلیل موقعیت خانوادگی، مسوولیت و نفوذ پدرش در سیستم حكومتی آن زمان اتریش، شخصیتهای علمی، فرهنگی و اقتصادی مختلفی با خانواده آنها در ارتباط بودند كه این روابط در رشد و بلوغ اجتماعی پیتر، نقش بسزایی داشت.
پیتر دراكر، مادربزرگ پیری داشت كه آن را پیرزنی ساده ولی با رفتارهای پررمز و راز معرفی میكند. پیتر كه قوه بینش و تحلیل شهودی بالایی داشت بسیاری از رفتارهای مادربزرگش را سالها بعد درمییافت. بسیاری از رفتارهای مادربزرگش خندهآور و مضحك بوده است، اما همگی حاكی از درایت و بینش عمیق ایشان بود. چنانكه پیتر دراكر میگوید: مادربزرگ آدم زرنگی نبود، بلكه انسانی بود با ذهنی صاف و ساده. او با همسر خود دوریس اشمیت 68 ساله و فارغالتحصیل رشته هنر ژاپنی در كلرمونت زندگی میكرد. از وی 4 فرزند و شش نوه به جای مانده است.
تحصیلات
پیتر دراكر پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی در اتریش موفق به دریافت دكترای حقوق بینالملل و عمومی در سال 1931 دانشگاه فرانكفورت شد، در این زمان بود كه به عنوان روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی یك موسسه، فعالیت خود را آغاز نمود. به دلیل اشتغال به حرفه روزنامهنگاری و پوشش اخبار مالی با افراد سرشناس و بزرگی در تعامل بود و پس از مدت زمانی كه در این كشور فعالیت داشت به دلیل نوشتن مقالات و مطالب متعدد و مخالفت با سران نازی به كشور انگلستان تبعید شد و تا زمان جنگ جهانی در این كشور سكونت داشت. در این دوران با همسر خود كه او نیز از یك خانواده علمی بود، آشنا شد و با وجود مخالفت خانواده همسرش به ویژه مادر همسرش با دختر ایشان ازدواج كرد و پس از مدتی در سن 29 سالگی و در سال 1937 به آمریكا مهاجرت كرد و مدتی را در شهرهای نیویورك و واشنگتن سپری كرد در 1942 به مقام استادی فلسفه و سیاست در كالج بنینگتون دست یافت. 20 سال به تدریس مدیریت در دانشگاه علوم بازرگانی نیویورك پرداخت و از سال 1971 به عنوان استاد علوم اجتماعی در دانشكده كلرمونت به تدریس پرداخت. شهر كلرمونت دارای 6 دانشكده است كه در زمینههای مختلف علمی و تحقیقاتی اقدام به پذیرش و تربیت دانشجو میكنند و نكته جالب اینكه، كلیه افراد پذیرفته شده این دانشكدهها در اولویت اول بورسیه تحصیلی و هیات علمی دانشگاههای معروفی چون هاروارد، واشنگتن و بركلی قرار دارند و این شهر از لحاظ ساكنان، طبق آخرین آمار اعلام شده از طرف شهرداری كلرمونت، حتی یك نفر ساكن غیرفرهیخته كه بدون مدارج علمی و تحقیقاتی باشد وجود ندارد.
پیتر دراكر در طول دوران فعالیت، مشاور شركتهای مهمی چون IBM، HP، جنرال الكتریك و اینتل بود.
ویژگیهای شخصیتی پیتر دراكر
آدمهای بزرگ با افراد بزرگ، همنشین بودهاند و پیتر نیز در طول عمر طولانی خود با افراد معروف و بزرگی تعامل داشته است كه به گونهای متاثر از آنها نیز بوده است.
از همان كودكی، پیتر وقایع پیرامونی خود را بر خلاف تصورات دیگران، تعبیر و تفسیر میكرد.
استقلالطلبی، توجه به زمان و مدیریت آن
ویژگی شخصیتی استقلالطلبی: تعداد زیادی افراد بزرگ و سرشناس را میشناسم، ولی كتاب ماجراهای یك مشاهدهگر، راجع به افراد بزرگ و سرشناس نیست.
یكی از دلایل عدم توجه به شخصیتهای بزرگی چون رییسجمهور آمریكا، رییس ستاد ارتش، رهبر اركستر فیلارمونیك این است كه شخصیتهای آنان برای من كسلكننده بود.آنها افراد مستقلی نیستند، بلكه یك شخص مجازی هستند. توجه من به شخصیتهای بزرگ در كتاب ماجراهای یك مشاهدهگر به دلیل مستقل بودن آنها بوده است و برای آنها اهمیت قائل هستم.
مثال: كرانز شخصی بود كه به واسطه خلاقیت و نوآوری خویش در دوران جنگ جهانی اول، درآمد زیادی به دست آورده بود.
به نظر پیتر دراكر، قانونشكنی كرانز برخلاف افكارعمومی چیز مهمی نبوده است.او تلاش كرده بود كاری شرافتمندانه انجام دهد. پس از این اظهارنظر یكی از بستگانش به وی گفته بود: پیتر، نظرات شما جالب است به طوری كه ما بزرگترها قبلا آن را نشنیدیم و خودمان نیز در صحبتهایمان به آن توجه نكرده بودیم، شاید نظر تو در مورد كرانز صحیح باشد، ولی به طور قطع در این مورد، یكه و تنها هستی.انسان باید كمی موقعشناس و محتاط باشد. مراقب خود بودن، عملی پسندیده است.
این هشدار و سرزنش دوستانهای است كه مشاهدهگر همیشه میشنود، زیرا كار او دیدن امور زاویهای متفاوت است، هشدار را یافتم، دریافت كردم ولی به آن توجه نكردم.
توجه به زمان و مدیریت آن: پیتر دراكر میگوید: در سن 14سالگی هنگامی كه اتاق خواب و كار بزرگتر و اختصاصی در خانواده به من دادند یك ساعت شماطهدار و كلید در ورودی خانه را هم به من دادند.
آنها نشانه بزرگسالی بودند. از وقتی پیتر دراكر، مشهورترین مشاور مدیریت شد، او مدیری موفق در تنظیم زمان بود.
او برای اینكه تقاضای دیگران را برای استفاده از اوقاتش تقلیل دهد، كارتهایی را برای پاسخگویی به متقاضیان چاپ كرده ودر آنها نوشته بود: دراكر متاسف است كه در حال حاضر نمیتواند هیچ دعوتی را برای ایراد سخنرانی بپذیرد.
تفكرات و عقاید و مباحث
من همواره با جستوجو و مشاهده كردن، اجرای كارها را یاد میگیرم. ناگهان فهمیدم كه روش صحیح یادگیری برای من مشاهده كردن و جستوجوی كارهای نتیجهبخش كسانی بود كه آن كارها را انجام میدادند. وی اتریشیالاصل بود چون در آلمان پرورش یافته بود و تفكر غالب نیز در دانشگاههای كشوری چون آلمان، تاكید بر عملگرایی است تا نظریهپردازی صرف و به همین دلیل پیتر، تبدیل به فردی تجربهگرا و عملگرا شد. علاوه بر مدیریت در زمینههای دیگر از قبیل هنر نیز اقدام به چاپ كتاب كرده كه میتوان به هنر نقاشی ژاپنی اشاره كرد. پیتر دراكر به شدت با اقتصاددانان در تضاد و تعارض بود، چرا كه همیشه معتقد بود آنها با تعدادی فرضیه و معادلات، قصد دارند، تمام رفتارها و حقایق را به سادهترین شكل ممكن به معادلات قابل حلی تبدیل نمایند كه اینكار باعث دور شدن آنها از حقایق و چشمپوشی از واقعیت میشود. در كنار این مساله، تنها یك اقتصاددان را از نظر فكری و عقلی قبول داشت كه آنهم آقای شومپیتر آلمانی كه برنده جایزه نوبل اقتصاد بود و مبحث كارآفرینی را وارد عرصه اقتصاد نمود.پیتر دراكر در طول دوران فعالیت علمی و تحقیقاتی خود، مباحث نو و جدیدی را وارد عرصه مدیریت نمود كه میتوان به مدیریت بر مبنای هدف، مدیران جهانی و محلی كه glocal گویند و برگرفته از global , local میباشد. یادگیری اجتماعی social learning ، كارگران دانشی knowleg worker و مدیران كارآفرین، كیفیت مدیران یا استانداردهای كیفیت مدیران اشاره نمود كه از جمله واژههای پركاربرد میتوان به MBO و كارگران دانشی ومدیران كارآفرین اشاره كرد.
پیتر دراكر مدیران سازمانها را مسوول سازمان میداند نه بهخاطر قدرت آنها بلكه بهخاطر ماموریت سازمان و ارزشهای آن كه باید ضمن تحقق ماموریتها و اهداف سازمان، ارزشهای سازمان را حفظ و متعالی نماید و در حقیقت مدیران در درون سازمان با هدف كاهش هزینه و بهبود كیفیت و استفاده از ظرفیتهای فكری و امكانات سازمانی موجود، بتوانند بهترین نتایج بیرونی مورد انتظار را محقق سازند و در تعاملات بیرونی خود به دلیل توانایی و درك محیط اطراف خود، واقعیت جهانی و كسب اطلاعات لازم و سازماندهی آن متناسب با ظرفیت سازمانی خود، آن را به درون سازمان منتقل نمایند و مهمترین وظیفه مدیران را تصمیمگیری نسبت به آینده مبهم و ناشناخته میداند. وی اعتقاد داشت كه همه افراد در هر زمینه توانایی ندارند و مانند افراد پیانیست كه شاید حتی از دوختن دكمه پیراهن خود نیز عاجز باشند و مهمترین چیزی كه پیتر دراكر تاكید داشت رفتار مدیران بود و نه سخنرانی و نطقهای آنها، چرا كه كاركنان همیشه از نحوه حضور، پیگیری امور، اولویتبندی كارها و میزان توجه و دقت مدیر خود به امور الگوبرداری میكنند و رفتار میآموزند، به همین علت به Social Learning تاكید میكرد و همیشه میگفت مدیر موفق باید كاركنان خود را به مدیر تبدیل كند تا آنها بتوانند آزادانه كار و امور محوله را اداره، سازماندهی و بهبود بخشند و بیش از همه به رهبر شدن مدیران سازمان اشاره میكرد كه در این سازمانهای آرمانی و رویایی كاركنان با صمیمیت و علاقه كار خواهند كرد.
تفكرات مدیریتی پیتر دراكر
مدیریت علمی دقیق نیست: به نظر دراكر، مدیریت كارورزی و كارآموزی است. در آثار وی هیچ نشانهای از پیچیدگیها، نمودارها و جداول پیچیده مشاهده نمیشود. دراكر معتقد است وسایل ساده بر ابزار پیچیده برتری دارند.مدیریت فقط تئوری نیست: مسوولیت اساسی مدیریت كسب نتایج ملموس است. مدیری كه مسوولیتش را بهتر انجام میدهد بر مدیری كه تمام تئوریها را میداند لیكن در عمل كارآمد نیست، برتری دارد.
اصول مدیریت طلایی هستند ولی در مدیریت هیچ قانونی نیست كه مانند قانون جاذبه عمومی زمین جهان شمول باشد. اما دو اصل همیشه و همه جا صادق هستند: استفاده صحیح از وقت و انجام كارهای درست. در میان تمام منابع تولید، وقت گرانبهاترین و ضروریترین آنها است. برای اعمال مدیریت كارآمد استفاده اثربخش از وقت حائز اهمیت است و این كاری است كه خود شخص میباید تمرین و خودآموزی كند. استفاده از وقت به سرمایهگذاری نیاز ندارد، بلكه مربوط به خود نظمی است. مدیر كارآمد از نظر پیتر دراكر كسی است كه تمام كارها را در زمان خود انجام میدهد. هیچ چیزی جای وقت از دست رفته را نمیگیرد، بنابراین مدیر كارآمد مدیری است كه بیشترین توجه را به وقت دارد. او كارش را برنامهریزی میكند، اولویتها را مشخص میكند، میداند با كسانی كه وقت او را هدر میدهند، چگونه رفتار كند او همچنین دقت میكند. وقت معاونینش را با منتظر نگهداشتن آنها بدون علت و ضرورت، تلف نكند.
درستكاری یا همان اثربخشی را رسالت مهم مدیر میداند كه هیچ چیز در مدیریت جای آن را نمیگیرد.آنچه سازمان میفروشد، در واقع دانش آن است و دانش در واقع هر گونه اطلاعاتی است كه در عمل بتواند مفید باشد و مدیریت دستكاری شخصیت افراد نیست و حق خلوت افراد مقدس است و هیچ كس حق ندارد به آن تجاوز كند.توسعه نیافتگی، یعنی عدم مدیریت صحیح و مسوولیت توسعه اقتصادی جامعه با مدیریت است.
برنامهریزی بلندمدت به معنای پیشبینی آینده نیست، بلكه به نظر پیتر دراكر، آینده غیرقابل پیشبینی است. بهترین راه پیشبینی آینده، ایجاد آن است.مدیریت یك رشته علمی انسانی است. مدیر به پدیدههای اصلی كیفی اعتقاد دارد. وی به روشهای كمی اهمیت زیادی نمیدهد.مدیریت با ایجاد و جهت دادن تواناییهای انسانها سروكار دارد. این رشته علمی نیازمند منطق كیفی است.
مدیریت باید تغییرات كیفی در نگرشها، ارزشها و روحیه سازمانی را ارزیابی كند.
همه اینها مستلزم استفاده از قوه تشخیص انسانی است. مدیریت باید نشان دهد كه یك موسسه را میتوان توسط شیوهای صادقانه و انسانی، مدیریت و اداره نمود. پیتر دراكر برای تكنیك اجرایی بیش از نظریه اهمیت قائل بود. بنابراین یكی از مهمترین شیوههای هدفگذاری مدیریتی را وی تحت عنوان مدیریت بر مبنای هدف در كتابش با عنوانTHE PRACTIC OF MANAGEMENT مطرح كرد.
بعدها دانشمندان دیگری مانند جان هابل آن را به صورت سیستماتیك و علمی درآوردند.پیتر دراكر نظریهپرداز صرف مدیریت نیست، وی به طور كلی اعجازگر مدیریت است.بسیاری از نظریههای مدیریتی ریشه در افكار وی دارد، مانند كارآفرینی، انگیزش انسانی، مشتریگرایی، سازمانهای مبتنی بر دانش.
دراكر از نظر دیگران
در سال 1997 مجله معروف FORBES درباره پیتر دراكر نوشت: هنوز در عالم مدیریت او جوانترین فكر را دارد.
پیتر دراكر در دوران حیات خود بنیاد جایزه پیتر دراكر را پایهگذاری كرد كه هدف آن هر ساله اعطای جایزه به مدیران و سازمانهای مبتكر و خلاقی است كه به زندگی بشر خدمتی كردهاند.
مجله نیویورك تایمز در مصاحبه آخر خود به نقل از پیتر دراكر نوشت: دو سه ماهی است كه اتاق كارم به هم ریخته و هیچ چیز سر جای خود نیست و احساس میكنم دیگر نخواهم نوشت. و پس از مرگ وی نوشتند: رهبر مدیریت در سن 95 سالگی درگذشت.آسوشیتدپرس درگذشت این متفكر را این چنین به اطلاع عموم رسانید كه پیرمرد تئوریهای بحثبرانگیز مدیریت از مجموعه ما رخت بربست و پیتر دراكر در سن 95 سالگی و درست 6 روز قبل از جشن تولد 96 سالگی خود در كلرمونت درگذشت.
مجله BUSINESS WEEK او را ماندگارترین متفكر مدیریت زمان نامید.
یكسری برنامه مستند درباره زندگی و كار وی از 24دسامبر 2002 تا 3ژانویه 2003 برای 10بار در شبكه NBC پخش شد.
او 4فیلم آموزشی نیز بر اساس كتابهای مدیریت خود ساخته است.
آثار (تعداد كتاب، تعداد مقاله)
پیتر دراكر در طی دوران فعالیت علمی خود مطالب زیادی را به چاپ رسانید.
به گونهای كه در زمینه مدیریت، مقالات متعددی به همراه 38كتاب به چاپ رساند و از سال 1975 تا سال 1995 نویسنده مقالاتی برای والاستریت ژورنال بوده است. نیمی از كتابها در زمینه مدیریت، دو كتاب رمان، یك كتاب اتوبیوگرافی و مابقی درباره اجتماع و اقتصاد و سیاست است. دهها مقاله نیز در مجلات و نشریات چاپ كرده است.كتابهای مهم پیتر دراكر در زمینه مدیریت:
1 - «پایان انسان اقتصادی» (1939) اولین كتاب پیتر دراكر، «آینده انسان صنعتی» (1942)، «مفهوم شركت» (1946)، «عمل مدیریت» (1954)، «مدیریت برای نتیجه» (1964)، «مدیر اجرایی قوی» (1967)، «كاركنان و عملكرد» (1973)، «مدیریت: وظایف، مسوولیتها و عمل» (1974)، «انقلاب نامرئی» (1976)، تماشاچی ماجراجو(1979)، «به سوی اقتصادی»(1981)، «نوآوری و كارآفرینی» (1985)، «مرزهای مدیریت» (1987)، «مدیریت آینده» (1991)، «مدیریت سازمانهای غیرانتفاعی» (1995)، «چالشهای مدیریت در سده 21» (1999)، «مدیریت در جامعه بعدی» (2002) آخرین كتاب پیتر دراكر.از دانشجویان ایرانی پیتر دراكر میتوان به جناب دكتر جمشیدیان از استادان هیات علمی دانشگاه اصفهان و خانم دكتر زاهدی از استادان محترم دانشگاه علامه طباطبایی و خانم دكتر جزینی از استادان دانشگاه شهید بهشتی اشاره كرد.
او در 11نوامبر 2005 در سن 95 سالگی به مرگ طبیعی در منزل شخصی خود در گذشت.
یادش گرامیباد
مطالب فوق از دو مراسم نكوداشت برگزار شده در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه مازندران و از سخنرانی جناب آقایان دكتر جمشیدیان، زالی، آقاجانی، كیا و دیگر مدعوین محترم و به پاسداشت خدمات این اندیشمند مدیریت جهت اطلاع كلیه دوستانی كه امكان حضور در این مراسم را نداشتند، تهیه و برای چاپ ارسال شده است.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد
پیتر دراكر، مادربزرگ پیری داشت كه آن را پیرزنی ساده ولی با رفتارهای پررمز و راز معرفی میكند. پیتر كه قوه بینش و تحلیل شهودی بالایی داشت بسیاری از رفتارهای مادربزرگش را سالها بعد درمییافت. بسیاری از رفتارهای مادربزرگش خندهآور و مضحك بوده است، اما همگی حاكی از درایت و بینش عمیق ایشان بود. چنانكه پیتر دراكر میگوید: مادربزرگ آدم زرنگی نبود، بلكه انسانی بود با ذهنی صاف و ساده. او با همسر خود دوریس اشمیت 68 ساله و فارغالتحصیل رشته هنر ژاپنی در كلرمونت زندگی میكرد. از وی 4 فرزند و شش نوه به جای مانده است.
تحصیلات
پیتر دراكر پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی در اتریش موفق به دریافت دكترای حقوق بینالملل و عمومی در سال 1931 دانشگاه فرانكفورت شد، در این زمان بود كه به عنوان روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی یك موسسه، فعالیت خود را آغاز نمود. به دلیل اشتغال به حرفه روزنامهنگاری و پوشش اخبار مالی با افراد سرشناس و بزرگی در تعامل بود و پس از مدت زمانی كه در این كشور فعالیت داشت به دلیل نوشتن مقالات و مطالب متعدد و مخالفت با سران نازی به كشور انگلستان تبعید شد و تا زمان جنگ جهانی در این كشور سكونت داشت. در این دوران با همسر خود كه او نیز از یك خانواده علمی بود، آشنا شد و با وجود مخالفت خانواده همسرش به ویژه مادر همسرش با دختر ایشان ازدواج كرد و پس از مدتی در سن 29 سالگی و در سال 1937 به آمریكا مهاجرت كرد و مدتی را در شهرهای نیویورك و واشنگتن سپری كرد در 1942 به مقام استادی فلسفه و سیاست در كالج بنینگتون دست یافت. 20 سال به تدریس مدیریت در دانشگاه علوم بازرگانی نیویورك پرداخت و از سال 1971 به عنوان استاد علوم اجتماعی در دانشكده كلرمونت به تدریس پرداخت. شهر كلرمونت دارای 6 دانشكده است كه در زمینههای مختلف علمی و تحقیقاتی اقدام به پذیرش و تربیت دانشجو میكنند و نكته جالب اینكه، كلیه افراد پذیرفته شده این دانشكدهها در اولویت اول بورسیه تحصیلی و هیات علمی دانشگاههای معروفی چون هاروارد، واشنگتن و بركلی قرار دارند و این شهر از لحاظ ساكنان، طبق آخرین آمار اعلام شده از طرف شهرداری كلرمونت، حتی یك نفر ساكن غیرفرهیخته كه بدون مدارج علمی و تحقیقاتی باشد وجود ندارد.
پیتر دراكر در طول دوران فعالیت، مشاور شركتهای مهمی چون IBM، HP، جنرال الكتریك و اینتل بود.
ویژگیهای شخصیتی پیتر دراكر
آدمهای بزرگ با افراد بزرگ، همنشین بودهاند و پیتر نیز در طول عمر طولانی خود با افراد معروف و بزرگی تعامل داشته است كه به گونهای متاثر از آنها نیز بوده است.
از همان كودكی، پیتر وقایع پیرامونی خود را بر خلاف تصورات دیگران، تعبیر و تفسیر میكرد.
استقلالطلبی، توجه به زمان و مدیریت آن
ویژگی شخصیتی استقلالطلبی: تعداد زیادی افراد بزرگ و سرشناس را میشناسم، ولی كتاب ماجراهای یك مشاهدهگر، راجع به افراد بزرگ و سرشناس نیست.
یكی از دلایل عدم توجه به شخصیتهای بزرگی چون رییسجمهور آمریكا، رییس ستاد ارتش، رهبر اركستر فیلارمونیك این است كه شخصیتهای آنان برای من كسلكننده بود.آنها افراد مستقلی نیستند، بلكه یك شخص مجازی هستند. توجه من به شخصیتهای بزرگ در كتاب ماجراهای یك مشاهدهگر به دلیل مستقل بودن آنها بوده است و برای آنها اهمیت قائل هستم.
مثال: كرانز شخصی بود كه به واسطه خلاقیت و نوآوری خویش در دوران جنگ جهانی اول، درآمد زیادی به دست آورده بود.
به نظر پیتر دراكر، قانونشكنی كرانز برخلاف افكارعمومی چیز مهمی نبوده است.او تلاش كرده بود كاری شرافتمندانه انجام دهد. پس از این اظهارنظر یكی از بستگانش به وی گفته بود: پیتر، نظرات شما جالب است به طوری كه ما بزرگترها قبلا آن را نشنیدیم و خودمان نیز در صحبتهایمان به آن توجه نكرده بودیم، شاید نظر تو در مورد كرانز صحیح باشد، ولی به طور قطع در این مورد، یكه و تنها هستی.انسان باید كمی موقعشناس و محتاط باشد. مراقب خود بودن، عملی پسندیده است.
این هشدار و سرزنش دوستانهای است كه مشاهدهگر همیشه میشنود، زیرا كار او دیدن امور زاویهای متفاوت است، هشدار را یافتم، دریافت كردم ولی به آن توجه نكردم.
توجه به زمان و مدیریت آن: پیتر دراكر میگوید: در سن 14سالگی هنگامی كه اتاق خواب و كار بزرگتر و اختصاصی در خانواده به من دادند یك ساعت شماطهدار و كلید در ورودی خانه را هم به من دادند.
آنها نشانه بزرگسالی بودند. از وقتی پیتر دراكر، مشهورترین مشاور مدیریت شد، او مدیری موفق در تنظیم زمان بود.
او برای اینكه تقاضای دیگران را برای استفاده از اوقاتش تقلیل دهد، كارتهایی را برای پاسخگویی به متقاضیان چاپ كرده ودر آنها نوشته بود: دراكر متاسف است كه در حال حاضر نمیتواند هیچ دعوتی را برای ایراد سخنرانی بپذیرد.
تفكرات و عقاید و مباحث
من همواره با جستوجو و مشاهده كردن، اجرای كارها را یاد میگیرم. ناگهان فهمیدم كه روش صحیح یادگیری برای من مشاهده كردن و جستوجوی كارهای نتیجهبخش كسانی بود كه آن كارها را انجام میدادند. وی اتریشیالاصل بود چون در آلمان پرورش یافته بود و تفكر غالب نیز در دانشگاههای كشوری چون آلمان، تاكید بر عملگرایی است تا نظریهپردازی صرف و به همین دلیل پیتر، تبدیل به فردی تجربهگرا و عملگرا شد. علاوه بر مدیریت در زمینههای دیگر از قبیل هنر نیز اقدام به چاپ كتاب كرده كه میتوان به هنر نقاشی ژاپنی اشاره كرد. پیتر دراكر به شدت با اقتصاددانان در تضاد و تعارض بود، چرا كه همیشه معتقد بود آنها با تعدادی فرضیه و معادلات، قصد دارند، تمام رفتارها و حقایق را به سادهترین شكل ممكن به معادلات قابل حلی تبدیل نمایند كه اینكار باعث دور شدن آنها از حقایق و چشمپوشی از واقعیت میشود. در كنار این مساله، تنها یك اقتصاددان را از نظر فكری و عقلی قبول داشت كه آنهم آقای شومپیتر آلمانی كه برنده جایزه نوبل اقتصاد بود و مبحث كارآفرینی را وارد عرصه اقتصاد نمود.پیتر دراكر در طول دوران فعالیت علمی و تحقیقاتی خود، مباحث نو و جدیدی را وارد عرصه مدیریت نمود كه میتوان به مدیریت بر مبنای هدف، مدیران جهانی و محلی كه glocal گویند و برگرفته از global , local میباشد. یادگیری اجتماعی social learning ، كارگران دانشی knowleg worker و مدیران كارآفرین، كیفیت مدیران یا استانداردهای كیفیت مدیران اشاره نمود كه از جمله واژههای پركاربرد میتوان به MBO و كارگران دانشی ومدیران كارآفرین اشاره كرد.
پیتر دراكر مدیران سازمانها را مسوول سازمان میداند نه بهخاطر قدرت آنها بلكه بهخاطر ماموریت سازمان و ارزشهای آن كه باید ضمن تحقق ماموریتها و اهداف سازمان، ارزشهای سازمان را حفظ و متعالی نماید و در حقیقت مدیران در درون سازمان با هدف كاهش هزینه و بهبود كیفیت و استفاده از ظرفیتهای فكری و امكانات سازمانی موجود، بتوانند بهترین نتایج بیرونی مورد انتظار را محقق سازند و در تعاملات بیرونی خود به دلیل توانایی و درك محیط اطراف خود، واقعیت جهانی و كسب اطلاعات لازم و سازماندهی آن متناسب با ظرفیت سازمانی خود، آن را به درون سازمان منتقل نمایند و مهمترین وظیفه مدیران را تصمیمگیری نسبت به آینده مبهم و ناشناخته میداند. وی اعتقاد داشت كه همه افراد در هر زمینه توانایی ندارند و مانند افراد پیانیست كه شاید حتی از دوختن دكمه پیراهن خود نیز عاجز باشند و مهمترین چیزی كه پیتر دراكر تاكید داشت رفتار مدیران بود و نه سخنرانی و نطقهای آنها، چرا كه كاركنان همیشه از نحوه حضور، پیگیری امور، اولویتبندی كارها و میزان توجه و دقت مدیر خود به امور الگوبرداری میكنند و رفتار میآموزند، به همین علت به Social Learning تاكید میكرد و همیشه میگفت مدیر موفق باید كاركنان خود را به مدیر تبدیل كند تا آنها بتوانند آزادانه كار و امور محوله را اداره، سازماندهی و بهبود بخشند و بیش از همه به رهبر شدن مدیران سازمان اشاره میكرد كه در این سازمانهای آرمانی و رویایی كاركنان با صمیمیت و علاقه كار خواهند كرد.
تفكرات مدیریتی پیتر دراكر
مدیریت علمی دقیق نیست: به نظر دراكر، مدیریت كارورزی و كارآموزی است. در آثار وی هیچ نشانهای از پیچیدگیها، نمودارها و جداول پیچیده مشاهده نمیشود. دراكر معتقد است وسایل ساده بر ابزار پیچیده برتری دارند.مدیریت فقط تئوری نیست: مسوولیت اساسی مدیریت كسب نتایج ملموس است. مدیری كه مسوولیتش را بهتر انجام میدهد بر مدیری كه تمام تئوریها را میداند لیكن در عمل كارآمد نیست، برتری دارد.
اصول مدیریت طلایی هستند ولی در مدیریت هیچ قانونی نیست كه مانند قانون جاذبه عمومی زمین جهان شمول باشد. اما دو اصل همیشه و همه جا صادق هستند: استفاده صحیح از وقت و انجام كارهای درست. در میان تمام منابع تولید، وقت گرانبهاترین و ضروریترین آنها است. برای اعمال مدیریت كارآمد استفاده اثربخش از وقت حائز اهمیت است و این كاری است كه خود شخص میباید تمرین و خودآموزی كند. استفاده از وقت به سرمایهگذاری نیاز ندارد، بلكه مربوط به خود نظمی است. مدیر كارآمد از نظر پیتر دراكر كسی است كه تمام كارها را در زمان خود انجام میدهد. هیچ چیزی جای وقت از دست رفته را نمیگیرد، بنابراین مدیر كارآمد مدیری است كه بیشترین توجه را به وقت دارد. او كارش را برنامهریزی میكند، اولویتها را مشخص میكند، میداند با كسانی كه وقت او را هدر میدهند، چگونه رفتار كند او همچنین دقت میكند. وقت معاونینش را با منتظر نگهداشتن آنها بدون علت و ضرورت، تلف نكند.
درستكاری یا همان اثربخشی را رسالت مهم مدیر میداند كه هیچ چیز در مدیریت جای آن را نمیگیرد.آنچه سازمان میفروشد، در واقع دانش آن است و دانش در واقع هر گونه اطلاعاتی است كه در عمل بتواند مفید باشد و مدیریت دستكاری شخصیت افراد نیست و حق خلوت افراد مقدس است و هیچ كس حق ندارد به آن تجاوز كند.توسعه نیافتگی، یعنی عدم مدیریت صحیح و مسوولیت توسعه اقتصادی جامعه با مدیریت است.
برنامهریزی بلندمدت به معنای پیشبینی آینده نیست، بلكه به نظر پیتر دراكر، آینده غیرقابل پیشبینی است. بهترین راه پیشبینی آینده، ایجاد آن است.مدیریت یك رشته علمی انسانی است. مدیر به پدیدههای اصلی كیفی اعتقاد دارد. وی به روشهای كمی اهمیت زیادی نمیدهد.مدیریت با ایجاد و جهت دادن تواناییهای انسانها سروكار دارد. این رشته علمی نیازمند منطق كیفی است.
مدیریت باید تغییرات كیفی در نگرشها، ارزشها و روحیه سازمانی را ارزیابی كند.
همه اینها مستلزم استفاده از قوه تشخیص انسانی است. مدیریت باید نشان دهد كه یك موسسه را میتوان توسط شیوهای صادقانه و انسانی، مدیریت و اداره نمود. پیتر دراكر برای تكنیك اجرایی بیش از نظریه اهمیت قائل بود. بنابراین یكی از مهمترین شیوههای هدفگذاری مدیریتی را وی تحت عنوان مدیریت بر مبنای هدف در كتابش با عنوانTHE PRACTIC OF MANAGEMENT مطرح كرد.
بعدها دانشمندان دیگری مانند جان هابل آن را به صورت سیستماتیك و علمی درآوردند.پیتر دراكر نظریهپرداز صرف مدیریت نیست، وی به طور كلی اعجازگر مدیریت است.بسیاری از نظریههای مدیریتی ریشه در افكار وی دارد، مانند كارآفرینی، انگیزش انسانی، مشتریگرایی، سازمانهای مبتنی بر دانش.
دراكر از نظر دیگران
در سال 1997 مجله معروف FORBES درباره پیتر دراكر نوشت: هنوز در عالم مدیریت او جوانترین فكر را دارد.
پیتر دراكر در دوران حیات خود بنیاد جایزه پیتر دراكر را پایهگذاری كرد كه هدف آن هر ساله اعطای جایزه به مدیران و سازمانهای مبتكر و خلاقی است كه به زندگی بشر خدمتی كردهاند.
مجله نیویورك تایمز در مصاحبه آخر خود به نقل از پیتر دراكر نوشت: دو سه ماهی است كه اتاق كارم به هم ریخته و هیچ چیز سر جای خود نیست و احساس میكنم دیگر نخواهم نوشت. و پس از مرگ وی نوشتند: رهبر مدیریت در سن 95 سالگی درگذشت.آسوشیتدپرس درگذشت این متفكر را این چنین به اطلاع عموم رسانید كه پیرمرد تئوریهای بحثبرانگیز مدیریت از مجموعه ما رخت بربست و پیتر دراكر در سن 95 سالگی و درست 6 روز قبل از جشن تولد 96 سالگی خود در كلرمونت درگذشت.
مجله BUSINESS WEEK او را ماندگارترین متفكر مدیریت زمان نامید.
یكسری برنامه مستند درباره زندگی و كار وی از 24دسامبر 2002 تا 3ژانویه 2003 برای 10بار در شبكه NBC پخش شد.
او 4فیلم آموزشی نیز بر اساس كتابهای مدیریت خود ساخته است.
آثار (تعداد كتاب، تعداد مقاله)
پیتر دراكر در طی دوران فعالیت علمی خود مطالب زیادی را به چاپ رسانید.
به گونهای كه در زمینه مدیریت، مقالات متعددی به همراه 38كتاب به چاپ رساند و از سال 1975 تا سال 1995 نویسنده مقالاتی برای والاستریت ژورنال بوده است. نیمی از كتابها در زمینه مدیریت، دو كتاب رمان، یك كتاب اتوبیوگرافی و مابقی درباره اجتماع و اقتصاد و سیاست است. دهها مقاله نیز در مجلات و نشریات چاپ كرده است.كتابهای مهم پیتر دراكر در زمینه مدیریت:
1 - «پایان انسان اقتصادی» (1939) اولین كتاب پیتر دراكر، «آینده انسان صنعتی» (1942)، «مفهوم شركت» (1946)، «عمل مدیریت» (1954)، «مدیریت برای نتیجه» (1964)، «مدیر اجرایی قوی» (1967)، «كاركنان و عملكرد» (1973)، «مدیریت: وظایف، مسوولیتها و عمل» (1974)، «انقلاب نامرئی» (1976)، تماشاچی ماجراجو(1979)، «به سوی اقتصادی»(1981)، «نوآوری و كارآفرینی» (1985)، «مرزهای مدیریت» (1987)، «مدیریت آینده» (1991)، «مدیریت سازمانهای غیرانتفاعی» (1995)، «چالشهای مدیریت در سده 21» (1999)، «مدیریت در جامعه بعدی» (2002) آخرین كتاب پیتر دراكر.از دانشجویان ایرانی پیتر دراكر میتوان به جناب دكتر جمشیدیان از استادان هیات علمی دانشگاه اصفهان و خانم دكتر زاهدی از استادان محترم دانشگاه علامه طباطبایی و خانم دكتر جزینی از استادان دانشگاه شهید بهشتی اشاره كرد.
او در 11نوامبر 2005 در سن 95 سالگی به مرگ طبیعی در منزل شخصی خود در گذشت.
یادش گرامیباد
مطالب فوق از دو مراسم نكوداشت برگزار شده در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه مازندران و از سخنرانی جناب آقایان دكتر جمشیدیان، زالی، آقاجانی، كیا و دیگر مدعوین محترم و به پاسداشت خدمات این اندیشمند مدیریت جهت اطلاع كلیه دوستانی كه امكان حضور در این مراسم را نداشتند، تهیه و برای چاپ ارسال شده است.
منبع:روزنامه دنیای اقتصاد