PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث پزشکی ناتوان!!!



schrodinger
16th February 2010, 11:40 AM
سلام خدمت تمام نخبگان عزیز
در این تاپیک قصد داریم به بررسی این موضوع بپردازیم که
پزشکی رایج چه مقدار قادر به درمان بیماری ها بوده؟
فلسفه پزشکی رایج تا چه مقدار فلسفه درستی را در درمان بیماری ها پیش روی خود قرار داده؟
روش ها و اصولی که در پزشکی نوین مورد استفاده قرار می گیرد تا چه میزان مفید می باشند؟
پزشکی نوین یا سنتی؟ کدام بهتر است؟
از دوستان خواهش می کنم در بحث شرکت کنند.
و یک خواهش دیگه دارم اونم اینکه لطفا بحث رو ناقص رها نکنید...

schrodinger
16th February 2010, 12:48 PM
واکسن: پاستور یا هانمن ؟
از پیشرفت های عظیمی که پزشکی پیوسته بر آن بالیده است کشف واکسن است که ابتدا برای بیماری هایی (مانند دیفتری، تیفوئید و کزاز) و بعد بیماریهای ویروسی (مانند اوریون) صورت گرفت. از افتخارات مهم واکسیناسیون ریشه کنی پاره ای از بیماری ها مانند تب زرد و مالاریا در مناطق حاره ای است. گفتنی است که فلسفه واکسیناسیون نیز به فلسفه پزشکی هومیوپاتی بر می گردد که حدود یک قرن قبل از پاستور توسط ساموئل هانمن ارائه شده بود. متاسفانه ، به نظر می آید که پاستور رفتاری چندان علمی از خود نشان نداده است و نظریات هانمن با خبر بوده است.

schrodinger
16th February 2010, 02:16 PM
از دیگر محصولات مهم صنایع داروسازی، ویتامین ها هستند که ادعا می شود می تواند جایگزین کمبود ویتامین های طبیعی بدن شود . علاوه بر ویتامین، پزشکی توانسته است به کمک اطلاعات حاصل از علوم تغذیه بیماری هایی را که ریشه آنها به سوء تغذیه مربوط می شود (مانند راشیتیسم و بری بری ) مداوا کند. موفقیت پزشکی رایج در این زمینه قابل ستایش است.
اینجا لازم است که یادی هم از ساخت مواد ضدعفونی کننده و سمومات دفع آفات کنیم، هرچند این مواد کارائی خود را در از بین بردن میکروارگانیسم ها ثابت کرده اند ، لیکن امروز می دانیم که همین مواد بعد از ورود به بافتهای گیاهان و حبوانات بالاخره وارد بافت های انسان می شوند و اثرات مخربی بر روی انسان می گذارند.

SaSaMc2
16th February 2010, 03:21 PM
سلام.

لطفاً دوستاني كه اطلاع دارن اول تعريف علم پزشكي رو واسه من بگن.

بعد بگن چه زير شاخه هايي داره @};-

schrodinger
16th February 2010, 03:58 PM
سلام.

لطفاً دوستاني كه اطلاع دارن اول تعريف علم پزشكي رو واسه من بگن.

بعد بگن چه زير شاخه هايي داره @};-

اگر نامرتبه ببخشید...
ولی در این بحث نحوه مداوای پزشکی رایج مورد نظر هست

رشه پزشکی:



نظام آموزش پزشکی عمومی شامل 5 دوره است:
علوم پایه
فیزیوپاتولوژی
کارآموزی بالینی
کارورزی بالینی
کارورزی

دوره علوم پایه: این دوره ضمن آشنانمودن دانشجویان با مباحث پایه، آمادگی لازم را برای یادگیری علوم بالینی در آنان بوجود می آورد. طول این دوره 5 نیم سال است.

دوره فیزیوپاتولوژی: آگاهی از مبانی فیزیولوژیک، شناخت مکانیزم بیماریها و عوامل موثر در آنها نشانه های بیماریها و تشخیص و درمان آنها مطالبی است که شما می توانید آنها را فرا بگیرید. طول این دوره 6 ماه است.

کارآموزی بالینی: شناخت آثار و علائم بیماریها از دیدگاه بالینی و آزمایشگاهی و بدست آوردن توانائی های لازم در به کار بردن اندیشه، استدلال و نتیجه گیری سریع در طراحی عملیات پیشگیری و درمان است. طول این دوره 20 ماه است.

کارورزی بالینی: پرورش مهارت ها، تقویت قدرت تصمیم گیری در مقابل با مسائل بهداشتی و درمانی و قبول مسئولیت در مقابل اقدام لازم هدف های این دوره مهم است. طول این دوره 18 ماه است

کارورزی: این دوره کنکور کارروزی دارد که کلیاتی از دروس 4 دوره قبل می باشد.
فارغ التحصیلان ملزم به خدمت در مناطق محروم کشور هستند.


درسهای رشته


ردیفنام درس ردیفنام درس 1آزمایشگاه فیزیولوژی 1 2آزمایشگاه فیزیولوژی 2 3آناتومی اندام 3 4آناتومی تنه 2 5اخلاق اسلامی 6اخلاق پزشکی 7اصول نگارش 8انقلاب اسلامی و ریشه‌های ان 9انگل و قارچ شناسی 10ایمنی‌شناسی 11بافت‌شناسی 12بهداشت 1 13بهداشت 2 14بهداشت 3 15بهداشت 4 16بهداشت 5 17بیماریهای اطفال 18بیماریهای اعصاب 19بیماریهای تنفسی 20بیماریهای جراحی 1 21بیماریهای جراحی 2 22بیماریهای خون و سرطان 23بیماریهای رماتیسمی و مفاصل 24بیماریهای روانپزشکی 25بیماریهای زنان 26بیماریهای عفونی 27بیماریهای غدد درون‌ریز 28بیماریهای قلب و عروق 29بیماریهای گوارش و کبد 30بیماریهای کلیوی 31بیوشیمی عملی 32بیوشیمی نظری 33پاتالوژی اختصاصی 34پاتالوژی عمومی 35پایان‌نامه 36پزشکی قانونی 37تاریخ اسلام 38تغذیه 39جنین‌شناسی 40روان شناسی 41زبان پیش‌دانشگاهی 42زبان تخصصی 43زبان عمومی 1 44زبان عمومی 2 45ژنتیک 46فارسی عمومی 47فارماکولوژی 1 و 2 48فرماکولوژی 2 49فیزیولوژی 1 50فیزیولوژی 2 51فیزیک پزشکی 52متون اسلامی 53معارف اسلامی 2 54مقدمات پزشکی تئوری 55مقدمات پزشکی عملی 56میکروب‌شناسی 57ورزش 1 58ورزش 2 59کارآموزی اطفال 1 60کارآموزی بهداشت 61کارآموزی بیهوشی 62کارآموزی توانبخشی 63 کارآموزی جراحی 64 کارآموزی جراحی 2 65کارآموزی چشم 66کارآموزی داخلی 67کارآموزی داخلی 2 68کارآموزی رادیولوژی 69کارآموزی روانپزشکی 70کارآموزی زنان 71 کارآموزی گوش و حلق و بینی 72 کارورزی اتفاقات 73کارورزی اطفال 1 74کارورزی اطفال 2 75کارورزی بهداشت 76کارورزی پوست 77کارورزی جراحی 78کارورزی داخلی 79کارورزی زنان



شاخه های علوم پزشکی

دکترای تخصصی
اپيدميولوژي
آمار زيستي بیولوژی تولید مثل علوم تشريحي(آناتومی)
آموزش بهداشت ايمني شناسي علوم اعصاب فيزيولوژي
بهداشت حرفه اي انگل شناسي فيزيك پزشكي پروتئومیکس
بيوشيمي علوم تغذيه مهندسی بافت قارچ شناسي پزشكي
اقتصاد بهداشت پرستاري سیاست گذاری سلامت بیوتکنولوژی پزشکی
بهداشت باروری پزشکی مولکولی خون شناسي ويروس شناسي
ميكروب شناسي آموزش پزشكي نانوتكنولوژي پزشكي مهندسي بهداشت محيط
مدیریت اطلاعات بهداشت ودرمان مديريت خدمات بهداشتي درماني

کارشناسی ارشد
ژنتیک انسانی پرستاری روانشناسي باليني اپيدميولوژي
ویروس شناسی مدیریت توانبخشی مهندسی پزشکی علوم تشريحي(آناتومی)
بهداشت حرفه اي پرستاري مراقبت هاي ويژه پرستاري مراقبت هاي ويژه نوازادان راديوبيولوژي و حفاظت پرتويي
بیوتکنولوژی پزشکی علوم و صنايع غذايي فيزيولوژي مدارك پزشكي
نانوتكنولوژي پزشكي مامایی آمار زيستي قارچ شناسي پزشكي
بیوشیمی بالینی مديريت خدمات بهداشتي حشره شناسی پزشکی بهداشت محيط
خون شناسي آموزش بهداشت اپیدمیولوژی ارگونومي
ميكروب شناسي آموزش پزشكي اقتصاد بهداشت سم شناسي
ايمني شناسي انگل شناسی علوم تغذیه فيزيك پزشكي
مجموعه زیست شناسی
میکروبیولوژی ژنتیک مولکولی زیست شناسی سلولی مولکولی بیوفیزیک
بیوشیمی علوم گیاهی علوم جانوری میکروبیولوژی - بیوتکنولوژی

کاردانی به کار شناسی
هوشبری اتاق عمل حشره شناسی پزشکی بهداشت عمومی
مامایی علوم آزمایشگاهی مدارک پزشکی رادیولوژی
بهداشت محیط بهداشت حرفه ای


از دوستان پزشکی اگر امکانش هست تعریف کوتاه تر و کامل تری رو ارائه بدن
ممنون

schrodinger
16th February 2010, 04:01 PM
جراحی بهتر است یک فن و تکنیک و نیز یک هنر بدانیم و طبعا هر فنی احتیاج به ابزار خود دارد و از آن جمله جراحی. پیشرفت های تکنولوژیک ، کشف و ساخت داروهای هوش بری قوی و کم ضرر، پی بردن به لزوم عفونت زدائی از محل های جراحی و استفاده از لوازم جراحی ضدعفونی شده است همگی امکانات تازه ای را برای جراحی فراهم می آورد و از آن جمله انتقال خون در حین جراحی که جان میلیون ها انسان را نجات داده است و بعضی از اعمال جراحی را که قبل از وجود این امکانات غیرممکن می نمود ممکن ساخته است. در این راستا نیز آنتی بیوتیک ها نیز امکان ابتلا به بیماری های عفونی ناشی از جراحی را به حداقل رسانیده اند. علم مواد و مهندسی مواد نیز در جایگزینی قسمت هایی از بدن با مواد مصنوعی (مثلا پلاستیک، پلاتین ، دریچه قلب مصنوعی و ...) کمک بزرگی به جراحی کرده اند.
بعد از اولین پیوند قلب که توسط بارنارد در سال 1960 انجام گرفت ، جراحی برای پیوند دیگر اعضا نیز رونق یافت. الان پیوند کلیه یک عمل جراحی شایع و نسبتا ساده است . این تحولات در جراحی را پزشکی رایج به حساب خود می گذارید که به نظر چندان درست نمی آید چرا که در طب سوزنی و دیگر پزشکی های جایگزین مانند هومیوپاتی هم از جراحی استفاده می شود

schrodinger
16th February 2010, 04:11 PM
یکی از مطالعات اخیر بر روی تاریخچه بیماری های عفونی توسط مک کیوآن انجام گرفته است. نتیجه مطالعات وی نشان می دهد که افول و کاهش میزان مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی در طی دو قرن گذشته به سه دلیل بوده است. این سه دلیل به ترتیب اولویت عبارتند از:


بهبود تغذیه و ترویج فرهنگ تغذیه صحیح در تمام دنیا و خصوصا کشورهای توسعه یافته .
رعایت بهداشت و دور نگاهداشتن عوامل بیماری زا از محیط و کمک دولت ها بدین منظور (مانند آبرسانی شهری، انتقال آشغالها به بیرون از شهر توسط شهرداری، کنترل بهداشت مواد غذایی و ...)
کنترل موالید که منابع موجود خانواده به جای تقسیم شدن روی چند بچه، برای تعداد کمتری مصرف می شود و نیز والدین وقت بیشتری دارند تا صرف خانواده نمایند.

نتیجه رقت بار دیگری که مطالعات مک کیوآن نشان می داد این بود که پزشکی رایج و فلسفه آن رل چندان مهمی در کنترل و ریشه کنی بیماری های عفونی نداشته است. واقعیت مهم این است که طبق اسناد موجود، بیماری های عفونی واگیر (اپیدمیک) که موجب مرگ تعداد بیشتری از انسانها شدند قبل از کشف انتی بیوتیک و واکسیناسیون و حتی قبل از به بازار آمدن آنها، یا خود ریشه کن شده بودند و یا شدت خود را از دست داده بودند. یکی دیگر از مطالعات جالبی که توسط هاگرتی گزارش شده است نشان می دهد که در مبارزه ای که بر علیه بیماری های گوناگون مهاجرین فقیر به آمریکا انجام گرفته است، علیرغم به کارگیری بهترین امکانات پزشکی رایج، موفقیت قابل ملاحظه ای عاید نشده است. نتیجه اینکه پزشکی رایج به تنهایی توانایی کافی برای تغییر الگوی بیماری ها را ندارد. بدون شک، مهمترین قابلیتی که برای پزشکی می توان قائل شد توانایی آن در موارد اورژانس و کمک های اولیه است.

schrodinger
16th February 2010, 04:11 PM
یکی از نکاتی که پزشکی رایج هنوز به طور کامل درک نکرده است پدیده درد است. محققین هنوز به طور دقیق نمی دانند که اولا عامل درد چیست و ثانیا مسیر درد تا آنجائیکه به روان و بدن مربوط می شود کدام است. از این رو پزشکی رایج معمولا برخورد نادرستی با درد دارد : یا چشم پوشی می کند و در صورت اصرار مریض، در صدد حذف درد به کمک داروهای مسکن بر می آیند و یا به مریض گفته می شود که دردهای وی خیالی است.
در ارتباط با بیماریهای مزمن ( مانند آسم، دیابت، سرطان ، رماتیسم، بیماری های قلبی دژنراتیو و ...) و همچنین بیماری های روانی، پرشکی رایج به کلی ناتوان است و داروهایی که برای این موارد ساخته می شوند به اقرار خود کارحانجات داروسازی تنها حکم کنترل کننده را دارند و بس.
شایان ذکر است که مطالعات محققین بیانگر این نکته است که خود پزشکان بیشتر از افراد معمولی دچار بیماری می شوند. شرت نشان داد که طول عمر متوسط پزشکان در حدود ده تا پانزده سال کمتر از انسانهای معمولی است و بیماری های آنها نه تنها جسمانی بلکه روانی نیز هستند. وی همچنین نشان می دهد که امکان خودکشی و اعتیاد در بین پزشکان بیشتر از افراد معمولی است.

schrodinger
16th February 2010, 11:25 PM
هزینه مداوا در پزشکی رایج ( شامل حق دکتر، دارو، بیمارستان) گاه به قدری زیاد است که خارج از توان مالی اکثر طبقات اجتماع است. یک دلیل این هزینه گراف نیازمندی پزشکی رایج به دستگاههای گران قیمت است که جهت تشخیص و یا درمان به کار می گیرد. صرفنظر از تورم، این هزینه روز به روز افزایش می یابد که به دلیل گران شدن دستگاه هاست و اینکه با هر دستگاهی یک یا چند متخصص و مهندس آن دستگاه نیز وارد سیستم مداوا می شوند و هزینه را که به هر حال بر عهده بیمار است بالا می برد. به عنوان مثال در اوایل این قرن (قرن بیستم) احتیاج پزشک با یک رادیولوژیست و یک آسیب شناس (پاتولوژیست) برآورده می شد و نسبت پزشک بر افراد وابسته به او یک به دو بود. امروزه این نسبت گاه به یک به پانزده می رسد و واضح است که این پانزده نفر از جیب بیمار باید پرداخت گردد. این هزینه ها موجب ورشکسنگی اقتصادی خانواده ها می شود و اگر اندکی شوخی به متن اضافه کنیم باید بگوییم که با مداوای بیمار همه اعضای خانواده وی نیز بیمار می شوند!
اشتباهاتی که در پزشکی رایج اتفاق می افتد صدمات زیاد و گاه جبران ناپذیری به بیمار و یا خانواده وی می زند. بنابر مطالعات الیچ، از هر صد بیماری که به بیمارستان های آموزشی – تحقیقاتی مراجعه می کنند بیست نفر دچار بیماری جدی می شوند که ناشی از اشتباهات ناشی از سیستم مداوا است. از این تعداد حدود ده بیماری جدید ناشی از عوارض جانبی و داروها کسب می کنند و بقیه این بیماری ها ناشی از عدم تشخیص درست توسط دکتر و نیز صدمات ناشی از دستگاههای تشخیص (رادیولوژی، آنژیوگرافی، رادیوایزوتوپ ، ...) است.

AvAstiN
17th February 2010, 09:25 PM
سلام
بحث جالبيه
يه جورايي دغدغه ي روزانه من هم بود
ايشالا كه با هم به يه نتيجه جالبتر برسيم

فعلا از مطالبتون استفاده مي كنم تا به بحث هم برسيم {happy}

Amir
17th February 2010, 09:48 PM
بحث بسيار عالي لطفا ادامه بدين .. خيلي جاي بحث داره ولي يه نكته رو كه خودم از نزديك باهاش درگير بودم و هستم دستگههاي پزشكي كه تقريبا صدي صد وارداتي هستند و يكي از دلايل قيمت بالاشون همين وارداتي بودنوشونه.. سوال من واقعان اينكه چرا راه ورود به اين عرصه براي كساني كه ميتونند تو اين عرصه فعاليت كنند بسته است .. چرا شركتهاي تخصصي تو اين مورد كار نميكنند ؟ در حاليكه صدها شركت بزرگ تو كشورهاي جهان اول تو اين زمينه فعالند .. حتي شركتي مثل سوني داره تخصصي رو اين مورد كار ميكنند .. ساست گذاران امر پزشكي و سلامت جامعه چرا رو ياين مورد سرمايه گذاري نكردند؟ خوب اگه به فرض يه دستگاه اسكن قلب و تصوير برداي از يه مليارد تومن بياد و نصف بشه واقعان چه تحولي ميتونه بشه تو امر پزشكي و بيمارستنهاي بيشتري به اين سيستم ها مجهز بشند و در ضمن اينكه هزينه درمان افت خواهد كرد و مردم بيشتري تحت پوشش خواهند رفت .. يكي از سوالهاييكه تو ذهنم بوده كه چرا واقعان اين كار تو مملكت ما انجام نميشه؟؟

schrodinger
17th February 2010, 11:32 PM
من منتظر بودم تا دوستان نظرشون رو اعلام کنند تا در مورد هر پستی که فرستادم جدا جدا بحث بشه
اما ...
این مطلب رو هم بخونید، برای مطالعه کامل می تونید به این وبلاگ (http://njavan.ir/forum/schrodinger01.blogfa.com) مراجعه کنید
( این مطالب از کتاب یک نوشته دکتر مسعود ناصری هستش و با توجه به بار علمی بالای کتاب به همه دوستان توصیه می کنم که این کتاب رو مطالعه کنند)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

به طور خلاصه اساس پزشکی رایج همان فلسفه دکارتی و فیزیک نیوتونی است که انسان را به یک ساعت تشبیه می کند. انسان سالم ساعتی است که درست کار می کند و بیمار ساعتی است که یک قسمت از آن ادا در می آورد. با این تفکر، صدماتی که به اعضا از نظر بیولوژی سلولی و مولکولی وارد می شود مورد توجه قرار می گیرد و اغلب از عوامل محیطی چشم پوشی می شود. شکی نیست که این اطلاعات بسیار با ارزش هستند ولی کافی نیستند و تنها گوشه ای از داستان را ارائه می دهند. واضح است که هر سیستمی از مداوا که بر اساس این اطلاعات محدود عمل کند نباید بتواند کارایی کافی داشته باشد. همین محدودیت ممکن است موجبات صدمه به بیمار را فراهم آورد که به ادعای ایلیچ معمولا صدمات وارد شده بیشتر از منافعی است که به بیمار ممکن است از مداوا دریافت کند. با توجه به بحث بالا، در مورد توانایی و عملکرد پزشکی رایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که این پزشکی در حال حاضر :


بسیار گران است و بسته به شدت بیماری هزینه مداوا سیر تصاعدی طی می کند
از داروهایی استفاده می کند که گاه دارای عوارض جانبی زیادی هستند و هر قدر شدت بیماری زیاد باشد داروهای مخرب تر و گرانتری تجویز می کند که می توانند ضرری به مراتب بیشتر از نفع داشته باشند.
در مشکلات عفونی رل کنترل کننده دارند.
در بیماری های ناشناخته کاملا ناتوان است و اصلا علت (ایشولوژی) بیماری را نمی داند
در ناراحتی های مزمن فقط رل کنترل کننده دارد و تنها با علائم بیماری می جنگد و در نتیجه می تواند صدمات زیادی به بیمار وارد کند

6. در موارد اورژانس می تواند رل حیاتی داشته باشد.

SaSaMc2
18th February 2010, 12:39 AM
با سلام.

ممنونم از ايجاد اين مبحث.

هرچند من چيزي از پزشكي نميدونم!

به نظر من يك پيروي اشتباه در ايجاد علم پزشكي وجود داره!

شايد به خاطر اينكه موضوع جون انسان هست

كسي جرات ريسك براي ابداع متد تحقيق نوين و كارامدتر رو نداره!

و همه سعي ميكنند با پيروي از يك متد قديمي كه خطر كمتري داره مسير پيشرفت رو طي كنند.

schrodinger
18th February 2010, 01:13 PM
با سلام.

ممنونم از ايجاد اين مبحث.

هرچند من چيزي از پزشكي نميدونم!

به نظر من يك پيروي اشتباه در ايجاد علم پزشكي وجود داره!

شايد به خاطر اينكه موضوع جون انسان هست

كسي جرات ريسك براي ابداع متد تحقيق نوين و كارامدتر رو نداره!

و همه سعي ميكنند با پيروي از يك متد قديمي كه خطر كمتري داره مسير پيشرفت رو طي كنند.

در مورد اینکه جون انسان ها مطرحه باید بگم که متاسفانه با وجود این قضیه ما شاهد این مساله هستیم که جون انسان ها بازیچه تخقیقات بعضی از محققین قرار گرفته ( نه فقط در علم پزشکی بلکه در سایر علوم هم اینطوریه)
مشکل اساسی اینجاست که علم پزشکی رایج دیدگاه غلطی رو پیش روی خودش قرار داده که همون دیدگاه جزئی نگری هستش و روز به روز داره شدید تر روی این مطالعه پافشاری می کنه در حالی که می بینه این روش جوابگوی درمان بیماران نیست
نمونش آزمایشات بسیار دقیق و در حد مولکولی hla که قبل از پیوند کلیه روی فرد اهدا کننده و فرد دریافت کننده انجام میشه ولی متاسفانه باز هم در بعضی موارد مشاهده می شه که این پیوند پس زده می شه....
پس یه جای کار می لنگه :-?

AvAstiN
18th February 2010, 06:58 PM
یکی از مطالعات اخیر بر روی تاریخچه بیماری های عفونی توسط مک کیوآن انجام گرفته است. نتیجه مطالعات وی نشان می دهد که افول و کاهش میزان مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی در طی دو قرن گذشته به سه دلیل بوده است. این سه دلیل به ترتیب اولویت عبارتند از:


بهبود تغذیه و ترویج فرهنگ تغذیه صحیح در تمام دنیا و خصوصا کشورهای توسعه یافته .
رعایت بهداشت و دور نگاهداشتن عوامل بیماری زا از محیط و کمک دولت ها بدین منظور (مانند آبرسانی شهری، انتقال آشغالها به بیرون از شهر توسط شهرداری، کنترل بهداشت مواد غذایی و ...)
کنترل موالید که منابع موجود خانواده به جای تقسیم شدن روی چند بچه، برای تعداد کمتری مصرف می شود و نیز والدین وقت بیشتری دارند تا صرف خانواده نمایند.

نتیجه رقت بار دیگری که مطالعات مک کیوآن نشان می داد این بود که پزشکی رایج و فلسفه آن رل چندان مهمی در کنترل و ریشه کنی بیماری های عفونی نداشته است. واقعیت مهم این است که طبق اسناد موجود، بیماری های عفونی واگیر (اپیدمیک) که موجب مرگ تعداد بیشتری از انسانها شدند قبل از کشف انتی بیوتیک و واکسیناسیون و حتی قبل از به بازار آمدن آنها، یا خود ریشه کن شده بودند و یا شدت خود را از دست داده بودند. یکی دیگر از مطالعات جالبی که توسط هاگرتی گزارش شده است نشان می دهد که در مبارزه ای که بر علیه بیماری های گوناگون مهاجرین فقیر به آمریکا انجام گرفته است، علیرغم به کارگیری بهترین امکانات پزشکی رایج، موفقیت قابل ملاحظه ای عاید نشده است. نتیجه اینکه پزشکی رایج به تنهایی توانایی کافی برای تغییر الگوی بیماری ها را ندارد. بدون شک، مهمترین قابلیتی که برای پزشکی می توان قائل شد توانایی آن در موارد اورژانس و کمک های اولیه است.


به نظرم با توجه به يه مطالعه نمي شه گفت كه امكانات پرشكي ، در مبارزه با بيماري ها موفقت آميز نيست . شما بر عكسشو تصور كنين آيا واقعا اين طوري نيست؟
عوامل زيادي هست كه ممكنه رو نتايج يه تحقيق تاثير بذاره .
رويكرد پزشكي در تمام دنيا "پيشگيري " هست نه درمان
پس مسلما در وضعيت بيماري و كنترل بيماري نقش زياد و تعيين كننده اي داره

AvAstiN
18th February 2010, 07:09 PM
یکی از نکاتی که پزشکی رایج هنوز به طور کامل درک نکرده است پدیده درد است. محققین هنوز به طور دقیق نمی دانند که اولا عامل درد چیست و ثانیا مسیر درد تا آنجائیکه به روان و بدن مربوط می شود کدام است. از این رو پزشکی رایج معمولا برخورد نادرستی با درد دارد : یا چشم پوشی می کند و در صورت اصرار مریض، در صدد حذف درد به کمک داروهای مسکن بر می آیند و یا به مریض گفته می شود که دردهای وی خیالی است.
در ارتباط با بیماریهای مزمن ( مانند آسم، دیابت، سرطان ، رماتیسم، بیماری های قلبی دژنراتیو و ...) و همچنین بیماری های روانی، پرشکی رایج به کلی ناتوان است و داروهایی که برای این موارد ساخته می شوند به اقرار خود کارحانجات داروسازی تنها حکم کنترل کننده را دارند و بس.
شایان ذکر است که مطالعات محققین بیانگر این نکته است که خود پزشکان بیشتر از افراد معمولی دچار بیماری می شوند. شرت نشان داد که طول عمر متوسط پزشکان در حدود ده تا پانزده سال کمتر از انسانهای معمولی است و بیماری های آنها نه تنها جسمانی بلکه روانی نیز هستند. وی همچنین نشان می دهد که امکان خودکشی و اعتیاد در بین پزشکان بیشتر از افراد معمولی است.

به پديده درد امروزه توجه زيادي مي شه ، طرح هاي تحقيقاتي زيادي هم روي پروستاگلندين ها داره انجام ميشه
ولي اينو قبول دارم كه هنو به طور كامل نميشناسنش
دليل اعتياد و خودكشي پزشكان يه چيزيه كه اگه بخوايم بهش بپردازيم خودش مي شه يه تاپيك جداگانه
ولي اينكه دكترا بيشتر بيمار مي شن ، چون خودشون رو فراموش مي كنن و خيلي وقتا نيازه يكي بهشون بگه كه به فكر خودتم باش

schrodinger
19th February 2010, 06:05 PM
به نظرم با توجه به يه مطالعه نمي شه گفت كه امكانات پرشكي ، در مبارزه با بيماري ها موفقت آميز نيست . شما بر عكسشو تصور كنين آيا واقعا اين طوري نيست؟
عوامل زيادي هست كه ممكنه رو نتايج يه تحقيق تاثير بذاره .
رويكرد پزشكي در تمام دنيا "پيشگيري " هست نه درمان
پس مسلما در وضعيت بيماري و كنترل بيماري نقش زياد و تعيين كننده اي داره

قبول دارم که روی یک تحقیق نمی شه تصمیم گیری کرد و عوامل زیادی هستند که روی یک موضوع تاثیر می زارن اما آیا مشاهدات ما با نتایج این تحقیق مغایره؟
داروهایی که مورد مصرف قرار می گیره داروهایی هستند که به گفته خود شرکت های داروسازی دروافع نقش کنترل کننده بیماری رو دارند و در واقع داروی کمی پیدا می شه که بیمار رو درمان گفته
و ساده تر بگم داروهای مورد استفاده بیشتر با علائم بیماری مبارزه می کنند نه با عوامل آننمونش
داروهای ضد حساسیت و داروهای مسکن
و پیشگیری مساله ای هستش که کمتر در حیطه پزشکی و درمان قرار می گیره و اگر بخوایم بهتر توضیح بدیم باید بگم که این بخش مربوط به آموزش های پزشکی هست. این که افراد کدام یک از اصول های بهداشتی رو رعایت کنند که دچار برخی بیماری ها نشن
و البته نقش بسیار سازنده پزشکی رو نباید در ریشه کن کردن بیماری هایی مانند سرخک و فلج اطفال نادیده گرفت ....
من دوباره تاکید می کنم که اینجا نحوه مداوای پزشکی رایج مورد نظر هست و در اولین پست این صفحه اشاره کردم که این نحوه مداوا دارای چه مشکلاتی هست. هیچ تردیدی نیست که پزشکی رایج کاملا علمی هستش و تا کنون خدمات ارزنده ای رو هم به مردم دنیا ارائه داده اما فلسفه این علم فلسفه ای کهنه و منسوخ شده هستش...


ولي اينكه دكترا بيشتر بيمار مي شن ، چون خودشون رو فراموش مي كنن و خيلي وقتا نيازه يكي بهشون بگه كه به فكر خودتم باش

دانشجوهای سال اول پزشکی معمولا با این مشکل رو به رو هستند. این افراد چون با بیماری ها و عوامل بیماری آشنا می شن اولین کاری که انجام می دن اینه که اون عوامل رو در بدن خودشون جستجو می کنن. این یکی از عواملی هستش که باعث میشه تا یک دانشجوی پزشکی نسبت به افراد دیگه بیشتر در خطر مریضی قرار بگیره. در واقع در بیشتر این موارد فرد بیمار نیست بلکه نمود تصورات فرد هستش که به صورت بیماری در اون فرد ظهور کرده.
و در مورد پزشکان هم در برخی موارد همین قضیه هست
البته دلایل دیگه ای هم برای این مساله می شه بیان کرد
اینکه پزشک نسبت به سایر افراد بیشتر در تماس با باکتری های بیماری زا قرار داره
مشاهده بیمار با شرایط وخیم (مثل سوختگی) هر آدم سالمی رو دچار برخی ناراحتی های روانی می کنه
و ... (که قعلا چیزی به ذهنم نمی رسه)

AvAstiN
19th February 2010, 06:28 PM
قبول دارم که روی یک تحقیق نمی شه تصمیم گیری کرد و عوامل زیادی هستند که روی یک موضوع تاثیر می زارن اما آیا مشاهدات ما با نتایج این تحقیق مغایره؟
داروهایی که مورد مصرف قرار می گیره داروهایی هستند که به گفته خود شرکت های داروسازی دروافع نقش کنترل کننده بیماری رو دارند و در واقع داروی کمی پیدا می شه که بیمار رو درمان گفته
و ساده تر بگم داروهای مورد استفاده بیشتر با علائم بیماری مبارزه می کنند نه با عوامل آننمونش
داروهای ضد حساسیت و داروهای مسکن
و پیشگیری مساله ای هستش که کمتر در حیطه پزشکی و درمان قرار می گیره و اگر بخوایم بهتر توضیح بدیم باید بگم که این بخش مربوط به آموزش های پزشکی هست. این که افراد کدام یک از اصول های بهداشتی رو رعایت کنند که دچار برخی بیماری ها نشن
و البته نقش بسیار سازنده پزشکی رو نباید در ریشه کن کردن بیماری هایی مانند سرخک و فلج اطفال نادیده گرفت ....
من دوباره تاکید می کنم که اینجا نحوه مداوای پزشکی رایج مورد نظر هست و در اولین پست این صفحه اشاره کردم که این نحوه مداوا دارای چه مشکلاتی هست. هیچ تردیدی نیست که پزشکی رایج کاملا علمی هستش و تا کنون خدمات ارزنده ای رو هم به مردم دنیا ارائه داده اما فلسفه این علم فلسفه ای کهنه و منسوخ شده هستش...



دانشجوهای سال اول پزشکی معمولا با این مشکل رو به رو هستند. این افراد چون با بیماری ها و عوامل بیماری آشنا می شن اولین کاری که انجام می دن اینه که اون عوامل رو در بدن خودشون جستجو می کنن. این یکی از عواملی هستش که باعث میشه تا یک دانشجوی پزشکی نسبت به افراد دیگه بیشتر در خطر مریضی قرار بگیره. در واقع در بیشتر این موارد فرد بیمار نیست بلکه نمود تصورات فرد هستش که به صورت بیماری در اون فرد ظهور کرده.
و در مورد پزشکان هم در برخی موارد همین قضیه هست
البته دلایل دیگه ای هم برای این مساله می شه بیان کرد
اینکه پزشک نسبت به سایر افراد بیشتر در تماس با باکتری های بیماری زا قرار داره
مشاهده بیمار با شرایط وخیم (مثل سوختگی) هر آدم سالمی رو دچار برخی ناراحتی های روانی می کنه
و ... (که قعلا چیزی به ذهنم نمی رسه)



واقعا تجهيزات پزشكي تو پيشگيري هيچ تاثيري نداره؟!
يه مثال ساده ي تاثيرگذاريش واكسنه ديگه

رويكرد پزشكي در تمام دنيا ، بر پايه پيشگيريه نه درمان ، حالا اگه تو ايران ما اينو خيلي خوب احساس نمي كنيم دلايل زيادي داره ...
همه داروها (يا بيشتر داروها ) واسه علامت درماني داده نمي شن
اين همه آنتي بيوتيك هاي مختلف كه در بيماريهاي باكتريايي داده مي شه ، علامت درماني نيست و با خود عامل بيماريزا مبارزه مي كنه .
در بعضي از بيماريها علامت درماني ترجيح داده مي شه مثل آنفولانزاي فصلي
كه البته واسه همون هم مي شه داروهاي ضد ويروس داد .

به نظر نمياد علمي كه هر روز در هرحال پيشرفته ، يه علم منسوخ شده باشه .


-----------------------------
يه سندرمي كه تو دانشجوياي پزشكي رايجه هميني بود كه گفتين
ولي تو اون پستتون گفته بود بيماري در پزشكان بيشتر و عمرشون كمتره

به نظرم همين كه خودشون از يادشون مي ره بدن هم عكس العملش بيماريه كه يادشون بندازه {big green}



( خيلي بحث جالبي شدا مرسي :)>- )

schrodinger
20th February 2010, 01:38 AM
دیگه نقل قول نمی زنم تا شلوغ نشه ....
.
پاستور رو در واقع می تونیم بنیانگذار پزشکی رایج بدونیم
همین واکسنی که بهش اشاره کردید تو پست اول گفتم که توسط هانمن کشف شد. هانمن بنیانگذار پزشکی هومیوپاتی هستش. پس ما نمی تونیم واکسن رو جزو امتیازات پزشکی رایج بدونیم .
همین مسئله در مورد جراحی هم صدق می کنه و فلسفه استفاده از عمل جراحی قبل از اینکه وارد پزشکی رایج بشه در پزشکی های سنتی مثل طب سوزنی و یا همین هومیوپاتی رایج بود. که البته کشف آنتی بیوتیک ها کمک شایانی تو افزایش ایمنی و موفقیت در عمل جراحی امروزه بوده.
پزشکی رایج امروز همواره سعی بر این داره که خودش رو در صدر قدرت قرار بده و وقتی حرف از برخی روش های درمان مثل همین طب سنتی می شه ، اون رو به دلیل غیر علمی بودن رد می کنه و وقتی بعد از کلی تلاش مورد تائید قرار می گیره خودشون رو سر دم دار اون روش اعلام می کنن و جالب تر اینجاست که اجازه مداوا رو فقط برای به پزشکی که دوره کوتاهی از اون رشته رو طی کرده صادر می کنن و فردی که مثلا 6 سال روی طب سوزنی و یا شکسته بندی و ... کار میکنه اجازه کار نداره !. چون کارش علمی نیست (بلکه بهتره بگیم تجربیه)
یک مثال جالبش کشور آلمان که پزشکی هومیوپاتی رو به رسمیت نمی شناخت اما بعد از آزمایشات زیاد این پزشکی مورد تائید قرار گرفت و از این بین فقط پزشکانی اجازه این روش مداوا رو داشتن که در چند سمینار، چند ساعت درس تئوری و مدتی کارآموزی عملی رو طی کرده بودند. این در حالی هستش که پزشکی هومیوپاتی کاملا مغایر با پزشکی رایج هست و دقیقا بر خلاف تحصیلات سابق اون پرشک هستش. پس چه طور این فرد می تونه به درستی به روش هومیوپاتی به درمان مشغول بشه؟ ( و همین افراد هستند که این قبیل روش های درمانی رو با تجویز های غلطشون زیر سوال می برند)
من قبول دارم که این علم داره پیشرفت می کنه اما آیا در جهت درست؟

AvAstiN
21st February 2010, 12:16 PM
اينو تا حدي قبول دارم كه پزشكي مدرن ، طب سنتي رو به رسميت نمي شناسه ولي آيا اين دليل مي شه كه بگيم پزشكي رايج راه پيشرفتش غلطه؟ يا رويكردش غلطه؟
به نظر من رويكردش غلط

schrodinger
21st February 2010, 12:25 PM
من زیاد متوجه این جمله نشدم
اگر رویکرد غلط باشه به موجبات همون مسیری هم که محققین پیش روی خودشون قرار می دن غلط می شه.
محققین یک رویکردی رو در مقابل خودشون قرار می دن و بر اساس اون شروع به پژوهش می کنن. پس رویکرد می شه خشت اول و ...
خشت اول چون نهد معمار کج ........ تا ثریا می رود دیوار کج

AvAstiN
21st February 2010, 01:02 PM
رويكرد نسبت به طب سنتي غلطه نه كلا رويكرد غلط باشه
مسير پژوهش هاي علمي در زمينه پزشكي درسته

schrodinger
21st February 2010, 02:04 PM
پس به نظرم بهتره کمی در مورد روش های درمان صحبت کنیم تا ببینیم مشکل این روش های درمان چیه که علم پزشکی باهاشون به مبارزه پرداخته.
تفاوت این روش های درمانی با روش های مرسوم امروزه در چیه؟



انواع درمانها



* گياه درماني :
چون ساختاروجودي بشرازطبيعت نشات گرفته است، درنتيجه بدن درمقابل گياهان دارويي کاملترين جواب را مي دهد لذا، داروهاي گياهي بهترين وسيله براي گرفتن نتيجه مطلوب مي باشد. تصاويرگياه درماني

* حجامت درماني :
اين روش معالجاتي، مواد زايد ورسوباتي که درخون رها شده وخود زمينه سازبسياري ازبيماريها مي باشد ازخون خارج کرده وسلامت را جايگزين آن مي کند که تکرار اين عمل ضامن تامين بيشتر تندرستي است. تصاوير حجامت درماني

* بادکش درماني :
اين شيوه طبيعي درماني، از روش هاي بدون دارو محسوب مي شودکه عملکرد آن خيلي ساده وتاثيرآن بسيارمطلوب است. از اينرو بسياري ازبيماريها را مي توان ازاين طريق با کوتاه ترين زمان معالجه کرد وبه خيلي ازدرد ها حتي بدون مصرف دارو پايان داد. تصاويربادکش درماني

* زالو درماني :
زالو درماني يکي ازشيوه هاي ويژه طبيعي درماني به حساب مي آيد که با هنرمندي خاصي انجام مي گيرد. اين روش درمان هم جهت زيبايي صورت براي خانمها کاربرد هاي مختلف ازجمله برداشتن چين وچروک ها، محوخطوط وکشيدن پوست چهره برخورداراست وهم براي آرام کردن بسياري ازدردها به کارمي رود.

* فصد ينگ :
بسياري ازدردهاي کمري که گاهي ازناحيه باسن به پاهاهم انتشارمي يابد، بدون انجام هرگونه اعمال جراحي ويا درمانهاي ديگربا عمل فصدينگ حتي درمنزل براي هميشه قابل مداوا مي باشد.

* مانوآل تراپي :
دربسياري ازموارد درطول زندگي گاهي اتفاقي پيش مي آيد که يک حرکت نا بجا وناخواسته دور ازچشم، مهره اي ازمهره هاي بدن را ازمسيرطبيعي خود خارج کرده واين عمل باعث تاثيربرروي سلسله اعصاب مي شود وناراحتيهاي مختلفي را به وجود مي آورد. مانوآل تراپي به سادگي اين مهره ها راجا انداخته واين گونه مشکلات را براي هميشه برطرف مي کند.

* تغذيه درماني :
عامل بسياري ازبيماريها، تغذيه ناصحيح است. با تغذيه صحيح مي توان بسياري ازامراض رابدوندارومداواکردوباروش تغذيه درماني سخت ترين ناخوشيها را به سادگي مي توان درمان کرد.

* مغناطيس درماني :
ازديگر روشهاي طبيعي درماني، مغناطيس درماني است که ازطريق مغناطيس مي توان به بسياري ازدردها پايان داد.

* انرژي درماني :
کم شدن انرژي دربدن مي تواند عوارض گوناگوني را به دنبال آورد. با انرژي درماني مي توان جبران کمبود انرژي را دربدن کرد تا عارضه مورد نظر مداوا شود.

* آب درماني :
آب درماني به طرق مختلف قابل اجرا مي باشد. چه به شکل نوشيدن آب با روش هاي گوناگون وچه به صورت بهره گيري ازآب هاي معدني که هرکدام براي مداواي بسياري از بيماريها مفيد هستند.

* ورزش درماني :
بسياري ازبيماريها با ورزش به سادگي قابل درمان هستند ونياز به هيچ نوع مداواي ديگري ندارد. ورزش درماني ازديگرشاخه هاي طبيعي درماني مي باشد.

* روزه درماني :
اين روش يکي ازشيوه هاي طبيعي درماني محسوب مي شود که انواع مختلفي دارد. ازروزه آب گرفته تاروزه هاي ديگر، ازجمله روزه ميوه، روزه... که هرکدام درجاي خوداثرات بسياردارد.

* کتاب درماني :
اکثرامراض دراثرعدم آگاهي وشناخت کافي بوجود مي آيد. با آشنا شدن با بيماري مورد نظر وراههاي صحيح برخورد با آن ازطريق کتب مربوطه، يکي ازبهترين روشهاي معالجاتي تلقي مي شود که يک روش درماني مطلوب به حساب مي آيد.

* لجن درماني :
بسياري ازمردم ازخاصيت اين درمان آگاهي چنداني ندارند. يکي ازروشهاي طبيعي درماني، لجن درماني مي باشد که درنوع خود قابل اهميت است.

* روان درماني :
اين رشته ازشاخه هاي طبيعي درماني به شمارمي رود. درطب طبيعي گذشته ازمعضلات وبيماريهاي جسمي به مسايل روحي نيزتوجه شده است. ازاين رو با روش هاي طبيعي درماني به مسايل روحي نيزپرداخته مي شود.

* طب سوزني :
اين روش سابقه چند هزارساله درطب سنتي چين دارد. با مشخص شدن نقاط خاصي درمناطق مختلف پوست بدن که به بيماريها حساس مي باشد، مي توان با تحريک به وسيله سوزن هاي مخصوص به مداواي عضو بيمارپرداخت. طب سوزني يکي ازشاخه هاي طب طبيعي به شمارمي رود.

* طب فشاري :
طب فشاري نيزازشاخه هاي ديگرطب طبيعي محسوب مي شود. دراين طب به جاي تحريک نقاط به وسيله سوزن ويا اتصال آن به دستگاه ويژه الکتريکي ازتحريک نقطه هاي مورد نظربه وسيله نوک انگشت استفاده مي شود که ساده ترشدن کاررا نشان مي دهد.

* کايروپراتيک :
ازديگرشاخه هاي طب طبيعي مي توان به کايروپراتيک اشاره کرد. دراين روش با حرکات مخصوص برروي بدن وتحريک برخي نقاط وماساژبعضي قسمتها مي توان بسياري از دردهاي حاصله را برطرف کرد.

* موسيقي درماني :
بعضي ازامراض به وسيله موسيقي هاي مخصوص قابل مداوا مي باشد، که اين روش را دربعضي ازبيمارستانهاي جهان به کارمي گيرند. اين روش ازديگر شاخه هاي طب طبيعي به شمارمي رود و درمواردي کاربرد خاص دارد.

* سرد- گرم درماني :
به وسيله اين روش که ازشاخه هاي طب طبيعي به شمارمي رود مي توان با سرد کردن ويا گرم کردن بعضي ازقسمتهاي بدن به مداواي آنها پرداخت.

* هيپنوتيزم :
خواب مغناطيسي يا هيپنوتيزم ازشاخه هاي خاص طب طبيعي مي باشد وبا اين روش مي توان بسياري ازمسايل فکري وروحي ويا حتي بعضي ازجراحي ها را بدون بيهوشي انجام داد.

* رايحه درماني :
عطرها وبوهاي مختلف درانسان تاثيرات مختلفي دارند که ازهرعطري مي توان درجاي خود براي مداواي برخي ازبيماريها بهره گرفت. چون رايحه درماني ازجايگاه خاص طبيعي برخورداراست لذاازشاخه هاي طب طبيعي به حساب مي آيد.

* هاله درماني :
هرکسي داراي هاله اي است. هاله ها مي تواننددررنگهاي مختلف باشند. هاله ها درواقع چترهاي دفاعي بدن به شمارمي روند وهرگونه آسيبي به اين هاله هامي تواند شخص را بيمارکند. درطب طبيعي ازهاله درماني براي ترميم اين هاله ها بهره گيري مي کنند.

* هاميو پاتي :
ازرشته هاي قابل توجه درطب طبيعي مي توان ازهاميوپاتي نام برد. دراين شاخه ازطبيعي درماني ازعصاره هاي بسياررقيق شده براي درمان، بهره گيري مي شود.

* ابزاردرماني :
گاهي عارضه اي پديد مي آيد که نيازبه وسايل کمکي دارد وبا باستفاده ازبرخي ابزارو وسايل پزشکي مي توان راهي براي درمان عارضه مورد نظريافت که دراين باره نيزازابزاردرماني درطب طبيعي بهره گرفته مي شود.

* تلقين درماني :
تلقين نقش موثري برانسان مي گذارد، چه تلقين منفي وچه تلقين مثبت. تلقين منفي هميشه عارضه آفرين است که بعضي ازافراد متاسفانه اين کار را کرده وخود را گرفتارمي کنند. درطب طبيعي ازتلقين درماني به شکل کلمات يا جملات تاکيدي درجهت مثبت آن براي درمان برخي ازامراض بهره گرفته مي شود.

* طبيعت درماني :
سر منشا بسياري ازامراض دوري ازطبيعت است. درشاخه طبيعي درماني ازاين روش براي معالجه برخي ازامراض استفاده مي شود. زيرا طبيعت دربطن خود بسياري ازدرمان ها را به شکل نهفته دارد.

* دعا درماني :
درخارج ازمحدوده ديد بشراتفاقاتي مي افتدکه به صورت فيزيکي قابل لمس ومشاهده نيست. دعا درماني ازجمله درمانهاي طب طبيعي به شمارمي رود که درجايگاه خود داراي اثرات مثبتي مي باشد. درطب طبيعي ازاين روش هم بهره گيري مي شود.

* فلز درماني :
فلزات ازخود امواجي را ساطع مي کنند که اثر درماني دارد ومي توان ازاين تاثيرات به نفع درمان برخي ازبيماريها بهره جست.

* سنگ درماني :
بعضي ازسنگ ها خواص درماني مخصوص به خود را دارند. بهره جويي مناسب وبجا ازآنها مي تواند برروي برخي ازامراض تا ثير گذاشته وبيماريهاي فوق را درراستاي بهبودي قراردهد. لذا درطب طبيعي ازخواص سنگ ها نيز بهره جويي مي شود.

* خاک درماني :
خاک هم اثر درماني دارد ودرمواردي مي توان ازخواص اين شيوه نيزبهره گرفت که چون درچهارچوب طب طبيعي قرارمي گيرد لذا درطبيعي درماني ازآن براي مداواي برخي ازامراض کمک گرفته مي شود.

* ما ساژدرماني :
برخي ازخستگي ها، نازيبايي ها، دردهاي عضلاني و ... ازطريق ماساژ درماني که شاخه اي ازطب طبيعي به شمارمي رود قابل مداوا مي باشد.

* رنگ درماني :
هررنگي ويژگيهاي منحصر به فرد خود را دارد وتاثير درماني خاص. ازاين رو درطب طبيعي ازاين خاصيت جهت مداواي برخي ازبيماريها بهره گرفته مي شود.

* تنقيه درماني:
معضلات روده اي عوارضي هستند که بسياري ازمردم به آن دچارند ازجمله اين موارد يبوست است که اغلب گرفتارآن هستند واکثرازآن بي اطلاعند درطب طبيعي ازتنقيه درماني براي حل اين گونه مسايل نيزکمک گرفته مي شود.



منبع : روان زیبا
(http://rimarimor.blogfa.com/post-1.aspx)



بیان این مطالب دلیل بر تائید کلیه این روش ها نیست و صرفا به این جهت این روش های درمان رو مطرح کردم تا دیدمون نسبت به درمان بازتر بشه

schrodinger
21st February 2010, 02:07 PM
سوزن درمانی
سوزن درمانی یا طب سوزنی یک دانش فنی باستانی چین است که پیشینه اش به زمان آغاز تاریخ بشر می رسد.حکایت شده است که ٣٠٠٠سال پیش از میلاد برخی هوشمندان چینی دیدند که بیماریهای مزمن سربازانی که زخمهای سطحی با تیر و کمان خورده بودند به خودی خود خوب شدند.خواه آن حکایت حقیقت داشته باشد یا نه،چینیان نظامی طبی را با فرو کردن سوزنهایی خاص در نقاطی خاص از سطح بدن انسانها دردها و بیماریهای آنها را درمان می کرد پروردند.
آنچه سوزن درمانی می نامیم درمانی متکی به این اصل است که نوعی ارتباط عصبی بین اندامهای بدن و سطح خارجی بدن است.آنگاه که اندامی بیمار یا عضوی دردناک می شود مکانهایی خاص روی سطح خارجی بدن یا به واقع زیر پوست بدن که آنها را نقاط سوزنی می نامند حساس یا بهتر است بگوییم حساس تر می شوند.تنها وقتی درمانگری ماهر آن نقاط را فشار دهد حالت برجسته و غیر عادی آنها را حس می کند.درمانگران چینی می گویند این نقاط حساس تر شده پس از درمان ،خواه درمان سوزنی یا درمان پزشکی متعارف یا درمانی هومیوپاتی ناپدید می شوند.

آنچه که علاوه بر مهارت درمانگر بر نتیجه بهتر روش اجرا تاثیر می گذارد:

· تیزی نوک سوزن

· زاویه نفوذ سوزن

· عمقی که سوزن فرو می رود

· مقدار حرکت (لرزش) سوزن در نقطه

· طول زمانی که سوزن در نقطه می ماند

· تعداد جلسات درمان



الکساندر درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/alexander.jpg

الکساندر درمانی روشی است که نام عرضه کننده آن آقای متیاس الکساندر را بر خود دارد.این روش درمان را روشی برای تعلیم حالات صحیح و طبیعی بدن تعریف کرده اند ولی آثار آن خیلی بیش از این نگرش ساده است و باید آن را نوعی روش هماهنگ کننده ذهن و تن به شمار آورد.

روش الکساندر برخلاف دیگر رشته های پزشکی مکمل یک روش درمان بیماریها نیست بلکه روش اصلاح حالات و حرکات و عادات زیان آور بدن است.این روش فرایندی خود باز آموختنی است که از سوی شخصی کارشناس تشویق و هدایت می شود.آنگاه که درست دقت کنید می بینید که حتی ساده ترین حرکات معمول روزانه چون نشستن و برخاستن و گشودن در اتاق و غیره هر یک مجموعه ای از اعمالی بسیار پیچیده و نیازمند هماهنگی ها و ترازهای دو سویه و دقیق گروههای عضلات فردی و جفتی هستند.مدرسین روش الکساندر به شاگرد یا بیماری که نزد آنان می رود حالات و حرکات غلط و غیر ضروری و زیان آوری که او در طول زندگیش بی تعقل یاد گرفته و همواره به شیوه عادتی اجرا می کند نشان می دهند و به او کمک می کنند حالات بدنی و الگوهای رفتاری اساسی و طبیعی خود را بازیابد.به این طریق هماهنگی عصبی – عضلانی او بهبود می یابد و انرژی و تندرستی او بهتر می شود.و اگر درد داشهت باشد دردش تسکین می یابد.

عطر درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/aromatherapy.jpg
عطردرمانی روشی برای ماساژ بدن،به ویژه چهره و دستها و پاها،با روغن های معطر گیاهی است.اما این روش ساده نیست و چند سطح کاربردی متفاوت دارد.عطردرمانی در یک سطح،همچنان که از نامش بر می آید نوعی درمان گیاهی برای انواع دردها و ناراحتی ها و بیماری هاست،و افزون بر مالش روی پوست به عنوان داروی خوراکی با آثار درونی تجویز می شود و گاهی نیز به صورت بخور (تنفس بخار روغن گیاهی) مصرف می شود.
بیماری هایی که با استفاده از روغن های معطر گیاهی بهبود می یابند و درمان می شوند فراوانند و بررسی متون کهن و نوین فرهنگهای گوناگون نشان می دهند که این روغنها را در نزدیک به یکصد بیماری و وضعیت نامطلوب جسمی و روانی عصبی به کار گرفته و نتایج درمانی خوب کسب کرده اند ولی اینجا برخی از آنها را نام می بریم.انواع زخمها،سوختگی ها و ورم ها،داغ های روی پوست،انواع جوشهای چهره،کشیدگی های مولد زایمان،انواع دردهای عضلانی و مفصلی،انواع بیماریهای ریوی چون آسم و برونشیت،سرماخوردگی،ناراحت ی های روده بزرگ،ناراحتی های معده،یبوست،سرفه،غده ها و کیست های درونی و بیرونی،افسردگی روانی،غش،اسهال،تب،اگزمای پوستی،بواسیریردرد،گازهای زیاد گوارشی،ضعف جنسی و غیره.






کایروپرکتیک درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/chiropractic.gif

کایروپرکتیک نوعی روش درمانی از طریق دستکاری کردن بدن است که برای حفظ تندرستی ستون فقرات و نظام عصبی بدن آدمی بدون استفاده از جراحی و دارو طراحی شده است.عنوان کایروپرکتیک از دو کلمه یونانی CHEIR به معنی دستان و PRAKTIKOS به معنی عمل با می آید و چنین است که اجرا شده با دستان معنی می دهد.

روش کایروپرکتیک مهارتی است که به درمانگر امکان می دهد با دستکاری مفاصل بدن انسان کجروی های زیانمند آنها را اصلاح کند و عملکرد آنها را به وضع طبیعی مطلوب باز گرداند.نگرش کلی این درمان شبیه روش استخوان درمانی یا مفاصل درمانی دیگری است که اوستئوپاتی نام دارد.

موارد استفاده این روش برای بهبود بخشیدن درد پشت،مهره ستون فقرات جابجا شده،درد گردن،درد شانه،درد بازو،درد پا،سردردهای گوناگون،دردهای آرتروز،سوء هاضمه،افسردگی،فشار زیاد خون،خستگی و کمبود انرژی،آسم،سرگیجه و …. می باشد.

نمک درمانی

روش نمک درمانی نوعی نظام دارویی است که پزشک و شیمیدانی آلمانی به نام ذکتر ویلهلم هانریش شوسلر در سده نوزدهم پرورش داد.این نظام باور دارد که هر نوع بیماری بستگی به آشفتگی های تعادل یک یا چند نمک غیرآلی بدن دارد.روش نمک درمانی را درمان بیوکیمیکز یا درمان بیوشیمیکز نیز می نامند.

این نمکهای غیرآلی مانند داروهای طب هومیوپاتی عمل می کنند زیرا آنها را به روش کاهش و رقت فوق العاده هومیوپاتی تولید می کنند.

هومیوپاتی درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/h.jpg

این روش متکی برر دو اصل است:

1:عواملی که برخی علائم خاص را در حالت تندرستی بدن انسان تولید می کنند همان علائم را در حالت بیماری درمان می کنند.

2:هرچه دارو رقیق تر شود قدرتمندتر می شود.

چرا داروهای هومیوپاتی موثر است؟قانون ارند – شوتز(Arndt-schulz Low) ماهیت این مسئله را دقیقا بیان می کند:مقدار زیاد ماده زهری،کشنده است.مقدار کم تر همان زهر بازدارنده است.ولی مقدار خیلی اندک آن زهر می تواند به واقع فعالیتهای حیاتی سلولهای بدن انسان را تحریک و تقویت کند.



باخ درمانی(بچ درمانی)

این روش درمانی یک نظام داروهای طبی گیاهی است که دکتر ادوارد باخ (١٩٣٦-١٨٨٠) پرورش داد.

او ثابت کرد گل ها و برگهای گیاهان دارای خواص شفابخش، اگر در شیشه محتوی آب خالص چشمه قرار گیرد و به مدت چند ساعت جلوی نور خورشید قرار گیرد آب شیشه با خواص گیاهان شفابخش بارور شده و همان خواص را پیدا می کند.
.

مگاویتامین درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/20070301_vitamin.jpg

این روش متکی به این فرضیه است که شماری امراض مولد کمبود ویتامین ها هستند بنابراین برای پیشگیری و درمان آنها باید مقادیری نسبتا زیاد از ویتامینهایی که ممکن است کمبود داشته باشیم بخوریم.بیماریهایی چون الکلیسم،اسکیزوفرنیا،دیگر بیماریهای روانی،برخی بیماریهای پوستی،اعتیاد به مواد مخدر،کم توجهی فکری و بی قراری رفتاری کودکان فوق العاده فعال و سرماخوردگی اینک به یاری روش مگا ویتامین درمانی قابل درمان هستند ،آنهم در مدتی نسبتا کوتاه و هزینه ای نسبتا اندک

رنگ درمانی http://www.sepas.org/UserFiles/Uploads/logo1.jpg

استفاده از رنگ (معمولا به شکل نور رنگی) برای تولید آثار شفابخش را رنگ درمانی می نامند.

رنگ درمانی یک روش جدید نیست بلکه پیشینه کهن دارد.این روش درمانی هزاران سال پیش در معابد ((نور و رنگ شفابخش)) در منطقه هلیوپولیس مصر باستان و در یونان پیش از میلاد مسیح و در فرهنگهای باستانی چین و هند استفاده می گردیده است.

آب درمانی

استفاده از آب برای حفظ و تقویت تندرستی و درمان دردها و بیماریها را آب درمانی می نامند.ین روش به دو طریق درونی و بیرونی انجام می پذیرد.

طریق درونی: نوشیدن روزانه آب خالص،یا آب شارژ شده (نقش گرفته)،یا آب معدنی خاص،یا آب دریا به مدتی و مقداری که آب درمانگر تجویز می کند.طریق بیرونی شامل انواع حمام گیری ها و آب پاشی ها به بدن است.حمام گرفتن آب سرد را برای درمان برخی بیماریها و حمام آب گرم را برای درمان برخی دیگر و بویژه برای تسکین دردهای استخوانی- مفصلی استفاده می کنند و گاهی آن دو را پی در پی استفاده می کنند.روش هاس دسگر عبارتند است:

آبپاشی با فشار: با کوبش شدید آب صورت می گیرد فشار آب لوله به حدی زیاد است،که شخص درمانگیر باید دیوار را دودستی محکم بگیرد.ایت روش نیرو بخش و فرح بخش است اما تحمل آن سخت است.

نمک مالی: نوعی آب درمانی مخلوط با مواد معدنی.

حمام دوجفتی: استفاده از وان آب سرد و گرم به طور همزمان.

حمام نمک اپسوم: این نوعی حمام برای عرق ریزی خیلی زیاد است.در وان حمام سه تا چهار کیلو نمک سولفات (مگنزیوم) می ریزند و وان را از آب داغ پر می کنند و درمانگیر تا چانه در آن فرو می رود.

آبپاشی سوزنی: این نوعی آب درمانی است که دو روند آب گرم و آب سرد را پی در پی از دو سرپوش لوله که سوراخ های سوزنی بسیار ریز دارند با فشارخیلی زیاد از فاصله حدود دو متر به بدن درمانگیر می پاشند.

حمام حباب هوا: در این روش آب درمانی درمانگیر درون وان یا حوضچه ای خاص می نشیند ک هوا با فشار زیاد درون آب تزریق می شود.

ماساژ زیر آبی: این روش استفاده زیادی دارد،درمان گیر درون حوضچه ای خاص دراز می کشد و فواره ای زیر آبی با فشار حدود ١٨ تا ٢٠ کیلوگرم بر هر٥ /٢ سانتی متر مربع سطح بدن او را ماساژ آبی می دهد.چون بدن درمان گیر در آب بی وزن و شناور است اثر ماساژ آبی و عضلات شل و منبسط شده او خیلی بیشتر از حالات دیگر است.



مکروبیوتیک درمانی

مکروبیوتیک به معنی دیگاهی خیلی وسیع(MACRO) از زندگی (BIOTIC) است.این دیدگاه نوعی نگرش کلان به زندگی است،نوعی فلسفه و آیین غیر مذهبی که در ژاپن پدید آمد و چون حاصل آن تندرستی و آرامش و سبک باری جسمی و روانی است به تدریج و به طور خودجوش بخشی از پزشکی مکمل شده است.این روش دو بخش اصلی دارد: رفتار مناسب و تغذیه صحیح.

یون منفی درمانی

این روش از ذرات شارژ منفی هوا برای پیشگیری و درمان بیماریها استفاده می کند.دستگاههای مولد یون منفی را به دو روش می توان به کار گرفت.معمولترین طریق افزودن یونهای منفی به هوای تنفسی اتاق خانه یا اداره و یا تالار کارخانه است.دومین روش هدایت مستقیم یونهای منفی تولیدی دستگاه به محل ظهورعلائم بیماری در بدن است.روش دوم مسلما در موارد سوختگی،تاول،اگزما،زگیل و غده های گوناگون بهترین طریق است.

اینچنین است که بیمار نزدیک دستگاه مولد یونهای منفی می نشیند یا می خوابد و به طور عادی نفس می کشد تا یونها از ریه ها وارد بدن شوند.آثار مفید این روش در مورد بیماریهای تنگی نفس،برونشیتیس،سینوزیتیس،س وختگی، تاول و اگزمای پوستی بوده است.

شیاتسو ماساژ درمانی

شیاتسو نوعی ماساژ شرقی است،با هدف بهبود و شفای بیماریها که از طریق مالش و تحریک نقاط حساس سوزن درمانی است، با این تفاوت که بوسیله انگشتان دست انجام میشود.چنین است که در کشورهای غربی آن را طب سوزنی بدون سوزن می نامند.روش شیاتسو را می توان برای پیش گیری از بیماریها یعنی حفظ تعادل انرژی درونی بدن و حفظ هماهنگی آن با محیط زندگی به کار گرفت.تنها اخطار پرهیز که درباره روش شیاتسو درمانی می توان داد این است که هرگز نباید آن را روی بیماران مبتلا به سرطان اجرا کرد.زیرا جریان مایعات و انرژی بدن را چنان تحریک می کند که ممکن است باعث گسترش سلولهای سرطانی شود.

خود ماساژ درمانی

خود ماساژ درمانی (DO-IN MASSAGE THERAPY ) نوعی ماساژ است که هر کسی می تواند روی بدن خود اجرا کند.این روش متکی به روش شیاتسودرمانی و طب سوزنی است.

گیاه درمانی

گیاه درمانی یک نظام طبی بین المللی و بسیار کهن است که از گیاهان برای پیشگیری و درمان بیماریها استفاده می کند.حفظ و تقویت تندرستی روی دیگر از کاربردهای این نظام است.
منبع: ٣٢ روش درمانی نامتعارف،نوشته دکتر اندرو استنوی،مترجم پرویز پهلوان
از سایت : سپاس (http://www.sepas.org/spsepas/default.aspx?page=Document&app=Documents&docId=11518&docParId=0)

schrodinger
22nd February 2010, 06:59 PM
* بادکش درماني :
اين شيوه طبيعي درماني، از روش هاي بدون دارو محسوب مي شودکه عملکرد آن خيلي ساده وتاثيرآن بسيارمطلوب است. از اينرو بسياري ازبيماريها را مي توان ازاين طريق با کوتاه ترين زمان معالجه کرد وبه خيلي ازدرد ها حتي بدون مصرف دارو پايان داد


* مغناطيس درماني :
ازديگر روشهاي طبيعي درماني، مغناطيس درماني است که ازطريق مغناطيس مي توان به بسياري ازدردها پايان داد.

* طب فشاري :
طب فشاري نيزازشاخه هاي ديگرطب طبيعي محسوب مي شود. دراين طب به جاي تحريک نقاط به وسيله سوزن ويا اتصال آن به دستگاه ويژه الکتريکي ازتحريک نقطه هاي مورد نظربه وسيله نوک انگشت استفاده مي شود که ساده ترشدن کاررا نشان مي دهد.
و بقیه روشهای دیگه ....
در هیچ کدوم از این روش های درمانی از دارو استفاده نشده ولی در بسیاری از موارد قادر به درمان بیماری و عارضه هستند البته این روش های درمان به طور جامع و فراگیر نیستن و هر کدوم دردهای خاصی از بدن رو برطرف می کنن.
اما تمام این روشها روشهای کارآمدی هستند و ما نمی تونیم به دلیل علمی نبودنشون اونها رو دور بندازیم.
علم خیلی چیزها رو نمی تونه جواب بده . پس آیا کار درست اینه که صورت مساله رو پاک کنیم؟!!!
خب پس علم نمی تونه خیلی از مسائل دینی و شرعی رو توجیه کنه؛ پس چه طوره دین رو هم از زندگیمون پاک کنیم؟!!!
واقعا به نظرتون چه چیزی در این روش های درمانی هست که گاها از خیلی روشهای درمانی رایج قدرمندتر عمل می کنند؟

Mina_Mehr
22nd February 2010, 08:26 PM
با تشكر از آقا ميثم بابت بحث جالبي كه راه انداختن@};-
من نظرات رو خوندم و هم نظر فريبا جان و هم آقا ميثم رو كاملا قبول دارم و اونچيزي كه واضحه اينه كه نميشه هيچ يك رو نقض كرد آنچه كه مسلمه اينه كه علم پزشكي و پيشرفتهايي كه در زمينه ي پزشكي و درمان صورت ميگره غير قابل چشم پوشي هست و به كررات ديدم كه در بسياري از بيماري هاي لاعلاج علم پزشكي و كشفيات جديد اون جون اكثر افراد رو نجات دادن كه البته در كنار اين موضوع نميشه طب سنتي رو هم رد كرد و در موارد بسياري هم ديده شده كه طب سنتي خيلي موفق عمل كرده و در مواردي مثل طب سوزني ميشه سريعتر به سلامتي رسيد اما اين دو رو نميشه در همه ي موارد با هم مقايسه كرد مثال ميزنم زماني كه قلب يه فردي كاملا ميميره و از كار ميفته به نظر شما راه درمان چيه؟؟ طب سنتي يا امروزي( علم پزشكي امروز) ؟؟؟ با پيشرفت هايي كه علم پزشكي داشته امروزه ميشه يه قلب مصنوعي رو به راحتي به جاي يه قلب بيمار به كار بندازيم و فرد رو از ميرگ نجات بديم ... و خيلي از اين مثال ها ، نه ميشه منكر خدمات پزشكي و تكنولوژي درماني در علم پزشكي شد و نه ميشه تآثير بسزاي طب سنتي رو منكر بشيم و بايد سعي كنيم با تركيبي از اين دو شرايط درماني بهتري رو ايجاد كنيم...;)
منتظر ادامه ي بحث هستيم;)

Mina_Mehr
22nd February 2010, 08:43 PM
و بقیه روشهای دیگه ....
در هیچ کدوم از این روش های درمانی از دارو استفاده نشده ولی در بسیاری از موارد قادر به درمان بیماری و عارضه هستند البته این روش های درمان به طور جامع و فراگیر نیستن و هر کدوم دردهای خاصی از بدن رو برطرف می کنن.
اما تمام این روشها روشهای کارآمدی هستند و ما نمی تونیم به دلیل علمی نبودنشون اونها رو دور بندازیم.
علم خیلی چیزها رو نمی تونه جواب بده . پس آیا کار درست اینه که صورت مساله رو پاک کنیم؟!!!
خب پس علم نمی تونه خیلی از مسائل دینی و شرعی رو توجیه کنه؛ پس چه طوره دین رو هم از زندگیمون پاک کنیم؟!!!
واقعا به نظرتون چه چیزی در این روش های درمانی هست که گاها از خیلی روشهای درمانی رایج قدرمندتر عمل می کنند؟
بنده هم با اين نظر كه روش هاي طب سنتي رو به دليل علمي نبودن نميشه دور انداخت قبول دارم كه البته نميشه گفت كه همگي اونها توجيه علمي ندارن مثلا طب سوزني كاملا توجيه علمي داره و يه جورايي بر اساس شناخت درماتوم هاي سطح بدن صورت ميگيره ولي خوب اينكه گاهي اين روش ها رد ميشن شايد به اين دليله كه همه ي اين روش ها نتونسته در همه ي موارد جوابگو باشه و اينها همه بر اساس تجربه به دست اومده البته اينو نميشه منكر شد كه در مواردي علم پزشكي نتونسته جوابگو باشه و طب سنتي موفق تر بوده ....;)
دين از علم جدا نميتونه باشه ، به طور حتم روش هاي درماني در كنار توكل هبه خداوند جوابگو هست و در مواردي هم كه علم ناتوان بوده با توسل جستن به خدا و معجزه سلامتي حاصل شده اما اين به اين معنا نيست كه دست از تلاش براي درمان برداريم و منتظر سلامتي باشيم ،دعا درماني بسيار ميتونه مؤثر باشه اما آيا ميتونه كافي باشه؟؟؟

schrodinger
22nd February 2010, 09:42 PM
خیلی ممنون که تو بحث شرکت کردید
از حرفاتون اینطور میشه نتیجه گرفت که دیدگاهی تقریبا 50 50 دارید.
اما اولین برتری طب سنتی نسبت به پزشکی نوین رو می تونیم اینطوری بیان کنیم که علم پزشکی همواره به جای اینکه علت بیماری رو برطرف کنه به دنبال برطرف کردن معلول بودش. این پزشکی یا به دنبال علت نرفته و یا از این جستجو ناکام برگشته...!
می دونم که بعد از خوندن این مطلب حتما این حرف رو پیش خودتون می زنید: «این بی پایه و اساس ترین جمله ای بود که تا به حال شنیدم » مثلا علت مالاریا یک باکتری هاگدار هستش پس وقتی دارویی تجویز بشه که این باکتری رو از بین ببره ما علت بیماری رو برطرف کردیم...
به نظرتون می شه بدون داروی آنتی بیوتیک یک بیماری باکتریایی رو درمان کنیم؟
با اجازتون می خوام در ادامه به مطالبی اشاره کنم که پزشکی رایج اونها رو به عنوان مدال افتخار روی سینش نصب می کنه
بعد از اینکه پاستور اولین آنتی بیوتیک (به معنای ضد زندگی!) یعنی پنی سیلین رو کشف کرد ساخت سایر آنتی بیوتیک ها در داروسازی رواج پیدا کرد. به طور خلاصه، موفقیت حداقل ظاهری آنتی بیوتیک ها در از بین بردن باکتری ها به عنوان علت بیماری ها، سازگاری این داروها با فلسفه اجزانگری و کسب درآمد سرشار موجب تشویق روزافزون صنعت داروسازی و پزشکی برای تولید آنتی بیوتیک گردید. همگی این عوامل دست به دست هم دادند تا روز به روز بر تبلیغات به نفع آنتی بیوتیک ها افزوده گشت و وضعیت به جائی رسید که هر پزشکی در نسخه خود یک قلم آنتی بیوتیک را حتما اضافه می کرد و ظاهرا تجویز آنتی بیوتیک مد روز شده بود!
از این دوران است که موضوع تحقیق از سلولهای میزبان به میکروب های مهمان و مهاجم تغییر یافت. تمام هدف عبارت بود از نابودی نسل میکروارگانیسم ها از روی کره زمین.
هر ذره را که بینی بیهوده نیست در دهر چون نیست کار یزدان بیهوده آفرید
در واقع می تونیم بگیم که اولین علت بیماری سلولهای میزبان هستش نه میکروب های مهمان. در این مورد تو پست های بعدی بیشتر توضیح خواهم داد.
منتظر نظرات شما هستم ....

schrodinger
24th February 2010, 03:51 PM
در واقع می تونیم بگیم که اولین علت بیماری سلولهای میزبان هستش نه میکروب های مهمان

احتمالا این مساله تا یه حدودی قبولش سخت باشه که علت اصلی یک بیماری سلولهای میزبان هستش نه باکتری های مهمان!
دیدگاهی که تا الان رایج بوده و به همه ما قبولونده که علت بیماری باکتری هستش ، همون دیدگاه نیوتونیه. بذارید برای جا افتادن این مساله یک مثال بزنم
فرض کنید من از موضوعی خیلی ناراحتم. ناراحتی یا هر حالت دیگه در بدن انسان می دونیم که بر اساس ترشح یک سری محرک ایجاد می شه (مثلا ترس و هیجان بر اثر آدرنالین..) (این مساله رو دیدگاه رایج هم تائید می کنه). این محرک در بدن به گردش در میآد و بر روی سلولهای بدن ما تاثیر میزاره و فعالیت اون رو تغییر میده. هر سلولی وقتی از حالت عادی خارج بشه تاثیر پذیری و سایر ویژگی هاش هم متقابلا تغییر می کنه. زمانی که بدن من تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیره بدن من آسیب پذیر تر می شه و باکتری های نهفته شروع به فعالیت می کنند. و نتیجه اینکه من بعد از مدتی به یک بیماری دچار میشه...
خب می بینید که در بدن قبلا باکتری وجود داشته اما سلول های بدن من اجازه فعالیت به اونها رو نمی دن. پس زمانی که عامل بیماری زایی در بدن من شروع به قعالیت می کنه دلیل بر اینه که بدن من استعداد بیمار شدن رو پیدا کرده...!
اینکه مدعی این مساله می تونیم بشیم که پزشکی به دنبال علت نبوده به خاطر اینه که آخرین معلول رو از بین می بره ( یعنی باکتری) گاهی اوقات درمان خیلی سطحی تر صورت می گیره و فقط علایم ظاهری از بین می رن (مثل آلرژی) حالا فرض کنید که من این باکتری رو با استفاده از دارو ها از بین بردم . آیا من درمان شدم؟
جواب نه هستش. چون من باکتری رو از بین بردم ولی اگه در سلسله مراتب بالا نگاه کنید من هنوز استعداد سلولهای بدنم برای بیمار شدن رو درمان نکردم.
مثل یک درخت می مونه که من شاخ و برگ اون رو قطع می کنم (کشتن باکتری ها) اما تنه و ریشه همچنان استعداد رشد دارند (استعداد بدن من در ابتلا به بیماری...) اما اگه از اول ریشه این درخت خشکیده می شد دیگه جنگ و جدل برای از بین بردن باکتری ها بی معنی بودش چون خود به خود قدرت خودشون رو از دست می دادند...
مواردی رو که بالا بیان کردم به عنوان یک مثال برای جا افتادن این مساله بود و می تونیم این روند رو به خیلی از موارد بسط بدیم.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد