PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله عزت الله نگهبان، پدر دانش باستانشناسی نوین ایران



باستان شناس
14th December 2009, 05:11 PM
عزت الله نگهبان، پدر دانش باستانشناسی نوین ایران


دكتر عزت الله نگهبان - باستان شناس متولد ۱۳۰۰ - اهواز
۱۳۲۸- فارغ التحصیل رشته باستان شناسى از دانشگاه تهران
۱۳۲۹- ورود به مؤسسه شرق شناسى دانشگاه شیكاگو
۱۳۳۳- اخذ درجه فوق لیسانس
۱۳۴۵- اخذ دكتراى افتخارى از دانشگاه تهران
۵۶-۱۳۴۶- مدیریت گروه باستان شناسى دانشگاه تهران
۱۳۳۶- بنیان گذارى مؤسسه باستان شناسى دانشگاه تهران
- ایجاد كارگاه دائمى دشت قزوین براى فعالیتهاى دانشجویان

- از دكتر نگهبان چندین كتاب و بیش از ۷۰ مقاله مهم علمى در زمینه باستان شناسى به چاپ رسیده است.

«باستان شناسى، دانش بررسى فرهنگ هاى انسانى از راه بازیابى، مستندسازى، و تحلیل بازمانده هاى مادى بشر، همچون معمارى، دست ساخته ها، بازمانده هاى انسانى و یا پهنه زمین است.
هدف نهایى باستان شناسى، روشنگرى درباره تاریخ بشر و فراز و فرود شكل گیرى تمدن است.
از این رو بسیارى از رشته هاى دیگر علوم انسانى نظیر تاریخ، گیتا شناسى، زمین شناسى و مردم شناسى در پیوند با این دانش بشرى بوده اند. با این حال علم باستان شناسى از چندین دهه قبل نه تنها در اصول و روش تحقیق، بلكه در اهداف نیز به سرعت دستخوش تحولات بنیادى شده است.
باستان شناسى با درك مفاهیم میراث گذشتگان بر مبناى آثار باقى مانده در درون و برون خاك به این اسناد و میراث گذشته معناى فرهنگى ویژه مى دهد.» در ایران همپاى كاوش هاى فرنگیان، دانش باستان شناسى نزد معدود دانش آموختگان و فرهیختگان این رشته، بسط و گسترش یافت.
در این میان بودند بزرگانى كه در تثبیت و ساماندهى مبانى باستان شناسى از یك سو و پژوهش هاى فراگیر عملى این رشته در ایران سهم بسزایى داشتند. دكتر عزت الله نگهبان از جمله این بزرگان و از مهمترین آنهاست.

مهرگان امروز به این چهره مهم علمى اختصاص یافته است:


زهرا نعیمى: عزت الله نگهبان را جملگى پدر باستان شناسى نو در ایران مى دانند و جملگى از خدمات ارزنده اش یاد مى كنند.

خدمات او آنچنان است كه ضمن اهمیت هر كدام از عناوین آن، مجموع به هم پیوسته اى است كه به ارتقاى سطح دانش باستان شناسى به طور عام و گسترش كاوش هاى عملى به طور خاص منجر شده است. و نیز مى توان گفت بنیاد و اساس تحصیلات آكادمیك نو در رشته باستان شناسى و كمك به وضع قوانینى كه همچنان پا بر جا و راهگشاى بسیارى مسائل موجود در این زمینه است، مرهون تلاش و فعالیتهاى این پژوهشگر و معلم باستان شناس ایران است.

دید باز و دور اندیش نگهبان، تجارب بسیار او و آشنایى با وضعیت آموزش این رشته در دانشگاهها و اطلاع از جایگاه چنین مقوله اى در جوامع گوناگون و البته عشق به پایدارى میراث گذشتگان او را بر آن داشت كه تمام نیروى خود را به كارگیرد تا بتواند در جهت آشنایى هرچه بیشتر مردم و مسؤولان با فرهنگ، هنر و هویت پیشینیان خود و ایجاد نگرش نو به این موضوع كه تا آن زمان میراث فرهنگى را چیزى جز گنج تلقى نمى كردند، گامى مؤثر بردارد. نگهبان در ۱۳۰۰ شمسى در اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنى آلمانى در تهران به پایان برد.

او در سال ۱۳۲۸ فارغ التحصیل رشته باستان شناسى از دانشگاه تهران شد. در ۱۳۲۹ وارد مؤسسه شرق شناسى دانشگاه شیكاگو شد و در مدت چهارسال مدرك فوق لیسانس این دانشكده را از آن خود كرد.

طى این سالها با راهنمایى رونالدمك كان به بررسى سیر سفال نخودى رنگ در منطقه خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیارى در این زمینه جمع آورى كرد كه حاصل آن را در نهایت در رساله خود تدوین كرد.
همزمان با تحصیلات او در شیكاگو، اوضاع سیاسى ایران در نهایت پرتلاطم بود و نهضت ملى شدن صنعت نفت به پرتگاه كودتا نزدیك مى شد . با جریانات منتج به كودتا علیه دكتر مصدق و قیام ملى در سال ۳۲ اوضاع سیاسى و اجتماعى ایران آشفته شد و به همین دلیل كمكهاى مالى دولت ایران هم به دانشجویان ایران در خارج قطع شد و در این زمان بود كه او مخارج تحصیل و زندگى خواهرش را نیز كه به تحصیل در آلمان مشغول بود ، تأمین مى كرد و اینگونه بود كه نگهبان جوان با قطع كمكهاى مالى مجبور شد بخش اعظم وقت خود را صرف كسب درآمد كند.
یكى از جالبترین مشاغل گوناگونى كه طى این مدت تجربه كرد، عكاسى خانه به خانه از كودكان بود. شغلى كه لازمه آن چهره اى خندان و طبعى شوخ است و این بیانگر جنبه اى از شخصیت نگهبان بود كه او در پنهان كردن آن كم و بیش موفق بوده است.
او طى اقامتش در شیكاگو در اینترنشنال هاوس در نزدیكى دانشگاه زندگى مى كرد و در همین مكان بود كه با همسرش میر یام لویس میر دانشجوى رشته كتابدارى آشنا شد و با او ازدواج كرد. نسل نگهبان، نسل دلسوختگان فرهنگ ایرانى است و هویت ملى بیش از هر هویت دیگرى، بینش و نظرگاه این نسل را آراسته است.


نگهبان نیز یكى از سرسخت ترین مدافعان منظم كردن فعالیتهاى مربوط به باستان شناسى بود بسیارى او را دشمن بزرگ قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران مى دانند.

و به راستى كه نام او با مشى و منش پاسدارى از میراث فرهنگ ایران قرین و عجین است و با همین مشى بود كه در پنجمین كنگره بین المللى باستان شناسى و هنر ایران در سال ۴۷ مقاله اى ارائه داد و در آن ماده اى پیشنهاد كرد كه براساس آن خرید و فروش اشیاى باستانى به صورت غیر مجاز واز طریق قاچاق ممنوع اعلام شود. و كنگره را ملزم به صدور قانونى در این زمینه كرد و بدین ترتیب نقش اساسى در تصویب قطعنامه اى در محكوم كردن قاچاق و فروش اشیاى عتیقه داشت. او بهتر از هر كس دیگر مى دانست كه میراث فرهنگى ایران گنجینه اى است كه هویت فرهنگى ما را رقم زده است و حراست از آن را وظیفه خود مى دانست.

نگهبان پیگیرى صدور قطعنامه منع فروش اشیاى عتیقه را در سمت مشاورت اداره باستان شناسى وقت ادامه داد و سهم عمده اى را در جلوگیرى از فعالیتهاى غیر قانونى در زمینه خرید و فروش وقاچاق اشیاى باستانى به خود اختصاص داد.

او حتى درمخالفت با شهرام، پسر اشرف پهلوى كه یكى از عاملان خرید وفروش عتیقه درسالهاى پیش ازانقلاب بود، نامه اى به شاه نوشت وازبین رفتن آثار فرهنگى را متذكر شد واینك تمام هم و غمش دراعتلاى مملكت خواهد بود... دركنار این نگاه سرسختانه براى حفظ میراث فرهنگى ایران ، او شرایط كاوش و پژوهش هاى علمى ونظرى درباره این میراث غنى را براى همه پژوهندگان فراهم مى كرد.

نگهبان به طور تصادفى با دعوت رابرت بردوود از باستان شناسان مهم آن دوران وهمكارانش به ایران فصل جدید علمى درباستان شناسى پیش ازتاریخ ایران ایفا كرد. تا پیش از ۱۹۶۰ اطلاعات ما درمورد آغاز دوران روستانشینى وتوسعه اقتصاد معیشتى برپایه كشاورزى درایران، بسیار اندك بود .

درسالهاى ۱۹۵۰ دكتر« بردوود» براى پژوهشهاى علمى درباره دوران پلایستوسین مؤخر و هولوسین قدیم (۱۲۰۰۰ تا ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد) سرگرم فعالیتهاى باستان شناختى دركردستان عراق بود. با سقوط رژیم پادشاهى درعراق دراواخر سالهاى ۱۹۵۰ ادامه كار پژوهشى غیرممكن شد ودرخواست او براى پژوهش درتركیه به جایى نرسید.

در۱۹۵۸ دركنگره بین المللى باستان شناسى پیش از تاریخ درهامبورگ دكتر نگهبان و بردوود یكدیگر را ملاقات كردند، نگهبان از مشكل بردوود مطلع شد و پیشنهاد كرد كه او كار خود را دركوهپایه هاى زاگرس درایران ادامه دهد.

این ملاقات اتفاقى و استقبال بردوود از این پیشنهاد سرآغاز فصلى جدید درباستان شناسى ایران بود ودرنتیجه آن گروهى ازبهترین باستان شناسان بین المللى مانند سانگهول، كنت فلانرى، پتى جوواتسون و بروفس ها و ... فعالیتهاى علمى خود را درایران متمركز كردند.

عزت الله نگهبان تا سال ۱۳۳۵ شمسى در آمریكا بود اما با شنیدن گزارشهایى مبنى بر غارت تپه باستانى مارلیك و پاسدارى ازمیراث فرهنگى كه دروجود او همواره زبانه مى كشید باعث شد تا باز گردد وبه كاوش دراین منطقه بپردازد.

بالاخره محوطه باستانى مارلیك ازقدیمى ترین وغنى ترین محوطه هاى باستانى كشور درسال ۱۳۴۰ توسط هیأت ایرانى به سرپرستى دكتر نگهبان وتلاش دكتر محسن مقدم مأمور تشكیل هیأت ، مورد كاوش قرارگرفت.

اشیاى به دست آمده ازمارلیك ، مهرها وتدفین هاى نادرش گنجینه اى را فراهم كرد كه درنهایت با راه یابى به موزه، برگ دیگرى از اسناد تاریخ تمدن درسرزمین ایران آشكار شد.
نگهبان همچنین با كاربر روى منطقه باستانى هفت تپه باعث نجات این آثار از تخریب وغارت شد. طرح كشت نیشكر مى رفت كه آثار موجود دراین منطقه را براى همیشه ازبین ببرد. حضور نگهبان مانع از این فاجعه فرهنگى شد.

او دركنار كار دانشگاه وگروه باستان شناسى كارهاى پژوهشى وتحقیقاتى خود را انجام مى داد. پس از بازگشت به تهران با درجه دانشیارى به استخدام دانشگاه تهران درآمد وبا اخذ دكتراى افتخارى ازدانشگاه تهران درسال ۱۳۴۵ به درجه استادى ارتقا یافت. او درسال ۱۳۳۶ مؤسسه باستان شناسى دانشگاه تهران را بنیاد نهاد وبه مدت ۱۰ سال عهده دار ریاست آن بود.

ازجمله كارهاى ماندگار نگهبان دردانشگاه تهران كه گروه باستان شناسى اش پویایى و پرورش نخبه هاى امروز این رشته را مدیون اوست، قراردادن واحدهاى عملى براى دانشجویان این رشته حین ۴ سال تحصیل بود. او با متمركز كردن فعالیتهاى علمى خود درایران اقدام به ایجاد كارگاهى دائمى دردشت سگز آباد قزوین كرد.

براى این كار پس از كوششهاى فراوان موفق به كسب مجوز وبودجه لازم براى تعمیر كاروانسراى محمود محمد آباد خره شد.

با مرمت این كاروانسرا كه تنها مخروبه اى از آن باقى مانده بود، محلى جهت پژوهشهاى مستمر دانشگاه تهران به وجود آمد كه دانشجویان در فعالیتهاى میدانى براى پیشبرد اهداف باستان شناسى تربیت مى شدند.

ویلاى شخصى دكتر نگهبان دركلاردشت نیز پایگاه بررسیهاى پژوهشى وباستان شناسى دانشجویان بود كه با رفتن نگهبان به فیلادلفیا این محل خالى شد. فارغ از برنامه تدریس وامور ادارى دكتر نگهبان اوقات فراغت خود را به مطالعه برروى فعالیتهاى خود اختصاص داده وهمچنان دراین راه خستگى ناپذیر است.

پس ازانقلاب نگهبان از ایران رفت . سالها از وطن خویش وجایى كه یك عمر زندگى اش را صرف آن كرده بود، دور بود تا اینكه پس از تشكیل سازمان میراث فرهنگى ، دكتر مهدى حجت اولین رئیس این سازمان، ازاو دعوت كرد تا به ایران بیاید ودرسمت مشاور و راهنماى پروژه هاى باستان شناسى، با این سازمان همكارى كند. نگهبان به ایران بازگشت، طى مراسمى ازاو قدردانى شد واز آن پس به عنوان مشاوره و راهنما درپروژه ها دائماً دررفت و آمد به ایران بود. اما هم اكنون چهار سالى هست كه كهولت سن به او اجازه چنین سفرهایى نمى دهد .

نگهبان را دركنارمان نمى بینیم اما نام او و تلاشهایش ، همواره با ما و تمامى فعالان عرصه باستان شناسى وبه خصوص دانشگاه تهران خواهد بود.

كتابهاى فلزات مارلیك ، گزارش كامل خویات مارلیك، وگزارش كاوشهاى هفت تپه وتعداد بیش از ۷۰ مقاله علمى درزمینه هاى مختلف تاریخ وهنر به خصوص عیلامى ، مكتوباتى است كه از او به یادگار مانده ومنبع همه دانشجویان ودانش آموختگان باستان شناسى درایران بوده ، هست وخواهد بود.



http://www.hammihan.com/pbio/id/000256.php (http://www.hammihan.com/pbio/id/000256.php)

تاری
10th January 2010, 07:42 PM
یارب

( مرحوم دکتر نگهبان پل ميان دانشگاه و اداره کل باستان‏شناسي بود.
نگهبان با تاسيس دروس عملي در دانشگاه تهران باعث شد تا دانشگاه تهران سهم زيادي در کاوش‏هاي باستان‏شناسي کشور داشته باشد. اين امر سبب شد تا حلقه ميان پژوهش‏ هاي علمي دانشگاه و اداره کل باستان‏شناسي وقت محکم‏تر شود و دانشگاهيان فرصت بيشتري براي انجام کاوش‏هاي باستان‏شناسي داشته باشند.
"حسن فاضلي نشلي"، با اعلام اين مطلب به CHN گفت: «نگهبان نخستين کسي بود که دروس عملي باستان شناسي را در دانشگاه تهران راه اندازي کرد و محوطه باستاني زاغه را به اين منظور اختصاص داد. وي همچنين نخستين حلقه ارتباطي دانشگاه و اداره کل باستان شناسي کشور بود.»

به گفته وي اين حلقه ارتباطي سبب شد تا دانشگاه و مراکز پژوهشي فرصت پژوهش داشته باشند و توليد علم به صورت دانشگاهي در خصوص باستان شناسي به جريان افتد.

فاضلي در گفت و گو با CHN گفت: «در سال 1363 دکتر نگهبان کاوش‌هاي باستان شناسي هفت تپه را آغاز کرد و به برکت وجود ايشان پايگاهي در اين محوطه باستاني داير شد که از آن مي توان به عنوان نخستين پايگاه باستان شناسي ياد کرد.»

فاضلي افزود: «وي موسسه باستان شناسي دانشگاه تهران را راه اندازي کرد و بسياري از کارهاي ارزشمند خود را به چاپ رساند. اين از جمله کارهاي مهم وي بود که تا پايان عمر نيز دنبال شد.»

وي گفت: «در سال 1384 به آمريکا رفتم و ايشان را ملاقات کردم. به علت تصادفي که کرده بودند روي ويلچر نشسته بودند. همانجا دغدغه چاپ باقي مانده آثارشان را داشتند و به اين ترتيب من را متولي چاپ آثارشان در ايران کردند که به زودي آن ها را به همراه نامه هايشان منتشر خواهم کرد.»

فاضلي همچنين به CHN گفت: «از ديگر کارهاي مرحوم نگهبان ارتباط ايشان با باستان شناسان خارجي بود و همچنين ايشان در کشورهاي اروپايي موزه هاي باستان شناسي ايران برپا کردند که باعث معرفي کشور و تاريخ ارزشمندمان به جهانيان شد.»

رئيس پژوهشکده باستان شناسي گفت: «از پيشکسوتان شنيده‌ام که نظم بسيار دقيقي در کارهاي خود داشت و بر اين موضوع تاکيد مي کرد. دکتر نگهبان در حالي پايان عمر روي ويلچر نشسته بود و بيماري آلزايمر او را از پا در مي آورد، همچنان سراغ برخي شاگردان خود را مي گرفت که در ايران از او به نيکي ياد نمي کنند. همين موضوع نشان مي دهد که چه انسان آزاده اي بود.»
.....
خبرگزاري ميراث فرهنگي_‌گروه ميراث فرهنگي_‌ مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر نگهبان در موزه ملي و با حضور سرپرست پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و همچنين خانواده دکتر نگهبان و باستان شناسان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومي پژوهشکده باستان شناسي، در اين مراسم "حسن فاضلي نشلي"، رئيس پژوهشکده باستان شناسي، فقدان پدر باستان شناسي ايران را به همگان تسليت گفت و مرحوم دکتر نگهبان را از بي بديل ترين باستان شناسان ايران در حوزه علمي و مديريت خواند.

وي باستان شناسي ايران را مديون زحمات اين باستان شناس فرهيخته دانست و با ذکر خاطراتي از ديدار دکتر نگهبان، کارهاي چاپ نشده و ارزشمند دکتر نگهبان را از جمله آثار منحصر بفرد دانست و پيشنهاد چاپ اين آثار از سوي پژوهشگاه را داد.

در ادامه "ملک شهميرزادي"، از شاگردان دانشمند دکتر نگهبان وجود نگهبان و حضور او در موسسه باستان شناسي را دليل بر پيشرفت باستان شناسي ايران دانست چرا که پيش از نگهبان تحصيلات در رشته باستان شناسي فقط در دوره کارشناسي قابل انجام بود و دانشجويان براي ادامه تحصيلات راهي کشورهاي ديگر مي شده اند.

ملک شهميرزادي در ادامه نکات اخلاقي بي نظير در دکتر نگهبان همچون دقت، نظم، مسئوليت پذيري، مهر، عشق و دلسوزي را برشمرد.

"محمود موسوي"، ديگر شاگرد استاد نگهبان نيز باستان شناسي ايران را به عقيده خود به دو دوره پيش از نگهبان و پس از نگهبان تقسيم کرد.

او پيش از نگهبان آندره گودار و مصطفوي را از بنيان گذاران باستانشناسي در ايران دانست ولي طلوع نگهبان، باستان شناسي علمي را براي ايران به ارمغان آورد.
در پايان نيز "موسوي"، سرپرست پژوهشگاه، ايران و باستان شناسي را مديون زحمات مرحوم نگهبان خواند.
منبع: خبرگزاري ميراث فرهنگي www.chn.ir (http://www.chn.ir/))

در ضمن استاد خانم زهره روح فر هم از دانش آموختگان مکتب مرحوم دکتر نگهبان بودند که هم اکنون در کنار ایشان افتخار شاگردی نصیبمان شده است.@};-

یا علی

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد