PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تسلیحات شیمیایی .... گاز خردل



ریپورتر
16th November 2009, 08:18 PM
خلاصه

گاز خردل يا سولفور موستارد (1) يكي از شايع‌ترين عواملي است كه به عنوان سلاح شيميايي مورد استفاده قرارگرفته است. اگر چه اين گاز به عنوان يك عامل تاول‌زا شناخته شده است ولي تأثيرات شديدي بر روي سلول‌هاي اپي‌تليال و عمدتاً از طريق مكانيسم الكيلاسيون (2) به‌جاي مي‌گذارد. اين گاز ابتدا در سال 1917 در بلژيك استفاده گرديد. مهمترين عوارض موضعي ناشي از گاز خردل التهابات پوستي شديد، نكروز بافت و كونـــــژ كتيويت راههاي تنفسي است. عوارض تنفسي و چشمي ناشي از گاز خردل ممكن است سالها بعد از تماس اوليه با عامل ادامه يابد. هنوز پادزهر مناسب و مؤثري بر عليه آن شناخته نشـــده است و درمان عوارض آن عمدتاً به صورت علامتي انجام مي‌شود به همين دليل جلوگيري از تماس عامل با بافت‌هاي بدن مؤثرترين راه مقابله با گاز خردل است.

مقدمه

مهمترين عامل ايجادكننده ضايعات ناشي از گاز خردل مرگ سلولي است كه به دنبال الكيلاسيون اهداف حساس داخل سلول ايجاد مي‌شود. در خصوص مكانيسم اثر گاز خردل و ايجاد عوارض آن مكانيسم واحدي وجود ندارد. در حال حاضر چند مكانيسم مهم در مورد اثرات گاز خـــردل مطرح است كه هر يك از آنها قادر به توجيه بخشي از عوارض گاز خردل هستند مانند اثر مهاري گاز خردل بر متابوليسم انرژي در سلول و مهار گليكوليز كه نقش بسيار مهمي در مرگ سلولي در مرحله حاد آسيب ناشي از گاز خردل دارد. اين عوامل عوارض مختلفي مانند عوارض تنفسي، پوستي، چشمي، سيستم ايمني و … ايجاد مي‌كند كه 2 مورد اول آن شايع‌تر بوده و هركدام از آنها به 2 دسته عوارض حاد اوليه و ديررس تقسيم مي‌شوند.

اثرات سولفورموستارد بر دستگاه تنفسي و تنفس

از آنجا كه سولفورموستارد به صورت گاز استفاده مي‌شود مي‌تواند به مجاري تنفسي تحتاني راه يابد. با تماس ذرات گازي شكل با گيرنده‌هاي اصلي سرفه، بيمار دچار سرفه‌هاي قطاري مي‌شود كه ابتدا بدون خلط بوده ولي به تدريج خلط نيز به آنها اضافه مي‌شود. به مرور با آسيب اپي‌تليوم سطحي برونشها، سلول‌هاي مژكدار كه وظيفه خروج ترشحات را به عهده دارند، قادر به انجام وظيفه خود نبوده و ترشحات در برونشها تجمع يافته و دهـــــانه برونشيولها و برونشها مسدود مي‌گردد و ايجاد آتلكتازي (1) در ريه مي‌شود.با افزايش سرفه و خلط، اكسيژن كافي وارد آلوئولها نشده و گازكربنيك حاصل از متابوليسم سلول‌ها نيز از ريه خارج نمي‌شود و سندرم هيپوونتيلاسيون (2) ايجاد مي‌گردد و اگر خونريزي حاصل از التهاب مجاري نيز زياد گردد مي‌تواند منجر به انسداد مجاري تنفسي و خفگي بيمار گردد.

در هر حال گاز خردل باعث تخريب بافت ريه و راههاي هوائي، ايجاد اختلالات بيوشيميايي در ريه، آسيب عروقي ريه و اختلال در عملكرد سلول‌هاي دفاعي ريه را مي‌نمايد.

از عوارض مزمن اثر گاز خردل بر ريه‌ها مي‌توان به برونشيت مزمن (3) ، فيبروز (4) ريه، آسم (5) ، برونشكتازي (6) ، تنگي نفس موضعي در تراشه و برونشهاي اصلي و كانسر ريه اشاره نمود.

درمان

قسمت عمده‌اي از تغييرات پاتولوژيك ايجاد شده در ريه به دنبال تماس با گاز خردل غير قابل برگشت است و تلاش درماني در اين بيماران فعلاً در محدوده كنترل علائم تنفسي، كاهش عوارض و درمان عفونـــــت‌هاي ريوي و جلوگيري از پيشرفت ضايعات ريوي مي‌باشد.

اثرات سولفورموستارد بر پوست

پوست از اولين اعضاي بدن است كه در معرض گاز خردل قرار مي‌گيرد و به علت وسعت آن در مقايسه با ساير اعضاء معمولاً بيشترين آسيب را نيز متحمل مي‌شود. تقريباً 80% خردل مايع كه روي پوست قرار مي‌گيرد تبخير مي‌شود و 10% آن از سطح پوست نفوذ مي‌كند و مابقي جذب سيستميك مي‌شود. خردلي هم كه به پوست نفوذ كند و جذب شود ديگر قابل جدا شدن نيست. به طور كلي ايجاد ضايعات پوستي غير از ميزان گاز به ساير عوامل مانند: درجه حرارت، ميزان رطوبت، رطوبت روي سطح پوست، محل آناتوميك ضايعه روي پوست و … بستگي دارد. مناطق گرم و مرطوب پوست مثل ناحيه پرينه، دستگاه تناسلي، زير بغل و گردن به گاز خردل حساس‌تر هستند.

توالي تغييرات پوستي معمولاً به شرح زير است :

• اريتم (7) (48-2 ساعت بعد از تماس) با ادم مختصر پوست، خارش، سوزش و ايجاد حالتي شبيه آفتاب سوختگي با افزايش پيگمانتاسيون (8) .

• ايجاد تاول گنبدي شكل با ديواره نازك، شفاف، سطحي و محصور توسط اريتم. مايع تاول ابتدا شفاف بوده ولي بعداً زردرنگ و منعقد مي‌شود. اين مايع داراي خردل نبوده و تاول‌زا نيز نمي‌باشد. تاول حاصله در نواحي چينهاي بدن، سطوح قدامي آرنج و خلفي زانو مانع تحرك لازم مي‌‌شوند. اين تاولها امكان دارد به راحتي پاره شوند.

• سوختگي عميق كه بيشتر در نواحي تناسلي رخ مي‌دهد و مي‌تواند ايجاد عفونت و نكروز نمايد. متعاقب سوختگي پوست امكان دارد كه بافت مذكور دچار مشكلاتي چون اسكار، محدوديت حركتي، كوتاهي و درد گردد.

درمان

حسب مورد شامل استفاده از لوسيونهاي ضد خارش و تركيبات استروئيدي قوي و رعايت نكات بهداشتي جهت جلوگيري از عفونت و استفاده از داروهاي مسكن جهت كاهش درد و در موارد ضروري استفاده از آنتــــي‌بيوتيك مناسب و شستشوي خوب و شستشوي تاولها با سرم نمكي است. به طور كلي مراقبت از ضايعات پوستي خردل شبيه مراقبت از سوختگي‌هاي درجه 2 مي‌باشد.

سوختگي‌هاي باضخامت كامل پوست بدون پيوند به‌خوبي ترميم نمي‌شوند و پيوند پوست بدون مشكل خاصي قابل انجام است. معمولاً ضايعات سطحي پوست طي 21-14 روز و ضايعات عميــــق‌تر طي 60 روز بهبود مي‌يابند.

توانبخشي

توانبخشي اصلي در واقع همان رعايت اصول ايمني و استفاده از تجهيزات لازم مراقبتي هنگام روياروئي با اين عامل در ميدانهاي نبرد، مراكز تحقيقاتي و صنعتي و … مي‌باشد تا از ايجاد عوارض حتي‌الامكان جلوگيري گردد.

توانبخشي ريوي

توانبخشي ريوي براي افراد مصدوم در 2 مرحله حاد اوليه و مقابله با عوارض ديررس (مزمن) عمدتاً متفاوت است. توانبخشي در مرحله حاد اوليه جهت حفظ جان مصدوم بوده و عبارتند از : باز نگهداشتن راههاي هوائي، تخليه ترشحات حاصله با استفاده از تكنيك‌هاي ويبريشن، پركاشن، پوسچرال درناژ و تمرينات تنفسي خاص و رساندن اكسيژن لازم كه از اهميت خاصي برخوردار است، چون مي‌تواند از خفگي و مرگ مصدوم جلوگيري نمايد. مرحله مزمن عوارض ريوي بايد بيشتر به مقابله با عوارضي مانند برونشيت مزمن، فيبروز ريه و آثار آن مثل آسم، برونشكتازي، تنگي نفس موضعي در تراشه و برونشــهاي اصلي و بالا بردن ظرفيت تنفسي بيمار توجه نمود كه ايــن كار را مي‌توان از راههاي ذيل انجام داد :

• توجه به ميزان ظرفيت تنفسي مصدوم از طريـــق انجام اسپيرومتري و ساير بررسي‌هاي باليني موجود در توانبخشي.

• توجه به ميزان تبادلات گازي مصدوم و در صورت تغيير در ميزان طبيعي آن انجام اقدامات لازم تنفسي مانند: دادن اكسيژن و يا استفاده از كيسه‌هاي تنفسي بيمار جهت تنظيم كردن ريتم اكسيژن و دي‌اكسيد كربن تبادل شده.

• توجه به ميزان حركات قفسه سينه و وضعيت عضلات مداخله كننده در امر تنفس و در صورت ايجاد اختلال در اين حالت تجويز تمرينات تنفسي لازم مانند تمرينات ديافراگماتيك و تمرينات اتساعي قفسه سينه.

• انجام تمرينات لازم جهت دادن وضعيت‌هاي مناسب جهت تخليه ترشحات احتمالي موجود در راههاي هوايي.

• تحريك رفلكس سرفه در مواردي كه فرد قادر به سرفه كردن نيست و تشويق فرد به سرفه كردن در مواردي كه انجام اين كار امكان پذير است.

• تلاش جهت جلوگيري از انسداد راههاي هوايي از طريق استفاده از هواي مرطوب و داروهاي رقيق كننده خلط، داروهاي برطرف كننده انسداد و اسپاسم راههاي هوائي، انجام تمرينات اتساعي قفسه سينه، تخليه ترشحات موجود در راههاي هوائي و … .

• تجويز ورزش‌ درماني مناسب جهت فائق آمدن بر فرآيندهاي پاتولوژيك صورت گرفته و بهبود وضعيت تهويه

(ونتيلاسيون) و تنفس (رسپيراسيون) در افراد مصدوم.

• جلوگيري از كلاپس بافت ريه از طريق باز نگه‌داشتن راههاي هوايي و بالا بردن ظرفيت تنفسي و انجام تمرينات تنفسي مناسب با وضع بيمار.

• استفاده از تنفس لب غنچه‌اي در مواردي كه مصدوم، بيماري مزمن انسدادي ريه دارد.

• ورزشهايي كه داراي بيشترين فايده براي بيماران دچار اختلالات ريوي، مي‌باشد عبارتند از: پياده‌روي، دوچرخه سواري بر دوچرخه ثابت، شنا، البته بايد هنگام تجويز ورزش جهت اين افراد به 3 اصل : تعيين شدت، مدت و ميزان ورزش توجه نمود تا فرد مصدوم دچار مشكل نگردد.

توانبخشي پوست

عمدتاً در موارد مزمن و يا بعد از مرحله حاد موضوعيت پيدا مي‌كند و جهت جلوگيري از ايجاد صدمات ثانويه در بافت پوست و سيستم موسكولواسكلتال است. سوختگي‌هاي پوست در مصدومين با گاز خردل عمدتاً از نوع سوختگي‌هاي درجه 2 مي‌باشد. لذا در برخورد با اين افراد بايد به نكات ذيل توجه نمود.

افراد بايد به نكات زير توجه نمايند :

• دادن وضعيت مناسب به اندامها جهت جلوگيري از ايجاد كنتراكچر و دفورميتي در اندامها.

• انجام استرچ در بافت‌هاي نرم جهت جلوگيري از ايجاد بافت اسكار و يا ايجاد كنتراكچر و كوتاهي در اندام.

• انجام حركات لازم اكتيو و پاسيو در مفاصل درگير، جهت حفظ دامنه حركتي طبيعي اندام و جلوگيري از محدوديت‌هاي مفصلي.

• استفاده از ماساژ جهت جلوگيري از چسبندگي‌هاي بافتي و ايجاد بافت اسكار.

• استفاده از هيدروتراپي جهت ضد عفوني نمودن زخمهاي ايجاد شده، جلوگيري از كنتراكچرها، محدوديت‌هاي مفصلي و عضلاني كه به‌علت عدم حركت دچار ضعف شده‌اند.

*****

منابع:

• دكتر چراغعلي ع . ، (1379). ، پيشگيري و درمان عوارض ناشي از سلاح‌هاي شيميايي ، انتشارات گلبان.

• دكتر حلي‌ساز م.ت . ، (1378). ، توانبخشي در بيماريهاي ريوي ، انتشارات دانشگاه علوم پزشكي تهران.

• عظيمي ن . ، (1376). ، فيزيوتراپي در سوختگي ، انتشارات دانشگاه علوم پزشكي ايران.

• سيدي م . ، (1367). ، سوختگي‌ها و سلاح‌هاي شيميايي و مواد راديواكتيو ، انتشارات آستان قدس رضوي.

• حبيبي‌نيا ا . ، (مترجم) . ، (1374). ، ‌بيماريهاي پوست و سوختگي (تشخيص و درمان) مرك مينوال، انتشارات چهر.

ریپورتر
16th November 2009, 08:19 PM
مروری بر استفاده عراق از سلاح‌ شیمیایی در عملیات بدر؛

تنها در یک حمله شیمیایی عراق بیش از 500 نفر مجروح بر جای ماند
دشمن بعثی در سال‌های دفاع مقدس بارها از سلاح شیمیایی به طور وسیع در مقابل رزمندگان اسلام و در راستای سرپوش گذاشتن بر ناتوانی خود در برابر آنها، استفاده کرد، مقاله حاضر گزارش بهداری کل سپاه در خصوص پدافند شیمیایی ـ میکروبی در عملیات بدر و تاریخچه مختصر از استفاده دشمن از این سلاح در جنگ اشاره دارد.

نحوه دستیابی به سلاح:
از حدود سال ‌‌١٣٥٥، رژیم عراق با جمع‌آوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمع‌آوری اطلاعات درباره سلاح شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه موفقیت هایی را بدست آورد. مسلماً تأمین سلاح شیمیایی عراق تا حد زیادی به خارج وابسته است اما نمی‌توان این را انکار کرد که این کشور از توانایی تولید بسیاری از انواع این سلاحها که پیچیدگی خاصی ندارند برخوردار است. چند سال پیش برخی از مجاهدین عراقی نقل کردند که نیروهای عراقی از طریق کویت شبانه، محموله‌های سلاح شیمیایی را تحویل می‌گیرند محموله‌هایی که در میان آنها ماسک‌های ضدگاز نیز دیده می‌شود.

هر چند توسل عراق به سلاح‌ شیمیایی به طور محدود از زمان آزادسازی خرمشهر بوده است اما می‌توان کاربرد گسترده آن را پس پیروزیهای بزرگ ایران و شکست نیروهای عراقی به ترتیب در عملیاتهای والفجر‌‌٢، والفجر‌‌٤، خیبر و بدر دانست.

در عملیات والفجر‌‌٢، عراق در دو مرحله در بمبارانهای هوایی خود در اطراف پادگان حاج عمران از گاز خردل استفاده کرد که در نتیجه آن حدود ‌‌١٠٠ نفر به شدت مجروح شدند. افرادی را که ما در تهران معاینه کردیم همگی بهبود یافتند. در عملیات والفجر‌‌٣، عراق از گاز شیمیایی استفاده نکرد و بر عکس در عملیات والفجر‌‌٤، به طور وسیعی مجدداً گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار برد که بدین ترتیب، حدود بیست تن شهید شدند. عراق هم زمان با این عملیات در بسیاری از شهرها و روستاها نیز از گلوله‌های توپ و بمبهای شیمیایی استفاده و تعدادی از مردم غیر نظامی را شهید و مجروح کرد.


در عملیات خیبر نیز، همانند عملیاتهای گذشته چند روز پس از تصرف جزیره و پیشروی نیروها بمبارانهای وسیع شیمیایی آغاز شد این بمبارانها نخست در منطقه پشتیبانی (شط علی) صورت گرفت و سپس به تدریج تمام جزیره را در بر گرفت. این در حالی بود که توپخانه شیمیایی دشمن نیز به شدت کار می‌کرد برای نمونه تنها در یکی از این روزها بیش از صد بمب خردل پرتاب شد که هر یک از آنها حاوی بیش از چهل لیتر مایع خردل بود که پس از انفجار، بخار می‌شد و چند کیلومتر را آلوده می‌کرد.


از تاریخ ‌‌7/١٢/62 تا ‌‌27/١٢/62عراق همچنان گاز خردل را علیه نیروهای ما به کار می‌گرفت. در ‌‌٢ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ رژیم بغداد برای نخستین بار در تاریخ جنگهای دنیا از گاز اعصاب استفاده کرد.


این گاز در جنگ اول جهانی هنوز کشف نشده بود و در جنگ دوم نیز آلمانها پس از تهیه این گاز از به کار گیری آن خودداری کردند، در مجموع عراق سه حمله هوایی برای به کارگیری عامل اعصاب در روزهای ‌‌٢٧ و ‌‌٣٠ اسفند ماه سال ‌‌١٣٦٢ در منطقه جفیر، پاسگاه شهید برزگر و جزیره انجام داد. دستاورد استفاده از این عامل برای عراق بسیار عالی بود زیرا از آغاز عملیات تا آن تاریخ با آن همه بمب و گلوله توپ حاوی عامل خردل کلاً ما در حدود ‌‌١٥٠٠ نفر مجروح داشتیم در حالی که با مصرف مقداری کمی از گاز اعصاب حدود ‌‌٨٥٠ نفر از رزمندگان مجروح شدند. به هر حال عراق تا آغاز عملیات بدر دیگر از گاز اعصاب استفاده نکرد اما مصرف گاز خردل را همچنان ادامه داد. در تاریخ ‌‌٢١ فروردین ماه سال ‌‌١٣٦٣ عراق شاید برای نخستین بار استفاده از گازهای خفه کننده (احتمالاً از نوع کلر پیکرین) را با بهره‌گیری از بمب‌های قابل پرتاب از هواپیما آغاز کرد؛ حمله‌ای که بیش از پانصد نفر را مجروح کرد.


در کل در عملیات خیبر در اثر حملات شیمیایی بیش از ‌‌٣٥٠٠ تن مجروح و ‌‌٧٠ تن شهید داشتیم. این در حالی بود که تعداد زیادی بمب و گلوله عمل نکرده به دست ما افتاد که ایراد آنها نقص در فیوز بود.


در عملیات بدر، دشمن از همان ابتدای عملیات بمبها و گلوله‌های توپ حاوی مواد شیمیایی، به ویژه گاز اعصاب را د سطح گسترده‌تر نسبت به عملیات خیبر به کاربرد چرا که در عملیات پیشین نتیجه خوبی گرفته بود. در واقع این بار عراق برخی از گازها را با بهره‌گیری از هواپیما به صورت سمپاشی از ارتفاع بالا روی جزیره پخش می‌کرد. باید یادآور شد که در این عملیات گاز خردل به طور بسیار محدودی به کار گرفت شد. نکته در خور توجه دیگر در مورد این عملیات آنکه دشمن برای نخستین بار در جنگ با ما و نیز برای سومین بار در طول جنگهای دنیا (دو بار نخست در جنگ جهانی اول بوده است) از مشتقات سیانور استفاده کرد. همچنین، عامل دیگری که به مقدار زیاد در عملیات بدر به کار رفت، یک عامل خارش‌زا بود که تکنیک‌های ما نیز توانایی مقابله با آن را نداشتند. تنها عوارض این گاز خارش و قرمز شدن پوست بود.


بعد از این چهار نوع گاز که اشاره شد، دشمن از یک نوع گاز دیگر استفاده کرد که هیچ یک از نشانه‌های بالینی آن با گازهای قبلی مطابقت نداشت و ظرف ‌‌٢٤ ساعت نخست دو تن از رزمندگان را شهید کرد. البته این گاز بسیار محدود به کار گرفته شد. همچنین دشمن در همان روز نخست عملیات بدر، به مقدار زیاد از بمب‌های فسفری استفاده کرد و با انجام چند حمله با گاز اعصاب و سیانور توانست حدود دو هزار نفر از نیروهای ما را به پشت جبهه تخلیه کند، گاز سیانور در مدت دو دقیقه برخی از رزمندگان را شهید کرد.


بهداری سپاه درفاصله عملیات خیبر تا بدر، به مطالعه پرداخت و روشهای نوین درمان مجروحان را بررسی کرد و نتیجه گرفت که باید درمان مجروحان شیمیایی‌ و میکروبی از همان اورژانسهای خط مقدم آغاز شود از این رو تعدادی از پزشکیاران آموزش دیده را در اورژانسها، بیمارستانهای صحرایی و مرکز درمانی حمید مستقر کرد که خوشبختانه با یاری امام زمان (عج) درمان مجروحان را به خوبی انجام دادند و تقریباً می‌توان گفت تمامی مجروحان (حتی با حال اغما یا وقفه تنفسی) در صورت رسیدن به اورژانس‌ها، بهبود می‌یافتند.


علت مرگ بیشتر شهیدان ما در عملیات بدر به علت آلوده شدن به گاز سیانور بود که حتی فرصت ماسک‌گذاری را به رزمندگان نداد. در این عملیات جمعاٌ حدود بیست تا سی تن شهید شیمیایی داشتیم که حدوداً پنج مورد مربوط به گاز اعصاب ‌‌٢ مورد یک عامل مشکوک و دیگران به گاز سیانور مربوط بوده است. البته تا این تاریخ نیز در اثر آلودگی با گاز خردل در حدود پنج نفر دیگر به شهادت رسیده‌اند.


تنها در تاریخ‌‌2٣/١٢/63 تا ‌‌25/١٢/63 که بیشترین حملات شیمیایی صورت گرفت، حدوداً ‌‌١٥٠٠ مجروح شیمیایی گاز اعصاب و سیانور به پشت جبهه تخلیه شدند که ‌‌٨٠٠ نفر مجروح بدحال در بین آنان وجود داشت، از این میان، ‌‌٢٥٠ نفر در حالت اغمای کامل بودند که برخی، حتی نفسشان نیز قطع شده بود و کف از دهانشان خارج می‌شد. با وجود این، از گروه مزبور هیچ کس شهید نشد و همگی با هوشیاری کامل و حال عمومی تقریباً خوب مرخص شدند.


در درمان تعدادی از مجروحان (حدوداً ‌‌١٠٠ ـ ‌‌١٥٠ نفر) که با گاز خردل آلوده شده بودند، از روشهای جدیدی استفاده شد که بسیار مؤثر بودند.


کل مجروحان بدحال در عملیات خیبر ـ که طی آن عراق بیش از یک ماه از سلاحهای شیمیایی‌ استفاده کرد ـ حدود هزار نفر بود، در حالی که در عملیات بدر پس از درمان اولیه تعداد آن بیش از بیست تا سی مورد نبود. بررسی اجمالی پرونده‌های موجود در بیمارستان‌های تهران نشان می‌دهد که بیشتر مجروحان شیمیایی عملیات بدر مرخص شده یا از حال عمومی خوبی برخوردارند. با بررسی ساده‌ای متوجه می‌شویم که دشمن در استراتژی خود در استفاده از سلاحهای شیمیایی به تدریج، تغییراتی داده و پیشرفتهایی را بدست آورده است. در ضمن، باید یادآور شد برخلاف عملیات خیبر که تعدادی بمب عمل نکرده در اختیار ما قرار گرفت در عملیات بدر، تمامی گلوله‌ها و بمب‌های شیمیایی دشمن عمل کرد و حتی یک مورد گلوله عمل نکرده بر جای نماند.


ضعف‌های پدافند شیمیایی:


‌‌١)- ماسک باید همیشه به همراه رزمندگان باشد و آن را به کمر خود ببندند. بررسی حدود ‌‌١٧ تن شهید ناشی از گاز سیانور نشان می‌دهد که آنها در کنار سنگر خود ایستاده بودند و در مدت دو دقیقه‌ای که گاز پخش شد، حتی فرصت نکردند از داخل سنگر ماسکهای خود را بردارند و از آنها استفاده کنند.


‌‌٢)-در بررسی واحدها مشاهده شد که حتی پس از آغاز عملیات در جزیره هم از ماسک یا قوطی امداد استفاده نشده بود.


‌‌٣)-ریش بلند برخی از برادران، به ویژه پیرمردها باعث شده بود که به رغم استفاده از ماسک، گاز شیمیایی به ویژه اعصاب و سیانور به داخل ماسک نفوذ کند و آنها را در وضعیت وخیمی قرار دهد.


‌‌٤)- هیچ یک از برادران مجروح از پودر رفع آلودگی استفاده نکرده بودند. به رغم آنکه استفاده از این پودر اثر قاطعی در از بین بردن گازهای سمی در سطح پوست دارد، به ویژه اینکه مانع از آن می‌شود که پوست تاول بزند.


‌‌٥)-در یکی از موارد که فرمانده یکی از واحدها کاملاً توجیه بود و خودش از طریق بی‌سیم سریعاً به نیروها دستور استفاده از ماسک را داد، هیچ زائده مهمی پیش نیامده بود.


‌‌٦)-در چند مورد، دشمن شبانه از توپ حاوی گاز شیمیایی (خردل) در جزیره استفاده کرد و برادران متوجه نشده و تا صبح در منطقه آلوده استراحت کرده بودند. همچنین، برخی از برادران در منطقه، نخست از ماسک استفاده می‌کردند اما از آنجا که تمرین کافی نداشتند، پس از حدود نیم ساعت ماسک را بر می‌داشتند و به فعالیت خود ادامه می‌دادند. بدین ترتیب، بیشتر مجروحان بدحال ما به همین حوادث مربوط بودند.


دورنمای آینده:

به منظر می‌رسد قدمهای بعدی دشمن افزون بر سیانور و اعصاب عوامل میکروبی زیر باشد:


‌‌١)- سموم میکروبی مانند آنتروتوکسین استافیلوکوک، اسهال و استفراغ شدید، سم بوتیلیسم (که به سرعت باعث مرگ می‌شود؛

‌‌٢)-استفاده مستقیم از خود میکروب ها.


ما باید تمامی موارد گذشته را با دید علمی و محققانه‌ای بررسی، نارساییها را اصلاح و از این تجربه‌ها در قبال حملات دشمن استفاده کنیم.


منبع : خبرگزاری ایسنا

ریپورتر
16th November 2009, 08:21 PM
http://gallery.military.ir/albums/userpics/11~17.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_12~16.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/10~13.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/14~9.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/13~6.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/1~39.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/2~35.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_3~30.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/5~28.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_4~30.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_7~21.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_6~22.jpg

http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_8~13.jpg

بخش كوچكي از اثار عوامل شيميايي بر روي پوست.عكسها مربوط به جنايات صدام مي باشد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد