PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : طبيعت در فرهنگ اسلام و معماری



hossien
16th October 2009, 12:28 AM
دکترعليرضا منعام
چكيده:در فرهنگ اسلامي, تحقيق در طبيعت و كشف قوانين حاكم بر آن, علاوه بر آن كه به عنوان آيات الهي و راهنماي انسان به سوي شناخت, نقشي اساسي دارند مي توانند به عنوان باور, راهنما و الگوي انسان در ساختن محيطي مناسب زيست و هماهنگ با نظم موجود در كائنات مورد بهره برداري قرار گيرند.
اين گفتار با گردآوري و تفحص در ديدگاههاي كلي اسلام به عناصر طبيعت و انديشه هاي اسلامي و تاثيرات آنها بر تمدن اسلامي كمك به شناخت طبيعت به عنوان نشانه هاي از حكمت خداوند مي كند . اين هدف اساسي در جايگاه خاص خود تمامي مجموعه گفتار را در بر مي گيرد ولي سعي اين تحقيق در رسيدن به هدفي خاص با عنوان نظر در طبيعت براي رسيدن به يك جز از كليات مي باشد كه در راستاي هدف كلي است

عناصر طبيعت به عنوان بارزترين نمونه ها و همچنين نشانه هاي كه پيش از اسلام در افكار جايگاه هاي مقدسي داشته اند و در دين اسلام با نگرشي خدا شناسانه به آن تفكر مي شود يكي از مسائل مورد بحث مي باشد . البته از متون ديني و سخنان ائمه و علما تا علوم طبيعي و احكام اسلامي ياري جسته مي شود .
در تمدن اسلامي بخصوص هنر هاي تجسمي و معماري و شهرسازي انگيزه هاي طبيعت گرايانه اسلام كاوش شده تا جلوه هنر اسلامي و زيبا هاي طبيعت آن را عرضه كند .اين چرخه بصورت كامل باز بسوي شناخت و تحقيق در طبيعت و كشف قوانين حاكم بر آن بر ميگردد و سيري نامتناهي دارد . از يك سو شناخت و از سوي ديگر نظاره . حال شايد به فرازهاي كلام امام علي(ع) با كلماتي همچون فكر كن, تامل كن, نظر كن, بدان, تعجب كن, و عبرت بگير، آغاز مي شوند بيشتر توجه كرده و بيابيم كه آنها بيانگر اهميت "تفكر" در طبيعت و عناصر آن است.اين گفتار چون با ديدگاه تخصصي معماري منظر گردآوري و تدوين شده است سعي مي گردد جايگاه خود را در آن حيطه ديده و مسائل فقهي و برداشت هاي ديني را به ياري اين ديدگاه تخصصي بياورد. در همين راستا است كه مبحث نظاره در طبيعت هم به مفهوم عام شناخت و هم به معناي تخصصي آن از ديدگاه فرهنگ اسلامي به عنوان نتيجه تخصصي انتخاب شده است . ينقلب اليك البصر حاسباً و هو خسير( چشمان تيزبين تو در نظاره به آن تماشا گه در حالي كه خود احساس لزوم بازگشت مي نمايد و خسته و درمانده مي شود, بسوي تو نظاره گر بر مي گردد.)
طبيعت در فرهنگ اسلامي
مقدمه : در فرهنگ اسلامي، تحقيق در طبيعت و كشف قوانين حاكم بر آن، علاوه بر آن كه به عنوان آيات الهي و راهنماي انسان به سوي شناخت نقشي اساسي دارند مي توانند به عنوان باور راهنما و الگوي انسان در ساختن محيطي مناسب زيست و هماهنگ با نظم موجود در كائنات مورد بهره برداري قرار گيرند.

اين تحقيق با گردآوري و تفحص در ديدگاههاي كلي اسلام به عناصر طبيعت و انديشه هاي اسلامي و تاثيرات آنها بر تمدن اسلامي كمك به شناخت طبيعت به عنوان نشانه هاي از حكمت خداوند مي كند.
اين هدف اساسي در جايگاه خاص خود تمامي مجموعه گفتار را در بر مي گيرد ولي سعي اين تحقيق در رسيدن به هدفي خاص با عنوان نظر در طبيعت براي رسيدن به يك جز از كليات مي باشد كه در راستاي هدف كلي است.
عناصر طبيعت به عنوان بارزترين نمونه ها و همچنين نشانه هاي كه پيش از اسلام در افكار جايگاه هاي مقدسي داشته اند و در دين اسلام با نگرشي خدا شناسانه به آن تفكر مي شود يكي از مسائل مورد بحث مي باشد. البته از متون ديني و سخنان ائمه و علما تا علوم طبيعي و احكام اسلامي ياري جسته مي شود. تمدن اسلامي بخصوص هنر هاي تجسمي و معماري و شهرسازي انگيزه هاي طبيعت گرايانه اسلام كاوش شده تا جلوه هنر اسلامي و زيبا هاي طبيعت آن را عرضه كند.
اين چرخه بصورت كامل باز بسوي شناخت و تحقيق در طبيعت و كشف قوانين حاكم بر آن بر ميگردد و سيري نامتناهي دارد. از يك سو شناخت و از سوي ديگر نظاره.
حال شايد به فرازهاي كلام امام علي(ع) با كلماتي همچون فكر كن، تامل كن، نظر كن، بدان، تعجب كن و عبرت بگير آغاز مي شوند بيشتر توجه كرده و بيابيم كه آنها بيانگر اهميت "تفكر" در طبيعت و عناصر آن است.
اين تحقيق چون با ديدگاه تخصصي معماري منظر گردآوري و تدوين شده است سعي مي گردد جايگاه خود را در آن حيطه ديده و مسائل فقهي و برداشت هاي ديني را به ياري اين ديدگاه تخصصي بياورد. در همين راستا است كه مبحث نظاره در طبيعت هم به مفهوم عام شناخت و هم به معناي تخصصي آن از ديدگاه فرهنگ اسلامي به عنوان نتيجه تخصصي انتخاب شده است.<LI dir=rtl>ينقلب اليك البصر حاسباً و هو خسير <LI dir=rtl>( چشمان تيزبين تو در نظاره به آن تماشا گه در حالي كه خود احساس لزوم بازگشت مي نمايد و خسته و درمانده مي شود, بسوي تو نظاره گر بر مي گردد.) <LI dir=rtl>
ديدگاه اسلام به طبيعت
جايگاه عناصر اصلي طبيعت در اسلام
عناصر چهارگانه از قديم الايام در نزد ايرانيان بطور خاص و ساير قومها ارزشي خاص داشته اند بصورتي كه حتي گاهي سمبول توحيد هر قوم مي شده اند. دين اسلام نگرشي كامل به تمامي مسائل فوق داشته و طبعت را نيز از نشانه هاي حكمت خداوند بشمار مي آورد. قرآن كريم مي گويد :
"مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و در پي يكديگر آمدن شب و روز، براي خردمندان نشانه هاي است." آل عمران (3) آيه 190
بطور مختصر ديدگاه فرهنگ اسلامي به عناصر اصلي طبيعت آب، گياه، باد، آتش و نور، خاك و زمين بيان مي شد.
آب و گياه
توجه مسلمين به طبيعت و عناصر آن ويژه آب وگياه نشات گرفته از تعاليم اسلام و سخنان و سنت نبي اكرم (ص) بوده است. پيامبر مي فرمود : هر كسي كه درختي بنشاند خداوند او را به اندازه ميوه هاي آن پاداش مي دهد. حضرت رسول (ص) حفاظت باغ ها و جنگل هاي اطراف مدينه را همواره سفارش مي فرمود و برخي از اين جنگل ها به مثابه پارك تابستاني مردم به شمار مي آمد. قطع درختان مذموم بود و هر شهري داراي مناطق حفاظت شده اي بود كه براي سالم سازي محيط زيست لازم شمرده مي شود.
از جمله آن كه گياهان به عنوان عنصري از بهشت (جنات تجري من تحتها الانهار) و همچنين يادآوري براي روز رستاخيز شناخته مي شوند علاوه بر آن خداوند تبارك و تعالي به گونه هايي از گياهان قسم ياد مي فرمايد, از جمله : والتين و الزيتون.<LI dir=rtl>در فرهنگ اسلامي آب به عنوان نماد زندگي، بهشت، پاكي و نشانه زيبايي و آباداني مورد اشاره قرار گرفته است.
در تعاليم اسلام درباره آب بسيار گفته شده است كه به نمونه هايي از آن ها اشاره مي شود :
در آيه 50 سوره روم باران را رحمت خدا و كيفيت زنده كردن زمين بعد از مردنش را از آثار آن خوانده پس زنده شدن زمين پس از مردنش از آثار رحمت خداست و نباتات و اشجار و ميوه ها از آثار زنده شدن زمين است. و از ظاهر سياق ( و جعلنا من الماء كل شي حي) بر مي آيد كه مراد اين بباشد كه آب دخالت تامي در هستي موجودات زنده دارد. در زبان رمز عرفا نيز آب رمز نور هستي است كه در هر لحظه در سراسر جهان نفوذ و جريان دارد و بستر نهر مثال هايي است كه تعيين كننده جهت كلي جريان آب است.
باد<LI dir=rtl>باد از جمله پديده هاي طبيعي است كه تفكر در آن و در نقشي كه براي ادامه حيات طبيعت و انسان ايفا مي نمايد مي توان انسان را به اصول و ارزش هايي متذكر گردد كه لازمه يك حيات معنوي و معنادار است. اهميت كوران و جابجايي هوا در فضاهاي زيستي در تعاليم اسلامي مورد توجه قرار گرفته است تا جايي كه از حبس هواي فضاي سكناي همسايه با احداث بنايي مرتفع به عنوان تضيع حقوق همسايه ياد شده است. به فرازي از كلام حضرت امام صادق (ع) در كتاب توحيد مفضل توجه فرماييد: تنبيه مي كنم تو را اي مفضل بر منافعي كه در باد هست. نمي بيني اگر چند گاه باد نوزد موجب حدوث امراض مي شود و نفس ها را مي گيرد و بيماران را مي گذارد و ميوه ها را فاسد مي كند و بقول و سبزي ها متعفن مي شود و احداث مواد وبا و طاعون در ابدان مي كند و آفت در غلات پديد آيد پس معلوم شد كه وزيدن باد از حسن تدبير خالق عباد است.
نور و آتش
در فرهنگ اسلامي نور معاني نمادين والايي دارد از جمله : در كلام الهي نور به عنوان نماد حضرت احديت، پيامبر گرامي اسلام، كتاب خدا، ايمان و رستگاري، هدايت و بينايي مورد اشاره قرار گرفته است.
مكتب خاصي از فلسفه اسلامي موسوم به مكتب اشراق كه بالاخص مبتني بر سمبوليسم نور است توسط سهروردي فيلسوف و عارف ايراني بنا نهاده شده و طي قرن ها بعد توسط حكماي ديگر چون شمس الدين شهرورزي، قطب الدين شيرازي، ابن تركه و ملاصدرا گسترش بيشتري يافت. ادبيات ايران و عرب حتي گويش روزمره مردم، آكنده از توصيفاتي است كه نور را با نشاط روح و عملكرد صحيح عقل همسان مي گردد و حتي حكايات كهني كه براي كودكان بازگو مي شود, معمولاً بر پايه سمبوليسم نورد در مقام حقيقت و نيكبختي استوار است. اين سمبوليسم در سنت اسلامي كاملاً تثبيت شده است.
عليرغم اين كه سايه و تاريكي فقدان نور ( از اين نعمت بزرگ الهي) را به نمايش مي گذارد خود نيز از آيات او شمرده مي شوند. به نحوي كه نعمت بودن آن ( سايه) و استفاده انسان و حيوان و نبات از آن كمتر از استفاده اش از نور نيست چه اگر سايه نبود يعني شب نبود سايه درختان و نبات ها نبوده و دائماً نور و روشني يك جاندار در روي زمين زنده نبود. به علاوه وجود سايه اجسام و موجودات نشانه اي از خضوع و خشوع آنان در مقابل خالق يكتا تلقي گرديده است كه به عنوان نمادي از تنزيه الهي توسط موجودات شمرده مي شود (امين زاده، 1379)
طبيعت در متون ديني
تفكر درباره طبيعت اجرا و عناصر آن قوانين و نظام حاكم بر جهان هستي و همچنين هماهنگي و تعادل موجود در كاينات به عنوان تجلي علم و قدرت الهي يكي از مقولات بسيار مهمي است كه متون اسلامي, به عنوان يكي از ابزارهاي شناخت است كه انسان را به آن توصيه مي نمايند.
در برخي از متون اسلامي طبيعت به عنوان حجاب ظلماتيه و شجره اي كه سبب هبوط آدم (ع) شده است اشاره مي شود. البته اين حجاب نيز مرحله اي از مراحل و يا عاملي در جهت كمال انسان قلمداد گرديده است. چرا كه بدون ورود از حجاب رهانيدن ندارد. علاوه بر آن تفكر اسلامي تمام گسترده طبيعت را به عنوان سجدگاه و محل عبادت انسان معرفي مي كند. (امين زاده، 1379)
بمنظور شناخت كلي از تعاريف طبيعت در متون ديني به تفكيك در هر يك آنها، عناصر و علوم تجربي و ديدگاههاي خاص، اطلاعات مختصر آورده شده تا ضمن جمع آوري نشانه هاي ابتدايي بمنظور تحقيقات كاملتر بتوان يك نگرش كلي به موضوع پيدا كرد.
عناصر طبيعت در قرآن
جايگاه طبيعت در قرآن را مي توان در چندين بخش شمرد چه از لحاظ ظاهري، آماري و چه معنايي.
از لحاظ لغوي مي توان به موارد زير دقت كرد:
· - نام هاي سوره هاي همانند بقره، نمل و... كه توجه قرآن را به عناصر طبيعي نشان مي دهد.
· - لغات به معناي خاص و منفرد "بدون در نظر گرفتن مفاهيم آيه و سوره" كه از لحاظ آماري به صورت گسترده در قرآن به آنها ذكر شده است.

در اين تحقيق با يك دسته بندي خاص كه به صورت 1.عيني 2.علي- عيني 3.علوم طبيعي مي باشد و به ياري از "تفسير نمونه (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 27 جلدي ) " صورت كاربردي و متفاوت عناصر طبيعي در قرآن را جلوگر سازد. ( در تحقيقات مشابه يا نرم افزار هاي قرآني مي توان اطلاعات آماري و معاني لغوي را استخراج كرد و در اينجا از ذكر آنها خودداري شده است. )
در تفسير نمونه بصورت كلي به دسته بندي علوم طبيعي در فهرست موضوعي خود پرداخته و به صفحه مربوطه "تفسير بيان شده " ارجاع داده مي شود، ولي در اينجا با يك تقسيم بندي جزئي تر و خاص به آيات مربوطه ارجاع داده مي شود. ( پيوست 1)
عيني : عناصر طبيعي كه با مشاهده مي توان آنها را درك كرد.
· 1- آب: دريا رود. آب
· 2- باد
· 3- خورشيد و ستارگان : ماه. ستارگان , خورشيد, كهكشان, شهاب
· 4- خاك: فلزات , عناصر معمولي, كوهها, زمين, دره, خاك.
· 5- جانداران: الف. گياهان: جنگل, گياهان ب: حيوانات
· 6- آسمان
· 7- آتش
· علي و عيني : عواملي از عناصر طبيعي كه بر اساس عليت پديد آمده اند با اين كه از عناصر طبيعي به شمار مي آيند ولي در جايگاه دوم قرار دارند.
· 1- آب: جزرو مد، سيل، باران، صاعقه، تگرگ، سراب و گرداب
· 2- باد: نسيم، طوفان، گردباد
· 3- خورشيد و ستارگان: خسوف، كسوف، نور، سايه
· 4- خاك: زلزله، فسيل
· 5- جانداران
· 6- آسمان: رنگين كمان، جو، ابر، شفق و فلق
· 7- آتش: آتشفشان, گرما, سرما

علوم طبيعي : علوم مربوطه با عناصر طبيعي كه به صورت كلي تقسيم شده است.
· 1- آفرينش و رشد
· 2- زوجيت
· 3- تعادل
· 4- جاذبه
· 5- انعكاس
· 6- سال و ماه
· 7- شب و روز


عناصر طبيعت در نهج البلاغه
نهج البلاغه اصلي ترين كتاب مسلمين پس از قرآن مي باشد كه در آن از آفرينش طبيعت و مسائل علوم طبيعي تا نظر در طبيعت اشاره شده است.
"از نشانه هاي آفرينش او، خلقت آسمانهاي پابرجا بدون ستون و تكيه گاه است " خطبه 182
كليات آن به سه بخش عمده تقسيم شده است كه در فهرست و عناوين مطالب مي توان به مواردي زير اشاره كرد.
1- خطبه ها :<LI dir=rtl>آفرينش زمين و آسمان (1) <LI dir=rtl>بيان مصلحت عبور خود از آب فرات هنگام رفتن به جنگ صفين (48) <LI dir=rtl>وصف بهشت (84) <LI dir=rtl>چگونگي آفرينش زمين و گسترانيدن شدن آب روي زمين (90) <LI dir=rtl>طلب باران (114) <LI dir=rtl>طلب باران (143) <LI dir=rtl>آفرينش طبيعت (163) <LI dir=rtl>چگونگي بهشت ( 164) <LI dir=rtl>شگفتي آفرينش طاووس (164) <LI dir=rtl>نظر در طبيعت (183) <LI dir=rtl>قدرت نهايي خداوند راجع به شگفتي آفرينش آسمانها و زمين و كوهها (202)
2- نامه ها :<LI dir=rtl>درباره اوقات نماز (52)
3- حكمت ها:<LI dir=rtl> در نگهداري تن از سرما (124) <LI dir=rtl>
به صورت موضوعي مي توان به طور خاص هريك از مفاهيم زير را از نهج البلاغه استنتاج كرد. ( پيوست 2)<LI dir=rtl>1.آب 2.آباداني 3.آبياري 4.آتش 5.آسمان 6.آفرينش <LI dir=rtl>7.آكوستيك 8.ابر 9.انتومولژي 10.جو 11.جهان 12.خورشيد <LI dir=rtl> 13.دريا 14.روز 15.زئولوژي 16.زمين 17.ستاره شناسي 18.سحر <LI dir=rtl>19.سرما 20.شب 21.طبيعت 22.طوفان 23.غار 24.كوهها 25.كيهان شناسي 26.متالوژي 27.مترولوژي 28.مورچه 29.نجوم 30.نور 31.هوا <LI dir=rtl>
گرچه ممكن است در مطالب بالا مواردي ذكر نشده باشد ولي در يك نگاه مختصر مي توان پي برد كه نشانه هاي الهي به منظور شناخت انسان در مفهوم عام بكاربرده شده اند.
كلماتي همچون فكر كن، تامل كن، نظر كن، بدان، تعجب كن و عبرت بگير كه بيشتر خطبه ها با آن آغاز مي شوند، بيانگر اهميت "تفكر" در طبيعت و عناصر آن است كه مفهومي خاص به آن مي دهد.
طبيعت در صحيفه سجاديه
امام سجاد در صحيفه سجاديه بصورت دعا نشانه هاي از عناصر طبيعت و عوامل طبيعي را مي فرمايند و با تفحص در ميان ادبيات آن مي توان معاني كه مورد خاص اين گفتار مي باشد برداشت كرد.
"بار خدايا به باران سيراب گردان و رحمتت را به باران، فراوان از ابري كه براي رويانيدن گياه است" (دعا 19)
در پنج دعا به نشانه هاي اشاره شده است كه به تفضيل در (پيوست 2) به آن اشاره شده است.
1- دعاي آن حضرت هنگام بامداد و شام (6)
· 2- دعاي آن حضرت در درخواست باران (19)
· 3- دعاي آن حضرت در نماز شب (32)
· 4- دعاي آن حضرت هنگام شنيدن صداي آسمان (36)
· 5- دعاي آنحضرت هنگامي كه به ماه نو نگاه مي كرد (43)

طبيعت در احاديث و روايات
زندگي پيامبران الهي به ويژه در دوران قبل از رسالتشان با طبيعت بكر نشاني بارز نقش طبيعت در افزايش آگاهي هاي انسان دارد.
احاديث و روايات بنا به اقتضا زمان و مكان خود نكاتي را از عوامل طبيعي ذكر كرده اند، از توجه به نشانه هاي خداوند در طبيعت تا توجه به حفظ محيط زيست.توصيف تمامي اين عناصر و پديد هاي طبيعي در جهت شناخت خداوند و توحيد و يگانكي خالق است.
در كتب و روايات امام جعفر صادق كه بخصوص در كتاب توحيد مفضل غالباً به بررسي و وصف مختصات عناصر و پديد هاي طبيعي از جمله: انسان، حيوانات، گياهان، آب، باد، خاك، آسمان ها، ستارگان، فصول و امثالهم مي پردازد و همه اين ها در جهت اثبات وجود و وحدانيت حضرت احديت مي باشد." (امين زاده، 1379)
طبيعت در احكام اسلامي
نگرش كاربري اسلام به طبيعت در احكام اسلامي ظهور ميكند به صورتي كه جزئي ترين مسائل حتي در زمينه طبيعت در عصر حاضر را مي توان براحتي از آن استخراج نمود. در يك تقسيم بندي كلي سه عنصر اصلي طبيعت 1.زمين 2.آب 3.گياه را در احكام اسلامي مي توان بررسي كرد.
زمين (فضلان. ام. خالد-1378 -69)
فقه اسلامي، زمين را بر حسب استفاده به سه گروه اصلي تقسيم كرده است: زمين آباد(عمير)، زمين غير آباد(موات) و مناطق حفاظت شده(حريم). واژه عمير از ريشه اي عربي به معناي زنده، واژه موات از ريشه اي عربي به معناي مرده و واژه حريم از ريشه اي عربي به معناي ممنوع گرفته شده است. آب (فضلان. ام. خالد-1378 -77)
منابع آبي در فقه اسلامي به سه دسته تقسيم مي شوند : رودخانه، چاهها و چشمه ها
رودخانه ها: 1.جاري و طبيعي بزرگ 2. جاري و طبيعي كوچك 3. مجاري و كانالهاي آبياري مصنوعي
چاهها : 1. استفاده عموم 2. استفاده موقتي 3. استفاده شخصي
چشمه ها : 1. جاري طبيعي 2. بهره برداري بروي زمين عمومي 3. بهره برداري بروي زمين خود
گياهان(فضلان. ام. خالد-1378 -86)
احكام ويژه فقه اسلامي درباره كشت گياهان، اساسا مربوط به گياهاني است كه براي مصرف غذايي كشت مي شوند. فرق مهم موجود، ميان گياهان قابل ذخيره و گياهان فاسد شدني است. اهميت تفاوت در دادن ذكات در گياهان قابل ذخيره و فاسد نشدني است.
با مطالعه اجمالي توضيح المسائل ها مي توان اركاني را كه با عوامل طبيعي در ارتباطند بصورت زير دسته بندي نمود.
1- احكام طهارت<LI dir=rtl> آب مطلق و مضاعف <LI dir=rtl> آب كر <LI dir=rtl> آب قليل <LI dir=rtl> آب جاري <LI dir=rtl> آب باران <LI dir=rtl> آب چاه
2- مطهرات<LI dir=rtl> 1- آب <LI dir=rtl> 2- زمين
3- آفتاب
· 3- سجده
· 4- دفن
· 5- نماز آيات
· 6- خمس ( معدن, گنج)
· 7- زكات (گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند)
· 8- صيد ماهي
· 9- مستحبات، مكروهات آب آشاميدن
· 10- اعمال حج


علماي اسلامي و طبيعت
توجه دادن مردم به طبيعت و اسرار آفرينش كه زمينه ساز استحكام اعتقادي انسان ها و شالوده ساز توسعه و پيشرفت توسعه علوم و فنون جوامع بشري است همواره از سوي انبياء الهي به عنوان ابزاري كارآمد كه بيدار كننده فطرت انسانهاست بكارگيري شده است و همين توجه همواره چراغ راه علما و دانشمندان مسلمان نيز بوده است.
اشارات مكرر متون اسلامي به طبيعت و عناصر آن و نقش آن ها در زندگي انسان و بسياري از متفكران مسلمان و همچنين مكاتب فلسفي و فكري را به سوي توجهي ويژه بر شناخت طبيعت و معاني نمادين آن هدايت نموده است. (امين زاده، 1379)
در ميان نظرات متفكران اسلامي در مورد طبيعت انديشه هاي اخوان صفا، ابوريحان بيروني، ابن سينا و فارابي را بررسي مي شود.
اخوان صفا
در نظريه اخوان نفس كلي منشا تمام افعال در عالم هستي است. همانطور كه ماده در مراحل مختلف خود داراي استعداد و قابليت و انفعال محض است، يكي از قواي نفس كلي علت همه تغييرات و تبديلات و فعاليتهاي عالم تحت القمر است. اخوان اين قوه را كه مسئول حركت و تغيير است طبيعت مي نامد. (نصر،1342: 100)
ابوريحان بيروني
معني طبيعت به عنوان اصل فعاليت و سبب تغيير در عالم در لابلاي صفحات تاليفات بيروني نهفته است چنانچه خود او مي گوييد : "شكي نيست كه قوه طبيعت كه ملهم است اگر ماده را بيابد معطل نمي گذارد و چون اين ماده افراط كرد و زياد شد اين قوه فعل را دو مرتبه مي كند."
در علوم اسلامي، چنانچه در مورد بيروني بخوبي مي توان مشاهده كرد، يك روش منحصر به فرد براي ادراك و بررسي طبيعت وجود نداشته است، بلكه مشاهده و تجربه، استدلال و تفكر، ماخذ پيشينيان و كتب آسماني هر يك بنوبه خود طريقي بوده است راي كسب علم درباره بنيان جهان و چگونگي پيدايش آن. (نصر،1342: 194)
ابن سينا
طبيعيات در نظر ابن سينا شامل آن قسمت از حكمت است كه با اشيا متحرك و متغير سر و كار دارد. و آن يك تحقيق در عين حال كمي و كيفي از جوهر جسماني و نفساني و اعراض آن است و با رياضيات و الهيات حكمت نظري را تشكيل مي دهد. طبيعيات شامل تمام علومي است كه بت موجودات تحت القمر با جهان كون و فساد ارتباط دارد و ابن سينا آن را به اين ترتيب تقسيم مي كند : طب، نجوم، فراست، تعبير خواب، طلسمات، نير نجات، كيميا
ابن سينا كلمه طبيعت را به چند معنا بكار برده است كه اساسي ترين آن نيروئي است كه موجب حركت عناصر است. (نصر،1342: 329)
فارابي
فارابي از تجمل در زندگي بيزار بود و نسبت به طبيعت دست نخورده و سادگي خاص كه از زندگي در چنين طبيعتي نتيجه مي شود عشق و علاقه خاص داشت. حتي مجالس درس و بحث خود را در كنار مزارع و جويبارها و دور از شهر و محل اجتماع مردمان تشكيل مي داد.
طبيعت و تمدن اسلامي
شناخت مخلوقات از جمله عناصر طبيعي و تعاريفي كه آن ها مي شود طبيعتاً نمايشگر تفكر اسلامي خواهد بود زيرا نظر هر تمدني نسبت به طبيعت انعكاس و نتيجه نظر آن تمدن درباره حقايق آسماني و ملكوتي است.
در حيطه تمدن اسلامي از نمود هاي بدليل عام بودن صرف نظر شده است و فقط به هنر هاي تجسمي و بخصوص معماري و معماري منظر پرداخته شده است.
هنر هاي تجسمي
برخي از خاور شناسان به استناد احاديث و اخبار به اين نكته اشاره دارند كه در اسلام كشيدن صور جاندار و ساختن پيكره مكروه است. منظور از اين اخبار به احتمال زياد اشاره به صور و پيكره هايي است كه پيروان مذهب غير توحيدي پيش از اسلام آنها را در نقاط مختلف, از جمله در مكه مي ساختند و هدف آنان تقرب و استعانت از نيروهاي نامرئي بود. طبيعي است اين امر با اساس ديانت اسلام مغايرت دارد؛ به استناد اثار باقيمانده از سده نخستين دوران اسلامي ترسيم صور جاندار و بيجان براي خلق زيبايي و بيان انديشه هاي علي امري رايج و مقبول بوده است.
در زير به مثال هاي از اثر فرهنگ اسلامي در هنر اسلامي اشاره مي گردد :
استفاده از تصوير درخت نخل بارده و نمونه هاي تزييني آن در تمدنهاي آسياي جنوب غربي بويژه در ايران و بين النهرين, از سابقه اي طولاني برخوردار است. تصوير كامل اين درخت يا برگ آن همواره در تمدنهاي پيش از تاريخ و دوران تاريخي مورد توجه هنرمندان بوده است و نقش آن روي سفال، مهر، نقوش برجسته، اشياي فلزي و.... ديده مي شود. تصوير اين درخت نه تنها به دليل زيبايي آن مورد توجه بوده بلكه جنبه نمادي و آييني نيز داشته است. اين درخت نماد درخت زندگي، باروري، تجديد حيات و فراواني بوده است. نمونه هاي زيبايي از آن به عنوان درخت زندگي بر روي مفرغهاي لرستان ( سيتولاها) ديده مي شود.
در دوره ساساني و اسلامي استفاده از برگ كامل يا نيم برگ نخل، بسيار مورد توجه هنرمندان بوده است و روي آثار مختلف باقيمانده به صورت انتزاعي ديده مي شود. در گچبريهاي چال ترخان ري متعلق به دوره ساساني گچبريهاي نيشابور مربوط به سده هاي 3 و 4 ق و گچبريهاي دوره هاي سلجوقي و ايلخاني مي توان شاهد تداوم و تكامل برگهاي نخل بود.
نقش گل نيلوفر از نوع هندسي و چيني آن در تمدنهاي هند, چين و شرق دور همواره مورد توجه هنرمندان اين نواحي بوده است و از نقوش اصلي آن آثار تجسمي آنان به شمار مي آيد. اين گل از نقوش نمادي مذهب بوده است و در اساطير بودا و مهر از آن تولد يافته اند. نقش اين گل با ورود دست ساخته هاي چيني به بازارهاي سرزمينهاي اسلامي مورد تقليد هنرمندان قرار گرفت. طرح ابتدايي اين گل را مي توان در تذهيبهاي سده هاي 3 تا 6 ق مشاهده كرد بويژه به عنوان نقش تزييني در حاشيه صفحات قرآنها. از دوره مغول و با ورود انواع محصولات چيني به بازارهاي ايران و ديگر سرزمينهاي اسلامي شكل تكامل يافته اين طرح وارد هنر ايراني شد و تقريباً در بيشتر زمينه هاي هنري مورد استفاده قرار گرفت. در دوره صفوي طرح اين گل به " گل شاه عباسي" شهرت يافت. اين گل به صورت غنچه گل باز شده مطبق و مدور در كاشي سازي، قاليبافي، تذهيب و.... ديده مي شود.
استفاده از دو بال به عنوان نشانه ايزدي در تمدنهاي آسياي جنوب غربي چه به صورت مجرد و چه در پيكره هاي انساني و موجودات خيالي از سابقه اي طولاني برخوردار است. در دوره ساساني اين طرح خواه به عنوان نشانه ايزدي و خواه به عنوان نقش تزينيي روي اثار گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است و اغلب به صورت دو بال قرينه در تاج پادشاهان يا بال حيواناتي مانند اسب، بز، شير و موجودات خيالي ديده مي شود. در دوره مذكور بسياري از نقوش جانوري، انساني، گياهي و خيالي در قابهاي مدور يا مربع طراحي شده و حاشيه اين قابها با دواير مدور و متوالي گوي مانند كوچكي كه دانه هاي مرواريد را تداعي مي كند، تزيين گرديده است. در دوره اسلامي نيز حاشيه بسياري از طرحهاي مدور يا مربع تزييني با اين روش آرايش شده است.
در گل و بوته سازي همواره به طرحهاي اسليمي، ختايي و ترنج توجه داشتند. استفاده از گل و گياه در هنرهاي تجسمي ايران و كشورهاي آسيايي و شمال آفريقا سابقه اي كهن دارد. با شروع دوران اسلامي و منع نسبي صورت نگاري انسان توجه هنرمندان مسلمان به ترسيم گل و گياه به عنوان عناصر تزييني آثار و اشيا بيشتر شد و بتدريج همراه با اعتلاي هنر اسلامي ترسيم گل، برگ و شاخه به صورت ترسيمات قراردادي در آمد. (زيباي و هنر از ديدگاه اسلام)
معماري ( معماري و شهرسازي. باغ سازي و منظره)
از طبيعت به عنوان يكي از نقش سازترين رهنمودها و متنوع ترين كاربردها و فعال ترين حضور از قرارگيري تا آرايه و عنصري در معماري، مي توان ياد برد.
در يك چهارچوب، چهار كاربرد براي طبيعت در روند توليد معماري مي توان شمرد :
1.طبيعت بستري براي معماري 2.طبيعت عنصري از معماري
3.طبيعت آرايه اي براي معماري 4.طبيعت رهنمودي در معماري (زماني- 1378-457)
در هر يك از موارد مي توان به تفكيك عنوان كرد كه فرهنگ اسلامي حضوري فعال دارد، از لحاظ بستر كه ديدگاه هاي اسلامي هميشه بنيانگزار تفكرات نوين و همسو با طبيعت بوده اند و در نماد عنصر، عناصر بوم آور جايگاه خاصي در نزد معمار مسلمان داشته اند، آرايه بناها و ماندگاري طبيعت در كالبد گنبدها، منارها و انتقال فرم هاي طبيعي درون معماري اسلامي ساختاري تزئيني مي سازد.
در گفتار طبيعت رهنمودي در معماري و فراسوي داده ها و ساختار هاي ناب طبيعت نظم و زندگي و كمال نهفته است كه نظم واحدي كه اسلام به آن اشاره مي كند را آشكار مي سازد.
كاربرد هر يك از عناصر طبيعي در معماري اسلامي و جايگاه خاص خود در انديشه هاي معماران مسلمان به تفضيل در مقالات ديگر بيان شده، همچنين انديشه هاي كه الهام از بهشت نزد معماران مسلمان است كه بارزترين حضور فرهنگ اسلامي در معماري و باغ سازي مسلمين مي باشد. (براي كسب اطلاعات بيشتر به كتابشناسي مراجع شود)
فقط به اختصار به باغ اسلامي و آيت الهي بودن آن در زير اشاره مي گردد:
باغها به عنوان مكاني آرام براي تفكر دو فايده عمده دارند كه هر كدام به نوعي مورد نياز جامعه هستند: اولاً تفكر در باب طبيعت و ثانياً تفكر در مورد خود انسان, اعمال, رفتار و كردارش كه اين نوع از تفكر به اصل محاسبه نفس رجوع داده مي شود كه از امور توصيه شده در زندگي بوميه مسلمين است. باغ ها علاوه بر اين كه نمايشگر عناصر طبيعي موجود در خود ( آيات الهي) بوده و انساني را به اصولي والا متذكر مي گردند به دليل مسقف نبودن آيات و نشانه هاي ديگري از جمله آسمان، ماه، خورشيد، ستارگان ابرها و باد را نيز در معرض ديد و حس ناظر قرار مي دهند كه اينها نيز به نوبه خود به عنوان آيات الهي معرفي شده و تفكر در مورد آن ها جهت تذكر به اصولي والا توصيه گرده است. (امين زاده، 1379)
فلسفه اسلامي و طبيعت
در مبحث فلسفه اسلامي و طبيعت فقط به دو بعد زيبايي در طبيعت و نظر در طبيعت پرداخته مي شود.
(بدليل ديدگاه خاص تحقيق در حيطه معماري منظر)
زيبايي طبيعت
در اين بخش تنها به كاملترين مرجع ديني "قرآن كريم" استناد مي شود. در قرآن زيبايي هاي دنيوي را در عوامل طبيعي مي بيند. انواع زيبايي ها كه در قرآن تذكر داده شده و محبوبيت و مطلوبيت آنها را بيان نموده است:
1. زيبايي آسمان با ستارگانش 2. زيبايي تركيب انسان و صورت او 3. زيبايي جانداران 4. زيبايي مناظر طبيعي در روي زمين
1 - زيبايي آسمان با ستارگانش
در چند مورد از آيات قرآني زيبايي منظره آسمان با ستارگانش گوشزد شده و خداوند عمل آراستن آن صحنه زيبا را بطور مستقيم بخود نسبت داده است. از آنجمله: در سوره الصافات آيه 6 چنين آمده است:
انا ربنا السما الدنيا بزينه الكواكب
( ما آسمان دنيا را با زينت ستارگان آراستيم)
مضمون اين آيه در سوره فصلت آيه 12 و ملك آيه 5 و الحجر آيه 16 و ق آيه 6 و 7 نيز آمده است البته با نظر در بعضي از همين آيات و ديگر آيات مشابه اين حقيقت روشن مي شود كه ستارگان فضائي در كارگاه هستي به مقتضاي طبيعت و نظم و هدفي كه در وجود و جريان آنهاست واقعياتي هستند كه در نقشه هندسه كلي هستي فعاليت مي كنند.
2 - زيبايي تركيب انسان و صورت او
اين زيبايي نيز در مواردي از قرآن با تعبيرات مختلف آمده است از آنجمله:
لقد خلقتنا الانسان في احسن تقويم
( قطعاً ما انسان را در بهترين تركيب و يا در نيكوترين اعضاء و جزاء بر پا دارنده او آفريدم )
و صور كم فاحسن صوركم
( و صورت شما را كشيد و اين صورتگري را زيبا و نيكو انجام داد)
3 - زيبايي جانداران
خداوند زيبايي را درباره جانداران نيز در قرآن مطرح فرموده است:
و لكم فيها جمال حين تريحون و حين تسرحون
( و براي شماست در آن جانداران منظره زيبا كه در شامگان آنها را به جايگاههاي خود بر مي گردانيد و صبحگاهان كه آنها را به چرا مي بريد)
نكته بسيار قابل توجهي كه در تذكر به اين زيبايي وجود دارد اينست كه زيبايي در حال دو نوع حركت كه جانداران بطور انفرادي يا دسته جمعي از خود نشان مي دهند، محصول كيفيت حركت آنها مي باشد، حركت صبحگاهي كه به مراتع و دشت هاي سرسبز مي روند و حال پيوندگي در ادامه حيات خود را بروز مي دهند و حركت شامگاهي براي استراحت و آرامش و ديدار وانس كه با آشيانه ها و بچه هاي خود انجام مي دهند.
4 - زيبايي مناظر طبيعي در روي زمين
در قرآن مجيد آياتي متعدد درباره زيبايي مناظر طبيعي وارد شده است كه خداوند متعال انسانها را به آن مناظر به عنوان زيبايي متوجه و جلب مي نمايد. از آن جمله:
و تري الارض هامده فاذا انزلنا عليها لما اهتزت و ربت و انبتت من كل زوج بهيج
( و زمين را مي بيني كه خشك و پژمرده است و هنگامي كه آب به آن فرستاديم به حركت و اهتزاز در مي آيد و موادي در آن سر مي كشند و از هر نوع جفت، نباتات و درختان بهجت انگيز ( سرورانگيز) مي روياند)
و انزل لكم من السما ما فانبتنا به خدايق ذات جميلا
( و براي شما از آسمان آبي فرستاد و بوسيله آن آب باغهايي سرورانگيز و بهجت آور رويانيديم)
زيبايي گلها و درختان و چمنزارها و ديگر روييدنيها از عالي ترين انواع زيباييها است كه خداوند متعال براي بشر به وجود مي آورد و غم ها و اندوه ها و ملات يكنواختي زندگي را مي زدايد و بهجت و سرور در دلها ايجاد مي كند.
چنانكه ملاحظه مي شود در اينگونه آيات نيز خداوند جليل و جميل بروز نمودهاي زيبا را به خود نسبت مي دهد و اثبات مي شود كه خداوند متعال به وجود آمدن زيباييها را با مشيت عاليه خود خواسته است، نه اينكه بشر با بازيگري ذهني خود زيبايي را براي خود تلقين مي نمايد و دل به آن مي بندد.
الم تر ان الله انزل من المسا ما فتصح الارض محضره ان الله لطيف خبير
( آيا نديده اي كه خداوند از آسمان آب فرستاد و زمين سبز خرم گشت. قطعاً خداوند لطيف و آگاه است)
نظر در طبيعت
· نظاره در طبيعت كه نگرشي همراه با تفكر است در فرهنگ اسلام جايگاه خاصي دارد، همان طور كه در متون ديني و گفتار ائمه به نگرش در عظمت طبيعت به منظور شناخت خدا و وحدانيت او سفارش شده بود از ديدگاه خاص بويژه نگاه هنرمند پايه هاي خاصي براي اين نوع نگرشها مي توان در نظر گرفت.

بنيادهاي نگرش هنر اسلامي را مي توان بصورت زير شمرد:
1. نگرش آيه اي
2. نگرش تسبيحي
3. عدل در دستگاه هستي
4. تصوير ايدئال از جهان سرمدي و جنت ( بهشت)
5. مدينه فاضله ( جامعه ايدئال در نظام قسط و عدل اسلامي)
6. انسان
نگرش آيه اي كه در محدوده اين گفتار مي باشد، آيه نگري آن گونه نگريستني است به جزء جزء اجزاي هستي و پديده ها كه هم پديده ها و هم طيف ماوراي پديده ها دريافت گردد. آيه نگري از هستي شناسي و چيستي شناسي مي گذرد و تا معناشناسي تداوم مي يابد و به مقصد پديده ها دست مي يابد تا پيام آنها را دريابد. اين نحوه نگرشي است كه قرآن كرين پيوسته ما را بدان دعوت مي كند. به يك پديده نگاه كن، از پديده عبور كن، پديده را آستانه اي قرار ده و از آنجا سيري را آغاز كن، سفري در عمق معاني تا... خدا تا بدانجا كه او را محور تمامي سيرها و مقصد تمامي سلوكها، قدرت اعجازگر و خالق بي همتا بيني، نگريستني تصويري و در اين روند خود را تا.... او برتر آوري.
" انظر" نگاه كن.
" فانظر الي آثار رحمه الله كيف يحي الارض بعد موتها " به آثار پرطراوت و شكوفاي رحمت آن يگانه نگاه كن ( به باران و ساير عناصر موثر ) كه چگونه زمين را پس از مرگش دوباره زنده مي كند.
براي دارا شدن به چنين نگرشي بايد شناخت نسبت به مراحل ارتباط ذهن با محيط پيرامون دانست، بوسيله حواس و ذهن سه نوع ارتباط با واقعيات، دبر نهاده شده در رويا مي توان برقراركرد :<LI dir=rtl>الف. تماس سطحي <LI dir=rtl>ب. تماشا <LI dir=rtl>ج. نظر <LI dir=rtl>
از جمله آياتي كه ما انسان ها را به درك شكوه و جمال هستي تحريك مي كند اين است:<LI dir=rtl><LI dir=rtl>اولم ينظروا في ملكوت السماوات و الارض.
( آيا در ملكوت آسمانها و زمين ننگريسته اند)
· (زيباي و هنر از ديدگاه اسلام)

عليرضا منعام (دانشجوی دکتری معماری) Monam@Landscape.ir This email address is being protected from spam bots, you need Javascript enabled to view it

http://www.landscape.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=61&Itemid=65 (http://www.landscape.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=61&Itemid=65)

اين مقاله از وب سايت بانک مقالات فارسي دريافت شده است : MYDOCUMENT.IR

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد