PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث میدونید انسان چند تا بدن داره ؟



ll
20th November 2014, 07:31 PM
هر انسان متشکل از چند بدن است که در مجموع یک انسان رو تشکیل میدن
و آیا شما با بدن خود آشنایی دارید؟
این مساله خیلی گستردس اما مختصر و مفید براتون مینویسم

بدن 1: همین بدن فیزیکی ماست

بدن 2: حاله دور بدن که بصورت گاز است که میتونه حتی از بدن فیزیکی رد بشه

بدن 3: بدن اختری که مثل بخار است که برای درک احساسات است که حتی بعد از مرگ هم زنده است و وجود دارد

بدن 4:بدن ذهن که با این بدن میتوانید فکر کنید و تخیل بپرورانید

بدن 5:بدن روحانی بالاترین حالات احساس در انسان مثل اوج لذت اوج غم و دلسوزی

بدن 6: بدن کیهانی که حالتیست بین بدن 5 و 7

بدن 7: بدن الهی که بعد از عبور از 6 بدتن به منبع اصلی میرسیم جایی که از آنجا آمده و به آنجا میرویم

http://www.irexpert.ir/Webforms/Forum/Question.aspx?QID=83727

نو آور
20th November 2014, 07:54 PM
این گفته ها؛ نه حتی شبه علمی، که کاملا ضد علمی هستند. مطلقا اثباتی برای این گفته ها وجود نداشته و مصداق اشاعه جهل است. اون هم از سایت مثلا مرجع متخصصین ایران (!)[golrooz]

محمد حسین بابایی فرد
21st November 2014, 10:50 AM
یه دلیل عقلانی برام بیار

کاساندان
21st November 2014, 07:44 PM
راست میگویند....برای این توضیحات ، اثباتی منطقی وجود نداشت؟![golrooz]

تازه، بعضی از قسمت هایش را هم میتوان یکی دانست!!! نه؟!

علي پارسا
21st November 2014, 11:05 PM
مطالب زير برگرفته از کتابي است که در آن از زبان يک سرخپوست پير، اسراري از معارف نهاني تمدن تولتک ها (واقع در مکزيک امروزي) بيان گشته:

"""" در هر انساني عاملي وجود دارد که مانند مرکز ثقل انرژي عمل مي کند. اين عامل، انرژي دروني ما را به گونه اي با انرژي خارج از ما هماهنگ و همسو مي کند.
همسوئي خاصي که ما آن را به عنوان "دنيا" مشاهده مي کنيم در اصل ناشي از تمرکز و تـثبيت اين عامل در نقطه اي خاص از بدن ما است.
در ابتداي تولد اين نقطه دائما" جابجا مي گردد، ولي رفته رقته عادت مي کنيم آن را در جايي ثابت نگاه داريم، اطرافيان به ما مي گويند که دنيا چنين و چنان است و ما هم دنيا را همانطور که آنها تفسير کرده اند قبول مي کنيم! و در نتيجه تمرکز اين عامل دقيقا" در نقطه اي که بقيه به ما ديکته کرده اند قرار مي گيرد!
نقطه اي در وسط طول و عرض بدن جايي تقريبا" حوالي شکم.
اين نقطه مي تواند جابجا گردد، با جابجايي آن دنياهاي کامل ديگري ساخته مي شود. سالکان تولتک هفت دنيا را شمرده اند، علاوه بر دنياي روزمره دو دنياي ديگر نيز به راحتي ساخته مي شود ولي در مورد پنج دنياي ديگر مسئله فرق مي کند!
انسانهاي عادي ياد گرفته اند که اين نقطه را ثابت نگاه دارند، تنها در مواقع بيماري يا گرسنگي شديد يا ترس يا هنگام مرگ.... جابجا مي گردد.
وقتي خوابيده ايد و خواب مي بينيد اين نقطه جابجا شده است، سالکان با تمرکز بر آگاهي خويش توانستند در همان حال رويا ديدن در حالي که آن نقطه جابجا شده است بدون تغيير مکان آن از خواب بيدار شوند، با کالبدي تحت عنوان کالبد رويا ......
ولي انسان امروزي قلمرو ناشناخته و اسرار آميز را رها کرده و در حيطه عمل مستقر شده است. به جهان شهودي و شادماني پشت کرده است و به دنياي ملال خوش آمد گفته است! ..... """"

نوشته هاي فوق گوشه اي بود از تفاسير تمدني آن سوي آبها که هيچ رابطه اي با تمدن اين طرف نداشته که بخواهد الگو برداري از آن داشته باشد، بحث هم سر درستي و غلطي اين ادعاها ندارم، ليکن قرابت عجيبي بين بعضي مفاهيم آن و خيلي از مفاهيم ديني و (حالا غير ديني ولي معنوي) مانند بودا و ... وجود دارد، اصولا" در مکاتبي که به نوعي به صورت متفکرانه به دنيا نگاه کرده اند خيلي مشترکات مي يابيم، خيلي چيزي از آنها درک نمي کنيم، ولي به نوعي دارند به بيان حقيقتي مي پردازند که درک آن براي منطق روزمره ناممکن و غريب است.
ولي بالاخره چيزي هست،
مثلا" در همين موضوع فوق، آن قسمت که به وجود "نقطه اي در حوالي شکم" اشاره دارد قرابت عجيبي با اين مفاهيم دارد: "دل شوره" ،"دلم هُري ريخت" يا "استفراغ کردن هنگام بروز اضطراب سخت" ..... گويي پايگاهي در معده و شکم است که در مواقع اضطرار عکس العمل نشان مي دهد!
يا ادعاي ايجاد هفت دنيا توسط سالکان (يا هفت مرحله آگاهي) قرابت خاصي با "خلق هفت آسمان توسط خداوند" در قرآن يا هفت وادي "طلب" - "عشق" - "معرفت" - "استغني" - "توحيد" - "حيرت" و "فقر و فنا" در عرفان اسلامي است.
البته بيان موضوعات مهمي از قبيل موضوع فوق به صورت مطلق به اين صورت که: "انسان متشکل از هفت بدن است: 1-فلان 2-بهمدان و ...."
به نظرم مناسب نيست و واقعيت هم همين است که ما چيز زيادي نمي دانيم،
بيان کننده مطلب (در سايت مرجع) نيز اشاره کرده است که مسئله خيلي گسترده است! (البته يک چيز گسترده و عجيب را خلاصه کني و مطلقش هم بنمايي طبيعتا" چيز غير قابل هضمي مانند طلب آغازين اين تاپيک خواهد شد)
البته فکر کنم آغار کننده مطلب در اينجا (اين سايت) هم با استفاده از شکلک: http://www.njavan.com/forum/images/icons/icon6.png در اول تيتر خود شايد سعي داشته به نوعي به طرز بيان مطلب واکنش نشان دهد!
اصولا" طرز بيان مطالب خيلي مهم است،
مي توان به نوعي مطلبي را بيان کرد که مخاطب اين حس را پيدا کند که: موضوعي عجيب وجود دارد و اين ادعاها راجع به آن شده و بياييم در باره آن فکر و تبادل نظر کنيم
و مي توان نوع ديگري بيان کرد که دقيقا" نتيجه عکس دهد و موضع گيري تند افراد و ....

parsa_1988
23rd November 2014, 08:07 AM
.
واقعا نکته قشنگی بود[bamazegi]پ

[golrooz][golrooz][golrooz][cheshmak][cheshmak][cheshmak]

ll
23rd November 2014, 11:25 AM
این گفته ها؛ نه حتی شبه علمی، که کاملا ضد علمی هستند. مطلقا اثباتی برای این گفته ها وجود نداشته و مصداق اشاعه جهل است. اون هم از سایت مثلا مرجع متخصصین ایران (!)[golrooz]


سلام دوست خوبم فکر میکنم منظور این متن این نیست که 7 بدن جدا جدا داریم که منظورش همان ابعاد روحی و احساسی.. غیره است مث همان روح و جسم که این 2 بدن نیاز به اثبات علمی نمیخواهد...یا مث همان قضیه روانشناسی که میگه هر فرد چند ادمه....یک کودک یک ادم عاقل و خردمند یه جوون پر جنب و جوش وو............(دوستان دقیقا اصل این نکته روانشناسی یادم نیست اما از یک کتاب معتبر قبلا خونده بودم که انسان در حقیقت چند نفره..که هر لحظه و هر کارش میتونه یکی از این افراد دستور بگیره یعنی مثلا بعضی از کاراش مث بچه دوسالست و....)[golrooz][cheshmak]
البته در این مطلب که به اشتباه بدن گذاشته و اینکه انقدر دقیق جنس انرا تعیین نموده خودم بسیار حیرت زده شدم که جای بحث زیاد داره....البته در یوگا بیان 7 چاکراه که هر کدام یک رنگند و 7 رنگ رنگین کمان میباشند و در اخر با پیوستن انرژی این چاکراهها که هر کدام با انجام کار نیک فعال شده و در اخر به نور سفید تبدیل میشوند و انسان به عالم بالا متصل میشود......چنین چیزی را نیز بیان نموده که البته ان هم بعضی جاهاش قابل تامل است اما دقیق ترین این گونه بیانات و اعتقادات همان بیان اسلامی انست که به انسان کامل شدن می انجامد و دیگر آیینها و تفکرات به گونه ای برداشت نادرست و شاید وهم الود باشد ...........ممنون از نظراتتون[golrooz]

ll
23rd November 2014, 11:52 AM
یه دلیل عقلانی برام بیار

دوست خوبم من که از خودم نگفتم و حتی همونطور که در پاسخ جناب نو اور ذکر کردم در بعضی موارد واقعا منطق ادم اینجوری میشه[taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][nishkhand]مثلا از بخار و غیره..........[tafakor]این مطلبم اگر توجه نمایید با عنوان بحث اغاز شده تا دوستان نظرات خودشون بگن [nishkhand]اما وجود ابعاد روحی و احساسی را میتوان قبول کرد واینکه مراحل رشد انسان وکامل شدن..............ممنون که در این بحث شرکت نمودید[golrooz][cheshmak]

ll
23rd November 2014, 12:10 PM
مطالب زير برگرفته از کتابي است که در آن از زبان يک سرخپوست پير، اسراري از معارف نهاني تمدن تولتک ها (واقع در مکزيک امروزي) بيان گشته:

"""" در هر انساني عاملي وجود دارد که مانند مرکز ثقل انرژي عمل مي کند. اين عامل، انرژي دروني ما را به گونه اي با انرژي خارج از ما هماهنگ و همسو مي کند.
همسوئي خاصي که ما آن را به عنوان "دنيا" مشاهده مي کنيم در اصل ناشي از تمرکز و تـثبيت اين عامل در نقطه اي خاص از بدن ما است.
در ابتداي تولد اين نقطه دائما" جابجا مي گردد، ولي رفته رقته عادت مي کنيم آن را در جايي ثابت نگاه داريم، اطرافيان به ما مي گويند که دنيا چنين و چنان است و ما هم دنيا را همانطور که آنها تفسير کرده اند قبول مي کنيم! و در نتيجه تمرکز اين عامل دقيقا" در نقطه اي که بقيه به ما ديکته کرده اند قرار مي گيرد!
نقطه اي در وسط طول و عرض بدن جايي تقريبا" حوالي شکم.
اين نقطه مي تواند جابجا گردد، با جابجايي آن دنياهاي کامل ديگري ساخته مي شود. سالکان تولتک هفت دنيا را شمرده اند، علاوه بر دنياي روزمره دو دنياي ديگر نيز به راحتي ساخته مي شود ولي در مورد پنج دنياي ديگر مسئله فرق مي کند!
انسانهاي عادي ياد گرفته اند که اين نقطه را ثابت نگاه دارند، تنها در مواقع بيماري يا گرسنگي شديد يا ترس يا هنگام مرگ.... جابجا مي گردد.
وقتي خوابيده ايد و خواب مي بينيد اين نقطه جابجا شده است، سالکان با تمرکز بر آگاهي خويش توانستند در همان حال رويا ديدن در حالي که آن نقطه جابجا شده است بدون تغيير مکان آن از خواب بيدار شوند، با کالبدي تحت عنوان کالبد رويا ......
ولي انسان امروزي قلمرو ناشناخته و اسرار آميز را رها کرده و در حيطه عمل مستقر شده است. به جهان شهودي و شادماني پشت کرده است و به دنياي ملال خوش آمد گفته است! ..... """"

نوشته هاي فوق گوشه اي بود از تفاسير تمدني آن سوي آبها که هيچ رابطه اي با تمدن اين طرف نداشته که بخواهد الگو برداري از آن داشته باشد، بحث هم سر درستي و غلطي اين ادعاها ندارم، ليکن قرابت عجيبي بين بعضي مفاهيم آن و خيلي از مفاهيم ديني و (حالا غير ديني ولي معنوي) مانند بودا و ... وجود دارد، اصولا" در مکاتبي که به نوعي به صورت متفکرانه به دنيا نگاه کرده اند خيلي مشترکات مي يابيم، خيلي چيزي از آنها درک نمي کنيم، ولي به نوعي دارند به بيان حقيقتي مي پردازند که درک آن براي منطق روزمره ناممکن و غريب است.

بله من هم اینجور عقاید سورخپوستی و .........در ایینهای دیگر را رد میکنم بنظرم برداشت ناقص وبا توجه به اندازه درک خودشونه حتی از نظر علمی هم فقط چند نظریه تاکید میکنم در حد نظریه و نه اثبات دنیا های موازی و... وجود دارند که خیلی مفصله .........



ولي بالاخره چيزي هست،
مثلا" در همين موضوع فوق، آن قسمت که به وجود "نقطه اي در حوالي شکم" اشاره دارد قرابت عجيبي با اين مفاهيم دارد: "دل شوره" ،"دلم هُري ريخت" يا "استفراغ کردن هنگام بروز اضطراب سخت" ..... گويي پايگاهي در معده و شکم است که در مواقع اضطرار عکس العمل نشان مي دهد!
يا ادعاي ايجاد هفت دنيا توسط سالکان (يا هفت مرحله آگاهي) قرابت خاصي با "خلق هفت آسمان توسط خداوند" در قرآن يا هفت وادي "طلب" - "عشق" - "معرفت" - "استغني" - "توحيد" - "حيرت" و "فقر و فنا" در عرفان اسلامي است.

این را قبلا تایید کردم که برترین عقیده و کاملترینش مال عرفان و عقاید اسلام میباشد و رسیدن به همان انسان کامل و.....

البته بيان موضوعات مهمي از قبيل موضوع فوق به صورت مطلق به اين صورت که: "انسان متشکل از هفت بدن است: 1-فلان 2-بهمدان و ...."
به نظرم مناسب نيست و واقعيت هم همين است که ما چيز زيادي نمي دانيم،
بيان کننده مطلب (در سايت مرجع) نيز اشاره کرده است که مسئله خيلي گسترده است! (البته يک چيز گسترده و عجيب را خلاصه کني و مطلقش هم بنمايي طبيعتا" چيز غير قابل هضمي مانند طلب آغازين اين تاپيک خواهد شد)
البته فکر کنم آغار کننده مطلب در اينجا (اين سايت) هم با استفاده از شکلک: http://www.njavan.com/forum/images/icons/icon6.png در اول تيتر خود شايد سعي داشته به نوعي به طرز بيان مطلب واکنش نشان دهد!

بله من هم با گفتن چند بدن و قائل شدن متریال برای ان موافق نیستم اما من که این مطلب را خلاصه نکردم و ان را اینجا کاملا ذکر کردم و با عنوان بحث قرار دادم و همانطور که فرمودین http://www.njavan.com/forum/images/icons/icon6.png در اول تيتر خود شايد سعي داشته به نوعي به طرز بيان مطلب واکنش نشان دهد! البته نه به این تندی که شما و دوستان جبهه گرفتین [nishkhand][sootzadan][golrooz][cheshmak][labkhand]

اصولا" طرز بيان مطالب خيلي مهم است،[tafakor][tafakor]بله من ان قدر متعجب شده بودم و اینکه چگونه بیانش کنم [tafakor]شاید باید کلمه بحث در این باره را دوباره ذکر میکردم که نکردم......
مي توان به نوعي مطلبي را بيان کرد که مخاطب اين حس را پيدا کند که: موضوعي عجيب وجود دارد و اين ادعاها راجع به آن شده و بياييم در باره آن فکر و تبادل نظر کنيم
و مي توان نوع ديگري بيان کرد که دقيقا" نتيجه عکس دهد و موضع گيري تند افراد و ....

بله من هم اینجور عقاید سورخپوستی و .........در ایینهای دیگر را رد میکنم بنظرم برداشت ناقص وبا توجه به اندازه درک خودشونه حتی از نظر علمی هم فقط چند نظریه تاکید میکنم در حد نظریه و نه اثبات دنیا های موازی و... وجود دارند که خیلی مفصله .........

علي پارسا
23rd November 2014, 01:24 PM
[size=1]


شاید باید کلمه بحث در این باره را دوباره ذکر میکردم که نکردم......[SIZE=3]


حق با شما است، موضوع را تحت عنوان بحث مطرح کرده ايد، نمي دانم چرا اصلا" حواسم به لغت: "بحث" در ابتداي تيتر نبود! شرمنده،[khejalat][khejalat]
احتياجي به تکرار کلمه بحث نبود، بلکه من بايد حواسم را بيشتر جمع مي کردم. ببخشيد،
ولي اشکالي ندارد حداقل من پاسخي که دادم در همان راستاي بحث گونه بود.

اتفاقا" علي رغم اينکه موضوع يک مقدار در نظر اول تند به نظر مي رسد و مي توان گفت با يک حالت افراطي بيان شده، ولي به نظر من از ريشه هايي سرچشمه مي گيرد که جاي تحقيق و بحث و بررسي دارد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد