PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله سرمايه اجتماعي چيست؟



MR_Jentelman
15th July 2009, 11:42 AM
چكيده

اين مقاله مفهوم سرمايه اجتماعي را شرح مي دهد و تعاريف مختلف آن را ارائه مي كند. سپس اهميت و كاركردهاي سرمايه اجتماعي را برمي شمرد.
1- مقدمه

مفهوم سرمايه‌ اجتماعي در سال‌هاي اخير در حوزه‌هاي گوناگون علوم اجتماعي،‌ اقتصاد و اخيرا در علوم سياسي مطرح شده است. سرمايه‌اجتماعي عبارت است از ارتباطات و شبكه‌هاي اجتماعي‌اي كه مي‌توانند حس همكاري و اطمينان را در ميان افراد يك جامعه پديد آورند. در اين ميان نبايد از نقش نهادهاي مدني و دمكراتيك و نيز نقش دولت در گشودن چنين فضاهايي غافل شد. به هر روي، امروز بر جامعه‌شناسان ثابت شده كه يكي از ابعاد مهم هر توسعه‌اي توجه به سرمايه‌هاي اجتماعي است. از اين‌رو سرمايه‌اجتماعي، يكي از مهمترين شاخصه‌هاي رشد و توسعه هر جامعه‌اي به شمار مي‌آيد. مطلب حاضر در چند بخش به بحث درباره سرمايه اجتماعي مي‌پردازد.
انسان به طور ذاتي در تعامل با ديگران نيازهاي خود را برطرف ساخته و گذران امور مي‌كند. اثرات اين كنش‌هاي متقابل در نقش آنها تا حدي است كه حذف آن، زندگي را غير ممكن مي‌سازد. اما در اين ميان دانشمندان علوم اجتماعي با نگرشي كنجكاوانه در جوامع به شناسايي اين كنش‌ها پرداخته و به مجموع عواملي پي برده‌اند كه آن را سرمايه‌اجتماعي ناميده‌اند. مفهوم سرمايه‌اجتماعي در برگيرنده مفاهيمي همچون اعتماد، همكاري و همياري ميان اعضاي يك گروه يا يك جامعه است كه نظام هدفمندي را شكل مي‌دهند و آنها را در جهت دستيابي به هدف‌هاي ارزشمند هدايت مي‌كند.
از اين‌رو شناخت عوامل موثر در تقويت يا تضعيف سرمايه اجتماعي مي‌تواند در گسترش ابعاد سرمايه اجتماعي كمك كرده و موجب افزايش عملكرد اجتماعي و اقتصادي افراد در جوامع شود. مفهوم سرمايه اجتماعي كه صبغه جامعه‌شناسانه دارد، بستر مناسبي براي بهره‌وري سرمايه انساني و فيزيكي و راهي براي نيل به موفقيت قلمداد مي‌شود. مديران و كساني كه بتوانند در سازمان، سرمايه‌اجتماعي ايجاد كنند، راه كاميابي شغلي و سازماني خود را هموار مي‌سازند.
امروزه سرمايه اجتماعي نقشي بسيار مهمتر از سرمايه فيزيكي و انساني در جوامع ايفا مي‌كند و شبكه‌هاي روابط جمعي و گروهي انسجام بخش ميان انسان‌ها و سازمان‌هاست. از اين‌رو در غياب سرمايه اجتماعي، ساير سرمايه‌ها اثربخشي خود را از دست مي‌دهند و بدون سرمايه اجتماعي پيمودن راه‌هاي توسعه و تكامل فرهنگي و اقتصادي ناهموار و دشوار مي‌شود.
در ديدگاه‌هاي سنتي مديريت توسعه، سرمايه‌هاي اقتصادي، فيزيكي و نيروي انساني مهمترين نقش را ايفا مي‌كردند اما در عصر حاضر براي توسعه بيشتر از آنچه به سرمايه‌اقتصادي، فيزيكي و انساني نيازمند باشيم به سرمايه اجتماعي نيازمنديم زيرا بدون اين سرمايه، استفاده از ديگر سرمايه‌ها به طور بهينه انجام نخواهد شد. در جامعه‌اي كه فاقد سرمايه‌اجتماعي كافي است ساير سرمايه‌ها ابتر مي‌مانند و تلف مي‌شوند. از اين‌رو موضوع سرمايه اجتماعي به عنوان يك اصل اساسي براي نيل به توسعه پايدار محسوب شده و حكومت‌ها و دولتمرداني موفق قلمداد مي‌شوند كه بتوانند با اتخاذ سياست‌هاي لازم و ارائه راهكارهاي مناسب در ارتباط با جامعه به توليد و توسعه سرمايه اجتماعي بيشتر نائل شوند.
2- تعريف سرمايه اجتماعي از نگاه صاحب‌نظران

سرمايه اجتماعي واژه‌اي است كه در سال‌هاي اخير وارد حوزه علوم اجتماعي و اقتصادي شده و از اين منظر دريچه تازه‌اي را در تحليل و علت‌يابي مسائل اجتماعي و اقتصادي گشوده است. در اين زمينه مطالعات وسيعي توسط صاحب‌نظران و دانشمندان اين علوم صورت گرفته و نظريه‌پردازاني همچون جين جاكوب(1961)، لوري(1970) بن پرات(1980)، ويليامسن(1981)، بيكر(1983)، جيمز كلمن(1966)، رابرت پاتنام(1970)، پيربورديو(1980) و فرانسين فوكوياما(1990) تعاريف متعددي از سرمايه اجتماعي ارائه كرده‌اند.
جيمز جاكوب در كتاب «مرگ و زندگي شهرهاي بزرگ آمريكايي» سرمايه اجتماعي را شبكه‌هاي اجتماعي فشرده‌اي مي‌داند كه در محدوده‌هاي قديمي شهري در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنايت خياباني و ديگر تصميمات در مورد بهبود كيفيت زندگي در مقايسه با عوامل نهادهاي رسمي مانند نيروي حفاظتي پليس و نيروي انتظامي، مسئوليت بيشتري از خود نشان مي‌دهند. يك مثال عيني اين تعريف را در دنياي امروزه مي‌توان در تشكل‌هاي غيردولتي حمايت از محيط‌ زيست يافت. اين شبكه اجتماعي بعضا نيروهاي قدرتمندي را به صورت ngoها به وجود مي‌آورد كه حتي در حمايت از محيط ‌زيست موجب توقف پروژه‌هاي عمراني دولت نيز مي‌شوند.
گلن لوري، سرمايه اجتماعي را مجموع منابعي مي‌داند كه در ذات روابط خانوادگي و در سازمان اجتماعي جامعه وجود دارد و براي رشد شناختي يا اجتماعي كودك يا جوان سودمند است. بن‌پرات، در تعريف سرمايه اجتماعي، روابط بين افراد يك خانواده، گروهي از دوستان يا شركاي يك شركت را به صورت رابطه f تعريف مي‌كند و به بررسي اثرات اين رابطه بر مبادلات اقتصادي مي‌پردازد.
ويليامسن و بيكر، كه به دنبال مطالعات بن پرات در پي بررسي شيوه اثرگذاري يك سازمان اجتماعي بر عملكرد نهادهاي اقتصادي بوده‌اند مجموعه‌اي از مطالعات را پايه‌گذاري كرد‌ه‌اند كه اقتصاد نهادي نام گرفته است. بيكر نشان داده است كه چگونه روابط ميان سوداگران در بازار فوق‌العاده عقلاني شده بورس تجاري شيكاگو توسعه مي‌يابد، ‌حفظ مي‌شود و بر فعاليت داد و ستد تاثير مي‌گذارد.
از نظر پيربورديو، سرمايه اجتماعي حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلي است كه نتيجه مالكيت شبكه بادوامي از روابط كمابيش نهادينه شده آشنايي و شناخت متقابل بين افراد - يا به بيان ديگر عضويت در گروه - است. شبكه‌اي كه هر يك از اعضاي خود را از پشتيباني سرمايه جمعي برخوردار مي‌كند و آنان را مستحق اعتبار مي‌سازد. البته سرمايه اجتماعي مستلزم شرايطي به مراتب بيش از وجود صرف شبكه پيوندها است. در واقع پيوندهاي شبكه‌اي مي‌بايست از نوع خاصي باشند، يعني مثبت و مبتني بر اعتماد.
برخلاف بورديو، كلمن از واژگان مختلفي براي سرمايه‌ اجتماعي كمك گرفت. وي مفهوم سرمايه‌اجتماعي را از ابعاد مختلف بررسي كرد. كلمن براي تعريف سرمايه‌اجتماعي از كاركرد آن كمك گرفت و تعريفي كاركردي از سرمايه اجتماعي ارائه ‌داد و نه تعريفي ماهوي. بر اين اساس سرمايه ‌اجتماعي شيء واحد نيست بلكه انواع چيزهاي گوناگوني است كه دو ويژگي مشترك دارند: همه آنها شامل جنبه‌اي از يك ساخت اجتماعي هستند و كنش‌هاي معين افرادي را كه در درون ساختار هستند تسهيل مي‌كنند. سرمايه ‌اجتماعي مانند شكل‌هاي ديگر سرمايه مولد است و دستيابي به هدف‌هاي معيني را كه در نبود آن دست يافتني نخواهد بود، امكان‌پذير مي‌سازد. سرمايه‌ اجتماعي مانند سرمايه فيزيكي و انساني كاملا تعويض پذير نيست اما نسبت به فعاليت‌هاي به خصوصي تعويض‌پذير است.
شكل معيني از سرمايه‌اجتماعي كه در تسهيل كنش‌هاي معيني ارزشمند است ممكن است براي كنش‌هاي ديگر بي‌فايده يا حتي زيان‌مند باشد. سرمايه‌اجتماعي نه در افراد و نه در ابزار فيزيكي توليد قرار دارد. بنابراين از نظر كلمن سرمايه ‌اجتماعي شامل يك چارچوب اجتماعي است كه موجب تسهيل روابط ميان افراد درون اين چارچوب مي‌شود، به گونه‌اي كه فقدان آن ممكن است در دستيابي به هدف معين هزينه‌ بيشتري به افراد آن جامعه تحميل كند.
از نظر پاتنام، سرمايه اجتماعي آن دسته از ويژگي‌هاي زندگي اجتماعي، شبكه‌ها، هنجارها و اعتماد است كه مشاركت‌كنندگان را قادر مي‌سازد تا به شيوه‌اي موثرتر اهداف مشترك خود را تعقيب كنند. به بيان دقيق‌تر سرمايه ‌اجتماعي از طريق افزايش هزينه‌هاي بالقوه جدا شدن، تقويت هنجارهاي مستحكم بده - بستان، تسهيل جريان اطلاعات از جمله اطلاعات مربوط به شهرت كنشگران و تجسم موفقيت‌هاي گذشته سعي دارد به تحقق كنش جمعي كمك كند.
پاتنام بين دو شكل اوليه سرمايه‌اجتماعي تمايز قائل مي‌شود كه عبارت است از: سرمايه اجتماعي ارتباط دهنده (يا جامع) و سرمايه اجتماعي درون گروهي (يا انحصاري). سرمايه اجتماعي ارتباط دهنده، افراد متعلق به تقسيمات اجتماعي متنوع را گرد هم مي‌آورد و سرمايه اجتماعي درون گروهي، هويت‌هاي انحصاري را تقويت كرده و باعث حفظ همگني مي‌شود. فوكوياما سرمايه اجتماعي را مجموعه‌اي از هنجارهاي موجود در سيستم‌هاي اجتماعي مي‌داند كه موجب ارتقاي سطح همكاري اعضاي آن جامعه شده و سبب پايين آمدن هزينه‌هاي تبادلات و ارتباطات مي‌شود. فوكوياما سرمايه اجتماعي را به عنوان يك پديده جامعه شناختي مورد توجه قرار مي‌دهد. به نظر او سرمايه اجتماعي با شعاع اعتماد ارتباط تنگاتنگي دارد و هرچه قدر شعاع اعتماد در يك گروه اجتماعي گسترده‌تر باشد، سرمايه اجتماعي نيز زياد خواهد بود و به تبعيت از آن ميزان همكاري و اعتماد متقابل اعضاي گروه نيز افزايش خواهد يافت.
آنچه از تعاريف متعدد سرمايه‌اجتماعي برمي‌آيد اين است كه اين مفهوم دربردارنده مفاهيمي همچون اعتماد، همكاري و روابط متقابل بين اعضاي يك گروه بوده به نحوي كه گروه را به سمت دستيابي به هدفي كه بر مبناي ارزش‌ها و معيار رايج در جامعه مثبت تلقي شود هدايت مي‌كند. لذا آنچه از اين تعريف استنباط مي‌شود اين است كه هر چند ممكن است سرمايه‌ اجتماعي به دليل تقويت نيروهاي جاذبه بين اعضاي يك گروه و نيروهاي دافعه بين گروه‌هاي متفاوت لزوما عامل مثبتي در يك جامعه به شمار نيايد ولي قطعا براي پيشبرد و سهولت در عملكرد اقتصادي، اجتماعي آنها، جامعه يك عامل ضروري به شمار مي‌رود. بنابراين ميزان سرمايه اجتماعي در يك جامعه مي‌تواند نشان دهنده شكاف موجود بين آن جامعه يا يك جامعه برخوردار از يك نظام دموكراسي با حداكثر كارايي در نظام اقتصادي، اجتماعي باشد.
3- اهميت سرمايه اجتماعي

در دو دهه اخير مفهوم سرمايه اجتماعي در زمينه‌ها و اشكال گوناگونش به عنوان يكي از كانوني‌ترين مفاهيم، ظهور و بروز يافته است، هر چند شور و شوق زيادي در بين صاحب‌نظران و پژوهشگران مشابه چارچوب مفهومي و ابزار تحليلي ايجاد كرد. ليكن نگرش‌ها، ديدگاه‌ها و انتظارات گوناگوني را نيز دامن زده است. افزايش حجم قابل توجه پژوهش‌ها در اين حوزه بيانگر اهميت و جايگاه سرمايه اجتماعي در سپهر‌هاي متفاوت اجتماعي است.
به طور كلي ميزان سرمايه اجتماعي در هر گروه يا جامعه‌اي نشان دهنده ميزان اعتماد افراد به يكديگر است. همچنين وجود ميزان قابل قبولي از سرمايه‌اجتماعي موجب تسهيل كنش‌هاي اجتماعي مي‌شود، به طوري كه در مواقع بحراني مي‌توان براي حل مشكلات از سرمايه‌اجتماعي به عنوان اصلي‌ترين منبع حل مشكلات و اصلاح فرآيندهاي موجود سود برد. از اين‌رو شناسايي عوامل موثر در تقويت يا تضعيف سرمايه اجتماعي اهميت بسزايي دارد.
تعدادي از عناصر اصلي كه مي‌توان سرمايه اجتماعي را با آن مورد اندازه‌گيري قرار داد عبارتند از:آگاهي به امور عمومي،‌ سياسي، اجتماعي، وجود انگيزه در افراد جامعه كه در پي كسب اين دسته از آگاهي‌ها برآيند، اعتماد عمومي به يكديگر، اعتماد به نهادهاي مردمي و دولتي، مشاركت غير رسمي هميارانه در فعاليت‌هاي داوطلبانه در تشكل‌هاي غير‌دولتي، خيريه‌اي، مذهبي، اتحاديه‌ها، انجمن‌هاي صنفي و علمي و... . در مجموع مي‌توان گفت كه يكي از معيارهاي اصلي در شناخت سرمايه اجتماعي شكل و شيوه روابط اجتماعي افراد با يكديگر و نحوه همزيستي آنها در جامعه مورد مطالعه است. از ديگر معيارها مي‌توان به احساس مردم نسبت به حكومت و مردم اشاره كرد و نيز داشتن احساس خوشايند نسبت به امنيت، پيوندهاي خانوادگي و اجتماعي و اميدواري نسبت به آينده از معيارهاي مطرح محسوب مي‌شود.
اگر سرمايه اجتماعي را ارتباط و شبكه‌هاي اجتماعي‌اي كه مي‌توانند اطمينان و حس همكاري را در ميان افراد حاضر در شبكه‌هاي مورد بحث ايجاد كنند بدانيم، آنچه بيش از پيش اهميت پيدا مي‌كند نقش نهادهاي جامعه مدني در تشكل اين سرمايه است. اگر ما مانند عنصري از يك سازمان مدني به صورت هميشگي همديگر را ملاقات كنيم احساس مسئوليت نسبت به همديگر در ما پيدا مي‌شود و مي‌توانيم به همديگر اعتماد كرده و در نهايت با هم همكاري كنيم. براي اينكه احساس اطمينان در بين باشد لازم است كه ما همديگر را ملاقات كنيم و ارتباط مدام با هم داشته باشيم. همچنين چيزي كه به طور جمعي مي‌توانيم به دست آوريم به تنهايي نمي‌توانيم.
منظور از باهم‌بودن، نهادهاي اجتماعي‌اي است كه كاركرد ديدار، شناخت و در نهايت اعتماد را ميسر مي‌كنند. البته حتما لازم نيست كه ارتباط پيش‌گفته تنها در داخل نهادهاي جامعه مدني باشد بلكه بيشتر روش‌ها و فرم‌هاي اجتماعي را نيز كه ارتباط مداوم و سازماندهي‌شده دارند، در برمي‌گيرد. اما نبايد از ياد برد كه اعتماد و حس همكاري با شيوه‌اي آسان‌تر در داخل نهادهاي جامعه مدني درست مي‌شوند؛ به اين دليل كه اعضاي آن نهادها به دلخواه و بدون هيچ چشمداشتي به عضويت آن نهادها درمي‌آيند.
به اين ترتيب سرمايه اجتماعي عبارت است از مجموع آن دسته از ارتباطات و شبكه‌هاي ارتباط اجتماعي كه در جامعه موجودند و نيز ميزان اعتماد و همكاري ميان روابط موجود. در اينجا مي‌توان گفت اگر در جامعه‌اي ميزان سرمايه اجتماعي پايين باشد خطر افتادن آن جامعه به وضعيت تله اجتماعي بسيار بالاست. تله اجتماعي يعني سرمايه اجتماعي‌ پايين، نبودن اعتماد و اطمينان به يكديگر بين مردم، رواج فساد اداري- اقتصادي، ترس و.... پس مي‌توان تله اجتماعي را كه بعضي اوقات از آن به عنوان مشكل منافع جمعي ياد مي‌شود به صورت زير شرح داد.
همه مي‌دانيم كه منافع‌مان ايجاب مي‌كند كه همه با هم همكاري كنيم. اما اگر تو به اين باور نرسي كه تمام افراد ديگر اجتماع هم همكاري مي‌كنند، ديگر معنايي نخواهد داشت كه تو به تنهايي همكاري كني. نتيجه اين اعتقاد اين است كه همكاري و تلاش براي منافع جمعي تنها زماني ميسر مي‌شود كه انسان به اين باور برسد كه همه افراد ديگر نيز همكاري خواهند كرد.


منبع:روزنامه همشهري،‌ سه شنبه 30 مهر 1387

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد