MR_Jentelman
8th July 2009, 07:15 PM
1- کارمند تکرو در سازمان، گروه یا تیم
فرد تكرو سعي دارد از مسير خودش پيش برود و هميشه ميخواهد اندكي جلوتر از ديگر اعضاي گروه گام بردارد. او تمايل به مستقل بودن دارد و هرگز بهطور كامل با ديگر اعضاي گروه همراه نميشود. انسان تكرو معمولاً در راه انجام امور موانعي را ايجاد ميكند و هميشه به دنبال راههاي متمايزي براي انجام امور ميگردد، اگرچه گاهي اوقات اينراههاي متمايز مؤثر نميباشند.
مديريت بر كاركنان تكرويي كه به نظر ميرسد نسبت به قوانين عمومي، رويه سازماني، قدرت مافوق خود و يا حتي پاداشها و تنبيهات بيتفاوت هستند، مشكل است. كارمند تكرو همكاري بيشماري با سازمان دارد، به خاطر اين كه او اغلب به عنوان انسان مزاحمي كه ديگران را تشويق ميكند و يا حتي شخصي كه به ديگران فشار ميآورد كه بهطور متفاوت فكر كنند، عمل ميكند.
متأسفانه كارمندان تكرو همچنين ميتوانند به عنوان انسانهاي تحميل كننده، پرخاشگر و يا حتي نفرتانگيز ظاهر شوند و در بدترين موقعيتها، آنها ميتوانند كابوسهاي مرتبي را براي كساني كه بايد بر آنها مديريت كنند، فراهم آورند.
سازمانها براي اين كه دگرگون شوند، نياز دارند كه بتوانند خودشان را بيازمايند. ممكن است آنچه كه در سالهاي گذشته انجام ميشده در اين سال كارايي نداشته باشد. تحقيق در سازمانهاي موفق به ما نشان ميدهد كه آنها قادر بودند هنگامي كه نياز داشتند خودشان را متحول كنند.
متأسفانه بعضي از سازمانها بهخصوص سازمانهاي دولتي، ميل و اشتياق به تكرار روشهاي قديمي دارند، حتي اگر اين روشهاي قديمي مدت زيادي بهترين روش نبوده باشند. ركود سازماني، سازمان را عقب نگه ميدارد و حتي موجوديت سازمان را تهديد ميكند.
كارمندان تكرو براي خنثي كردن ركود تلاش ميكنند. آنها دائماً در حال پرسش هستند و اغلب اوقات اين پرسشها انتقادآميز است. كارمندان تكروي خوب اغلب راهحلها و پيشنهاداتي را براي حل مشكلات ارائه ميكنند، كه به دليل استدلالهاي قدرتمند آنها را به سختي ميتوان رد كرد.
يكي از محكمترين كمكهاي كارمند تكرو اين است كه ميتواند اطرافيان خود را به تجزيه و تحليل و ارزيابي مضمون فرضيات اصلي گروه وادار كند. ويژگي خوب كارمند تكرو اين است كه ميتواند وجدان سازمان شود.
ارتباط بين مدير و كارمند تكرو ميتواند مفيد و بهطور نسبي جدا از دشمني و كينه باشد، مشروط بر آن كه كارمند تكرو در محيطي كه از همكاريهايش قدرداني كنند، كار و فعاليت كند.
متأسفانه، اين همكاريها همراه با يك هزينه رخ ميدهد. زيرا كارمندان تكرو ميل به پرحرفي و رك بودن بالايي دارند، آنها مايلند كه گروه و سازمان را مختل كنند، بهخصوص در سازمانهايي كه تحمل كمتري براي تضاد و كشمكش وجود دارد، مديريت اين افراد بسيار سخت است و حتي ممكن است دستورالعملهاي مديرانشان را ناديده بگيرند.
مسأله گيجكنندهتر اين است كه در حقيقت كارمندان تكرو نميتوانند عضو خوبي به خصوص براي كارهاي گروهي باشند، پرخاشگري و روش ارتباطي كند آنها مردم را در سكوت نگه ميدارد و همكاريهايشان در اجتماعات گروهي ميتواند خشمگين كننده باشد، به طوري كه به نظر ميرسد از ارتباطات گروهي فراري هستند. بعضي مواقع تصميمات گرفته شده از سوي مدير يا گروه، توسط آنها ناديده گرفته ميشود.
زشت هميشه زشت است. وقتي كه كارمندان تكرو بسيار كاردان و زيرك هستند، آنها ميتوانند به مقدار زيادي همكاري و كمك مثبت ارائه دهند و اغلب اوقات در حقيقت كارمندان تكرو نسبت به انجام آنچه كه به آنها واگذار شده بسيار خوب و عالي هستند. اما كارمندان تكرويي كه زيرك و كاردان نيستند، همكاريشان تقريباً هميشه منفي خواهد بود. كارمندان تكرو مقدار زيادي تعارض و نااميدي را بدون مطرح كردن هر چيز با ارزش يا ايدههايي كه مفيد باشند به وجود ميآورند. اين گونه كارمندان در مسايل اجرايي سست پايه و سختگير هستند.
دومين وضعيت زشت زماني اتفاق ميافتد كه سازمان، همكاريهاي ماجراجويانه كارمند تكرو را تشخيص ندهد. در طول اين دوره زماني، كارمند تكرو از تكروي به سوي فدايي و قرباني شدن و افسارگسيختگي حركت ميكند و در هر مرحله صبر و بردباري سازمان نسبت به رفتار به ظاهر كنترلناپدير كارمند تكرو كمتر و كارمند تكرو قويتر و كنترلناپذير ميشود.
2- خط مشی های رفتار با کارمندان تک رو
مديران ميتوانند برنامههاي وسيعي را براي مهار كردن قدرت و انرژي كارمند تكرو بكار گيرند. خط مشي مدير، خوبي، بدي و يا زشتي اعمال و رفتار كارمند تكرو را تعيين ميكند. در زير بعضي از خطمشيها آمده است:
اخطارهاي خود را رك و صريح اعلام كنيد: ممكن نيست شما بتوانيد كارمند تكرو را در يك وضعيت معين قرار دهيد، ولي ميتوانيد او را راهنمايي كنيد. رمز آن در اين است كه ديدگاه شما در باره چگونگي سهيم كردن او در تشكيلات سازمان روشن شود و تشخيص دهيد كه همكاري وي ممكن است با ديگر كارمندان متفاوت باشد. كارمند تكرو نيازمند است كه بداند شما از او چه انتظاراتي داريد و چه چيزهايي نياز داريد.
كار كردن براي برقراري ارتباط نه ايجاد قدرت و نفوذ: قدرت و مقام اداري شما ممكن نيست اثرات زيادي بركارمند تكرو داشته باشد. انتظار نداشته باشيد كه او به خواستههاي شما به سادگي و به خاطر اين كه شما رئيس او هستيد، تن دهد. اما چه چيزهايي در توسعه ارتباط شما با اين قبيل كارمندان و دو طرفه كردن ارتباط مؤثر خواهد بود؟ گفت و شنود دو طرفه ابزار شماست. نخست بايد به آنچه كارمند تكرو ميگويد با ميل و رضايت گوش داد. اين بدان معني است كه سؤالات زيادي رد و بدل شود. همچنين بدين معني است كه نشان دهيد همكاريهايش را گرامي ميداريد.
نصيحت و انتقاد: كارمندان تكرو معمولاً قصد ندارند كه چالشانگيز باشند. ولي آنها اينطور ظاهر ميشوند، زيرا آنها به سادگي در باره اين كه چهطور ممكن است نسبت به پيرامونشان موثر باشند فكر نميكنند. به همين دليل، مهم است كه مورد انتقاد و نصيحت قرار گيرند، تا در مورد آنچه كه انجام ميدهند، دقت كنند. چنانچه حضور كارمند تكرو در يك جلسه زيانبخش است، بايد به او تذكر داده شود. بهترين راه براي نصيحت و انتقاد از يك كارمند تكرو اين است كه در مورد ارزشها و اصول اساسي سازمان با او صحبت كنيد و سپس به سمت هدف مشخصي حركت كنيد. نصيحت فقط در مورد رفتار منفي نميباشد و مدير نياز دارد به كارمند تكرو اجازه دهد تا بداند همكاريهاي خارقالعاده او قابل قدرداني و ارزشمند است. چنانچه شما قصد داريد همكاري مثبت كارمند تكرو را حفظ نماييد، ضروري است كه به او اجازه دهيد تا نسبت به مشكلات رفتاري خود آگاه شود.
ارتباط دوستانه با انسان بدخو: اگر كارمند تكروي شما بدخو، بيتجربه و زيانبخش است و خيلي لايق و شايسته نيست، شما مشكل برجستهاي داريد. مشكل اين است كه اين شخص خود را مجاز بداند كه بدون اعتنا به مافوق و داشتن همكاري مثبت كار خود را پيش ببرد و به همين دليل تمام سازمان ميتواند مسموم باشد. موقعيتهايي وجود خواهد داشت كه بهترين مسير براي فعاليت است و كساني كه در اين مسير حركت ميكنند تشويق ميشوند، مخصوصاً اگر آنها دائماً افرادي نفاقافكن باشند.
پشتيباني و حمايت: به خاطر داشته باشيد كه كارمند تكرو ميل به وابستگي گروهي ندارد و بنابر اين از حمايت بسياري از گروهها برخوردار نيست. او به عقايد و توانايي خودش بيشتر از حمايتهاي گروهي اعتماد دارد. چنانچه شما از همكاريهاي كارمند تكروي خود قدرداني كنيد، شما نياز خواهيد داشت كه اين همكاريها را به بيشتر كارمندهاي مورد قبول، به خصوص در مشاغل و اجتماعات گروهي خاطرنشان كنيد و نشان دهيد كه براي عقايد و خلاقيت او ارزش قائل هستيد، حتي اگر روش او را دوست نداشته باشيد.
آزمون محدوديتها: كارمند تكرويي كه در حال پيشرفت است نياز دارد كه به او يادآور شود اهداف سازماني وجود دارند كه خيلي مهم هستند. كمك به كارمند تكرو، او را بر روي اين اهداف متمركز ميكند. دقت كنيد بدون توجه به اصول و عقايدي كه ممكن است يك كارمند تكرو داشته باشد، با او بهطور مستبدانه برخورد نكنيد. كارمند تكرو ميتواند در امور مربوط به سازمان همكاري مثبت يا منفي داشته باشد و ميتواند براي هر مدير نعمت و يا مصيبت باشد. در بسياري از تصميماتي كه شما خواهيد گرفت اين مسأله وجود دارد كه سازمان و مدير چهطور تغيير جهتهاي كارمند تكرو را تحمل ميكنند. چنانچه شما بتوانيد انرژي كارمند تكرو را مهار كنيد و نيروي او را تسليم خود نماييد، او ميتواند نقش مهمي را در كمك به سازمان ايفا كند و كمتحركي و ركود را دور بياندازد و به سمت تغيير خود حركت كند.
منبع : (منبع اصلي) http://www.work911.com، (منبع ترجمه) روزنامه همشهري، چهارشنبه 9 خرداد 1386
فرد تكرو سعي دارد از مسير خودش پيش برود و هميشه ميخواهد اندكي جلوتر از ديگر اعضاي گروه گام بردارد. او تمايل به مستقل بودن دارد و هرگز بهطور كامل با ديگر اعضاي گروه همراه نميشود. انسان تكرو معمولاً در راه انجام امور موانعي را ايجاد ميكند و هميشه به دنبال راههاي متمايزي براي انجام امور ميگردد، اگرچه گاهي اوقات اينراههاي متمايز مؤثر نميباشند.
مديريت بر كاركنان تكرويي كه به نظر ميرسد نسبت به قوانين عمومي، رويه سازماني، قدرت مافوق خود و يا حتي پاداشها و تنبيهات بيتفاوت هستند، مشكل است. كارمند تكرو همكاري بيشماري با سازمان دارد، به خاطر اين كه او اغلب به عنوان انسان مزاحمي كه ديگران را تشويق ميكند و يا حتي شخصي كه به ديگران فشار ميآورد كه بهطور متفاوت فكر كنند، عمل ميكند.
متأسفانه كارمندان تكرو همچنين ميتوانند به عنوان انسانهاي تحميل كننده، پرخاشگر و يا حتي نفرتانگيز ظاهر شوند و در بدترين موقعيتها، آنها ميتوانند كابوسهاي مرتبي را براي كساني كه بايد بر آنها مديريت كنند، فراهم آورند.
سازمانها براي اين كه دگرگون شوند، نياز دارند كه بتوانند خودشان را بيازمايند. ممكن است آنچه كه در سالهاي گذشته انجام ميشده در اين سال كارايي نداشته باشد. تحقيق در سازمانهاي موفق به ما نشان ميدهد كه آنها قادر بودند هنگامي كه نياز داشتند خودشان را متحول كنند.
متأسفانه بعضي از سازمانها بهخصوص سازمانهاي دولتي، ميل و اشتياق به تكرار روشهاي قديمي دارند، حتي اگر اين روشهاي قديمي مدت زيادي بهترين روش نبوده باشند. ركود سازماني، سازمان را عقب نگه ميدارد و حتي موجوديت سازمان را تهديد ميكند.
كارمندان تكرو براي خنثي كردن ركود تلاش ميكنند. آنها دائماً در حال پرسش هستند و اغلب اوقات اين پرسشها انتقادآميز است. كارمندان تكروي خوب اغلب راهحلها و پيشنهاداتي را براي حل مشكلات ارائه ميكنند، كه به دليل استدلالهاي قدرتمند آنها را به سختي ميتوان رد كرد.
يكي از محكمترين كمكهاي كارمند تكرو اين است كه ميتواند اطرافيان خود را به تجزيه و تحليل و ارزيابي مضمون فرضيات اصلي گروه وادار كند. ويژگي خوب كارمند تكرو اين است كه ميتواند وجدان سازمان شود.
ارتباط بين مدير و كارمند تكرو ميتواند مفيد و بهطور نسبي جدا از دشمني و كينه باشد، مشروط بر آن كه كارمند تكرو در محيطي كه از همكاريهايش قدرداني كنند، كار و فعاليت كند.
متأسفانه، اين همكاريها همراه با يك هزينه رخ ميدهد. زيرا كارمندان تكرو ميل به پرحرفي و رك بودن بالايي دارند، آنها مايلند كه گروه و سازمان را مختل كنند، بهخصوص در سازمانهايي كه تحمل كمتري براي تضاد و كشمكش وجود دارد، مديريت اين افراد بسيار سخت است و حتي ممكن است دستورالعملهاي مديرانشان را ناديده بگيرند.
مسأله گيجكنندهتر اين است كه در حقيقت كارمندان تكرو نميتوانند عضو خوبي به خصوص براي كارهاي گروهي باشند، پرخاشگري و روش ارتباطي كند آنها مردم را در سكوت نگه ميدارد و همكاريهايشان در اجتماعات گروهي ميتواند خشمگين كننده باشد، به طوري كه به نظر ميرسد از ارتباطات گروهي فراري هستند. بعضي مواقع تصميمات گرفته شده از سوي مدير يا گروه، توسط آنها ناديده گرفته ميشود.
زشت هميشه زشت است. وقتي كه كارمندان تكرو بسيار كاردان و زيرك هستند، آنها ميتوانند به مقدار زيادي همكاري و كمك مثبت ارائه دهند و اغلب اوقات در حقيقت كارمندان تكرو نسبت به انجام آنچه كه به آنها واگذار شده بسيار خوب و عالي هستند. اما كارمندان تكرويي كه زيرك و كاردان نيستند، همكاريشان تقريباً هميشه منفي خواهد بود. كارمندان تكرو مقدار زيادي تعارض و نااميدي را بدون مطرح كردن هر چيز با ارزش يا ايدههايي كه مفيد باشند به وجود ميآورند. اين گونه كارمندان در مسايل اجرايي سست پايه و سختگير هستند.
دومين وضعيت زشت زماني اتفاق ميافتد كه سازمان، همكاريهاي ماجراجويانه كارمند تكرو را تشخيص ندهد. در طول اين دوره زماني، كارمند تكرو از تكروي به سوي فدايي و قرباني شدن و افسارگسيختگي حركت ميكند و در هر مرحله صبر و بردباري سازمان نسبت به رفتار به ظاهر كنترلناپدير كارمند تكرو كمتر و كارمند تكرو قويتر و كنترلناپذير ميشود.
2- خط مشی های رفتار با کارمندان تک رو
مديران ميتوانند برنامههاي وسيعي را براي مهار كردن قدرت و انرژي كارمند تكرو بكار گيرند. خط مشي مدير، خوبي، بدي و يا زشتي اعمال و رفتار كارمند تكرو را تعيين ميكند. در زير بعضي از خطمشيها آمده است:
اخطارهاي خود را رك و صريح اعلام كنيد: ممكن نيست شما بتوانيد كارمند تكرو را در يك وضعيت معين قرار دهيد، ولي ميتوانيد او را راهنمايي كنيد. رمز آن در اين است كه ديدگاه شما در باره چگونگي سهيم كردن او در تشكيلات سازمان روشن شود و تشخيص دهيد كه همكاري وي ممكن است با ديگر كارمندان متفاوت باشد. كارمند تكرو نيازمند است كه بداند شما از او چه انتظاراتي داريد و چه چيزهايي نياز داريد.
كار كردن براي برقراري ارتباط نه ايجاد قدرت و نفوذ: قدرت و مقام اداري شما ممكن نيست اثرات زيادي بركارمند تكرو داشته باشد. انتظار نداشته باشيد كه او به خواستههاي شما به سادگي و به خاطر اين كه شما رئيس او هستيد، تن دهد. اما چه چيزهايي در توسعه ارتباط شما با اين قبيل كارمندان و دو طرفه كردن ارتباط مؤثر خواهد بود؟ گفت و شنود دو طرفه ابزار شماست. نخست بايد به آنچه كارمند تكرو ميگويد با ميل و رضايت گوش داد. اين بدان معني است كه سؤالات زيادي رد و بدل شود. همچنين بدين معني است كه نشان دهيد همكاريهايش را گرامي ميداريد.
نصيحت و انتقاد: كارمندان تكرو معمولاً قصد ندارند كه چالشانگيز باشند. ولي آنها اينطور ظاهر ميشوند، زيرا آنها به سادگي در باره اين كه چهطور ممكن است نسبت به پيرامونشان موثر باشند فكر نميكنند. به همين دليل، مهم است كه مورد انتقاد و نصيحت قرار گيرند، تا در مورد آنچه كه انجام ميدهند، دقت كنند. چنانچه حضور كارمند تكرو در يك جلسه زيانبخش است، بايد به او تذكر داده شود. بهترين راه براي نصيحت و انتقاد از يك كارمند تكرو اين است كه در مورد ارزشها و اصول اساسي سازمان با او صحبت كنيد و سپس به سمت هدف مشخصي حركت كنيد. نصيحت فقط در مورد رفتار منفي نميباشد و مدير نياز دارد به كارمند تكرو اجازه دهد تا بداند همكاريهاي خارقالعاده او قابل قدرداني و ارزشمند است. چنانچه شما قصد داريد همكاري مثبت كارمند تكرو را حفظ نماييد، ضروري است كه به او اجازه دهيد تا نسبت به مشكلات رفتاري خود آگاه شود.
ارتباط دوستانه با انسان بدخو: اگر كارمند تكروي شما بدخو، بيتجربه و زيانبخش است و خيلي لايق و شايسته نيست، شما مشكل برجستهاي داريد. مشكل اين است كه اين شخص خود را مجاز بداند كه بدون اعتنا به مافوق و داشتن همكاري مثبت كار خود را پيش ببرد و به همين دليل تمام سازمان ميتواند مسموم باشد. موقعيتهايي وجود خواهد داشت كه بهترين مسير براي فعاليت است و كساني كه در اين مسير حركت ميكنند تشويق ميشوند، مخصوصاً اگر آنها دائماً افرادي نفاقافكن باشند.
پشتيباني و حمايت: به خاطر داشته باشيد كه كارمند تكرو ميل به وابستگي گروهي ندارد و بنابر اين از حمايت بسياري از گروهها برخوردار نيست. او به عقايد و توانايي خودش بيشتر از حمايتهاي گروهي اعتماد دارد. چنانچه شما از همكاريهاي كارمند تكروي خود قدرداني كنيد، شما نياز خواهيد داشت كه اين همكاريها را به بيشتر كارمندهاي مورد قبول، به خصوص در مشاغل و اجتماعات گروهي خاطرنشان كنيد و نشان دهيد كه براي عقايد و خلاقيت او ارزش قائل هستيد، حتي اگر روش او را دوست نداشته باشيد.
آزمون محدوديتها: كارمند تكرويي كه در حال پيشرفت است نياز دارد كه به او يادآور شود اهداف سازماني وجود دارند كه خيلي مهم هستند. كمك به كارمند تكرو، او را بر روي اين اهداف متمركز ميكند. دقت كنيد بدون توجه به اصول و عقايدي كه ممكن است يك كارمند تكرو داشته باشد، با او بهطور مستبدانه برخورد نكنيد. كارمند تكرو ميتواند در امور مربوط به سازمان همكاري مثبت يا منفي داشته باشد و ميتواند براي هر مدير نعمت و يا مصيبت باشد. در بسياري از تصميماتي كه شما خواهيد گرفت اين مسأله وجود دارد كه سازمان و مدير چهطور تغيير جهتهاي كارمند تكرو را تحمل ميكنند. چنانچه شما بتوانيد انرژي كارمند تكرو را مهار كنيد و نيروي او را تسليم خود نماييد، او ميتواند نقش مهمي را در كمك به سازمان ايفا كند و كمتحركي و ركود را دور بياندازد و به سمت تغيير خود حركت كند.
منبع : (منبع اصلي) http://www.work911.com، (منبع ترجمه) روزنامه همشهري، چهارشنبه 9 خرداد 1386