PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله پركاري افراطي و عوارض آن



MR_Jentelman
21st June 2009, 05:09 AM
پركاري افراطي و عوارض آن


چكيده

كم خوابي و پركاري نشانه و معيار مناسبي براي تلاش نيست زيرا افرادي كه كم مي خوابند و وقت خواب خود را صرف كار مي كنند علاوه بر اين كه نتوانسته اند امور و وظايف خود را به درستي مديريت كنند بلكه در طول زمان كارايي خود را از دست مي دهند. در اين مقاله موضوع پركاري افراطي مورد بررسي قرار مي گيرد. كم خوابي و پركاري عوارض زيادي براي فرد و سازمان دارد. توجه به اين موضوع و عوارض آن نه تنها باعث آگاهي مي گردد بلكه باعث مي شود روش زندگي و كار خود را تغيير دهيم و به شكل مطلوب مديريت كنيم.


1- مقدمه

«او در شبانه روز 5-4 ساعت بيشتر نمي‌خوابد، خوش به حالش!» سال‌هاي سال در فرهنگ ما، کسي که اين جمله در موردش گفته مي‌شد، از نظر ديگران فردي کوشا، با پشتکار و با اراده به حساب مي‌آمد و هنوز هم خيلي‌ها چنين عقيده‌اي دارند. اين عقيده البته چندان هم بي ربط نيست.
کسي که هر شب تا ديروقت مشغول کار و تلاش است و صبح زود، کارش را از سر مي‌گيرد، قطعاً فردي کوشا و با اراده است، ولي در چند سال اخير، تحقيقات علمي نشان داده‌اند که اين صفات مثبت يک علامت سؤال بزرگ را در پشت خود پنهان کرده‌اند: آيا اين فرد به اندازه کسي که در طول شبانه روز وقت کافي به استراحت و خواب خود اختصاص مي‌دهد، کارايي دارد؟
به اين ترتيب مي‌توان گفت پديده‌اي كه مي‌توان آن را سندرم يا نشانگان «پركاري افراطي» ناميد و ثابت شده است كه تهديدكننده سلامت فرد و به تبع آن جامعه است، تبديل به يك ارزش شده است.
در تاريخ و فرهنگ ما، از کار و تلاش و سحرخيزي همواره به‌عنوان صفاتي مثبت ياد شده و جملات فراواني از بزرگان در ارج نهادن به اين صفات وجود دارد، اما معمولاً اين قسمت قضيه به فراموشي سپرده مي‌شود که در کنار اينها، خوابيدن زودهنگام هم مورد تاکيد بوده است.
اين عدم تعادل، اين روزها به طرز مشخصي در جامعه ما به چشم مي‌خورد. بسياري از مردم، چه از سر ناچاري و براي سير کردن شکم زن و بچه‌شان، چه از سر حرص و علاقه به مال دنيا، بعد از ساعات کاري به شغل دوم و حتي سوم مي‌پردازند و وقتي هم آخر شب پا به منزل مي‌گذارند، تازه بايد به سراغ پرونده‌هايي بروند که صبح در اداره وقت نکرده‌اند تکميل کنند.
در کنار اين دو گروه، از گروه سومي هم بيشتر مي‌شنويم: برخي مديران که به عشق خدمت، شبانه‌روز در حال کار و فعاليت هستند. هدف هرچه باشد، بررسي‌هاي کاملاً علمي ثابت کرده‌اند که بدن در شبانه‌روز به خواب کافي نياز دارد و اگر اين اتفاق رخ ندهد، قطعاً تأثير خود را در کارايي فرد نشان خواهد داد. اين موضوع البته به کم خوابي محدود نمي‌شود.
بر اساس همين تحقيقات، کار بيش از حد، حتي اگر ظاهراً فرد خواب کافي داشته باشد، باعث فرسودگي و در نتيجه کاهش کارايي فرد خواهد شد. محققان مي‌گويند كار، فقط وقتي در حد متعادل باشد، مفيد و مؤثر است.
2- چقدر بايد بخوابيم؟

نياز بدن هر کس به خواب به فاکتورهاي مختلفي بستگي دارد ولي در کل مي‌توان گفت که اکثر افراد بالغ به 7 تا 8 ساعت خواب شبانه نياز دارند. البته افرادي هم هستند که نياز بدن آنها با 5 ساعت خوابيدن در شبانه‌روز هم جبران مي شود ولي کمتر از اين رقم قطعاً طبيعي نيست و البته همان 5 ساعت هم فقط در مورد بعضي افراد صدق مي‌کند. از سوي ديگر، اگر شما 8 ساعت هم طي شب خوابيده‌ايد ولي در طول روز همچنان احساس خواب‌آلودگي مي‌کنيد، بدانيد که خواب شما کافي نبوده است.
نکته مهم در مورد نياز بدن به خواب در شبانه‌روز، اين است که شما نبايد حساب هر روز را از روز ديگر جدا کنيد. يعني اگر شما امروز 2 ساعت کمتر از حد نيازتان خوابيديد، معني آن اين است که شما 2 ساعت خواب به بدنتان بدهکار هستيد و فردا بايد اين 2 ساعت را پس بدهيد.
بي‌خود هم به خودتان وعده ندهيد که بدن خودش را با کمبود خواب سازگار مي‌کند و با آن کنار مي‌آيد. وقتي شما دائماً کمتر از ميزان مورد نياز مي‌خوابيد، تمرکز، قضاوت و تصميم‌گيري، زمان عکس‌العمل و بسياري از عملکردهاي ديگر شما در حالت اختلال باقي مي‌ماند و تا وقتي اين کمبود خواب را جبران نکنيد، به همين صورت ادامه مي‌يابد.
3- وقتي کم مي‌خوابيد

کم خوابي و بي‌خوابي بر بسياري از سيستم‌هاي بدن تأثيرات منفي مي‌گذارد. اين تأثيرات ممکن است فوراً خود را نشان دهند و يا اينکه نتايج آنها در بلندمدت ظاهر شود. به عنوان مثال، به دنبال فقط يک شب بي‌خوابي، عوارض زير ظاهر مي‌شود:

کاهش هوشياري و کارايي: فقط 5/1 ساعت کمبود خواب در يک شب، هوشياري(Alertness) در روز بعد را تا 32 درصد کاهش مي‌دهد. بررسي‌هاي پژوهشگران دانشگاه پنسيلوانياي آمريکا هم نشان داده است که ميزان عملكرد و دقت افرادي كه به مدت طولاني هر شب كمتر از 6 ساعت مي‌خوابند، همانند زماني است كه فرد به مدت 3 روز متوالي نخوابد.
اختلال حافظه و شناخت: بررسي‌هاي پژوهشگران دانشگاه هاروارد نشان داده است که محروميت از خواب، توانايي مغز براي ايجاد حافظه جديد را کاهش مي‌دهد. در اين مطالعه، پژوهشگران 28 فرد 18 تا 30 ساله را در دو گروه تقسيم کردند. به افراد گروه اول به مدت 30 ساعت اجازه داده نشد که بخوابند ولي گروه دوم به خانه‌هاي خود رفتند و مثل هميشه خوابيدند. در ساعت 6 بعد از ظهر روز بعد به همه اين افراد 150 اسلايد از مناظر، اشياء و افراد غير معروف نشان داده شد و در همان حال از مغز آنها اسکن به عمل آمد. اين اسکن‌ها نشان داد که نواحي خاصي از مغز که در حافظه شرکت دارند، در افرادي که دچار کم خوابي نبودند، فعال‌تر بود. سپس به همه آنها اجازه داده شد که به خانه‌هايشان بروند و استراحت کنند. عصر روز بعد، مجدداً از اين افراد در مورد اسلايدهايي که روز قبل ديده بودند، امتحان به عمل آمد. به اين صورت که به آنها 225 اسلايد نشان داده شد که 150 تاي آن همان قبلي‌ها بودند و 75 تا جديد بودند. نتايج نشان داد که افرادي که روز اول نخوابيده بودند، در تشخيص اينکه کدام عکس‌ها جديد هستند، بدتر از گروه دوم عمل کردند.
کاهش کيفيت زندگي: کم‌خوابي باعث مي‌شود که شما نتوانيد به کارهاي مورد علاقه‌تان که نياز به تمرکز و توجه مداوم دارند، نظير ديدن برنامه مورد علاقه در تلويزيون، يا ديدن فيلم در سينما بپردازيد.
آسيب‌هاي شغلي: محروميت از خواب خطرآسيب‌هاي شغلي را تا 2 برابر افزايش مي‌دهد.
حوادث اتومبيل: بنابر آمار اداره ملي ايمني ترافيک بزرگراه‌هاي آمريکا، رانندگان خواب‌آلود سالانه مسئول 100 هزار مورد تصادف اتومبيل، 71 هزار مورد جراحت و 1550 مورد مرگ در آمريکا هستند. در يکي از مطالعات، از افراد دچار کم خوابي خواسته شد که پشت دستگاه‌هاي شبيه ساز (سيمولاتور) رانندگي قرار گيرند. نتيجه اين بود که عملکرد آنها معادل و حتي پايين‌تر از افرادي گزارش شد که دچار مسموميت با الکل و يا ساير مواد بودند.
موارد ذکر شده، همگي از آثار فوري و زودرس کم خوابي بودند ولي کم‌خوابي در بلندمدت هم عوارض شناخته شده‌اي دارد. از جمله: افزايش فشار خون، حمله قلبي، سکته مغزي، چاقي، مشکلات رواني نظير افسردگي و ساير اختلالات خلقي، کاهش تمرکز و آسيب‌هاي بلندمدت ناشي از تصادف.
حتي يك مطالعه طولاني مدت 15 ساله كه توسط محققان دانشگاه Yale آمريکا صورت گرفته است، نشان داد كساني كه كمتر از 6 ساعت و يا بيشتر از 8 ساعت در طي روز مي‌خوابند بيش از كساني كه حدود 7 ساعت مي‌خوابند در معرض ابتلا به ديابت نوع 2 قرار دارند.
4- بي خوابي و مشاغل حساس

عوارض خطرناک ناشي از بي‌خوابي محدود به حوادث رانندگي و يا ساير حوادث نمي‌شود و براي همه وجود دارد، اما آثار آن در برخي مشاغل مانند رانندگان بيشتر به چشم مي‌آيد. از جمله اين مشاغل که مطالعات زيادي در مورد تأثير کم‌خوابي بر آن انجام شده، مشاغل حوزه پزشکي و پرستاري است.
دستياران پزشکي - که پزشکاني هستند که در حال گذراندن دوره تخصص هستند- به غير از فعاليت‌هاي روزانه در بيمارستان، معمولاً کشيک‌هاي سنگيني هم در طول شب دارند. اين مسئله سبب شده که ساعات کاري دستياران، از بيشترين ساعات کار در بين مشاغل در جهان باشد يعني اغلب آنها بالاي 80 ساعت در هفته کار مي‌کنند و اگر اين زمان به 100 تا 120 ساعت هم برسد، اصلاً جاي تعجب ندارد.
با توجه به اينکه سلامت فکري و جسمي دستياران به‌طور مستقيم با سلامت بيماران در ارتباط است، مطالعات متعددي در زمينه تأثير کار زياد و کم خوابي دستياران بر کارايي آنها انجام شده است. در تمام اين مطالعات، ارتباط کار زياد دستياران با مشکلات عصبي از قبيل افسردگي، اضطراب و عصبانيت به اثبات رسيده است. حتي بررسي‌هاي پژوهشگران دانشگاه ‌هاروارد نشان داده است که ساعات کاري زياد خطر فرو رفتن سوزن آلوده در انگشت دستياران را افزايش مي‌دهد و احتمال تصادفات رانندگي را نيز در آنها 2 برابر مي‌کند. ولي از همه مهمتر، تأثير اين مسئله بر خطاهاي پزشکي است.
سالانه فقط در آمريکا 98 هزار نفر در اثر خطاهاي پزشکي جان خود را از دست مي‌دهند و خستگي پزشکان يکي از عوامل اصلي بروز اين خطاهاي پزشکي است. به‌عنوان مثال مطالعه‌اي بر روي دستياران جراحي در آمريکا نشان داده است که به‌دنبال يک شب بي‌خوابي در کشيک، آنها در نحوه انجام لاپاراسکوپي (نوعي جراحي کوچک که در آن با ايجاد برشي ظريف بر روي بدن، دوربين کوچکي وارد بدن مي‌شود و پزشک از طريق آن داخل بدن را مورد بررسي قرار مي‌دهد) 2 برابر بيشتر مرتکب خطا مي‌شوند.
مطالعه‌اي بر روي پرستاران در آمريکا هم نشان داده است که احتمال خطاي پرستاران، مثل دادن داروي اشتباه يا دوز اشتباه دارو، در کشيک‌هايي که بيش از 5/12 ساعت طول مي‌کشد، 3 برابر بيشتر مي‌شود. چنين مطالعاتي باعث شد که اتحاديه اروپا حداکثر ساعت کاري دستياران و پزشکان را به 56 ساعت در هفته کاهش دهد و البته قرار است اين ميزان در سال 2009 به 48 ساعت در هفته کاهش يابد.
5- کار، کار و باز هم کار

افرادي که بيش از حد معمول کار مي‌کنند، معمولاً دو دسته هستند. آنهايي که به کار و پول آن نياز دارند و آنهايي که حرص پول مي‌زنند. البته در اين بين، افرادي هم هستند که خودشان دلشان مي‌خواهد زيادي کار کنند.
در واقع اين افراد کم هم نيستند و تعداد آنها آنقدر زياد شده که در واژگان جديد جايي هم براي خود دست و پا کرده‌اند: Workaholics. اين واژه در واقع چيزي شبيه واژه Alcoholic است و هر دو معناي مشابهي دارند: معتاد به کار و معتاد به الکل. در حال حاضر تخمين زده مي‌شود که در آمريکا 12 ميليون معتاد به کار وجود دارد.
صرف انتخاب اين کلمه نشان از پيامدهاي واقعه دارد. کسي که به چيزي معتاد مي‌شود، تعادل را از دست مي‌دهد و بدون اينکه خودش متوجه باشد، از استراحت و فعاليت‌هاي ديگرش مي‌زند تا به اعتيادش برسد، در حالي‌که کنار گذاشتن ساير فعاليت‌ها و تفريحات، اثر خود را بر روي او به جا مي‌گذارد.
پزشکان ليست بلند بالايي از عوارض خستگي ناشي از کار بيش از حد بر کارايي افراد تهيه کرده‌اند. به‌عنوان مثال، در افرادي که بيش از حد کار مي‌کنند، تفکر استراتژيک دچار مشکل مي‌شود يعني توانايي آنها در ارزيابي درست ريسک‌ها و پيش بيني نتايج احتمالي اقدام خود کاهش مي‌يابد.
علاوه بر اين، خلاقيت و نوآوري هم به شدت تحت تأثير خستگي قرار مي‌گيرد. خستگي همچنين باعث اختلال حافظه مي‌شود و توانايي تمرکز و پيگيري کارها را کاهش مي‌دهد. البته عوارض خستگي هميشه به خود فرد محدود نمي‌شود و مي‌تواند اطرافيان را نيز متأثر کند. به‌عنوان مثال، عدم توانايي در کنترل رفتار و جلوگيري از رفتارهاي نامناسب يکي از اولين آثار خستگي است.
توانايي ارتباط مؤثر با ديگران هم در اثر خستگي کاهش مي‌يابد. مطالعه جديدي که توسط محققان دانشگاه مريلند آمريکا انجام شده، نشان مي‌دهد که کار زياد، زندگي خانوادگي را تحليل مي‌برد. اين تحقيق که نتايج آن در سال 2002 در مجله روانشناسي عملي (Journal of Applied Psychology) به چاپ رسيده نشان داد که ساعت کاري زياد باعث تداخل کار و زندگي خانوادگي مي‌شود که اين مسئله، خود افسردگي و ساير مشکلات ناشي از استرس را به دنبال دارد.
به همه اينها اضافه کنيد تأثير کار زياد را بر بيماري‌هاي قلبي و نيز تشديد بيماري‌هاي فعلي فرد، مانند آسم و بيماري‌هاي گوارشي. همچنين مطالعاتي که بر روي بيش از 55 هزار نفر از ساكنان كاليفرنيا انجام شده است، نشان داده افرادي كه 40 ساعت در هفته كار مي‌كنند، 14 درصد بيشتر احتمال دارد كه فشار خونشان نسبت به افرادي كه 11 تا 19 ساعت در هفته كار مي‌كنند، افزايش پيدا كند. در مورد افرادي هم كه 41 تا 50 ساعت در هفته كار مي‌كنند، احتمال ابتلا به فشارخون بالا 17 درصد بيشتر است.
کار زياد حتي در مواردي باعث مرگ افراد هم شده است. از مهمترين اين موارد مي‌توان به مرگ «چن يي ني» کارگردان 59 ساله چيني در اثر خونريزي گوارشي در سر صحنه فيلمبرداري فيلم «آرايشگر» و نيز مرگ «وانگ جون يائو» رييس گروه جون‌يائو اشاره کرد. وي اولين شرکت هواپيمايي خصوصي را در چين دائر کرد ولي در سن 38 سالگي در اثر سرطان دستگاه گوارش جان خود را از دست داد.
6- آدم‌هاي خسته عاطفه ندارند

به منظور بررسي تأثير بي‌خوابي بر عواطف افراد، پژوهشگران آمريکايي مطالعه جالبي را ترتيب دادند. در اين مطالعه که در انستيتو نظامي «والتر ريد» در مريلند آمريکا انجام شد، 26 سرباز مورد بررسي قرار گرفتند. پژوهشگران ابتدا از اين افراد يک تست عاطفي به عمل آوردند و سپس براي آنها مسائل ويژه‌اي را مطرح کردند و از آنها خواستند که بگويند در چنين شرايطي چه تصميمي مي‌گيرند.
اين مسائل در 3 گروه دسته‌بندي شدند: مسائل فاقد پيچيدگي‌هاي اخلاقي (که در آن سربازان در شرايط فرضي قرار مي‌گرفتند که در آن به کسي آسيبي نمي‌رسيد)، مسائل اخلاقي ولي غير شخصي ( که در آن سربازان بايد تصميمي را مي‌گرفتند که بطور غيرمستقيم به گروهي آسيب مي‌رساند) و مسائل اخلاقي و شخصي (که در آن سربازان بايد تصميمي را مي‌گرفتند که ممکن بود طي آن بطور مستقيم به عده‌اي آسيب برساندند و حتي باعث مرگ آنها شوند).
ابتدا اين مسائل براي همگي مطرح شد و نمرات کسب شده توسط سربازان شبيه هم بود. سپس به اين افراد 53 ساعت بي‌خوابي داده شد و دوباره مسائل مشابه مطرح شد. نتايج نهايي نشان داد که افرادي که در تست عاطفي اوليه نمره بالايي کسب کرده بودند، پس از بي‌خوابي هم تصميماتشان چندان تفاوت نکرد ولي کساني که نمرات متوسط يا پايين کسب کرده بودند، پس از بي‌خوابي به طرز قابل ملاحظه‌اي ساده‌گير شدند و درمورد مسائل اخلاقي و شخصي، تصميماتي را که به دليل مسائل اخلاقي قبلاً براي آنها غيرقابل قبول بود را به سادگي اتخاذ کردند.
مواردي که در اين مطلب به آنها اشاره شد، همگي نتايج بررسي‌هاي کاملاً علمي دانشمندان و پژوهشگران در مورد خطرات کار بيش از حد و کم‌خوابي بر سلامت افراد و جامعه بودند. اين نتايج البته ارزش کار و فعاليت را زير سؤال نمي‌برد ولي نشان مي‌دهد که کار ارزشمند هم اگر با رعايت اصول انجام نشود، تأثيري بدتر از انجام ندادن کار دارد


منبع:روزنامه همشهري،‌ دوشنبه 5 شهريور 1386،

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد