PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سلسله درس‌های اخلاق آيت‌الله حاج آقا مجتبي تهرانی



طلیعه طلا
19th September 2013, 09:14 AM
جلسه اول : تأثيرگذاري تربيت در سه رابطه ديداري، گفتاري و كرداري




* معناي تربيت

تربيت يعني چه؟
اگر بخواهيم تربيت را در يك مرتبه نازله و در بُعد اخلاقي تعريف كنيم ـ زيرا در بُعد معرفتي هم بحث شده است ـ معناي تربيت در يك عبارت اين است: "روش رفتاري و گفتاري دادن به غير، به طوري كه اين روش، ملكه او بشود. " اين را تربيت مي‌گويند. كسي را تربيت كردن يعني اينكه روش رفتاري و گفتاري به او ياد داده شود. تربيت در بُعد اخلاقي اين است و اگر اين ملكه او شد، به اين معنا كه هر وقت كاري انجام دهد كه بر اساس روش رفتاري و گفتاري باشد كه مربّي به او آموزش داده، اين ملكه او شده است. اينجاست كه مي‌گويند: مربّي او را تربيت كرده است.



* نتيجه تربيت

دو گونه تربيت داريم؛ هم تربيت حَسَن داريم و هم تربيت بد داريم. مي‌گويند: مربِّي او خوب يا بد بود كه اين طور تربيت شد. مردم وقتي يك كار خوب را از بچّه مي‌بينند، مي‌گويند: اينها ثمرات تربيت است. مثلاً فرض كنيد اگر فرد، عملي يا حرفي، رفتار و گفتاري انجام بدهد كه بر هيأت حسنه است و عقلاً و شرعاً پسنديده و سزاوار است، مردم مي‌گويند: اين ثمره تربيت است. يعني اين كار از آن ملكه‌اي كه براي او حاصل شده است، تراوش مي‌كند. يعني كارهايي كه مي‌كند، كارهايي است كه هم عقل و هم شرع مي‌پسندد. اين ثمره تربيت است كه از او ديده مي‌شود. بعد هم مي‌گويند: آدم مؤدبي است. اگر هم كارهايش از جنبه شرعي خوب بود، مي‌گويند: مؤدّب به آداب شرعي است.



* تربيت از ديدگاه اهل معرفت

اهل معرفت تعريف خاصي از تربيت دارند و بحث‌هايي دارند. آنها مسأله تربيت و ادب را در سه رابطه مطرح مي‌كنند. مي‌گويند: تربيت در ربط با قلب و عقل و نفس آدمي است. آدم بايد هم قلب خودش را تربيت كند، هم عقلش را و هم نفسش را. چگونه قلب تربيت و ادب مي‌شود؟ يا اينكه چگونه عقل ادب مي‌شود؟ و ... آنها در يك مرحله بالاتري وارد مي‌شوند كه نمي‌خواهم به آن بحث بپردازم؛ فقط تذكر دادم كه آن مباحث جاي خودش را دارد و اصطلاحات خودش را هم دارد. ما فعلاً بحثمان راجع به تربيت، در يك سطح پايين‌تر، در بُعد اخلاقي به معناي روش رفتاري دادن به غير و روش گفتاري دادن به ديگري است.



* روشِ ياد دادن روش

خودِ اين روش رفتاري و روش گفتاري به غير دادن، يك روش مي‌خواهد. من چگونه به بچّه بگويم آنگونه كه عقل مي‌پسندد و آنطور كه شرع مي‌پسندد، حرف بزن و عمل كن؟ همين گفتن و ياد دادن چه روشي دارد؟ چگونه به او بياموزم؟ اين همان مطلبي است كه جلسه گذشته اشاره كردم. اين بايد به روش الهي باشد كه البته روش الهي، عقلاني هم هست. خدا از دو راه سمعي و بصري، ابناء بشر را تربيت كرده است. اين روش تربيت الهي است.



* زبان حال گوياتر از زبان قال است

اگر براي تربيت هر دو راه بصري و سمعي ممكن باشد، اين بحث مطرح است كه كدام مؤثرتر است؟ گفتيم كه روش رفتاري و گفتاري براي آموختن به غير، بايد باهم باشد؛ اما اينجا بحث در تأثيرگذاري بيشتر است. كدام يكي، اثرش قوي‌تر است؟ حالا جواب را در يك قالب تقريباً همگاني مي‌ريزم. "يك زبان حال داريم و يك زبان قال داريم. " زبان حال، گوياتر است يا زبان قال؟ زبان حال بُردش قوي‌تر از زبان قال است. البته اين بحث كه اشاره مي‌كنم، تمام اينها متن معارف ماست و از روايات گرفته شده است.
زبان حال در رابطه كارهاي ديداري و شنيداري و رفتاري مطرح است. عبدالله بن عباس نقل مي‌كند، مي‌گويد: "قيل: يا رَسولَ الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم ) أَي الجُلَساءِ خَيرٌ؟ قال: مَن تُذَكِّرُكُم الله رُؤيتُه وَ يزيدُ في عِلمِكُم مَنطِقُه و يرَغِّبُكُم في الآخِرَةِ عَمَلُهُ " (2) به پيغمبراكرم گفته شد: بين همنشين‌ها، كدام يك از آنها خوب است؟ حضرت فرمود: آنكه ديدارش شما را به ياد خدا بياندازد، كلامش فهم شما را بارور كند و كردارش رغبت شما را به آخرت بيافزايد.



* تأثير معاشرت در تربيت

سه خصوصيت را پيغمبر گفتند؛ 1ـ ديداري، 2ـ گفتاري، 3ـ رفتاري. اول فرمود: آن كسي كه وقتي او را مي‌بيني، با ديدن او به ياد خدا بيفتي! كه تو به ياد خدا بيفتي نه آنكه اين مطلب را از صفر به تو ياد دهد. يادآور خدا باشي! توحيد در نهاد تو هست. اين همان حرفي است كه جلسه گذشته با يك روايت ديگر گفتم كه بذر توحيد، در نهاد همه ما هست. بذر تربيت چه در بُعد الهي آن و چه در بُعد انساني‌اش، همه در وجود انسان هست؛ به عنوان عقل عملي و عقل نظري. اول از نظر ديداري، به چهره او كه نگاه مي‌كني به ياد خدا بيفتي. دوّم؛ وقتي حرف مي‌زند به علم تو بيفزايد، يعني ناداني را از تو بكاهد. سوّم؛ عمل او را كه نگاه مي‌كني، كار او را كه مي‌بيني، تو را به آخرت ترغيب كند.



* ظاهر انسان‌ها پيام دارد

در اينجا ديدار و رفتار، هر دو لِسان حال دارند؛ (اول و آخر روايت) ديدن كه مسلّماً لسان حال است. هيكل او را نگاه مي‌كني، ياد خدا بيندازد. همين هيكل با تو حرف مي‌زند. خيلي چيزها نشان مي‌دهد كه انسان، انسان الهي است يا شيطاني؟ اين شكل و قيافه خودش زبان حال است. اوّل حضرت لسان حال را مطرح كرد، كه در اين شبهه‌‌اي نيست. حال سئوال اين است كه چرا اول به لسان حال اشاره كردند؟ روايت از علي (عليه السلام) "قال علي (عليه السلام): لِسانُ الحالِ أَصدَقُ مِن لِسانِ المَقال " (3) اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: زبان حال راستگوتر است از زبان قال. به اصطلاح مردم مي‌گويند كه: دم خروس را ببينم يا قسم حضرت عباس‌ات را؟! دم خروس گوياتر است از قسم حضرت عباس.



* هيكل پدر و مادر در تربيت فرزند تاثير دارد

لذا از نظر تربيت، وقتي بچّه مي‌خواهد تربيت شود، بدان آنكه بُرد بيشتر دارد، هيكل پدر و مادر اوست. هيكل پدر و مادر را بچّه مي‌بيند و اين ديدن بيشتر از گفتنهاي پدر و مادر بر روي او تاثير مي‌گذارد. پدر را مي‌بيند، مادر را مي‌بيند، تشخيص بدهد كه او از نظر پيكره‌اش، انسان است يا حيوان است؟ من بايد اينها را بگويم. من طبق روايت بحث مي‌كنم.
آيا مي‌داني تشبّه رجال به نساء حرام است كه حالا خودت را در ذي نساء در آوري و شبيه زنان كرده‌اي؟ اين بحث در فقه سر جايش بحث شده است؛ الآن بحث تربيتي است. فرزند نگاه مي‌كند و مي‌بيند و تشخيص مي‌دهد. وقتي نگاه مي‌كند، قوه شهوتش بروز و ظهور پيدا مي‌كند يا فطرت الهي‌اش؟ گفتيم همه بذرها در اين بچّه هست؛ شهوت هست، غضب هم هست. با اين ديدن، به ياد شيطان مي‌افتد ـ يذَكِّرُكُم ـ يا به ياد خدا مي‌افتد؟ بُعد معنوي‌اش فعال مي‌شود يا شهوتش؟ به ياد حيوان مي‌افتد، يا به ياد خدا مي‌افتد؟



* فرزند از همه چيز عكسبرداري مي‌كند

جمله اول، با زبانِ حالِ پيكره‌ات و هيكلت او را تربيت مي‌كني. او اين صحنه‌ها را عكسبرداري مي‌كند و فوري در روحش بايگاني مي‌كند. اسم بايگاني روحش را مي‌گذاريم "حافظه ". اتاق بايگاني او حافظه اوست. همينطور هر چيزي كه مي‌بيند، عكسبرداري مي‌كند و به حافظه‌اش مي‌سپارد. اين فقط تأثير هيكل بود.



*راستگويي را با راستگويي بياموز

"وَ يزيدُ في عِلمِكُم مَنطِقُهُ " دوّم؛ حرف كه مي‌زند، بايد حرف‌هايش به قدري درست باشد كه شبيه به ديداري بشود. حالا اين يعني چه؟ من يك روايت مي‌خوانم، بعد آن را معنا مي‌كنم. علي(عليه السلام) فرمود: "خَيرُ إِخوانِكَ مَن دَعاكَ إِلي صِدقِ المَقال بِصِدقِ مَقالِه " (4) بهترين برادرانت آن كسي است كه با راستگويي‌اش تو را به راستگويي بكشاند.
اين هماني است كه عرض كردم. آنجا كه كلام جنبه اخباري دارد، بايد به نحوي باشد كه شبيه به ديداري است. حتي ما در محاورات عرفيه و روزمره خودمان، از آن تعبير به ديداري مي‌كنيم، مي‌گوييم: ديدم راست مي‌گفت! ديدي يا شنيدي كه راست مي‌گفت؟ ديدم دروغ مي‌گفت! ما هم اين تعبيرات را داريم، چون آنقدر روشن است كه كَأَنَّه صحّت آن را مي‌بينيم. پدر! مادر! با بچّه‌تان كه صحبت مي‌كنيد و حرف مي‌زنيد، مواظب حرف‌هايتان باشيد كه جلوي او دروغ نگوييد! راستگويي را با راستگويي بياموز. اينها معارف ما است. مي‌خواهي اثر بكند؟ روش گفتاري مي‌خواهي به او آموزش دهي؟ اينگونه روش گفتاري مي‌دهند. اين از طريق سمعي است. قبلي بصري بود. راست بگو! چه به او، چه در حرف‌ها و نقل‌هايي كه او مطّلع است راست بگو! هم به بچّه راست بگو، هم جلوي بچّه راست بگو! نگذار دروغ گفتن را ياد بگيرد!



* فطرت بچّه دروغ بلد نيست!

چرا؟ بچّه‌ها از خودتان ياد مي‌گيرند و به خودتان تحويل مي‌دهند. معروف است كه: حرف راست را از بچّه بشنو! اين يعني چه؟ يعني اين هنوز در درونش دروغ شكل نگرفته، هنوز آن فطرت از بين نرفته، راستي و درستي درون او هست، اگر پدر و مادر جور ديگر عمل مي‌كنند، بر خلاف فطرت اين بچّه است. تمام اينها ريشه دارد در نهاد هر انساني كه راستگويي حسنه است و دروغ بد است.


* خوب عمل كردن بهترين آموزش است

مي‌رويم سراغ رفتاري آن، در آن روايت داشت "وَ يرَغِّبُكُم في الآخِرَةِ عَمَلُهُ " اينجا علي (عليه السلام) در اين روايتي كه خواندم فرمود: "خَيرُ إِخوانِكَ مَن ... وَ نَدَبَكَ إِلي أَفضَلِ الأَعمال بِحُسنِ أَعمالِه " بهترين برادرانت كسي است كه ... تو را با بهترين كارهايي كه جلو تو انجام مي‌دهد به بهترين كارها دعوت بكند. كه اين هم دوباره روشي بصري است.
از اين دو طريق سمعي ـ بصري، فرزند تربيت مي‌شود. آن هم به اين نحو كه در روايت آمده است؛ هم ديداري، هم شنيداري و هم رفتاري. اين به بزرگ‌ترها هم اختصاص ندارد. اتفاقاً بچه زودتر مي‌گيرد. اثر تربيت هم اين است كه فرزند با به‌كارگيري روش گفتاري و رفتاري خاصي كه آموخته و برايش ملكه شده، هر چه انجام مي‌دهد، چه گفتار و چه كردار، كارهايش عقلاً و شرعاً نيكو باشد.
اللهم صلّ علي محمّد و آل محمّد.



پي‌نوشت‌ها:
1ـ وسائل‌الشيعه، جلد 20، صفحه 154
2ـ وسائل الشيعه، جلد 12، صفحه 23
3ـ غُررالحِكم و دُررالكَلِم، صفحه 153
4ـ وسائل الشيعه، جلد 12، صفحه 23

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد