PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : لغزشگاه احاديث مهدويت



asl_z
30th August 2013, 03:50 PM
موضوع «مهدویّت» مانند هر مسأله دیگری، در طول تاریخ دچار هجوم دشمنان و غَرَض ورزان گردیده است. کسانی که فرهنگ اصیل«مهدویّت» مانعی بر سر راهشان بوده و با مطامع و اهداف آنان هم خوانی ندانسته است، همیشه در صدد تضعیف مبانی و ارزش های ان بر آمده اند. روایات مهدویّت یکی از عرصه های تهاجم آنان است که در این بخش به يكي از اشکالات و پاسخ آنها پرداخته می شود:


شبهه : صحیحین و احادیث امام مهدی (عج)


از ادعاهای پوچ و بی اساس برخی، این است که بخاری و مسلم حدیثی درباره حضرت مهدی (ع) ثبت نکرده اند و این معنای آن است که موضوع «مهدویّت» نزد آنان پذیرفته نبوده و حدیث صحیحی ندارد؛ و لذا کتاب خود ، روایات مهدویّت را ذکر نکرده اند، پیش از بررسی این ادّعا، لازم است چند مطلب گوشزد شود:


1- بخاری در کلام بسیار مشهوری دربارة کتاب خود می گوید: «این کتاب را با یکصد هزار حدیث صحیح (و به قولی با دویست هزار حدیث صحیح) نوشتم و حدیث های صحیحی را که رها کردم، افزون تر است»[1] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn1)

بنابراین، به تصریح خود بخاری، آنچه را که نقل نکرده، به علّت ضعف نبوده؛ بلکه بسیاری از حدیث هایی را که صحیح می دانسته، در کتابش نیاورده است.

2- علمای اهل سنّت معتقد نیستند که همة روایات نقل شده در صحیحین، ضعیف می باشند؛ بلکه کاملاً بر عکس این است؛ از دیدگاه آنان احادیث صحیح بسیاری بوده که در صحیحین ذکر نشده است و لذا آنها را استدراک کرده اند تا بدین وسیله کاستی های صحیحین را جبران کنند.


3- هیچ یک از علمای رجال و حدیث شناسی اهل سنّت، تنها ملاک صحیح بودن یک حدیث را، آمدن آن در صحیحین ندانسته است؛ بلکه بعضی از احادیث که صحّت آنها نزد اهل سنّت قطعی است، در صحیحین نیامده است؛ بهترین گواه این مدّعا، حدیث «العشرة المبشرة بالجنّة» است


که هیچ یک از بخاری و مسلم آن را نقل نکرده اند؛ ولی نزد اهل سنّت، از حدیث های متواتر است.


4- کسانی که به بهانه نبودن حدیث درباره حضرت مهدی (عج) در صحیحین، منکر ظهور آن بزرگوار شده اند، در واقع اطلاع دقیق و کافی از محتوای آنها ندارند.
پاسخ شبهه:

پوشیده نیست که احادیث امام مهدی (ع) در زمینه های گوناگونی است؛ از جمله: نام شریف، بعضی از اوصاف، نشانه های ظهور، روش و چگونگی حکومت و...


بدیهی است که نیاز حتمی به آوردن کلمه «مهدی» در مقام این حدیث ها نیست؛ چون منظور از احادیث، کاملاً روشن و آشکار است. برای مثال ممکن است حدیث صحیحی، در کتابی روایت شده باشد و در آن صفّتی از صفات مهدی موعود در آخر الزمان با ذکر کلمه «المهدی» آمده باشد و همین حدیث در بخاری، نقل و به جای آن کلمه «رجل (مردی)» ذکر شده باشد. در این صورت کدام عاقل و خردمندی، در اینکه این حدیث مربوط به مهدی (ع) است، شک و تردید می کند؟ اگر توجّه به روایات و مقایسه آنها با یکدیگر را نپذیرد، در غیر این صورت، اجمال در بسیاری از حدیث ها به چه شکل برطرف شده و معانی درست آنها آشکار می گردد؟

به علاوه، اگر به صحیح بخاری و صحیح مسلم مراجعه کنیم، خواهیم دید که آن دو، ده ها حدیث «مجمل» درباره حضرت مهدی نقل کرده اند؛ که دیگر علمای اهل سنّت آنها را به حضرت نسبت داده اند؛ زیرا حدیث های «صحیح» دیگری که در دیگر کتاب های صحیح و مسند و مستدرک ثبت شده، از آنها «رفع اجمال» می کند.

شگفت انگیزتر این که حدیث «المهدیُ حقُّ و هو من وُلد فاطمة» را چهارتن از علمای کاملاً مورد وثوق و اطمینان اهل سنّت، در کتاب های خود از «صحیح مسلم» نقل کرده اند؛ ولی متأسفانه با مراجعه به چاپ های موجود در دسترس امروزی این کتاب، اثری از آن وجود ندارد! ان چهار نفر عبارتند از:


الف) ابن حجر هیثمی (م 974 ه.ق) در کتاب صواعق المحرقة (باب یازدهم، فصل اول، ص 163)


ب) متّقی هندی حنفی (م 975 ه.ق) در کتاب کنز العمّال (جلد 14، ص264، حکمت 38662)


ج) شیخ محمّد علی صبان (م 1206 ه.ق) در کتاب اسعاف الراغبین (ص 145)


د) شیخ حسن عدوی حمزاوی مالکی (م 1303 ه. ق) در کتاب مشارق الانوار (ص 112)


به هر حال بخشی از احادیث نقل شده در صحیح مسلم و بخاری را نمی توان جز به حضرت مهدی (عج) نسبت داد یا تفسیر کرد. این برداشت و استنباط ما در فهم حدیث های این دو کتاب نیست؛ بلکه از مطالب مورد اتفاق پنج تن از شارحان صحیح بخاری است که در بخش مربوط به آن توضیح داده می شود.


حدیث های صحیح مسلم و بخاری که در ارتباط با حضرت مهدی (ع) تفسیر شده است:


1- احادیث خروج دجّال در صحیحین:


بخاری در صحیحش به یک روایت دربارة خروج دجّال و فتنة او، بسنده کرده است. در حالی که در صحیح مسلم ده ها حدیث دربارة خروج، روش، اوصاف، خرابکاری، فساد، لشکر کشی و سرانجام او نقل شده است؛ و در روایاتی، دجّال از جمله علامات ظهور و خروج حضرت مهدی (عج) شمرده شده است.


2- احادیث نزول عیسی (ع) در صحیحین:


بخاری ومسلم هر دو با اسناد خود از «ابو هریره» نقل کرده اند که گفت: رسول خدا فرمود: «چگونه اید اگر پسر مریم بر شما فرود آید، در حالی که امامتان از شما باشد؟»[2] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn2)
مسلم با اسنادش از جابر بن عبدالله آورده است: «شنیدم پیامبر (ص) فرمود: گروهی از امتم آشکارا تا روز قیامت بر اساس حق پیکار می کنند؛ پس عیسی بن مریم فرود می آید. فرمانده گروه گوید: بیا و برایمان نماز بگزار! می گوید: خیر، به درستی که برخی از شما به پاس گرامی داشت این امّت بر دیگران امیر هستند.»[3] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn3)

اگر بر دیگر کتاب های حدیثی اهل سنّت- از صحیح و مسند و غیره- مراجعه کنیم، روایات فراوانی را می یابیم که به صراحت بیان می کنند که فرمانده گروهی که تا روز قیامت بر پایه حق پیکار می کند، کسی جز حضرت مهدی (عج) نخواهد بود.

به عنوان نمونه چند حدیث را ذکر می کنیم:

«مهدی از این امّت و همان کسی است که بر عیسی بن مریم امامت می کند.»[4] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn4)

الف) ابن ابی شیبه از ابن سیرین نقل کرده است:

«مهدی از این امت و همان کسی است که بر عیسی بن مریم امامت می کند»[5] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn5)

ب) ابونعیم از ابن عمرودانی از حذیفه نقل کرده است:

رسول الله (ص) فرمود: «مهدی (عج) نظر افکند در حالی که عیسی بن مریم فرود آمد، گویی آب از موهایش می چکد؛ سپس حضرت مهدی (عج) می گوید: جلو بیا و با مردم نماز بگزار. پس عیسی (ع) گوید: نماز تنها برای شما برپا شده است. پس (عیسی) پشت سر مردی از فرزندان من نماز می گزارد.»[6] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn6)

در کتاب فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، به تواتر حدیث های مهدویت تصریح شده است؛ از جمله: در شرح حدیث پیشین می گوید: «نماز خواندن عیسی پشت سر مردی از این امّت است- با توجّه به اینکه در آخر الزمان و نزدیک قیامت است- نشانگر صحّت و درستی گفته هایی است که می گوید: به درستی که زمین از قائمی برای خدا یا حجّت خالی نخواهد ماند»[7] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn7)

قسطانی در شرح بر بخاری، این حدیث را به حضرت مهدی (ع) تفسیر کرده، می گوید: «حضرت عیسی (ع) در نماز به امام مهدی (عج) اقتدا می کند.»[8] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn8) این مطلب در «عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری» نیز وجود دارد. در کتاب فیض الباری در تفسیر حدیث بخاری، تأکید بیشتری هست. در این کتاب، حدیثی از ابن ماجه قزوینی آمده و سپس می گوید: «پس مصداق «الامام» در این حدیث، همان «امام مهدی» است.»[9] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn9)

در حاشیه «البدر الساری الی فیض البخاری» شرح مفصلی درباره حدیث فوق آورده و توضیح می دهد که شارح حدیث، باید به احادیث دیگر صحابه در همان زمینه مراجعه کند. لذا جمع حدیث هایی که مبیّن این حدیث بخاری است، او را بر آن داشت که تصریح کند: مراد از امام مهدی (عج) است؛ سپس می افزاید: این معنا را حدیث ابن ماجه به تفصیل روشن کرده که استناد آن هم قوی است.[10] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn10)


3- احادیث صحیح مسلم «دربارة کسی که مال ها را می بخشد»

مسلم با اسناد خود از جابربن عبدالله آورده است: «رسول الله (ص) فرمود: در اواخر دوران امّت من، خلیفه ای خواهد آمد که مال را فراوان می بخشد و هیچ شمارش نمی کند.»[11] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn11) وی این حدیث را از طریق های دیگری از جابر و ابو سعید خدری از رسول خدا (ص) نقل می کند. صفت «پاشیدن مال» مبالغه در فراوانی است و در کتاب ها و روایات اهل سنّت، هیچ موصوفی جز حضرت مهدی (عج) ندارد.


«به درستی که مهدی در امّت من است... (تا آن جا فرمود) پس مردی (مالی) به من بده. پس به اندازه توان حمل کردن او، در پیراهنش پول می ریزد»[12] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn12)این حدیث از ابوهریره و ابوسعید خدری و ده ها طریق دیگر نقل شده است.



4- احادیث خسف بیداء در صحیح مسلم


مسلم در صحیح با اسناد خود از عبدالله بن قطیبه آورده است: «حارث بن ابی ربیعه بن صفوان همراه با من بر امّ سلمه، ام المؤمنین وارد شدیم؛ از او درباره لشکری که به زمین فرو می رود، پرسیدند (این در دوران عبدالله بن زبیر بود) امّ سلمه گفت: رسول الله (ص) فرمود: پناهنده ای در خانة خدا پناه می برد، آن گاه گروهی را به دنبالش می فرستند، هنگامی که آنان به «بیداء» می رسند، زمین آنها رادر خود فرو می برد.»[13] (http://www.njavan.com/forum/#_ftn13)
[1] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref1). همان / ص 92.

[2] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref2). صحیح بخاری / ج 4 / ص 205 / صحیح مسلم / کتاب الانبیاء / ج 1 / ح 244 / ص 136.

[3] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref3). صحیح مسلم / ج 1 / ح 247 / ص 147.

[4] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref4). جمعی از نویسندگان مهدویت / انتظار 4 / ص 97 / به نقل از المصنّف، ج 15، ح 19495.
[5] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref5). همان / ص 103 به نقل از المصنف / ج 51 / ح 19495.

[6] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref6). همان / به نقل از الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 81.
[7] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref7). فتح الباری / ج 6 / صص 383- 385.
[8] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref8). ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری / ج 5 / ص 419.
[9] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref9). فیض الباری / ج 4 / صص 44- 47.
[10] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref10). جمعی از نویسندگان مهدویت / همان اثر / ص 99 / به نقل از حاشیه البدر الساری الی فیض البخاری، ج 4، ص 44.

[11] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref11). همان / به نقل از صحیح مسلم(به همراه شرح نووی)، ج 18، ص 38.
[12] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref12). همان / ص 100 / به نقل از سنن، ترمذی، ج 4، ح 2234.
[13] (http://www.njavan.com/forum/#_ftnref13). جمعی از نویسندگان مهدویت / به نقل از صحیح مسلم (به همراه شرح نووی) / ج 18 /صص 7- 4.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد