PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدّت حكومت حقه (امام زمان عج)



kamanabroo
23rd June 2013, 10:37 PM
مدّت حكومت حقه (امام زمان عج)


سؤال ديگرى كه گاهى پرسيده مى شود، اين است كه مدّت حكومت آن حضرت چقدر است. در اين باره، روايات زياد و مختلفى در كتب شيعه و سنّى نقل شده كه به چند نمونه اشاره مى كنيم:

1 ـ اُمّ سلمه، زوجه رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ، از آن حضرت روايت مى كند كه در ضمن حديثى فرمود: «فَيَلْبَثُ سَبْعَ سِنينَ( [89] ); هفت سال در ميان مردم مى ماند».


2 ـ ابو سعيد خدرى از رسول اكرم نقل مى كند كه در پايان حديثى فرمود:
«يَعِيشُ في ذلِك سَبعَ سِنينَ ـ أو ثَمان ـ سِنينَ».( [90] )
«بعد از ظهور، هفت ـ يا هشت ـ سال زندگانى مى كند».

3 ـ حذيفه يمانى در ضمن حديثى از پيامبر اكرم نقل مى كند كه فرمود:
«فَيَمْكُثُ اَرْبَعِين سنَةً( [91] ); چهل سال در ميان مردم مى ماند».


4 ـ در كتب اهل سنّت از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
«هفت سال حكومت مى كند كه هر سال آن برابر ده سال از سالهاى شماست. آنگاه خداوند هر چه اراده كند انجام مى دهد».( [92] )


5 ـ در ذيل خطبه «البيان» از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است كه فرمود:
«مدّت هشتاد سال در ميان مردم خواهد بود».( [93] )


6 ـ در حديثى از امام حسين(عليه السلام) روايت شده كه فرمود:
«مهدى(عليه السلام) 19 سال و چند ماه حكومت مى كند».( [94] )


7 ـ ابى جارود از امام باقر(عليه السلام) روايت مى كند كه فرمود:
«حضرت قائم(عليه السلام) مدّت 309 سال حكومت مى كند چنان كه اصحاب كهف مدّت 309 سال در غارشان ماندند. زمين را پر از عدالت مى كند آنچنان كه پر از جور و ستم شده باشد. خداوند شرق و غرب جهان را براى او فتح مى نمايد».( [95] )


8 ـ ابو بصير در حديثى از امام باقر(عليه السلام) روايت مى كند كه فرمود:
«هفت سال حكومت مى كند كه هر سالش معادل 10 سال شماست. سپس آنچه خدا بخواهد انجام مى دهد.
ابو بصير مى گويد كه از آن حضرت پرسيدم: سالها چگونه طولانى مى شود؟
فرمود: خداوند به فلك دستور مى دهد كه آرام تر بچرخد و بدين گونه روزها و سالها طولانى مى شود.
عرض كردم: آنها ـ مخالفان ـ مى گويند: اگر فلك تغيير كند از بين مى رود.
فرمود: آن گفته ملحدان است و امّا مسلمانان راهى براى اين حرف ندارند; خداوند براى پيامبرش ماه را شكافت، و قبل از آن، براى يوشع بن نون خورشيد را بر گردانيد، و از طولانى شدن روز قيامت نيز خبر داده و فرموده است: هر روز آن همانند هزار سال از سالهاى شماست».( [96] )

9 ـ مرحوم سيّد بن طاووس(رحمه الله) از كتاب جعفر بن محمّد كوفى نقل مى كند كه با اسناد خود از حمران نقل كرده كه:
«عمر دنيا صد هزار سال است. از اين مدّت، بيست هزار سال سهم ديگران و هشتاد هزار سال، سهم آل محمّد(عليهم السلام) مى باشد».( [97] )
در اين زمينه، روايات فراوانى از ائمه(عليهم السلام) نقل شده كه ما به جهت اختصار به نقل روايات ياد شده بسنده كرديم.
از بررسى مجموع رواياتى كه در مورد مدّت حكومت حضرت ولى عصر(عليه السلام)وارد شده، معلوم مى شود كه اختلاف فراوانى در مدّت سلطنت آن حضرت وجود دارد; زيرا رقمهاى 7، 8، 9، 14، 20، 21، 22، 30، 40، 70، 140 و 309 سال در چندين روايت ديگر نيز وارد شده است.( [98] )


البته گرچه بعضى از اين روايات بر برخى ديگر قابل حمل است و دو روايت 7 و 70 و 14 و 140 به خوبى قابل جمع هستند; زيرا طبق روايت چهارم و هشتم كه از اميرمؤمنان على(عليه السلام) و امام باقر(عليه السلام) نقل نموديم، هر سال آن زمان معادل با ده سال زمان ماست; ولى با اين همه، نمى توان گفت كه مدّت حكومت حقّه تا اين اندازه محدود و ناچيز است. زيرا حكومتى كه پيامبران الهى از تشكيل آن سخن گفته اند و به مردم بشارتها داده اند و اميدها در دلها به وجود آورده اند و آيات زيادى از قرآن بدان اختصاص يافته( [99] )، و هزاران حديث از معصومين(عليهم السلام) در مورد آن روز گار مسعود وارد شده، و هزاران شيعه دل سوخته منتظر، سالها و قرنها در اشتياق فرا رسيدن آن دوران پر شكوه عمرى را سپرى كرده اند، نمى توان گفت كه يك حكومت هفت ساله يا هشت ساله است. لذا بهتر است كه مطابق برخى از روايات كه حكومت حقه امام زمان(عليه السلام) را تا قيام قيامت دانسته، آن را حكومت جاويدان بناميم و تا پايان جهان و برپايى قيامت، مستمر و پا بر جا بدانيم. چنان كه در حديث مفصّلى از پيغمبر اكرم نقل شده است كه خداى تبارك و تعالى در شب معراج راجع به وصى آخرين فرمود:

«وَلاَنْصُرَنّهُ بِجُنْدِي، وَلاَمُدَّنَّهُ بِمَلائِكَتِي، حتّى يُعِلنَ دَعْوَتِي وَيَجْمَعَ الْخَلْقَ عَلى تَوحِيدِي، ثُمَّ لاَُدِيمَنَّ مُلْكَهُ، وَ لاَُداوِلَنَّ الأيّامَ بَيْنَ أوْلِيائى إلى يَومِ القِيامَةِ».( [100] )

«به يقين او را با سپاهيانم يارى مى كنم و فرشتگانم را به يارى او مى فرستم تا دعوت مرا آشكار سازد و همه بندگانم را بر توحيد من گرد آورد; آن گاه سلطنتش راجاويد مى سازم و روزگار را تا روز رستاخيز در دست دوستانم مى گردانم».


آرى خواننده گرامى! آنچه از مجموع شواهد و قراين و روايات اهل بيت(عليهم السلام)به دست مى آيد اين است كه، مدّت حكومت حقه حضرت مهدى(عليه السلام) همانند غيبت آن بزرگوار در اختيار خداوند است و جز با اراده و مشيّت ذات اقدس احديّت پايان نمى پذيرد و مدّت آن را جز خداى تبارك و تعالى نمى داند.
از خداى متعال خواهانيم كه ما را از شيعيان خالص و منتظران واقعى آن حضرت قرار داده، در ظهور مبارك پيشوا و مولايمان تعجيل فرمايد، و بر ما منت گذارد و بقيّه عمر ما را تفضّلا در روزگار مسعود دولت حقّه و زمان مبارك آن حضرت قرار دهد.
به اميد روزى كه آن بزرگ رهبر آسمانى، آخرين حجّت خدا، موعود همه اُمّتها و ملّتها ظهور نموده، و جهانيان را در سايه حكومت واحد جهانى از عدالت و آزادى الهى خود سيراب فرمايد.


امام حسن مجتبى(عليه السلام) مى فرمايد:
(تصطلح فى ملكه السّباع، و تخرج الارض نبتها، و تنزل السّماء بركتها
و تظهر له الكنوز، يملك ما بين الخافقين، فطوبى لمن
ادرك ايّامه و سمع كلامه!)


«در دولت مهدى درندگان سازش مى كنند، زمين نباتات خود را خارج مى كند، آسمان بركاتش را فرو مى فرستد، گنجهاى نهفته در دل زمين براى او آشكار مى شود و بين مشرق و مغرب را مالك مى شود. خوشا به حال كسيكه آن روزگار مسعود را
درك كند و دستوراتش را با گوش جان بشنود».
بحارالانوار، ج 52، ص 280


امام حسين(عليه السلام) مى فرمايد:
(تعرفون المهدىّ بالسّكينة و الوقار، و بمعرفة الحلال و الحرام،
و بحاجة النّاس اليه، و لا يحتاج الى احد)

«مهدى را با سكينه و وقار، شناخت حلال و حرام، نياز همگان به او،و بى نيازى او از همه خواهيد شناخت».
منتخب الاثر، ص 309




[89] ـ سنن ابى داود، ج 4، ص 108.

[90] ـ المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 335 و البيان، باب 6.

[91] ـ عقد الدرر، ص 307، باب 11.

[92] ـ همان، ص 305.

[93] ـ الزام الناصب، ج 2، ص 232.

[94] ـ عقد الدرر، ص 305.

[95] ـ غيبت شيخ طوسى، ص 283.

[96] ـ بحار الانوار، ج 52، ص 339; ارشاد مفيد، ص 365.

[97] ـ بحار الانوار، ج 53، ص 116، ح 22.

[98] ـ ر. ك: المهدى الموعود المنتظر، ج 1، ص 322 باب 21.

[99] ـ به كتاب «المحجه فيما نزل فى القائم الحجة» مراجعه شود.

[100] ـ بحار الانوار، ج 52، ص 312 ـ علل الشرايع، ج 1، ص 7، ط بيروت.






کتاب:ظهور حضرت مهدي از ديدگاه اسلام ملل و مذاهب

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد