PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جملات امام خمینی؛ در باره ی امام خامنه ای



*مهدی*
7th April 2013, 11:45 PM
جملات امام خمینی؛ در باره ی امام خامنه ای:

آقاى خامنهاى، در بين متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، نعمتى است كه چون خورشيد، روشنى مىدهد
... من آقاى خامنهاى را بزرگ كردم.(1) (او كسى است) كه آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنينانداز است؛(2) متعهد و مبارز در خط مستقيم اسلام و عالم به دين سياست.(3)

اينجانب كه از سالهاى قبل از انقلاب با (ايشان) ارتباط نزديك داشتهام و همان ارتباط بحمدالله تعالى تاكنون باقى است، (ايشان) را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مىدانم و چون برادرى كه به مسائل فقهى آشنا (بوده) و متعهد به آن (هستند) و از مبانى فقهى مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانبدارى (مىكنند)، مىدانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى (هستند) كه چون خورشيد، روشنى (مىدهند).(4)

نعمتى است از طرف خدا
شما اگر گمان بكنيد كه در تمام دنيا، (در بين) رئيسجمهورها و سلاطين و امثال اينها، (مىتوانيد) يك نفر را مثل آقاى خامنهاى پيدا بكنيد كه متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بناى قلبىاش بر اين باشد كه به اين ملت خدمت كند، پيدا نمىكنيد. من ايشان را سالهاى طولانى مىشناسم و در آن زمانى كه اول نهضت بود، ايشان براى رساندن پيامها، به اطراف تشريف مىبردند و بعد از (آن) كه اين انقلاب به اوج خودش رسيد، ايشان همه جا حاضر واقعه بود تا آخر و حالا هم هست. (او) يك نعمتى (است كه) خدا به ما داده (است).(5)

فقط خدمت به اسلام
ما در پيشگاه خداوند متعال و ولى بر حق او حضرت بقيةالله ارواحنا فداء افتخار مىكنيم به سربازانى در جبهه و در پشت جبهه كه شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالى به سر مىبرند. من به شما خامنهاى عزيز تبريك مىگويم كه در جبهههاى نبرد با لباس سربازى و در پشت جبهه با لباس روحانى به اين ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالى سلامت شما را براى ادامه خدمت به اسلام و مسلمين خواستارم(6) (و) ان شاء الله تعالى، خداوند، امثال جناب عالى را كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد.(7)
1) صحيفه نور، ج 15، ص 139
2) صحيفه نور، ج 15، ص 41
3) صحيفه نور، ج 15، ص 179
4) صحيفه نور، ج 15، ص 173
5) صحيفه نور، ج 17، ص 170
6) صحيفه نور، ج 15، ص 41
7) صحيفه نور، ج 20، ص 171



منبع: عمارنامهhttps://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif

aty.a
8th April 2013, 10:35 AM
تقدیم به دوستان
دل مي‌سپرد جانب دلدار و مي‌نوشت
روي شقايقي كه مريد امام بود
فهميده بود پيچ و خم راه عشق را
كم سن و سال ليك به عرفان تمام بود
***
نه در پي مقام و نه پست و نه منصبي
ايثار مي‌نمود دل و جان خويش را
چون كوه استوار، زمان هجوم خصم
تنها توقعش كه بماند رضا خدا
***
از هرچه غير حضرت حق خوب مي‌گذشت
دلبسته خداي جهان بود و پير خويش
چون سر فرو نبرده به جز نزد كردگار
او بود هركجا و همه دم امير خويش
***
نامش سئوال كردم و گفتم: كه اي؟ بزرگ
فرمود: اي كه گفته‌اي اين بنده كيستم؟
سرباز پاكباز ولايت تمام عمر
يعني اگر خدا بپذيرد بسيجي‌ام

aty.a
8th April 2013, 10:39 AM
من مستاجر نیستم-
خانه ام بیت رهبری ست و ماه ایستاده دم در خانه من !
عشق به خامنه ای ،عشق به همه خوبی ها نیست،خوب ترین عشق عالم ،عشق به خامنه ای ست.
از تو می پرسم.... هست یا نیست؟؟؟؟؟
بابای ما نیست که هست-نائب خورشید نیست که هست-حضرت ماه نیست که هست-علمدار انقلاب نیست که هست-
ضربان قلب ما با عشق به رهبر تنظیم می شود.
ماه تویی- اخترشناسان دنبال چه می گردنند من نمی دانم ؟
اگر دیدن نباشد...
اگر دیدن ماه نباشد به چه کار آید چشم-
شنیدن نور نباشد به چه کار آید گوش-
بصیرت آقا نباشد به چه کار آید هوش-
مدح ماه نباشد به چه کار آید قلم-
راه علی نباشد به چه کار آید قدم-
روی زیبای ماه نباشد به چه کار آید نگاه؟
بشکند...
بشکند دست مسئولینی که اوقات شما را تلخ میکنند.قدر شما را مادران شهدا می دانند-
اگر شما نبودی دلتنگی غروب آدینه می کشت ما را-
درب خانه ات چقدر ساده است-مثل خانه آن شهید روستایی-پلاک خانه شما همین چفیه ای است که روی دوش می اندازی-
امام....
امام می دانست که شما می شوی ناخدای باخدای کشتی انقلاب والا با دلی آرام و قلبی مطمئن نمی رفت-
اساسی ترین قانون ما دستخط توست—
ما فقط شما را وقت فتنه یاد نمی کنیم-در روز هم قدر ماه را باید دانست وما ثانیه شماری میکنیم که شما باز هم در مقابل این در آفتابی شوی و بیایی برای ما نماز عید بخوانی—
آسمان،قلب ماست و زمام قلب ما دست امام خامنه ای ست...
من مستاجر نیستم...
خانه ام بیت رهبری ست-خانه ی ساده،صمیمی،با باغچه ای کوچک و چند عدد گل پیچک و صاحبخانه ای که رهبر یک مملکت است اما ویلا ندارد! و هنوز باشکوهترین جای خانه اش کتابخانه اش است...
قربان تو ای عزیز فاطمه---
التماس دعا... دوکوهه

aty.a
8th April 2013, 10:41 AM
میافتم زیر دست و پات
منم آیینه غمت
باعث ماتمت یا مهدی
منم نوکر رو سیاه
بهم نگو نیا یا مهدی
قد خمت رنج و غمت
واسه گناهامه
گریه های دم به دمت
واسه گناهامه
آقا هرزه شده چشام
آقا زنجیریه گنام
تموم عالم یک طرف
فقط خودتون و میخوام
آقــــــا شرمنده شمام

aty.a
8th April 2013, 10:44 AM
ابلیس آمد سمت در، در خود به خود سوخت
آمد کبوتر پشت در، پر خود به خود سوخت

وقتی "کبوتر" پر، "کبوتر بچه" پرپر

گویا طبیعی بود حیدر خود به خود سوخت

شمعی که از داغ پیمبر آب می شد

پروانه تر شد، جور دیگر خود به خود سوخت

آتش به چادر چنگ می انداخت اما

چادر نمی انداخت مادر، خود به خود سوخت

زهرا اگر آتش بگیرد باز زهراست

چادر نمی انداخت پس "سر" خود به خود سوخت

باور نمی کردند اهل خانه اما

وقتی که در افتاد، "باور" خود به خود سوخت

یک آیه تا توحید دارد، وحی آمد

این آیه در دامان کوثر، خود به خود سوخت

حالا مدینه کربلا را حدس می زد

در آستان خیمه مادر خود به خود سوخت

مسمار چون نقش سه شعبه داشت آنجا

حلقوم بابا! قلب اصغر! خود به خود سوخت.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد