PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : غیرت علوی ...



طلیعه طلا
19th January 2013, 08:47 AM
http://s3.picofile.com/file/7378928167/ghey_rat.jpg

طلیعه طلا
19th January 2013, 09:25 AM
http://upload.tehran98.com/img1/4i7oqarrvoc0oaix42.jpg

طلیعه طلا
25th January 2013, 08:14 AM
لباس در قرآن



«یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِکَ خَیْرٌ ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»

ای فرزندان آدم! همانا بر شما لباسی فرو فرستادیم تا هم زشتی (برهنگی) شما را بپوشاند و هم زیوری باشد، و(لی) لباس تقوا همانا بهتر است، آن، از نشانه‌های خداست، باشد که آنان پند گیرند (و متذکر شوند). (اعراف، 26)


پیام‌های آیه

1. توجه به نعمت‌های الهی، عامل عشق به خدا و دوری از غفلت است. (قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ ... لعلّهم یذّکّرون)

2. لباس، زمانی نعمت الهی است که بدن را بپوشاند. (یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ)


3. گرچه در تهیه لباس، علاوه بر عوامل طبیعی انسان‌ها نیز تلاش می‌کنند، ولی همه اینها به دست خداست. (أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا)


4. پوشش و پوشاندن کار خداست. (أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی) ولی برهنگی و برهنه کردن کار شیطان است. (فوسوس.... لیبدی لهما ماوری عنهما من سوْاتهما)


5. لباس، نعمت الهی است. (لِبَاسًا یُوَارِی) و برهنگی و خلع لباس، کیفر گناه.(فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا

6. پوشش و آراستگی با پوشاک و لباس‌های زیبا، مطلوب و مجبوب خداوند است. (قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا ... وَرِیشًا) آراستن و زینت و بهره‌ بردن از لباس‌های زیبا تا آنجا که به اسراف کشیده نشود، مانعی ندارد.

7. معنویت در کنار مادیت، تقوا در کنار زینت لازم است. (رِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ) وگر نه لباس می‌تواند وسیله اسرف، تکبر، فساد،خودنمایی، مدپرستی، شهوترانی، فخرفروشی و امثال آن شود.

8. آن‌گونه که در لباس مادی، پوشش عیوب، حفاظت از سرما و گرما و زیبایی مطرح است، تقوا هم عامل پوشش عیوب است، هم نگهدارنده از گناه و هم مایه زیبایی معنوی انسان است و (لِبَاسُ التَّقْوَىَ)

9. از خاک، پنبه می‌روید، از علف که خوراک حیوان است، پشم تولید می‌شود و از آب‌ دهان کرم، ابریشم، اینها همه از آیات الهی است که می‌تواند مایه تذکر و بیداری انسان باشد. (ذَلِکَ مِنْ آیَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ)

امام مجتبی علیه السلام به هنگام نماز و حضور در مسجد، بهترین لباس خود را می‌پوشید و می‌فرمود: «انّ الله جمیل یحبّ الجمال فاتجمّل لربّی)، خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من لباس زیبای خود را برای پروردگارم می‌پوشم و آنگاه این آیه را تلاوت می‌فرمود

312
30th January 2013, 05:41 AM
مثل این باشید، تا من دنبال شما بیایم

یكی از علمای بزرگ – مرحوم آیت الله سید باقر مجتهد سییستانی، پدر آیت الله سید علی سیستانی و مرحوم سید محمود سیستانی- در مشهد مقدس برای آنكه به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را در چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز می كند.
ایشان فرمودند:
در یكی از جمعه های آخرین، ناگهان شعاع نوری را مشاهده كردم كه از خانه نزدیك آن مسجدی كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم،‌ می تابید. حال عجیبی به من دست داد، از جای برخاستم و به دنبال آن نور بدر به آن خانه رفتم. خانه كوچك و فقیرانه ای بود،‌ از درون خانه نور عجیبی می تابید.
در زدم، وقتی در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولی عصر(عج) در یكی از اطاق های آن خانه تشریف داشتند و در آن اطاق جنازه ای را مشاهده كردم كه پارچه ای سفید به روی آن كشیده بودند. وقتی من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم، حضرت به من فرمودند: چرا این گونه دنبال من می گردی و رنج ها را متحمل می شوی؟ مثل این باشید(اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم.
بعد فرمودند: این بانویی است كه در دوره بی حجابی (رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامده، مبادا نامحرم او را ببیند.

طلیعه طلا
21st February 2013, 04:31 PM
دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته; لبه چادرش روی زمین کشیده میشد
پسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوند و با نیشخندی گفت:
بچه ها به شریفی بسپریم
لازم نیس امروز کلاس رو جارو بزنه (خنده کلاس)
دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر گفت:
پس کی میخواد تو رو جمع کنه!؟
همون صداها این بار بلندتر خندیدن!!

عبدالله91
21st February 2013, 04:39 PM
پس کی میخواد تو رو جمع کنه!؟

سلام
یعنی تو نظر اون دختره پسر تو مایه های آشغال وخاکروبه بود؟؟؟؟!!!!!!!

عبدالله91
21st February 2013, 05:15 PM
خندیدن!!

شیوۀ علوی:

یه نفر مسیحی از روی استهزا و مسخره کردن لقب مولا امام محمد باقر(ع){باقر:شکافندۀ علم} را به صورت نعوذبالله «بقر»(گاو) عوض کردندو به مولا امام محمدباقر(ع) گفت :« أنت بقر» {تو گاوی}

مولا بدون آن که از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند ، با کمال سادگی فرمودند:
«نه ، من بقر نیستم ، من باقرم »



مسیحی : تو پسر زنی هستی که آشپز بود .


مولا امام محمد باقر(ع): شغلش این بود ، عار و ننگی محسوب نمی شود .


مسیحی : مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود .


مولا امام محمد باقر(ع): اگر این نسبت ها که به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد ، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی .


مشاهده این همه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد ،کافی بود که انقلابی در روحیه ی مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند .


مرد مسیحی بعدا مسلمان شد .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد